جنگ حماس و اسرائیل به کجا کشیده می شود؟پای ایران به جنگ غزه باز میشود؟
دو مجله معتبر بلومبرگ و اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به تحلیل منازعه اخیر حماس و اسرائیل پراخته اند.
دو مجله معتبر بلومبرگ و اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به تحلیل منازعه اخیر حماس و اسرائیل پراخته اند.
۳ سناریوی بلومبرگ درباره نبرد حماس و اسرائیل!
مانند جنگهای خاورمیانه در گذشته، درگیری میان اسرائیل و حماس که در هفته گذشته آغاز شد، این پتانسیل را دارد که اقتصاد جهان را مختل کند و حتی اگر کشورهای بیشتری وارد این درگیری شوند، اقتصاد جهانی دچار رکود شود.
به نوشته بلومبرگ، این خطر جدی است چراکه ارتش اسرائیل در حال آماده شدن برای حمله به غزه است. میزان تلفات ناشی از حملات حماس و هچنین حملات هوایی ادامهدار اسرائیل به نوار غزه به هزاران نفر رسیده است. اکنون این نگرانی وجود دارد که شبهنظامیان در لبنان و سوریه که حامی حماس هستند، وارد جنگ شوند و این درگیری گستردهتر شود.
در عین حال، افزایش شدید تنشها میتواند اسرائیل و ایران را وارد یک تقابل مستقیم کند. در صورت وقوع این سناریو، بلومبرگ اکونومیکس تخمین زده که قیمت نفت میتواند تا ۱۵۰ دلار به ازای هر بشکه افزایش پیدا کند و در مقابل، رشد اقتصاد جهانی ۱.۷ درصد کاهش پیدا کند که معنای رکود اقتصاد جهانی است. این رکود میتواند ۱ تریلیون دلار از تولید کلی اقتصاد جهانی بکاهد.
جمع گستردهای از جانباختگان غیرنظامی هستند و موشکها و احتمال حمله زمینی، جان فلسطینیها را که در نوار غزه گیر افتادهاند و راه فراری ندارند، به خطر انداخته است.
اکوایران در ادامه ترجمه این تحلیل اورده است: مناقشه در خاورمیانه میتواند جهان را تحت تأثیر قرار دهد چراکه این منطقه یکی از تأمینکنندگان اصلی انرژی در جهان است و یک گذرگاه حمل و نقل کلیدی محسوب میشود. جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ که منجر به تحریم نفتی و بروز رکود تورمی در اقتصادهای صنعتی شد، واضحترین مثال در این زمینه است. مناقشات دیگر در این منطقه با وجود تلفات انسانی بالا، تأثیر کمتری بر جهان داشتند.
اقتصاد جهانی در حال حاضر آسیبپذیر است چراکه هنوز هم در حال بازیابی خود از تورم ناشی از حمله روسیه به اوکراین است. یک جنگ دیگر در یک منطقه تولیدکننده انرژی، دوباره میتواند سطوح تورم را به شکل قابل توجهی افزایش دهد.
نتایج گستردهتر این درگیری میتواند باعث آغاز دوباره ناآرامیها در کشورهای عربی شود و حتی انتخابات سال آتی ریاستجمهوری در آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد، چراکه قیمت بنزین تأثیر مهمی بر رأیدهندگان آمریکایی دارد.
تمام این تأثیرات احتمالی، بر چگونگی ادامه جنگ در هفتهها و ماههای آتی بستگی دارد. بلومبرگ اکونومیکس تأثیرات احتمالی بر رشد اقتصاد جهانی را در سه سناریو بررسی کرده است.
سناریو ۱: جنگ به غزه محدود میشود
در سال ۲۰۱۴، کشته شدن ۳ اسرائیلی توسط حماس باعث آغاز حمله زمینی به غزه شد که جان باختن بیش از ۲ هزار نفر را در پی داشت. این جنگ از مرزهای فلسطین فراتر نرفت و تأثیرات آن بر قیمت نفت و اقتصاد جهانی محدود بود.
میزان تلفات انسانی در هفته گذشته، از جنگ سال ۲۰۱۴ فراتر رفته است. با این حال، یک مسیر احتمالی برای جنگ کنونی، تکرار سناریوی سال ۲۰۱۴ است که البته با اجرای شدیدتر تحریمهای آمریکا بر نفت ایران همراه خواهد شد.
بلومبرگ اکونومیکس پیشبینی کرده اگر افزایش تولید نفت ایران در سال جاری میلادی و ورود آن به بازارهای جهانی با فشار آمریکا متوقف شود، قیمت هر بشکه نفت خام در جهان ۳ تا ۴ دلار افزایش خواهد یافت.
تأثیرات این سناریو بر اقتصاد جهانی اندک خواهد بود بخصوص در صورت اینکه عربستان سعودی و امارات متحده عربی به جبران نفت خارجشده ایران از بازارها بپردازند.
سناریو ۲: جنگ نیابتی
اگر این جنگ در قلمرو فلسطین باقی نماند چه؟ حزبالله به عنوان یک حزب سیاسی قدرتمند در لبنان، در جریان جنگ اخیر به تبادل آتش با اسرائیل پرداخته و اعلام کرده یک پست ارتش اسرائیل را با موشک هدف قرار داده است.
اگر این جنگ به لبنان و سوریه گسترده شود، این مناقشه میتواند به یک جنگ نیابتی تبدیل شود و تبعات اقتصادی ناشی از این اتفاق افزایش خواهد یافت.
یکی از مقامات اسرائیلی پیشبینی کرده اگر حزبالله بخواهد وارد این نبرد شود، زمان آن پس از آغاز حمله زمینی به نوار غزه خواهد بود.
به ادعای بلومبرگ، افزایش تنشها در این سطح میتواند احتمال تقابل مستقیم ایران و اسرائیل را بیشتر کند و قیمت نفت را بالاتر ببرد. در جنگ کوتاه اما خونین اسرائیل و حزبالله در سال ۲۰۰۶، قیمت نفت خام با جهش ۵ دلاری همراه شد و تکرار این اتفاق در حال حاضر معادل افزایش ۱۰ دلاری قیمت نفت خام است و قیمت هر بشکه را تا حدود ۹۴ دلار افزایش میدهد.
همچنین پاسخ اسرائیل به حملات حماس میتواند باعث آغاز تظاهرات در کشورهای عربی مانند مصر، لبنان و تونس شود چراکه در این کشورها فاصله تظاهرات ضد اسرائیلی تا تظاهرات ضد دولتی، بسیار کوتاه است. در این شرایط، تکرار «بهار عربی» - که در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی، موجی از اعتراضها و شورشها را به همراه داشت و چندین دولت کشورهای عربی را سرنگون کرد - غیرقابل تصور نیست.
تأثیر این سناریو بر اقتصاد جهانی از دو شوک ناشی میشود: جهش ۱۰ دلاری قیمت نفت و محتاطتر شدن سرمایهگذاران در بازارهای مالی و در نتیجه آن فروش سریع داراییهای همراه با ریسک. این دو اتقاق به دنبال بهار عربی در سال ۲۰۱۱ به وقوع پیوست.
این اتفاقات به کاهش ۰.۳ درصدی اقتصادی جهانی در سال آینده میلادی منجر خواهد شد که معادل کاهش ۳۰۰ میلیارد دلار از تولید کلی اقتصاد جهانی است. به غیر از بحران همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰ و رکود اقتصادی سال ۲۰۰۹، این اتفاق میتواند ضعیفترین رشد اقتصاد جهانی در سه دهه اخیر باشد.
قیمتهای بالاتر نفت نیز میتواند ۰.۲ واحد درصد به میزان تورم جهانی اضافه کند و نرخ تورم جهانی را در حدود ۶ درصد نگه دارد.
سناریو ۳: جنگ ایران و اسرائیل
با وجود اینکه احتمال وقوع سناریوی تقابل مستقیم ایران و اسرائیل پایین است، اما این یک سناریوی خطرناک خواهد بود. این اتفاق میتواند جرقه ورود اقتصاد جهانی به رکود باشد. قیمتهای فزاینده نفت و بیثباتی در بازارهای مالی، از نتایج این رویارویی مستقیم خواهد بود.
از سوی دیگر، اسرائیل و آمریکا ادعاهای متفاوتی درباره احتمال مشارکت ایران در حمله حماس داشتهاند. وزیر امور استراتژیک اسرائیل در ۹ اکتبر گفت: «شواهدی وجود دارد که ایران ممکن است پیش از این حمله در جریان قرار گرفته باشد». نیویورک تایمز در ۱۱ اکتبر گزارش داد که مقامات آمریکایی میگویند شواهدی دارند که ایران از این حمله غافلگیر شدهاند.
طبق اعلام بلومبرگ در این سناریو، افزایش تنش میان ابرقدرتها باعث پیچیدهتر شدن شرایط میشود. آمریکا متحد نزدیک اسرائیل است، در حالی که چین و روسیه در حال تعمیق روابط با ایران هستند.
هفته نامه اکونومیست در سرمقاله شماره 14 اکتبر سال 2023، به بررسی وضعیت کنونی بین اسرائیل و فلسطین پرداخته و یک پرسش مطرح کرده است: آیا این جنگ به هرج و مرج ختم خواهد شد یا ثبات؟
در این مطلب آمده است: حمله حماس وضعیت موجود بین اسرائیل و فلسطینیها را خطرناک کرده است. هفتههای آتی مشخص خواهد کرد که آیا جنگ در غزه خاورمیانه را در یک هرج و مرج عمیق تر فرو میبرد یا خیر اما تغییر حتمی است. بیش از 1200 اسرائیلی، که اکثر آنها غیرنظامی بودن در خیابان در یک جشنواره موسیقی کشته شدند. احتمالا 150 نفر دیگر نیز اسیر شده باشند. وقتی در سپیده دم 7 اکتبر اولین بولدوزر حماس حصار امنیتی اسرائیل را شکست، اعتقاد اسرائیل به اینکه می تواند به طور نامحدود با پول و حملات هوایی فلسطینیان را مدیریت کند، نقش بر آب شد.
انتظار میرود که اسرائیل یک حمله زمینی عظیم را در غزه آغاز کند. اما چقدر عمیق و چقدر سخت؟ وزیر دفاع اسرائیل، از قطع غذا، آب و انرژی خبر داده است. مقامات اسرائیل و جو بایدن حماس را با داعش ( که آمریکا قول ریشه کن کردن آن را داده بود) مقایسه کردهاند.
اکوایران در ادامه ترجمه این تحلیل آورده است: این مقایسه خطرناک است. زیرا نابود کردن حماس در منطقهای با 2 میلیون نفر فقیر که جایی برای فرار ندارند، غیرممکن خواهد بود. به باور اکونومیست مقایسه حمله حماس با حملات 11 سپتامبر بهتر از مقایسه با داعش است. به این دلیل که تهاجم آمریکا به افغانستان و عراق نشان داد که هزینه های تهاجم با چه شدتی افزایش می یابد.
در چنین لحظهای، خویشتن داری بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. این به نفع اسرائیل است، زیرا درگیری های خیابانی خطرناک است و گروگانها بیدفاع هستند. این کار همچنین حمایت بینالمللی را حفظ میکند. خویشتنداری در حمله زمینی به انتخاب سیاستمداران اسرائیل بستگی دارد. قبل از جنگ، سیاستمداران اسرائیل، به خاطر قانون جدیدی که اختیارات دادگاه عالی را محدود می کند، دچار یک دوپارگی عظیم شده و اسرائیل را در معرض فروپاشی قرار داده بودند. فراخوانهای نافرمانی مدنی علیه نتانیاهو چراغ سبزی برای حماس بود.
اما در حال حاضر غم و اندوه و وحشت مردم را دوباره گرد هم آورده است، اما چپ گرایان همچنان دولت راست افراطی بنیامین نتانیاهو را به دلیل اختلافات با ارتش و سرویس های امنیتی بر سر دادگاه و همچنین نادیده گرفتن امنیت در غزه به دلیل دلبستگی به کمک به شهرک نشینان یهودی کرانه باختری، سرزنش می کنند.
اگر جنگ غزه به مرز شمالی آن با لبنان گسترش یابد، اسرائیل در خطر بزرگی قرار خواهد گرفت. هر چه نبرد در غزه طولانیتر و خونینتر باشد، حزب الله بیشتر احساس می کند که باید برای حمایت از برادرانش به پا خیزد.
یک جنگ گستردهتر، احتمالا آتش بسی را که بین اسرائیل و همسایگان عربش از جمله بحرین، مراکش، امارات متحده عربی و عربستان سعودی بر اساس توافق ابراهیم ایجاد شده بود، از بین می برد. به عقیده اکونومیست، این گروه، نماینده خاورمیانه جدیدی است که عملگرا است و به جای ایدئولوژی بر توسعه اقتصادی متمرکز است. هنوز نوپاست، اما پتانسیل تبدیل شدن به نیرویی برای اعتدال و احتمالاً حتی امنیت را دارد. با این حال، حماس نشان داد که غفلت امضاکنندگان پیمان از فلسطینیها یک اشتباه است.
جنگ چگونه به پایان میرسد؟ اسرائیل هیچ گزینه خوبی در دسترس ندارد: اشغال ناپایدار است، دولت حماس برای اسرائیل غیرقابل قبول است ویک دولت دست نشانده غیرقابل تصور است. اگر اسرائیل حماس را در غزه نابود کند و از غزه خارج شود، مشخص نیست چه گروه دیگری جایگزین آنها شود.
بنابراین، استراتژیستهای اسرائیلی باید به این فکر کنند که چگونه شرایطی را برای زندگی در کنار فلسطینیها ایجاد کنند، هرچند که امروز دور به نظر میرسد. شاید یک دوره کوتاه حکومت نظامی در غزه، و جستجو برای رهبران فلسطینی قابل قبول برای هر دو طرف خواهد بود
ارسال نظر