سرنوشت قاتل شوهرخواهر چه شد؟
متهم از ۹ سال قبل به اتهام کشتن شوهرخواهرش در زندان و زیر سایه چوبه دار بود اما سرنوشتش ناگهان تغییر کرد.
متهم از ۹ سال قبل به اتهام کشتن شوهرخواهرش در زندان و زیر سایه چوبه دار بود اما سرنوشتش ناگهان تغییر کرد.
مردی که داماد خانواده را به خاطر آزار خواهرش به قتل رسانده بود بخشیده شد.
متهم که مردی جوان است وقتی فهمید داماد خانواده خواهرش را به قصد کشت زده است تصمیم گرفت او را گوشمالی دهد؛ اما درگیری میان آنها منجر به قتل شد.
بوی تعفن راز قتل را فاش کرد
سال ۹۲ بود که پلیس استان تهران از طریق تماسهای شهروندان در جریان بوی تعفن از خانهای قرار گرفت.
مردی که با پلیس تماس گرفته بود از بوی تعفنی که از خانه همسایهشان به مشام میرسید شکایت کرد و گفت فکر میکند اتفاق تلخی در خانه افتاده است.
او گفت: زن و مرد همسایه مدتی است مدام با هم درگیرند و ما صدای مشاجره آنها را میشنویم. از چند روز قبل هیچ صدایی از خانهشان نمیآید؛ اما بوی تعفن به مشام میرسد. گمان میکنم اتفاق بدی رخ داده است.
ماموران با این تماس به خانه مورد نظر در شهرک اندیشه رفتند و پس از گشودن در با جسد متعفن مرد صاحبخانه به نام محمود روبهرو شدند که شواهد نشان میداد با ضربات چاقو کشته شده و چند روز از مرگش گذشته است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند.
ملیحه همسر محمود گم شده بود و همین ظن ماموران را بیشتر برانگیخت. زمانی که ملیحه از سوی پلیس شناسایی شد، تحت بازجویی قرار گرفت.
این زن که با تناقضگوییهایش شک پلیس را دوچندان کرده بود لب به اعتراف گشود و گفت برادرش و دوست او محمود را کشتهاند.
ملیحه در تشریح ماجرا گفت: چند روز پیش همسرم با من دعوا کرد و به شدت کتکم زد. با ناراحتی و قهر به خانه برادرم در یکی از شهرهای غربی کشور رفتم و در آنجا موضوع را با برادرم شهرام در میان گذاشتم. من گریه میکردم و میگفتم دیگر نمیتوانم رفتارهای بد شوهرم را تحمل کنم. همان موقع برادرم قول داد شوهرم را گوشمالی میدهد. برادرم به همراه دوستش کریم همراهم به تهران آمدند تا شوهرم را ادب کنند.
او ادامه داد: ما مقابل در خانه رسیدیم اما هر چه در زدیم شوهرم در را باز نکرد. مجبور شدیم زنگ همسایه را بزنیم و وارد ساختمان شویم. بالاخره شوهرم در واحد را باز کرد و به محض روبهرو شدن با من و برادرم شروع به فحاشی کرد. همان موقع برادرم دستمالی را دور گردن محمود انداخت و با کاردی که روی میز بود ضربهای به گردنش زد. کریم هم روی شکم محمود نشست و با چاقو چند ضربه به پهلو و پای او زد. وقتی شوهرم جان سپرد پتویی را روی جسدش انداختیم و از خانه خارج شدیم.
به دنبال اعترافات ملیحه، شهرام و کریم بازداشت شدند و جرمشان را گردن گرفتند.
در حالی که پزشکی قانونی دو عامل انسداد حیاتی گردن و بریدگی عناصر حیاتی گردن را علت تامه مرگ اعلام کرده و گفته بود به خاطر فساد نعشی شدید نمیتوان به طور قطعی علت فوت را تعیین کرد، برای شهرام و کریم به اتهام مشارکت در قتل و برای ملیحه به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پروندهشان به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری سابق استان تهران فرستاده شد.
درخواست قصاص
در آن جلسه مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: حاضرم تفاضل دیه را نیز پرداخت کنم تا دو متهم قصاص شوند.
سپس متهمان به دفاع پرداختند. شهرام گفت: من ضربههای کاری را به شوهرخواهرم زدم.
کریم نیز گفت: قبول دارم به قربانی ضربه زدم؛ اما ضربهها کشنده نبود.
همچنین ملیحه گفت: من از نقشه برادرم برای قتل شوهرم اطلاعی نداشتم.
حکم قطعی دادگاه
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و شهرام را به قصاص محکوم کردند. کریم از اتهام مشارکت در قتل تبرئه و به خاطر معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان و دو سال اقامت اجباری در شهرستان نیکشهر محکوم شد. قضات دادگاه ملیحه را نیز به پنج سال زندان محکوم کردند.
حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. در حالی که ۹ سال از جنایت گذشته بود و شهرام در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، توانست رضایت اولیای دم را جلب کند و به زندگی برگردد. او از جنبه عمومی جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
پشیمانی از قتل
متهم در دادگاه از ارتکاب قتل ابراز پشیمانی کرد و گفت: ۹ سال از این ماجرا گذشته است. من آن زمان جوان و خام بودم و دست به اشتباه زدم و زندگیام را نابود کردم. حالا هم به شدت پشیمانم و از قضات میخواهم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و او را به ۹ سال حبس با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند تا به زودی از زندان آزاد شود.
ارسال نظر