مجازات مرگ برای قتل همسر مقابل چشم فرزندان

مردی که همسرش را مقابل چشمان دختران نوجوانش خفه کرده و به قتل رسانده است به قصاص محکوم شد.

متهم به ماموران گفت به خاطر سوءظن به همسرش دست به قتل زده است.

مرد جوان با گزارش مادرش دستگیر شد. مادر متهم با پلیس تماس گرفت و گفت پسرش عروسش را به قتل رسانده و اقدام به خودکشی کرده است. بلافاصله بعد از این تماس تکنیسین‌های اورژانس و ماموران در محل حاضر شدند و متهم را به بیمارستان منتقل کردند. هرچند متهم به نام افشین در آستانه مرگ بود، اما به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد. دو دختر نوجوان این زوج که شوکه بودند گفتند پدرشان مادرشان را مقابل چشمان آن‌ها خفه کرده است.

در حالی که افشین تحت درمان قرار گرفته بود به قتل همسرش به نام مریم به خاطر بدبینی اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت.

در ادامه پزشکی قانونی سلامت روان این مرد را تایید کرد و او در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.

در ابتدای جلسه دادگاه دو دختر قربانی از قصاص گذشتند. یکی از آن‌ها در حالی که اشک می‌ریخت گفت: پدر و مادرم همیشه با هم اختلاف داشتند، اما هرگز فکر نمی‌کردم پدرم دست به چنین کاری بزند. ما در حال آماده شدن برای رفتن به مهمانی شب یلدا بودیم که درگیری میان پدر و مادرم بالا گرفت و پدرم به جان مادرم افتاد. او مقابل چشمان ما پارچه‌ای را دور گردن مادرمان پیچید و او را خفه کرد. همان موقع رگ دست خودش را هم زد و چند قرص خورد. او می‌گفت می‌خواهد خودکشی کند. پدرمان ما را تهدید کرده بود نباید به کسی اطلاع دهیم، اما من و خواهرم توانستیم در یک لحظه از فرصت استفاده کنیم و با پدربزرگ‌مان تماس بگیریم. بالاخره اورژانس سر رسید و پدرمان به بیمارستان منتقل شد.

این دختر ادامه داد: مرگ مادر ما غم بزرگی است؛ اما ما راضی به کشته شدن پدرمان نیستیم و از قصاص گذشت می‌کنیم.

سپس پدر و مادر مریم در جایگاه ویژه ایستادند و برای داماد سابق‌شان حکم قصاص خواستند.

وقتی متهم روبه‌روی قضات ایستاد، قتل همسرش را گردن گرفت و گفت: گمان می‌کردم مریم به من خیانت کرده است. چند بار به او تذکر دادم، اما گوشش بدهکار نبود و همیشه با بی‌اعتنایی با من برخورد می‌کرد. آن شب همسر و دخترهایم در حال آماده شدن برای رفتن به مهمانی شب یلدا بودند که بار دیگر با مریم درگیر شدم.

افشین در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: فکر خیانت همسرم رهایم نمی‌کرد. به همین خاطر کنترل اعصابم را از دست دادم و او را خفه کردم؛ اما راضی به مرگ همسرم نبودم و شرمنده پدر و مادر همسرم هستم. فقط می‌خوستم او را بترسانم که پارچه را دور گردنش پیچیدم. وقتی فهمیدم همسرم جان سپرده دست به خودکشی زدم. چون زندگی برایم تمام شده بود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده و درخواست پدر و مادر قربانی، مرد بدبین را به قصاص محکوم کردند.