روایت غمانگیز از یک جنایت بیسابقه در تهران
بوستان جوانمردان زمانی قرار بود باغ گل شود، اما درست همان بخشی که میخواستند زمین گلاش کنند، حالا بیابانی بیآب و علف است.
روزنامه هممیهن: بوستان جوانمردان زمانی قرار بود باغ گل شود، اما درست همان بخشی که میخواستند زمین گلاش کنند، حالا بیابانی بیآب و علف است. بسیاری از درختان را از ریشه بیرون کشیدهاند تا مدرکی برای زیست و نابودیشان وجود نداشته باشد و بسیاری دیگر نیز هنوز قسمتی از ریشهشان باقی مانده است. شرایط پارک جنگلی چیتگر اما وخیمتر است؛ تعداد درختان قطعشده بیشتر است. همانجا اعلامیهای هم دیده میشود که بر قطع درختان بهدلیل وجود آفت سوسک پوستخوار تاکید کرده است. اما آنها که هر روز صبح برای ورزش به این پارک میآیند، از این وضعیت گلایه دارند. آنها هرروز شاهد بریدهشدن سر یکی از درختان این پارک هستند.
وضعیت در پارک سرخهحصار هم مشابه است. کارشناسان محیطزیست میگویند، درختان دچار تنش آبی شدهاند و طغیان آفت، بسیاری از درختان را آلوده کرده و سرشان را بریده است. بوستان الهام در بلوار فردوس نسبت به بوستانهای غرب شهر، اما وضعیت بهتری دارد. تعداد درختان قطعشده کمتر است و هنوز صدای ساکنان را درنیاورده. بااینحال آنها از وضعیت رسیدگی به درختان و آبیارینکردن آنها گلایه فراوان دارند. گمانهزنیهای بسیاری برای قطع درختان مطرح میشود. بسیاری معتقدند، مافیای چوبکاری در این کار نقش دارند. کارشناسان بر رسیدگی نکردن به درختان و آبیاری نکردن آنها تاکید دارند. عدهای میگویند، این اقدام از قصد و برای خشکاندن درختان کاج است. برخی دیگر بر این باورند که قرار است باشگاه سوارکاری پارک چیتگر توسعه داده شود. حتی اخباری درباره احداث تلهکابین چیتگر نیز مطرح میشود. خبرها مبنی بر این است که با سرمایهگذاری کشور عمان قرار است تلهکابین ۳/۱۰کیلومتری در چیتگر ساخته شود و قطع درختان بههمیندلیل است. درباره پارک جوانمردان نیز شایعاتی از ساختوسازهای جدید مطرح میشود. بسیاری دیگر میگویند، درختان بهحدی آلوده آفت شدهاند که چارهای بهجز قطع درختان ندارند. هرچه هست پارکهای جنگلی خالی از درخت میشوند و دلیلاش، کوتاهی و قصور شهرداری تهران است.
وارد بوستان جوانمردان که میشوید، ریشه درختان در قسمتهای مختلف پارک دیده میشوند. ازسمت اتوبان حکیم و نزدیک رستوران بینام، تعداد درختان تقریباً نصف شده است و بسیاری را از ریشه درآوردهاند. بسیاری دیگر نیز تنها ریشههایشان باقی مانده است. یکی از عابران پیاده میگوید: «پایین تپههای شنی نباید درختان را قطع میکردند، چراکه تپه ریزش میکند.» شکوفا محمدی، مدیر کانکس دوچرخهسواری پارک جوانمردان است، او هم نسبت به قطع درختان این بوستان معترض است و به هممیهن میگوید: «از در حکیم که وارد پارک میشوی، تعداد درختان نصف شده است. سال 99 هرروز وانتهایی را مشاهده میکردم که بار کنده درختان زده بودند و درختان قطعشده را حمل میکردند. نگهبان پارک میگفت، مقصر پیمانکار شهرداری است. او درختان را قطع میکند. اگر به پارک جوانمردان در منطقه 22 نگاه کنید، کاملاً سرسبز است، اما در این قسمت تپه شنی وجود دارد، باید درختکاری شود تا تپه پیشروی نکند. در منطقه 22، طبیعت سرسبز مانده اما در منطقه 5، فضای سبز تقریباً بیآب و علف شده است.»
مقصر؟ پیمانکار قبلی
کارگر شهرداری که ایرانی نیست، اما از قطعشدن درختان بیخبر است: «مگر درختی قطع شده؟ چرا قطع شده؟» میخندد و میرود. نگهبان پارک جوانمردان در میدان المپیک اما نظر دیگری دارد: «درختی قطع نشده، چند اصله درخت بهدلیل آفت قطع شدند.» نگهبان تازهکار است. هنوز یکسال نیست که نگهبان این پارک شده. نگهبان دیگر اما میگوید: «قطع درختان تقصیر پیمانکار قبلی است. او درختان را قطع کرد.» خانم محمدی میان صحبتهای نگهبان میپرد و میگوید: «چرا همیشه پیمانکاران قبلی مقصرند؟ بهتر است پیش از تحویلدادن پارک، آماری از تعداد درختان و گزارش عملکردی از فعالیت خود ارائه دهند تا مشخص شود مقصر کیست.»
تعدادی از درختان پارک الهام در غرب تهران هم قطع شدهاند. یکی از اهالی محل میگوید: «درختها را بهدلیل آفتزدگی قطع کردند. مشکل چیز دیگری است؛ اصلاً کسی به پارک رسیدگی نمیکند. نه درختان آبیاری میشوند، نه پارک ساماندهی میشود. گاهی شهرداری چند کارگر برای تمیزکردن پارک میآورد، اما رسیدگی اصولی به پارک صورت نمیگیرد. کارگری هست که اینجا را آبیاری میکند، فلکه را باز میکند و به حال خود رها میکند و آب را هدر میدهد. درختان اینسوی پارک اما اصلاً آبیاری نمیشوند؛ معلوم است که آفت میزنند یا خشک میشوند.»
بهانه آفت و خشکی
قطع درختان به پارک جوانمردان محدود نمیشود. در پارک چیتگر هم بسیاری از درختان بهتازگی بریده شدهاند. اخبار غیررسمی حاکی از این است که برای قطع 9 هزار درخت در بوستان جنگلی چیتگر برنامهریزی کردهاند. اگرچه مسئولان و نگهبانان پارک چیتگر مثل پارک جوانمردان ادعا میکنند که قطع درختان بهدلیل آفت بوده است اما ورزشکاران و شهروندانی که همیشه به پارک میآیند، میگویند، درختان سالم بوده و آفتی نداشتهاند. در ورودی پارک اطلاعیهای نصب شده مبنی براینکه، درختان را بهدلیل حمله سوسک پوستخوار قطع کردهاند؛ اما سوسک پوستخواری که بتواند در میان درختان کاج دوام بیاورد، بسیار نادر است. مریم بخشی، یکی از ورزشکارانی است که هرهفته به پارک چیتگر میرود و ورزش میکند. او از نزدیک شاهد قطعکردن درختان بوده است: «از آذرماه امسال، قطع درختان آغاز شد. زمانی که اعتراض کردیم گفتند بهدلیل آفت سوسک پوستخوار است. درصورتیکه حتی با وجود آفت سوسک پوستخوار نیز، قطع درختان آخرین راهکار است و وجود چنین آفتی بهانه است.» او ادامه میدهد: «درختان پارک چیتگر سالم هستند. از مدتها قبل عامدانه درختان را آبیاری نکردند تا خشک شوند، سپس بهبهانه خشکی، آنها را قطع کنند. حالا هم گفته میشود، میخواهند 9 هزار اصله درخت را در پارک چیتگر قطع کنند. این پارک برای ورزشکاران است و قطع درختان تاثیر بسیار منفی روی مردم برجای میگذارد.» این ورزشکار میگوید، در خیلی از موارد دیده که ریشه درختان را هم سوزاندهاند؛ شاید برای پاککردن آثار جرم.
آبیاری نکردند
کارشناسان معتقدند، آفت سوسک پوستخوار به درختان پارکهای چیتگر و سرخهحصار حمله کرده و این آفت دچار طغیان شده است. دلیل اصلی هم آبیاری نکردن درختان و رسیدگی نکردن به آنهاست. هومن روانبخش، عضو هیئتعلمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع دراینباره به «هممیهن» میگوید: «سوسک پوستخوار، آفت متداول درختان کاج است. از گذشته و در سالهای پیش هم آفت سوسک پوستخوار در پارکهای جنگلی وجود داشته. در پارک سرخهحصار نیز همین مشکل را داریم و این آفت به جان درختان افتاده است. این آفت در سالهای اخیر در پارکهای جنگلی طغیان کرده است.» او تاکید میکند، این آفت جدید نیست اما بهتازگی در پارکها طغیان کرده است: «علت را جویا شدیم، گفتند رسیدگی نکردن به پارکهای جنگلی و درختان توسط شهرداری، یکی از عوامل طغیان این آفت است. پارکهای جنگلی توسط سازمان منابعطبیعی ایجاد میشود، سپس به شهرداریها واگذار میشود؛ بنابراین نگهداری و مدیریت پارکهای جنگلی وظیفه شهرداریهاست.»
روانبخش حرفهای دیگری هم میزند. به گفته او، در سهسال گذشته کشور دچار خشکسالی شدید شده است. امسال نیز درختان دچار تنش آبی شدهاند و شهرداری باید از درختان نگهداری و به میزان کافی آنها را آبیاری میکرد، اما این اتفاق رخ نداد و درختان هم با خشکسالی سازگار نشدند. او ادامه میدهد: «در کنار اینها بهدلیل بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی، سطح آبهای زیرزمینی در کشور به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است. در گذشته با دوبار آبیاری در ماه، درختان سرسبز باقی میماندند چراکه ریشههایشان به آبهای زیرزمینی دسترسی داشت و خاک، رطوبت کافی داشت. مجموعه این عوامل موجب طغیان آفت سوسکپوستخوار شد.» براساس اعلام او، درختان پارکهای جنگلی تهران بیش از 40 سال قدمت دارند. سالها پیش کاشته شدهاند، سالها آبیاری شدهاند، نیرو، انرژی و هزینه برای نگهداری از آنها مصرف شده و اکنون باید بههرطریقی این درختان حفظ شوند، نه اینکه کمربند سبز ایجاد کرده و درختان دیگری کاشته شود. اولویت شهرداری باید نگهداری از درختان قدیمی باشد؛ بعد توسعه جنگلی و درختکاری. این عضو هیئتمدیره انجمن علمی جنگلبانی ایران همچنین میگوید: «اینکه شهرداری میگوید برای نگهداری از درختان و پارکهای جنگلی بودجه کافی ندارد، دلیل مناسبی نیست. چطور برای سدسازی و بسیاری فعالیتهای دیگر بودجه به میزان کافی در اختیار دارد؟ برخی از درختان پارکهای چیتگر و سرخهحصار، دچار طغیان آفت سوسک پوستخوار شدهاند و باید درختان آلوده خارج و قطع شوند. دیگر چارهای وجود ندارد. حال اینکه پیمانکار درختان را آلوده کرده یا خیر مشخص نیست. ازسویدیگر ممکن است بهجای درختان آلوده، درختان سرسبز قطع شوند. ناظر این امر سازمان منابع طبیعی است و باید نظارت کند که درختان سالم را قطع نکنند.» به گفته روانبخش، 3ماه و 10روز از فصل سرد سال میگذرد اما میزان بارندگی بسیار اندک بوده است: «تهران در پاییز باید 80 تا 100 میلیمترمکعب بارندگی داشته باشد اما امسال 24 میلیمترمکعب بارندگی داشتیم. این کاهش بارندگی در تابستان فاجعه ایجاد میکند. بهطوریکه حتی آبی برای نوشیدن نخواهیم داشت.»
او دلیل را تغییر اقلیم میداند: «آب اقیانوسها گرم شده است. تمام مدلهای پیشبینی آبوهوایی، پاییز پربارشی را پیشبینی کرده بودند اما این اتفاق رخ نداد و خشکترین پاییز سال را شاهد بودیم. احتمال دارد امسال خشکترین زمستان سال را نیز پیشرو داشته باشیم. باید خود را با گرمشدن هوا سازگار کنیم. این یک موضوع ملی و حتی امنیتی است. اتفاقی که در تغییرات اقلیمی رخ میدهد، زندگی همه ما را تحتتاثیر قرار میدهد. باید برنامهریزی و خود را با زندگی جدید سازگار کنیم.» روانبخش، اخباری که درباره قطع بیش از 9 هزار درخت در پارک چیتگر شنیده میشود را تایید نمیکند با این توضیح که «نمیتوانم تایید کنم که دقیقاً 9 هزار درخت در پارک چیتگر آلوده شدهاند اما تعداد درختان آلوده، بسیار زیاد است.»
بریدن جای درمان
فعالان محیط زیست معتقدند، اگر آفت سوسک پوستخوار به درختان پارک چیتگر حمله کرده باشد، باید در ظاهر درختان مشهود باشد. اما ظاهر درختان پترن و ظاهری که مشخص باشد آفتزدهشدهاند، ندارند. سیما مشعوف، از فعالان محیطزیست و عضو انجمن فرهنگی ایرانزمین (افراز) به «هممیهن» میگوید: «اگر آفت سوسک پوستخوار به درختان پارک چیتگر حمله کرده باشد، باید آسیبهایش روی ظاهر درختان مشخص باشد اما ظاهر درختان طوری نیست که آفتی به آنها حمله کرده باشد. بهطور مشخص پوست درختان هم کنده نشده است.» براساس اعلام او، طغیان آفتها باید ظاهر درختان را تغییر میداد. ازسویدیگر بسیاری از کارشناسان گیاهشناسی و کشاورزی معتقدند که برای درمان باید از داروهای گیاهی استفاده شود، نه اینکه درختان قطع شوند. مسئولان نیز اعلام کرده بودند، اگر مشکل حمله آفتها به درختان باشد، تلاش میکنند از راههای درمانی استفاده کنند اما مدتی بعد گفتند، باید بیش از 800 درخت بریده شود.
کاجهای دردسرساز
مشعوف در ادامه صحبتهایش میگوید: «درختان اول باید درمان شوند، بعد اگر فایدهای نداشت قطع شوند. حتی صحبتهای مسئولان مربوطه هم متناقض است. یکی از کارشناسان گیاهشناسی و محیطزیست میگفت، زمانی که قطع درختان در پارک سرخهحصار را مشاهده کرد، به مسئولان نامه نوشت و بارها مراجعه حضوری داشت. مسئولان گفتهاند بودجه داریم، آب هم به میزان کافی موجود است. بنابراین از قصد آبیاری نمیکنند تا خشک شوند، بعد بهسادگی آفتها به آنها حمله کنند و درنهایت بگویند بهدلیل آفتزدگی، باید قطع شوند.» آنطور که شنیده میشود، مسئولان مربوطه اعلام کردهاند، انتخاب درخت کاج برای پارکها مناسب نبوده است، بنابراین بهجای قبول مسئولیت، درختان را از بین میبرند: «کارشناسان بارها گفتهاند، نباید شاخ و برگ درختان توت وسط اتوبان را قطع کنید، نمای پاییزی شهر را از بین میبرید اما مسئولان گوش نمیکنند. اکنون برای پارک چیتگر توجیه میکنند که کاج درخت مناسبی نبوده است و نباید درخت کاج کاشته میشد. درصورتیکه سالها این درختان آبیاری شدهاند، برای نگهداریشان هزینه صرف شده است. اکنون نباید بهراحتی قطع شوند.» او با اشاره به گمانهزنیهایی که در میان رهگذران و شهروندان مطرح میشود، میگوید: «بسیاری بر این باورند که قرار است باشگاه سوارکاری در پارک چیتگر احداث شود و بههمین دلیل است که درختان روبهروی باشگاه اسبدوانی را قطع میکنند. ممکن است بخواهند باشگاه اسبدوانی را گسترش دهند. همواره مسئولان درختان را به بهانههای مختلف قطع کرده و به جایش ساختمانسازی کردهاند.»
قطع شُش تهران
مشعوف ادامه میدهد: «درختان را پوست کندهاند تا خشک شوند. حق ندارند درختان زنده را قطع کنند. ازسویدیگر بهجای درختان قطعشده، باید بهسرعت درختکاری کنند تا تغییر کاربری داده نشود. درختان بومی را باید جایگزین کنند. باید مشخص شود که مقصر خشکشدن درختان کدام نهاد است. مدیران پارک چیتگر میگویند، اداره آب و فاضلاب به آنها سهمیه آب نداده است. سهمیه پارک چیتگر ۴۰۰ مترمکعب بوده اما بهجایش ۵۰ مترمکعب سهمیه گرفتهاند. چرا سهمیه پارک چیتگر را ندادهاند؟ میخواستند درختان خشک شوند؟ مسئول ناکارآمدی که مدیریت درستی ندارد، باید بداند چه فاجعهای بهبار آورده است و باید خسارت بدهد. تهران با این آلودگی هوا، به این درختان نیاز دارد. همواره گفته میشود درختان ریه زمین هستند. ششهای تهران را قطع میکنند و باید پاسخگو باشند. نمیتوانند فرار کنند.»
کارشناسان یکصدا با صحبتهای مسئولان درباره آفت درختان و بهانهای برای قطع آنها مخالفاند. محمد متینی، دانشیار مهندسیمنابعطبیعی هم یکی از آنهاست. او میگوید: «آفتها در صورتی میتوانند درختان را از بین ببرند که به درختان رسیدگی نشود. آفت سوسک پوستخوار نیز نمیتواند آسیب جدی به درختان وارد کند؛ مگر اینکه درختان دچار تنش آبی شده باشند و مواد غذایی به میزان کافی به آنها نرسیده باشد.» به گفته او، مشخص است که به درختان پارکهای جنگلی رسیدگی نشده است؛ بههمیندلیل آفتها به آنها آسیب زده است.
نگاه جامعهشناس
گفتوگو با شروین وکیلی استاد دانشگاه و پژوهشگر اجتماعی
خون درختان به گردن کیست؟
درختان پارک چیتگر، سرخهحصار، جوانمردان و تعداد دیگری از بوستانها قطع شدهاند. بسیاری معتقدند، دلیل این اتفاق تغییر کاربری بوستانهاست. بسیاری دیگر بر این باورند که ماجرا مربوط به مافیای چوبخواری است. کارشناسان محیطزیست میگویند، درختان دچار طغیان آفت سوسک پوستخوار شدهاند و دراینمیان شهروندان نگران درختان هستند و میگویند پارکهای جنگلی، استراحتگاهی تمیز در هوای آلوده پایتخت است. بسیاری براین باورند که قطع درختان تاثیرات منفی روی جامعه برجای میگذارد. شروین وکیلی، استاد جامعهشناسی است و در واکنش به قطع درختان، در شبکههای اجتماعی فعالیت دارد. با او مصاحبهای کردهایم که در ادامه میآید.
طی هفتههای گذشته قطع درختان در بوستانها و پارکهای جنگلی خبرساز شده و کار به انداختن درختان فضای شهری مثل پارک جنگلی چیتگر و مکانهای تاریخی مثل محوطهی کاخ سعدآباد هم کشیده است. مشاهدات شما در اینمورد چه بوده است؟
بله، متاسفانه این ماجرا عینیتی ملموس دارد. دستکم درباره پارک چیتگر که من از نزدیک شاهدش بودهام، طی سال گذشته بخش بزرگی از جنگل از درختان عاری شده و این روند طی ماههای گذشته رشدی نگرانکننده داشته است. این سخن بر سر زبانهاست که 9 هزار درخت قرار است در آن منطقه افکنده شوند که این عدد تقریباً بهمعنی نابودی این بوستان است. عدد دقیقاش را قاعدتاً مسئولان بهتر میدانند و باید شفاف اعلام کنند و بابت اش حساب پس بدهند. چون قاعدتاً کسی که به نمایندگی از مردم برای مدیریت این جنگل گمارده شده، وظیفهاش نگهداری و توسعهی فضای سبز است، نه خشکاندن و بریدن درختان.
گفته میشود آفت خطرناکی در جنگل رخنه کرده و باعث شده درختان خشک شوند و انداختنشان ضرورت پیدا کند. بهطور مشخص آگهیهایی در جنگل چیتگر نصب شده که به طغیان سوسک پوستخوار درختان اشاره میکند.
نخست آنکه من اندکی جانورشناسی و حشرهشناسی خواندهام و نشانی از طغیان سوسک پوستخوار با این دامنه در جنگل ندیدهام. قاببالانی که در پوست درختان زندگی میکنند بخشی از بیوسیستم طبیعی جنگل هستند و نوسان جمعیتیشان هم در دامنهای طبیعی است. آفتی که باعث نابودی درختان شده تا جایی که من دریافتهام، حشره نبوده است.
برخی از خشکاندن درختان سخن میگویند و معتقدند، عمدی در کار است. نظر شما چیست؟
اینکه عمدی در کار بوده یا سهوی، اطلاعی درباره آن ندارم. اما این را تمام رهگذران در چیتگر دیدهاند که طی یکی، دو سال گذشته یقهی درختان تراشیده شده و در فصلهای گرم و خشک سال، درختان آبیاری نمیشدند. روشن است که چنین کارهایی به خشکشدن درختان منتهی میشود. مشاهده عینی امروز هم نشان میدهد که بههرصورت درختانی که اغلبشان ۲۰ تا ۴۰سال عمر دارند و کوشش و هزینهی زیادی بابت کاشتن و داشتنشان صرف شده، خشکیده و ریشهکن شدهاند. اینها بخشی از دارایی عمومی شهروندان هستند و مسئولیت حفظ و نگهداری از آنها برعهده کسی است که این مسئولیت را پذیرفته است. وقتی چنین اتلافی در سرمایه ملی و چنین خدشهای بر حقوق پایه شهروندی رخ میدهد، مقام بالادستی قاعدتاً باید مقصر را فراخوانده و بازخواست کند و به افکار عمومی پاسخگو باشد؛ خواه این فاجعه عمدی باشد، خواه سهوی.
زمزمههایی شنیده میشود در اینمورد که مثلاً چوب این درختان فروخته میشود یا زمین پارک جنگلی قرار است تغییر کاربری پیدا کند و بهایندلیل درختانش را میاندازند. در این مورد اطلاعی دارید؟
اطلاع دقیقی در این موارد ندارم، ولی من هم چنین چیزهایی را شنیدهام اما آنچه این شایعهها را باورکردنی کرده، کارنامهی نابسامان مسئولان در حفظ منابع زیستمحیطی است. روند تخریب پارک جنگلی طی سالهای گذشته هم جریان داشته و با واگذاری بخشهایی از جنگل به سازمانها یا افراد همراه بوده است. از روال حقوقی چنین کارهایی آگاهی ندارم ولی بعید میدانم باشگاه اسبسواری یا شرکتی دیگر در وسط پارک جنگلی حق استفاده انحصاری از فضای سبز عمومی شهروندان را داشته باشد؛ فضایی که به تمام شهروندان تعلق دارد و کارکردش بوستان جنگلی برای گردش و ورزش است.
اینروزها ازسویی بحران اقتصادی کشور، سفر و تفریح را برای مردم دشوار کرده و ازسویدیگر آلودگی کشنده هوا گریبانگیر ساکنان شهرهای بزرگ است. شما بهعنوان جامعهشناس چه تحلیلی از این روند دارید؟
دادههایی که در اختیار داریم بهدلیل شفافنبودن عملکرد سازمانها، بسیار اندک است. ازاینرو کاری که از دستم بر میآید، پیش از پاسخ گفتن به پرسشتان، طرح چند پرسش دقیق است. پرسشهایی ازایندست که برنامه کلان مدیریت شهری برای حفظ و توسعهی فضای سبز چیست؟ چقدر برایش هزینه میشود؟ هزینههای دیگری که در این سازوکارهای مدیریتی همچون رقیبی برایش وجود دارند، کدام هستند و چقدر اولویت دارند؟ چهکسی تعیین کرده که هزینههای شهری در حوزهی فضای سبز و زیستمحیطی مردم فلانقدر باشد و در حوزه فعالیتی دیگر بهمانقدر؟ اینتصمیمها چقدر شفاف و عقلانی گرفته شده و تا چهاندازه با پذیرش و اقبال مردمی همراه است؟ تصمیمگیرندگان تا چهاندازه از افکار عمومی و آرای نخبگان و متخصصان بازخورد میگیرند و خطاهایشان را حک و اصلاح میکنند؟ پرسش دیگر این است؛ مسئولانی که طی سالهای گذشته و هماکنون مدیریت فضاهای سبزی را برعهده دارند، چهکسانی هستند و کارنامه دقیقشان در زمینه حفظ امانتی زنده که به دستشان سپرده شده، چه بوده است؟ مشاوران و متخصصانی که بستر علمی تصمیماتشان را شکل میدهند، چهکسانی هستند و چهکارنامهای دارند؟ مسئولیت اتلاف هزینه زیادی که بابت خشکشدن درختان به شهروندان وارد شده، برعهده چهکسانی است؟ در ساختار حقوقی دولت چه سازوکاری برای بازخواست
ارسال نظر