روایتی دردناک از پایان «رنج زیر پوست» محسن جعفریراد
بهنظر میرسد، اوضاع ملتهب و بحرانی این سهماه اخیر هم رنجهای زیر پوست، ذهن و روح محسن جعفریراد را بارد یگر به خودآگاهش احضار میکرد و همه این عوامل، شرایطی را بهوجود آورد تا او به زندگی خودش پایان بدهد.
رضا صائمی در روزنامه «هممیهن» نوشت: هرگز فکرش را نمیکردم باید بهبهانه مرگ محسن جعفریراد، همکار منتقد و روزنامهنگارم که حالا چندسالی بود که مستندساز شده بود، به این زودیها یادداشتی بنویسم. آخرین پیامی که از او در صفحه مجازیام ثبت شده، پیام تبریک سالنو بود و هرگز گمان نمیکردم سال به پایان نرسیده، زندگی او به پایان برسد. دوسال پیش که دبیر سایت سینمای گروه هنر و تجربه بودم، محسن نخستین فیلماش بهاسم «رنج زیر پوست» را اکران کرده بود و من تمام تلاشم را کردم تا درباره این مستند، پوششرسانهای داشته باشم.
بیشتر بخوانید: علت فوت منتقد جوان سینما | خبر دردناک هوشنگ گلمکانی
وقتی که مرا برای تماشای مستندش به خانه هنرمندان دعوت کرد و به تماشای آن نشستم، دچار غمی مضاعف شدم. هم از تراژیک بودن مستندی که درباره زندگی خانوادگی خودش بود و رنجهایی که به دلایل شرایط زندگیاش از کودکی به دلیل رفتارهای پدرش و مظلومیت مادرش کشیده بود، هم اینکه تازه فهمیدم تندخویی او ناشی از بار سنگین رنجی بود که بهدلیل شرایط زندگیاش همواره بر دوش میکشید. بهویژه رنج مادرش که زندگیاش یک تراژدی تمامعیار بود.
مرگ مادرش در یکسال پیش، رنج مضاعفی را بر محسن تحمیل کرد و او آنچنان بیقرار بود که انگار نتوانست این غم را تاب بیاورد. البته رنج روزگار و مصائبی ازجمله بیکاری و اوضاع معیشتی هم موجب شد تا همه عوامل دستبهدست هم بدهند تا او درنهایت نتواند این زندگی دردناک و تراژیک را تاب بیاورد.
بهنظر میرسد، اوضاع ملتهب و بحرانی این سهماه اخیر هم رنجهای زیر پوست، ذهن و روح او را باردیگر به خودآگاهش احضار میکرد و همه این عوامل، شرایطی را بهوجود آورد تا او به زندگی خودش پایان بدهد. گویی پایان تلخ را بر یک تلخی بیپایان ترجیح داد و البته تمام همکاران و دوستانش را در شوک این تصمیم گذاشت.
محسن جعفریراد درباره مستند «رنج زیر پوست» گفته بود: «سعی کردم فیلمی بسازم که بتوان از زوایای مختلفی درباره آن صحبت کرد. «رنج زیر پوست»، بههیچعنوان فیلم شخصی و خانوادگی نیست، بلکه فیلمی است که قابلیت تعمیم دارد. خوشبختانه در دو دهه اخیر، حضور زنان در میادین اجتماعی، دانشگاهی و... پررنگ است و در دهههای پیش از این بهخصوص در شهرهای کوچک و روستاها، زنان در این عرصهها ورودی نداشتند. در تاریخ این سرزمین همیشه یک دیکتاتوری مردسالارانه در خانوادههای ایرانی و در خانوادههای سنتی بهشکل پررنگتری وجود داشته که هنوز هم این نگاه ادامه دارد. در نگاه مردسالارانه، هویت بخشیدن، استقلال بخشیدن و حق انتخاب دادن به زنان، عملا منتفی است. در فیلم در قالب مصاحبهها و دیالوگها میبینیم که مرد حتی اجازه حرفزدن هم به دختر نمیدهد.
این نوع نگاه هنوز در شهرهای کوچک و روستاها جریان دارد. «رنج زیر پوست» را دقیقا در حمایت زنان و دختران و در کل حقوقانسانی هر شخصی ساختهام.» حالا اما خود او روایت همان رنجی شد که زیر پوستاش میلولید.
ارسال نظر