ظریف: هر وزارتخانهای برای خودش یک وزارت خارجه دارد! انتقاد از گروههای فشار در حوزه علمیه
گروههای فشار داخلی مخصوصاً در حوزههای علمیه وجود داشت که وقتی مقداری سختگیری را در مورد مهاجران بالا میبردیم، فشارهایی بر دولت وارد میکردند که چرا این کار را میکنید؛ لذا ما ناگزیر بودیم که این فشارها را کاهش دهیم. افغانستانیها هم در مورد این مشکلات آگاه بودند و از هر فرصتی استفاده میکردند.»
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین کشورمان گفت: روابط خارجی ما نامنسجم است. فقط دعوای میدان و دیپلماسی نیست. دعوای همهٔ حوزهها و دیپلماسی است. یعنی هر وزارتخانهای برای خودش یک وزارت خارجه دارد و بههیچوجه آمادهٔ هماهنگی با وزارت امور خارجه در مسائل روابط خارجی بهویژه همسایگان نیست. بهعنوان نمونه در برنامهٔ پنجسالهٔ چهارم، بندی وجود داشت که همهٔ دستگاهها موظف هستند روابط خارجی را با وزارت خارجه هماهنگ کنند. در برنامهٔ پنجسالهٔ پنجم در دورهٔ آقای احمدینژاد، این بند بهکلی حذف شد. در برنامهٔ ششم با فشار وزارت خارجه این بند دوباره اضافه شد. در جلسهٔ تصویب، در صحن علنی مجلس یکی از نمایندگان که برای مجلس یازدهم رد صلاحیت هم شد، دستش را بلند کرد و گفت بگویید بهاستثنای نیروهای مسلح. همانجا در صحن مجلس «بهاستثنای نیروهای مسلح» وارد شد.
به گزارش پیام ما، طی دو سال گذشته علاوهبر تشدید خشکسالی در منطقه، تحولات سیاسی از جمله قدرت گرفتن دوبارهٔ طالبان در افغانستان، تعجیل در تکمیل پروژههای آبی ترکیه، مناقشات آذربایجان و ارمنستان و حوادثی مانند آن، بر حوزهٔ آب و مناقشههای آبی ایران در آبهای فرامرزی مؤثر بود؛ مناقشههایی که حلوفصل آنها نیازمند بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک بود. از سویی بهنظر میرسد باوجود اقداماتی که دستگاه دیپلماسی کشور دربارهٔ رودخانههای مرزی انجام میدهد، این تلاشها کمتر به نتیجه رسیده است.
یکی از نتایج ناکامی طولانیمدت در تلاشهای دیپلماتیک در حوزههای محیطزیستی، تشدید تنش آبی و مشکلاتی مانند گردوغبار و ریزگرد با منشأ خارجی است. «محمدجواد ظریف»، وزیر سابق امور خارجهٔ کشورمان، تمام این تلاشها را ناکام نمیداند، اما معتقد است «نابسامانی در تصمیمگیری و راهبری در سیاست خارجهٔ کشور» مهمترین ضعف کشور در حوزهٔ دیپلماسی است. این ضعف عمومی به حوزههایی مانند دیپلماسی آبهای فرامرزی و مسائل محیطزیستی نیز سرایت کرده است.
اگرچه موضوع این گفتگو سیاست خارجی در حوزهٔ آبهای فرامرزی بود، اما بخش اعظم آن به مسئلهٔ حقابهٔ ایران از رودخانهٔ هیرمند و تلاشهای دولت پیشین برای احقاق آن اختصاص یافت. هرچند برخی تحولات مانند استقرار دوبارهٔ طالبان بهعنوان زمامداران کشور افغانستان، این تلاشها را یکشبه به نقطهٔ شروع بازگرداند.
در زمان مسئولیت شما بهعنوان وزیر امور خارجه، گفتگوهایی با «اشرف غنی» انجام شده بود که گویا منتج به نتایج مثبتی شده بود. با ورود طالبان و استقرار آنان بهعنوان زمامداران افغانستان، اما بازی یکبار دیگر علیه ایران و تأمین حقابهٔ قانونی ایران از افغانستان تغییر کرد. ماجرای مذاکره با اشرف غنی و تفاهم میان شما چه بود؟
دعوای ایران و افغانستان بر حقابهٔ هیرمند دعوای جدیدی نیست و حسب اینکه ما دورههای کمآبی داشتیم، معمولاً افغانستان از آن استفاده و حقابهٔ ایران را کم میکرد. تقریباً در هر فاصلهٔ ۱۰ تا ۲۰ سال ایران و افغانستان دورهای بحرانی را طی کردند و مجبور شدند که قرارداد جدیدی منعقد کنند که آخرین آن قرارداد ۱۳۵۱ است. این قرارداد میان امیرعباس هویدا و محمد موسی شفیع صدراعظم وقت افغانستان منعقد شد. صدراعظم افغانستان نیز در کشورش مورد انتقادهای شدید قرار گرفت.
ارسال نظر