ماجرای اعدام شهلا آبادانی و پری سیاه و روزی که شهرنو با بولدوزر صاف شد +عکس
روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و...
نهم بهمن ماه ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به محله ای در تهران رسید که به نماد فساد رژیم پهلوی معروف بود. روزنامه اطلاعات در دهم بهمن ۱۳۵۷ نوشت که از حدود ساعت پنج بعد از ظهر در اطراف «قلعه» «شهر نو» به تدریج مردم اجتماع کردند. مدت زیادی نگذشت که اجتماع افراد با تظاهرات توأم شد.ابتدا ماموران فرمان داری نظامی از مردم خواستند که پراکنده شوند و پس از مدتی اقدام به تیراندازی هوایی کردند.
با رفتن ماموران، دوباره اجتماع کثیر مردم در اطراف محله روسپیان تشکیل شد. در حدود ساعت شش بعدازظهر، چند تن از جوانان به در «قلعه» حمله کردند و بعد جمعیت به تبعیت از آن ها به خیابان های داخل «قلعه» ریختند. در این هنگام با وسایلی که از قبل تهیه شده بود، خانه ها و مغازه های داخل «قلعه» به آتش کشیده شد. گروهی به زنان ساکن محله حمله کردند، اما در این جریان عده دیگری از تظاهرکنندگان مانع وارد ساختن صدمه به ساکنان «قلعه» شدند. چند تن از شاهدان عینی اظهار داشتند. تعدادی از روسپیان در این وقایع مجروح و دو تا سه نفر کشته شده اند.
«شهر نو» می سوخت و آتش نشانی هم برای خاموش کردن آن وارد میدان نشد چرا که اعلام کرده بود آتشی را که مردم نخواهند خاموش شود، خاموش نمی کند. به این ترتیب روسپی خانه شهر، رو به تعطیلی رفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در برخی خانه های این محله زنان به کار قدیم خود مشغول بودند. از آن جا که آیت الله طالقانی سوزاندن «شهر نو» را محکوم کرده بود، خانوم رییس ها فکر می کردند که قرار است این محله دایر بماند. در روزهای اول مردادماه ۵۸ و آغاز ماه رمضان، «کمیته مرکزی انقلاب اسلامی»، تن فروشی زنان در این خانه ها را برای همیشه تعطیل اعلام کرد.
در جریان حمله پاسداران انقلاب به شهر نو، «پری بلنده»، «اشرف چهارچشم»، «ثریا ترکه»، «سیمین بی ام و»، «شهلا آبادانی» و «پری سیاه» که از روسای شهر نو بودند و با درباره پهلوی هم زد و بند داشتند، دستگیر و برخی از آن ها به اعدام محکوم شدند.
به نوشته روزنامه کیهان، در حکم اعدام «پری بلنده» که طبق اسناد به جا مانده یکی از روسای اصلی «شهر نو» بود و به دستور وزارت امور خارجه دوره پهلوی، برای میهمانان خارجی دختران فاحشه جور می کرد، این طور آمده است: «به جرم یک عمر فحشا و فاسد و خرید و فروش دختران خردسال و زنان گول خورده و اغفال شده و دائر کردن مراکز فحشا و عشرت کده های مختلف که موجب انحراف نسل جوان این مملکت گردیده اید، مفسد فی الارض شناخته شده.»
چند سال بعد، این محله به کلی ویران و پارک «رازی» جایگزین آن شد تا خاطره اش برای همیشه از شهر تهران زدوده شود. برخی از زنان این محله به عقد مردها درآمدند، برخی به سر کار رفتند، عده ای در زندان ماندند و بعضی هم آواره شدند. به این ترتیب محله «شهر نو» که زمانی خارج از شهر و پس از آن در قلب پایتخت قرار داشت، برای همیشه از چهره شهر زدوده شد.
«شهر نو» در اوایل دهه ۵۰، ۱۳۵هزار مترمربع مساحت داشت. این منطقه به دو قسمت اصلی و فرعی تقسیم می شد. قسمت اصلی شامل خیابان های «کمیل»، «استخر»، «قنات» و «قوام» بود که ۳۶ کوچه داشتند و در هر کوچه ۵۰-۳۰ خانه وجود داشت. در هر خانه هم چندین خانواده توأمان زندگی می کردند و گاهی در یک اتاق چند مرد و زن می زیستند.
گزارش روزی که شهرنو تخریب شد
خبرآنلاین: روز یکشنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابانهای اطراف محدودهی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ شب پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ و چند تن از اعضای شورای دایرهی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی به محل قلعه شهرنو رفتند و به وسیلهی بولدوزرهای شهرداری دیوارهای آن را فرو ریختند. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت:
قرار است جای خانهها، مغازهها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان میگیرد، بهزودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.
یکی از مسئولان شورای دایرهی مبارزه با منکرات در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایرهی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عملکرد این شورا مبارزهی پیگیر در جهت ریشهکن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور میباشد.»
تصمیم داریم این مکان را به یک بازار اسلامی تبدیل کنیم
یکی از اعضای این شورا در رابطه با تخریب قلعه شهرنو و امکانات در نظر گرفتهشده اظهار داشت:
اولین اقدام بزرگ این شورا که مدت زیادی روی آن مطالعه شده است، تخریب قلعه و اسکان دادن افراد بیبضاعت آن است. از طرفی چون طبق حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، خانهها و زمین این مکان مصادره شده است، در نظر داریم که بهزودی این مکان را به یک بازار اسلامی تبدیل و چنانچه برایمان مقدور باشد و بتوانیم از طریق خرید خانههای مجاور قلعه به وسعت این زمین بیفزاییم و مسجد، مدرسه، کتابخانه و پارک نیز در جوار آن احداث نماییم و مغازههایی که در این مکان به صورت بازار و پاساژ ساخته میشود، ابتدا در اختیار کسانی قرار میگیرد که مغازهشان در این محل قرار داشته است. بودجهای که برای تامین و اسکان این افراد در نظر گرفته شده است، در حدود ۱۰ میلیون تومان میباشد که از محل کمکهای افراد خیر، به دنبال تشکیل این شورا تامین شده است.
وی در مورد اعتراضات یکی دو روزهی اخیر بعضی از زنان داخل قلعه اضافه کرد:
در رژیم گذشته حدود ۵ الی ۶ هزار زن بدنام در این قلعه زندگی میکردند که بهتدریج عدهای از آنها از کار خود پشیمان شده و ازدواج کردهاند و یا به نزد خانوادههای خود بازگشتهاند. عدهای نیز توسط این سازمان به کانونهای تشکیلشده در نقاط مختلف تهران، برای ارشاد و تعلیم فنون و سوادآموزی اعزام شدند که از این بابت رضایت کامل دارند. اکنون نیز عدهای در حدود ۷۵۰ زن بدنام در آنجا زندگی میکنند که اکثرشان هم بهتازگی پای به این مکان گذاشتهاند. این عده قبلا یا در بارها و یا در دانسینگها کار میکردهاند که با تعطیل این مکانها از سر ناچاری و برای تامین معاش خود، به دام واسطههای کثیف این محل افتادهاند. بعضی نیز که دست به تظاهرات و این قبیل کارها زدهاند، زنانی هستند که تمایلات بالای مادی دارند و میخواهند از این طریق به خواستههای خود برسند و کارشان به جایی رسیده است که برای تحصن به درِ خانهی یک مقام بزرگ مملکتی میروند و در جلوی قلعه نیز ضمن حمله به مردم و پاسداران اصرار میکنند که به کارشان ادامه دهند. با آنکه ما کرارا به آنها اطمینان دادهایم که تامینشان خواهیم کرد و به آنها اسکان خواهیم داد، با این وجود باز هم اعتراض میکنند و سند کتبی میخواهند.
اولتیماتوم داده بودیم که این مکان را تخلیه کنند
یکی از پاسداران کمیتهی منطقهی ۱۲ در رابطه با تخریب این مکان گفت:
با آنکه از مدتها پیش به زنان داخل قلعه اولتیماتوم داده بودیم که این مکان را تخلیه کنند و تا آنجا که برایشان مقدور است خود نیز برای از بین بردن این کانون فساد پیشقدم شوند، با این وصف آنها به اخطارهای ما توجه نکردند و ما نیز پس از پایان آخرین مهلت که روز پنجم اسفند مقرر شده بود، طبق حکم دادستانی که از مدتهای پیش در دست داشتیم، به تخریب قلعه اقدام کردیم. برای این منظور ۲ بولدوزر به محل اعزام شد که چون یکی از آنها بزرگ بود بلااستفاده ماند و فعلا با یکی از آنها مشغول تخریب هستیم.
در اینجا کسانی بودند که صاحب ۵۰ خانه بودند و برای هر روز از هر خانه مبلغی در حدود هزار تومان درآمد داشتند که پس از مصادره شدن خانهها متواری شدهاند. علاوه بر اینکه چیزی به آنها تعلق نمیگیرد، مجرم نیز میباشند و چنانچه دستگیر شوند محاکمه هم خواهند شد. برای صاحبان دکانهایی که در حدود ۲۰۰ باب میباشد، فعلا مقرر شده است که روزی صد تومان به آنها پرداخت گردد تا پس از ساخته شدن بازار، مغازهای در اختیار آنان گذاشته شود تا کاری آبرومندانه پیشه کنند.
اعتراض زنان قلعه بیمورد است
یک پاسدار دیگر در رابطه با اعتراضات زنان گفت:
اعتراضشان بیمورد است، ما در اوایل انقلاب که این محل را آتش زدند، به بازسازی آن پرداختیم چراکه تا آن موقع در موردشان فکری نشده و اقدامی صورت نگرفته بود ولی حالا که برای این منظور طرحریزی شده و بودجه در نظر گرفته شده و حتی یک سال تمام برای آنها مهلت قائل شدیم، آنان باید بدانند که در مملکت اسلامی دیگر محلی برای این قبیل کارها وجود ندارد. باید از اینکه امکاناتی هرچند ناچیز در اختیارشان قرار گرفته راضی باشند و برای بیرون آمدن از منجلاب فساد پیشقدم شوند. ما کسانی را مشاهده کردهایم که از بالای شهر با سرویسهای مخصوص به این محل میآیند و به خانوادههایشان میگویند که به بیمارستان میروند! آیان این افراد نمیتوانند کمی سادهتر زندگی کنند و مثل این همه افراد جنوب شهری فعلا قانع باشند تا وضع کشور رو به بهبود برود؟!
اعتراض دیگر زنان قلعه این است که میگویند «ما را نباید در یک محل و یا در یک مجتمع اسکان بدهید چراکه باز هم ما در اینگونه محلها برای مردم شناختهشده خواهیم بود.»
به ما میگویند بروید در کانونها و کارهای دستی بیاموزید
به دنبال به مرحلهی اجرا درآمدن طرح تخریب قلعه، عدهای از زنان ساکن این مکان دست به اعتراض زدند و تنی چند از آنها نیز در جلوی یکی از مکانهای مهم مملکتی دست به تحصن زدند. چند تن از این زنان معترض در گفتوگو با خبرنگار کیهان نسبت به دایرهی مبارزه با منکرات اعتراض داشتند و عنوان کردند که: «تخریب قلعه آن هم به این زودی کار درستی نیست، به ما میگویند بروید در کانونها و کارهای دستی بیاموزید. اگر این کار ممر درآمدی میشود پس چرا تا به حال برای این همه آدمهای بیکار که در مملکت سرگردانند این قبیل کارها را پیشنهاد نکردهاند؟! ادارهی مبارزه با منکرات میخواهد ما را در چند مجتمع مسکونی اسکان دهد، البته اگر گفتهشان صحت داشته باشد، که این نیز وضع را عوض نخواهد کرد چراکه در آن صورت باز هم پیش مردم شناختهشده باقی خواهیم ماند و بچههایمان هم نمیتوانند در محل سر بلند کنند.
ارسال نظر