قتل مردانی که قربانی رابطه سیاه با زنان شدند

یک مرد به دلیل رابطه خارج از عرف با زنی متاهل، توسط برادران زن به قتل رسیده بود. در برخی از این پرونده‌ها حتی قربانی نمی‌داند زن، متاهل است و از او پنهان کرده و در برخی دیگر مقتول با اطلاع از اینکه زن متاهل است به رابطه سیاه خود ادامه می‌دهد.

قتل مردانی که قربانی رابطه سیاه با زنان شدند

سارا  غضنفری در هفت صبح نوشت :در هفته‌ای گه گذشت پرونده قتلی داشتیم که یک مرد به دلیل رابطه خارج از عرف با زنی متاهل، توسط برادران زن به قتل رسیده بود. در برخی از این پرونده‌ها حتی قربانی نمی‌داند زن، متاهل است و از او پنهان کرده و در برخی دیگر مقتول با اطلاع از اینکه زن متاهل است به رابطه سیاه خود ادامه می‌دهد. در بسیاری از پرونده‌ها، همسر زن یا خانواده او، مثلا برادران یا پدرش اقدام به قتل معشوق کرده‌اند. این پرونده درباره مردانی است که قربانی رابطه سیاه خود با زنی متاهل شده‌اند.

فردی را کشتم که با همسرم رابطه داشت

زمستان سال ۱۴۰۰ مردی ۵۰ساله به نام اکبر در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ عنوان کرد که مردی غریبه و همسرش را با ضربات چاقو مجروح کرده است. پس از آن ماموران پلیس اسلامشهر به محل که آپارتمانی ۴طبقه بود، رفتند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد، مردی حدودا ۴۰ساله به نام بهروز در محل، جان باخته و همسر اکبر به نام مریم هم در حالت نیمه‌جان روی پله‌های راهرو افتاده است.

متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی، ضمن اعتراف به قتل، در تشریح ماجرا به ماموران گفت: «از ۲سال قبل، به همسرم مشکوک شده بودم و بعد از مدتی، در تلفن همراه همسرم به شماره و پیامک‌هایی برخوردم که با اسم یک زن ذخیره شده بود، اما وقتی با آن شماره تماس گرفتم یک مرد پاسخم را داد. در ادامه با شکایت من و محکومیت مریم به شلاق، پرونده بسته شد و او قول داد که دیگر خطا نکند. تا اینکه روز حادثه، سرزده به خانه برگشتم و صدای پچ‌پچ دو نفر را شنیدم. بعد هم همسرم در را باز کرد و نگرانی را در چهره‌اش دیدم. به سراغ اتاق‌ها و کمد دیواری رفتم اما کسی آنجا نبود و قرار شد همسرم را به کلاسش برسانم اما به یکباره احساس کردم کسی در خانه است و همسرم می‌خواهد به بهانه کلاس رفتن، من را از خانه بیرون ببرد. همان موقع صدایی از داخل سرویس بهداشتی شنیدم و فهمیدم کسی داخل آنجاست. به باجناقم زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید او هم ۵دقیقه‌ای خودش را رساند. بعد به‌سرعت به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشتم و به سمت سرویس‌بهداشتی دویدم که مریم سعی داشت مانع ورودم شود و در نهایت با زور در را باز کردم و مرد غریبه‌ای را دیدم و چند ضربه چاقو به او زدم. بعد هم سراغ مریم رفتم و به او هم چاقو زدم و با پلیس تماس گرفتم.»

در ادامه ماموران، سراغ خانواده مقتول رفتند و مشخص شد که او همسر و دو فرزند دارد. در جلسه دادگاه، مادر مقتول درخواست قصاص کرد. پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: «از قتل نه‌تنها پشیمان نیستم؛ بلکه اگر او ۱۰بار دیگر هم زنده می‌شد، باز هم او را می‌کشتم. در نهایت این مرد به قصاص محکوم شد.»

    قصاص قاتلی که به رابطه پنهانی همسرش با مردی غریبه پی برد

قاتلی که دوست‌پسر زنش را در پارک چیتگر کشته بود، اعدام شد. رسیدگی به این پرونده از 24 مرداد سال 94 و با کشف جسد مردی 30ساله در پارک چیتگر آغاز شد. ماموران کلانتری 181 موضوع را به پلیس اعلام کردند و با حضور تیم جنایی در محل، مشخص شد که وی با ضربه چاقویی به گردن کشته شده است.

زن جوانی که در محل جنایت حضور داشت، راز این جنایت را برملا کرد و گفت: «همسرم با مقتول درگیر شد و با چاقو به او ضربه زد و با موتورسیکلتی از اینجا فرار کرد.

به دستور بازپرس جنایی، جسد به پزشکی‌قانونی و الهام نیز برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی منتقل شد.

زن 24ساله گفت: «مقتول، همسایه سابق ما بود و من با او پنهانی ارتباط داشتم. اما همسرم متوجه ماجرا شد. مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و اصرار داشت که من هم از همسرم جدا شوم تا بتوانیم با هم زندگی جدیدی داشته باشیم. روز جنایت با مقتول تماس گرفتم، می‌خواستم به او بگویم که دست از سر من بردارد. با او قرار گذاشتم و او سوار بر خودروی پراید به محل قرار آمد. سوار خودرو شدم و به پارک چیتگر رفتیم، داخل ماشین در حال صحبت بودیم که همسرم با موتور به ما نزدیک شد. هر دو با دیدن او از ماشین پیاده شدیم و شوهرم با چاقو ضربه‌ای به مقتول زد و متواری شد.»

درحالی‌که تحقیقات برای دستگیری حمید، همسر الهام ادامه داشت، مرد جوان به اداره آگاهی رفت و خود را معرفی کرد. متهم به قتل در دفاع از خود گفت: «من و همسرم با هم اختلاف داشتیم و وقتی پسر دو ساله‌مان به خاطر بیماری فوت شد، اختلاف‌های ما بیشتر شد. مدتی بعد مادرم هم فوت شد و پدرم نیز بیمار بود. به همین‌خاطر بیشتر وقت‌ها به خانه پدرم می‌رفتم و فقط شب‌ها به خانه برمی‌گشتم. در دو سال آخر زندگی‌مان به همسرم زیاد توجه نمی‌کردم. روز حادثه خیلی اتفاقی همسرم را دیدم که سوار خودروی پراید مرد غریبه‌ای شد. کمی که بیشتر دقت کردم، راننده را شناختم. علی‌اصغر، یکی از هم محلی‌های‌مان بود. آنها را با موتورسیکلتم تعقیب کردم تا به چیتگر رسیدند. با موتور جلوی خودرو پیچیدم، علی‌اصغر با پرخاشگری از ماشین پیاده شد و به رویم چاقو کشید. چاقو را از دستش گرفتم که او به داخل ماشین برگشت و قفل فرمان آورد. می‌خواستم قفل فرمان را از دستش بگیرم که ناخواسته چاقو به گردنش خورد.»

خوشحالی پسر جوان از قتل مادرش و مرد غریبه

در آخرین روزهای سال ۱۳۹۹ ماموران پلیس آگاهی قرچک ورامین در جریان جنایتی هولناک در خانه‌ای در این شهر قرار گرفتند. ماموران با حضور در محل جنایت با جسد مردی میانسال در حیاط خانه رو‌به‌رو شدند که با ضربه‌های چاقو و شلیک اسلحه شکاری به قتل رسیده بود. بررسی صحنه نشان می‌داد، او با قاتل درگیر شده اما نتوانسته از دستش فرار کند.

تیم جنایی با بررسی خانه، جسد زنی میانسال را پیدا کردند که او نیز با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. به دلیل این‌که وسیله‌ای از آن خانه سرقت نشده بود، احتمال قتل این زن و مرد با انگیزه انتقام مطرح شد. با تحقیق از همسایه‌ها مشخص شد، این زن و مرد از چند ماه قبل به این خانه آمده و در این مدت با کسی رفت‌وآمد نداشتند. در ادامه هویت قربانیان شناسایی شد. صابر ۴۵ساله و فریبا ۴۲ساله اهل یکی از شهرهای شمالی کشور بودند. فریبا ۲۳سال قبل با مردی تبعه افغانستان که ۲۳سال از خودش بزرگ‌تر بود، ازدواج کرده و در شمال کشور زندگی می‌کردند. او حدود یک‌سال قبل با صابر آشنا شده و با فرار از خانه به این شهر آمده و زندگی مخفیانه‌ای را آغاز کرده بودند. با کشف این سرنخ، احتمال قتل توسط همسر و پسر فریبا قوت گرفت.

آنها دستگیر و تحت بازجویی قرار گرفتند تا این‌که شهرام ۲۲ساله به قتل مادرش و صابر اعتراف کرد و گفت: «بعد از فرار مادرم از خانه تصمیم به انتقام گرفتم. خیلی جست‌وجو کردم تا خانه‌شان را پیدا کرده و موضوع را به دو نفر از دوستانم به ‌نام‌های رضا و نادر گفتم و آنها قبول کردند، کمکم کنند. نیمه‌های شب در حالی‌که مسلح به چاقو و اسلحه بودیم، از بالای دیوار وارد خانه شدیم. صابر متوجه حضورمان شد و با داد و فریاد قصد داشت همسایه‌ها را خبر کند. سریع به طرفش رفته و با چاقو چند ضربه به او زدیم. بعد داخل خانه شده و به مادرم شلیک کردم. وقتی از ساختمان بیرون آمدم، برای اطمینان از مرگ صابر به سر او هم شلیک کردم.

رابطه سیاه زنی با مرد غریبه جنایت آفرید

اواسط فروردین سال 97 زنی در تماس با پلیس خبر ناپدیدشدن همسرش را اعلام کرد. مریم 51ساله در حالی‌که چهره‌ای نگران داشت با حضور در اداره پلیس مدعی شد: «همسرم هر روز صبح به سرکار می‌رفت و عصر هم برمی‌گشت؛ در طول روز هم چندبار با من تماس می‌گرفت اما امروز تماس نگرفت. فکر کردم که شاید درگیر کار شده و نتوانسته با من تماس بگیرد؛ عصر منتظر برگشتش بودم ولی به منزل نیامد. هرچه با تلفن محل کارش تماس گرفتم، کسی پاسخ نداد و تلفن همراهش هم خاموش بود. با هرکسی که فکر می‌کردم ممکن است از او خبری داشته باشد، تماس گرفتم اما به نتیجه نرسیدم و در نهایت تصمیم گرفتم از پلیس کمک بخواهم.»

پس از اظهارات این زن، ماموران تحقیقات خود را برای یافتن مرد ناپدید شده، آغاز کردند و چند روز بعد گزارش کشف یک جسد در نخاله‌های اطراف شهر پردیس به ماموران گزارش شد که مشخصات آن با مرد ناپدیدشده، شباهت زیادی داشت. از این‌رو، همسر وی با مشاهده جسد، هویت همسرش محمود را تایید کرد. مشخص شد معشوقه زن که 36سال داشته اقدام به قتل شوهر مریم کرده است!

قتل مرد غریبه در کمال‌شهر

این جنایت تکان‌دهنده سال 92 در خانه‌ای واقع در کمال‌شهر کرج رخ داد. وقتی کارآگاهان پلیس البرز از وقوع این حادثه خونین باخبر شدند، در نخستین بررسی‌ها داماد خانواده را به‌عنوان عامل قتل‌ها دستگیر کردند.

وی در بازجویی‌ها ضمن اعتراف گفت: «از مدتی قبل به‌ رفتار همسرم مظنون شده بودم؛ باید علت سردی، بی‌تفاوتی و بهانه‌جویی‌هایش را می‌فهمیدم؛ به‌همین‌خاطر، مدتی او را مخفیانه زیر نظر گرفتم تا اینکه روز حادثه متوجه شدم با مردی غریبه در خانه مادرش ملاقات کرده است. وقتی به خانه مادرزنم رفتم با دیدن همسرم و مرد غریبه، آن‌قدر عصبانی شدم که آنها را با چاقو زدم، وقتی مادرزنم قصد میانجی‌گری داشت او را هم زدم.»

به‌دنبال اعتراف‌های این مرد جنایتکار او به اتهام سه فقره قتل عمد بازداشت شد.

دیگر رسانه ها

کدخبر: 139817

ارسال نظر