چند سوال معلمان درباره بازگشت «رتبهبندی معلمان» از شورای نگهبان به مجلس | چرا دولت و مجلس با عرف لایحهنویسی و تصویب قانون آشنایی ندارند؟
با بازگشت لایحه رتبهبندی معلمان از شورای نگهبان به مجلس، چند سوال و ابهام به وجود آمده است.
محیالدین بهرام محمدیان، معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش گفت: یکی از شگفتیهای برخی تصمیمگیران و مسئولان، اندیشیدن پس از اقدام و عمل است. برخی ابتدا دست به انجام کاری میزنند و سپس فکر میکنند که چه گفتهاند، چه کردهاند و تبعات یا مزایای تصمیمشان چه بوده است.
دولت یک سوی ماجرا بود که تلاش کرد تا هم جو مطالبات را آرام کند و با فرصت گرفتن وضعیت، بودجهی خود را سامان دهد و با تأخیر انداختن تصویب قانون، سال ۱۴۰۰ را بگذارند.
در اینجا سوالی مطرح می شود مبنی بر اینکه آیا دولت و مجلس با عرف و شرایط لایحه نویسی و تصویب قانون آشنایی ندارند که در یک لایحه دو صفحهای، دو صفحه مغایر قانون اساسی و جملات مبهم نوشته و تصویب کردهاند؟
مرکز پژوهشهای مجلس، مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش چه نقشی در تدوین و تصویب این قانون ایفا کردند؟ این همه یال و کوپال و بودجه و اعتبارات و نیروی انسانی و تجهیزات و ادعای علمی این مراکز برای مردم چه فایدهای دارد؟
«چه کسی یا کسانی تلاش کردند توپ را از زمین خود به زمین دیگری بفرستند و نهایتاً در خاک شورای نگهبان بنشانند و بعد مدعی شوند که شورای نگهبان با لایحه رتبه بندی مخالفت کرد؟» آیا برای رها شدن یقه مسئولیت خود، باید شورای نگهبان را نشانه این خطای استراتژیک کرد؟
برای شورای نگهبان به اندازهی کافی جاهای دیگر هزینه تراشی کردهاند، مجلس چرا؟
چرا دبیر شورای نگهبان در جلسات مجلس با توجه به مفاد اصل ۹۷ قانون اساسی و همچنین آنچه فضاسازیها و حساسیت موضوع حضور نداشت؟ این حضور باعث میشد به جای ۲۰ روز صرف وقت جهت اعمال نظر و باقی ماندن ابهامات، از همان روز اول مانند لوایح دوفوریتی تذکر بدهند.
اگر مجلس مدعی کارشناسی در کار خود است و مطمئن است که آنچه تصویب کرده صلاح معلمان بوده است برای نهایی کردن، تصمیم خود را به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه کند.
اما اگر اینها بازی برای فرصت گرفتن و خسته کردن باشد، مرتکبین آن بدانند که اولاً آتش این رفتار نسنجیده، دامن خود آنان را میگیرد و ثانیاً دود این قبیل اقدامات به چشم مردم میرود.
ارسال نظر