در حاشیه مستهجن خواندن زندگی بدون رنج توسط خطیب جبهه انقلاب / چه شد فقر و رنج را عادی نشان می دهند
پناهیان در سالروز شهادت امام صادق(ع) در فاطمیه بزرگ تهران گفته است: « فیلم مستهجنی که وزارت ارشاد نباید اجازه تولید و پخش آن را بدهد یعنی آن فیلمی که زندگی در دنیا را بدون رنج نشان دهد
عرشه آنلاین : ابراهیم بهنام/ پخش فیلمی از سخنرانی خطیب مشهور تهران، علیرضا پناهیان بازتاب زیادی در شبکه های اجتماعی یافته است.
پناهیان در سالروز شهادت امام صادق(ع) در فاطمیه بزرگ تهران گفته است: « فیلم مستهجنی که وزارت ارشاد نباید اجازه تولید و پخش آن را بدهد یعنی آن فیلمی که زندگی در دنیا را بدون رنج نشان دهد. ولو دائم در امامزاده باشد و همه بازیگران هم با چادر و پوشیه باشند! فیلمی که زندگی در دنیا را بدون رنج نمایش دهد، یعنی کلاه سر شما گذاشته است و مردم را دچار توهم کرده است. زندگی در دنیا بدون رنج نمیشود! این را ائمه به ما نشان دادند... در تربیت فرزندان نیز باید این نکته را مد نظر قرار داد که فرزند سالاری نشود؛ فرزند دچار توهم از زندگی در دنیا نشود که هرچه خواست پدر و مادر برایش تامین میکنند و زندگی یعنی توهم راحتی!»
اینکه در روزهایی که بسیاری از هم لباسی ها و همفکران جناب پناهیان، پوشش زنان را در راس دغدغه های خود دارند - تا جایی که معاون حقوقی رئیس جمهوری، حجاب را نماد جمهوری اسلامی خوانده- موضوع دیگری را برای تذکر به مسئولان حکومتی ( وزیر ارشاد) ضرورری تر دانسته قابل تامل است.
ناظر بر وضعیت کشور و معیشت مردم، سخنان خطیب تهران همزمان اعتراف به وجود گرفتاری های مختلف مردم هم هست که البته نکته پنهانی هم نیست. حداقل مسئولان کشور تاکید دارند که از درد مردم با خبرند.
با این حال سخنان پناهیان نکته مستتری هم دارد و آن توجیه مشکلات اقتصادی و عدم برخورداری بسیاری خانوارهای ایرانی از استانداردهای معمولی سطح رفاه. لپ کلام ایشان یا حداقل نزدیک ترین برداشتی که از سخنان ایشان می توان داشت ناظر بر این مفهوم است که درد و رنج موجود در زندگی عمومی مردم، ذاتی زندگی در دنیا است و طلب زندگی راحت توهمی بیش نیست. بیراه نیست در کنار بحث های چند ماهه اخیر که بر «ذاتی بودن حجاب زنان برای دین» تاکید دارند، حالا جناب پناهیان درد و رنج و نداشتن زندگی راحت در دنیا را نیز ذاتی دین می خوانند. بخصوص که در این بخش به زندگی و آموزه های ائمه هم استناد می کند.
در حقیقت محتوای سخنان پناهیان از یک سو مخابره این پیام به مردم است که توقعی نداشته باشند یا انتظارات خودشان را محدود کنند و از سوی دیگر و البته مهمتر رفع مسئولیت از کارگزاران نظام اسلامی در برابر وضعیت موجود است.
پیش از پناهیان حجت الاسلام کاظم صدیقی هم در خطبه های نماز جمعه تهران همین شیوه رفع مسئولیت از کارگزاران نظام و حواله دادن مشکلات به خداوند را مطرح کرده بود:« اگر اهل کشورها، استانها و شهرها بال تقوا و ایمان را میداشتند و خودمحافظتی در برابر نفس اماره ایجاد میکردند، در وظایف شرعی و مسوولیتهای سیاسی و اجتماعی خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کم آبی نمیشدند.» ( دنیای اقتصاد 21/ 8/ 1400)
ایشان البته جایی دیگر برای حل مشکلات مردم را توصیه به دعا می کنند؛ « در خلوت اشک بریزید و مشکلات کشور را با دعا حل کنید. دشمن در جریان اتفاقات اخیر تلاش بسیاری برای صدمه به ایران اسلامی زد. حالا هم درگیر جنگ اقتصادی هستیم. جنگ اقتصادی سختتر از جنگ نظامی و البته جنگ فرهنگی باز سختتر از جنگ اقتصادی است.» ( خبرگزاری فارس 8 اسفند 1401)
گفتمان عادی سازی مشکلات کشور و مردم البته در برخی برنامه های صداو سیما هم در قالب توصیه به جایگزین کردن مواد غذایی و آموزش وصله/ پینه زدن لباس ها و توصیه به گرفتن رژیم لاغری بازتاب زیادی پیدا کرده است.
ممکن است برخی این نمونه های یاد شده برای توجیه وضعیت موجود و جا انداختن گفتمان عادی سازی فقر را در قالب توصیه به قناعت تفسیر کنند که یک آموزه دینی است. این قلم البته متخصص دین نیست که نظری تخصصی در این زمینه ارائه دهد. اما توصیه به قناعت یک امر کلی و همیشگی است و شواهد آشکاری وجود دارد که امثال آقای پناهیان و همفکران ایشان در مواجهه با مشکلات اقتصادی دیدگاه ها و مواضع متفاوتی داشته اند. مثلا آیت الله جنتی و آیت الله علم الهدی در دولت اصول گرای احمدی نژاد و در مواجهه با تبعات اعمال تحریم های خارجی مردم را به خوردن دو وعده غذا به جای سه وعده و استفاده از غذاهای ساده تری مثل « اشکنه » به جای مرغ توصیه می کردند اما در دولت اعتدالی حسن روحانی، بسیاری از تریبون های نماز جمعه صحنه انتقادات تند و تیز از بی مسئولیتی مسئولان دولتی در قبال مشکلات معیشتی مردم بود. گل سر سبد این رفتارها هم حرکت اعتراضی سال 96 در مشهد بود در اعتراض به گرانی ها که البته با گسترده تر شدن آن طراحان هم طرفی نبستند.
و اما همین آقای پناهیان خود مصداق آشکاری از این قبیل استاندارد های دوگانه است. همو که امروز گرفتاری و رنج مردم در جهان را امری عادی و طبیعی می داند، چندی پیش و در انتقاد به دولت روحانی مدعی پروپاقرص زندگی مردم بود. از جمله در یک سخنرانی در مشهد که گفته بود: « خدا نابود کند مسئولینی که خبیثانهترین رفتار ضد دین را انجام میدهند و آن، به فقر و فلاکت کشاندن مردم است. من باور نمیکنم این فقر و تورمی که بهوجود آمده، دستساز و عمدی نباشد. حالا اینکه نفوذیها در چه سطحی در این دولت وجود دارند، بحث دیگری است. چطور میتوانند یک ملت غنی را به این درصد از تورم دچار کنند؟ خیلی کار پیچیدهای است! ایجاد کردنِ این مقدار از تورم و این مقدار از تعطیلی کارخانهها و این مقدار از گرانی، چهل سال برنامهریزی و صدها نفوذی میخواهد! نمیدانم نهادهای امنیتی چهکار میکنند؟ و شاید نفوذیها شیوههای جدیدی از نفوذ و جاسوسی را پیدا کردهاند.»
( سایت تابناک 29 مهر 1399 ) گویی سال 99 آقای پناهیان هنوز به این درک امروزی خود نرسیده بودند که دنیا محل تحمل مشکلات و رنج است! لذا گرفتاری های مردم و از جمله فقر و تورم و فلاکت مردم را نه ذاتی دنیا که ذاتی مسئولان دولت وقت می دانستند.
دمیدن به عادی سازی فقر و مشکلات به نظر می رسد واکنشی است به سوالات کاملا طبیعی افکار عمومی و بخصوص پایگاه اجتماعی جریان سیاسی موسوم به جبهه انقلاب و اصول گرایی که بعد از دو سال فعالیت، نتیجه آن همه شعار و وعده ها چه شد؟ چرا تورم نصف نشد؟ چرا تحریم ها برداشته نشد؟ چرا دو میلیون مسکن ساخته نشد؟ پاسخ امثال پناهیان اما گویی چیزی نیست جز حواله دادن مشکلات به بیرون از دایره مسئولیت مسئولان حکومتی و توصیه مردم به کنار آمدن با وضعیت موجود و نداشتن توقع زندگی راحت در دنیا.
ارسال نظر