سرگذشت عجیب مشروب‌‌فروشی که فوق‌لیسانس دارد

جوانی که به اتهام توزیع انواع مشروبات الکلی در مشهد دستگیر شده است، سرگذشت غم‌انگیز خود را در زندگی برای مددکار اجتماعی پلیس روایت کرد.

سرگذشت عجیب مشروب‌‌فروشی که فوق‌لیسانس دارد

 

جوانی که به اتهام توزیع انواع مشروبات الکلی در مشهد دستگیر شده است، سرگذشت غم‌انگیز خود را در زندگی برای مددکار اجتماعی پلیس روایت کرد.

جوان ۳۲ ساله ای که در عملیات ضربتی پلیس مشهد و به اتهام توزیع شبکه ای انواع مشروبات الکلی خارجی و دست ساز دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: من در تهران متولد شدم اما زمانی که ۱۱ سال بیشتر نداشتم فرزند طلاق نام گرفتم چرا که پدرم مردی خشن و عصبی بود، او مادرم را کتک می زد و به دلیل بیماری اعصاب نمی توانست رفتارش را کنترل کند تا جایی که مادرم را با چاقو زد و به همین دلیل هم کارشان به طلاق کشید.

بعد از این ماجرا من و خواهرم نزد مادرم ماندیم و پدرم به دنبال سرنوشت خودش رفت. در این شرایط مادرم برای تامین هزینه های زندگی در خانه های مردم کار می کرد تا این که خواهرم ازدواج کرد و من و مادرم برای ادامه زندگی به مشهد آمدیم ولی من به تحصیلاتم ادامه دادم و ۱۳ سال قبل با دختری ازدواج کردم که یکی از دوستان مادرم معرفی کرده بود.

با آن که هزینه های زندگی مشترک بر دوشم بود ولی تحصیل را رها نکردم و تا مقطع فوق لیسانس مدیریت درس خواندم اما گویی سرنوشت با من سر ناسازگاری داشت چرا که بعد از ازدواج دچار انحرافات اخلاقی و روابط خارج از عرف شدم و در حالی که دخترم ۵ سال بیشتر نداشت اختلافات بین من و همسرم شدت گرفت چرا که من هم به او سوء ظن پیدا کرده بودم و احتمال می دادم که او نیز رفتارهای خارج از عرف با دیگران دارد.

در این شرایط از یکدیگر جدا شدیم اما این جدایی فقط حدود ۶-۵ ماه طول کشید و دوباره به خاطر دخترم (ژینوس) او را به عقد موقت خودم درآوردم تا در کنار یکدیگر به زندگی مشترک مان ادامه بدهیم. این درحالی بود که مادرم دچار بیماری های روماتیسمی شده بود و دیگر نمی توانست کار کند. من هم که گویی تاریکی روزگار را بر دوشم حمل می کردم در یکی از بانک های خصوصی استخدام شدم ولی به دلیل تعدیل نیرو، کارم را از دست دادم و با خودرویی که داشتم در یکی از تاکسی های اینترنتی مشغول به کار شدم. در همین حال مدتی بعد تصادف کردم و خودرویم را هم از دست دادم. بعد از این ماجرا حرفه خالکوبی را آموختم و به درآمدزایی از این راه پرداختم.

سرانجام حدود دو ماه قبل بود که برای خرید لوازم خالکوبی به تهران رفتم. در آن جا یکی از دوستانم را دیدم که در زمینه فروش مشروبات الکلی و مواد مخدر در نقاط مختلف شهر فعالیت داشت. به پیشنهاد او تصمیم گرفتم به جای خرید لوازم خالکوبی (تتو) یک محموله مشروبات الکلی خارجی بخرم. البته او و دوستانش پیشنهاد فروش مواد مخدر را هم به من دادند اما من ۵۰ میلیون تومان مشروبات الکلی از او خریدم که چند روز بعد محموله مشروبات را برایم فرستادند و من هم آن ها را در منزل جاساز کردم تا در مشهد توزیع کنم اما شب گذشته ماموران کلانتری طبرسی شمالی، به طور غافلگیرانه وارد منزلم شدند و همه این محموله را قبل از توزیع توقیف کردند. البته آن ها در جست وجوی سلاح هم بودند که سلاحی را در منزلم پیدا نکردند! اکنون نیز مادرم بیرون از کلانتری منتظر ایستاده است تا از فرجام من اطلاعاتی کسب کند.

ماموران کلانتری طبرسی شمالی در پی رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی از توزیع گسترده مشروبات الکلی خارجی در مشهد دست یافتند و سپس گروه ورزیده ای از نیروهای انتظامی با نظارت مستقیم سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) وارد عمل شدند و با هماهنگی های قضایی بیش از ۲ هزار لیتر انواع مشروبات الکلی را کشف کردند. در این عملیات که به سرپرستی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) انجام شد، یکی از عوامل انتقال و توزیع گسترده مشروبات نیز به دام افتاد که تحقیقات بیشتر برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با این پرونده همچنان ادامه دارد

دیگر رسانه ها

کدخبر: 80321

ارسال نظر