ماجرای جنجالی ضرب‌و‌شتم و قتل ابراهیم ریگی در کلانتری زاهدان چیست؟ | دادستان سیستان و بلوچستان توضیح داد

دادستان مرکز سیستان و بلوچستان درباره اخبار مربوط به مورد ضرب و شتم و قتل «ابراهیم ریگی» در کلانتری زاهدان توضیحاتی ارائه کرد و از تشکیل پرونده قضایی برای متهمان قتل «ابراهیم ریگی» خبر داد.

ماجرای جنجالی ضرب‌و‌شتم و قتل ابراهیم ریگی در کلانتری زاهدان چیست؟ | دادستان سیستان و بلوچستان توضیح داد

دادستان مرکز سیستان و بلوچستان از تشکیل پرونده قضایی برای متهمان قتل «ابراهیم ریگی» در زاهدان خبر داد.

به گزارش عرشه‌آنلاین و به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، مهدی شمس آبادی، دادستان مرکز سیستان و بلوچستان در مورد جزئیات فوت «ابراهیم ریگی»، افزود: فرد مورد اشاره دو شاکی خصوصی داشته است.

بیشتر بخوانید: فوت ابراهیم ریگی در زاهدان، ماجرا چه بود؟

دادستان مرکز سیستان و بلوچستان بیان کرد: شاکیان «ابراهیم ریگی» به اتهام خیانت در امانت و کلاهبرداری در دادگستری چابهار شکایت و حکم جلب وی را دریافت کرده بودند.

دادستان زاهدان ادامه داد: نیابت قضایی برای بازداشت «ابراهیم ریگی» به شهرستان زهدان داده شده بود، اما شاکیان خصوصی به صورت خودسرانه اقدام به دستگیری وی می‌کنند.

او افزود: شاکیان خصوصی «ابراهیم ریگی»، عصر روز واقعه در مسیر تردد وی کمین کرده و اقدام به تعقیب او می‌کنند.

ابراهیم ریگی

شمس آبادی ادامه داد: در جریان تعقیب و گریز، «ابراهیم ریگی» روی زمین می‌افتد و از حال می‌رود، شاکیان او با اورژانس تماس می‌گیرند و اورژانس به محل اعزام می‌شود و طبق اعلام اورژانس، وی به علت ایست قلبی فوت کرده است.

دادستان عمومی و انقلاب زاهدان گفت: در حال حاضر دو شاکی «ابراهیم ریگی» به اتهام قتل از ناحیه بازپرس ویژه قتل در بازداشت هستند تا پزشکی قانونی علت تامه فوت را اعلام کند، بعد از اعلام نتیجه از سوی پزشکی قانونی تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد.

او تاکید کرد: ادعاها در مورد ضرب و شتم «ابراهیم ریگی» در کلانتری صحت ندارد و در زمان فوت وی ماموران کلانتری در محل حضور نداشته‌اند.

شایان ذکر است در روزهای گذشته برخی رسانه‌ها، با اعلام خبری مدعی شدند فردی به نام «ابراهیم ریگی» در زاهدان، در جریان بازداشت توسط مأموران کلانتری مورد ضرب و جرح شدید قرار گرفته و در داخل بازداشتگاه جان باخته است.

دیگر رسانه ها

کدخبر: 74525

  • ناشناس

    چه حرفهایی قاضی داستان برای بچه های کلاس اولم صحبت.کنه هیج کدام قبول نمیکند آگه ایست قلبی کرد زنگ زدن اورژانس پس جنازه بایست میرفت.سرد خونه.نه کلانتری بعد آن دونفر آگه کشتنش توی شهر میدیدن.قلم.دست توست.هرچه دلت خواست بنویس.

ارسال نظر