کابوس وحشت دختر جوان تهرانی از سایه 2 مرد خیابانی تهران
دختر جوان که هدف حمله مردان موبایلقاپ قرار گرفته است حتی از سایه خودش نیز میترسد و مرتب کابوس میبیند.
چندی قبل دختر جوانی که در یک شرکت مشغول به کار بود برای دادن یک سفارش به پیک موتوری از شرکت خارج شد و پس از تحویل دادن بسته وقتی وارد ساختمان شرکت شد ناگهان جوان لاغر و ریزاندامی بهدنبال دختر جوان وارد ساختمان شد و خیلی زود از ساختمان خارج شد و پا به فرار گذاشت.
دخترجوان بهدنبال سارق گوشی موبایلش دوید و روی زمین افتاد اما دوباره به تعقیب دزد جوان رفت که در انتها سارق جوان سوار بر موتور همدستش شد و چاقوی بزرگی را به دختر جوان نشان داد و با تهدید او پا به فرار گذاشت.
دختر جوان شوکه شده بود و از شدت ترس و وحشت دستانش میلرزید که همکارانش با پلیس تماس گرفتند و ماجرای موبایلقاپی به مأموران مخابره شد.
این دختر گفت: پس از سرقت دچار ترس شدم و محل کارم را تغییر دادم و قرصهای اعصاب و روان میخورم. صدای موتور که میشنوم وحشت به جانم میافتد و هنوز به آرامش نرسیدهام حتی از سایه خودم هم میترسم.
وی افزود: اما الان که دزدان دستگیر شدند از قوه قضائیه میخواهم برایشان مجازات سختی در نظر گرفته شود که دیگر به خودشان اجازه ندهند تا با سرقتهایشان زندگی ما را خراب کنند.
سرقت در تاکسی
پسر جوانی که هنوز باور نمیکند گوشی موبایل آیفون 13 سرقت شدهاش پس از یک روز پیدا شده است در میان دیگر طعمههای دزدان حال خوبی دارد.
این پسر گفت: روز دوشنبه در اتوبان امام علی(ع) داخل تاکسی بودم و تلفنی صحبت میکردم که در یک لحظه دست یک مرد وارد خودرو شد و گوشی موبایل را از دستم کشید و به سرعت فرار کرد. شوکه شده بودم و اصلاً فکر نمیکردم آنقدر راحت گوشی موبایلم را سرقت کنند و جالبتر اینکه هنوز باور ندارم بعد از یک روز از سرقت گوشی موبایلم، سارقان دستگیر شدند و گوشی موبایلم نیز کشف شده است.
موبایلقاپی در ۳ ثانیه
ساعت 5:30 صبح مرد جوانی در خیابان بهشت داخل خودرویش نشسته و در کنار خیابان پارک کرده بود و حتی برای احتیاط نیز شیشه خودرویش را به اندازه 10 سانتیمتر پایین داده بود که ناگهان دست یک مرد مثل عقاب از همان فاصله کم وارد خودرو شد و در کمتر از 3 ثانیه گوشی موبایل را قاپید و پا به فرار گذاشت.
مرد جوان میگوید: ابتدا فکر کردم با من شوخی میکنند و در شوک بودم و وقتی به خودم آمدم دیگر کار از کار گذشته بود و سارق سوار بر موتور همدستش از صحنه گریخته بود.
سرقت از پسر دانشآموز
پسر دانشآموز پس از پایان امتحانش همراه تعدادی از همکلاسیهایش با هم از مدرسه خارج شدند و او جلوتر از همکلاسیهایش بود که ناگهان پسر جوانی که ماسک روی صورتش داشت را مقابل خود دید.
سارق با چاقویی که در دست داشت از پسر دانشآموز میخواهد که گوشی موبایلش را در اختیارش قرار دهد اما این دانشآموز ابتدا به دروغ میگوید که گوشی موبایل همراهش نیست اما سارق جسور با تهدید چاقوی بزرگی که در دست داشت شروع به بررسی جیبهای پسر نوجوان کرده و گوشی موبایل را پیدا میکند و پس از سرقت سوار بر موتور همدستش پا به فرار میگذارد.
سرقتهای سریالی ۲ دزد
با توجه به سریالی بودن سرقتهای موبایلقاپی در شرق تهران پرونده بهصورت ویژه در اختیار مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
کارآگاهان با تحقیقات میدانی و تحقیق از طعمههای دزدان به سرنخهای مهمی رسیدند و همین کافی بود تا با ردیابیهای پلیسی پاتوق یکی از دزدان که در جنوب تهران بود، تحت نظر گرفته شود.
تیم پلیسی در ادامه سارق موتورسوار را در اطراف پارک محل زندگیاش ردزنی کرده و در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند و در ادامه نیز همدست وی که در مخفیگاهش در حال استراحت بود، شناسایی شد و مأموران در عملیات بعدی موبایلقاپ حرفهای را دستگیر کردند.
جزئیات انهدام باند سارقان حرفهای
سرهنگ کارآگاه داوری رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران در خصوص انهدام این باند به خبرنگار ما گفت: با اعلام چند پرونده موبایلقاپی در شرق تهران، پرونده با دستور مقام قضایی در اختیار اداره مبارزه با سرقت پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران ارجاع شد.
وی افزود: کارآگاهان با تحقیقات پلیسی و اقدامات فنی خیلی زود موفق به شناسایی سارقان شدند و در یک عملیات غافلگیرکننده 2 دزد جوان در جنوب تهران دستگیر شدند.
سرهنگ داوری ادامه داد: سارقان پس از روبهرو شدن با مدارک پلیسی و تصاویر دوربینهای مداربسته به سرقتهایشان اعتراف کردند و خیلی زود 2 مالخر این باند نیز دستگیر شدند که در بازرسی از مخفیگاه این 2 مالخر، تعداد 80 گوشی سرقتی کشف شد.
این مقام انتظامی اظهار داشت: در بررسی از خانه مالخران گوشیهای سرقتی، 2 دفترچه که در آن لیست گوشیهای سرقتی که از دزدان مختلف خریداری کرده بودند با مبلغ خرید و مبلغ فروش گوشیهای سرقتی به رابطان خود کشف شد که این دفتر نشان از آن داشت که بدانند این گوشیها را از چه افرادی تهیه کردهاند تا با برچسب روی گوشیها برای خود کدگذاری انجام بدهند و بفروشند.
رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران گفت: عمده این گوشیهای سرقتی توسط این مالخران به دیگر همدستان خود فروخته شده و با بستهبندی به مرزهای افغانستان فرستاده و پس از خروج از مرز در کشور افغانستان با قیمتهای مناسب به فروش میرساندند.
به خاطر مرگ برادرم دزد شدم
احمد 29 ساله که یک سابقه شرارت در پروندهاش دارد، میگوید: به خاطر برادرم و اعتیاد به مواد مخدر شیشه دست به سرقت زده است.
شغل؟آهنگر.
اعتیاد داری؟بله، 5 سال است که مواد مخدر شیشه مصرف میکنم.
ازدواج کردی؟بله، متأهل هستم و یک بچه دارم.
چرا به سمت مواد مخدر رفتی؟
با دوستانم در پارک بودیم که آنها شروع به مصرف مواد کردند و به من نیز پیشنهاد دادند و من هم با آنها همراه شدم اما فکر نمیکردم کارم به اینجا کشیده شود.
چرا دزدی؟برادرم فوت کرده بود و نیاز به پول داشتم به همین خاطر به فکر سرقت افتادم و پس از اولین سرقت دیگر تحت تأثیر مواد مخدر شیشه دست به دزدی زدم.
چطور با همدستت آشنا شدی؟
یک روز در پارک بودم و او هم مثل من مواد مصرف میکرد که با هم به خانهاش رفتیم و در حال مصرف مواد مخدر بودیم که با او درددل کردم و وقتی فهمید به پول نیاز دارم کمکم کرد.
اگر یکی از اعضای خانواده یا خواهرت دزدی میکرد، چه کار میکردی؟
میدانم اشتباه کردم و پشیمانم.
اولین بار که دزدی کردی نمیترسیدی دستگیر شوی؟
مواد مخدر مصرف کرده بودم و نمیترسیدم.
گرانترین گوشی که فروختی چقدر پول به دست آوردی؟
یک گوشی آیفون 13 بود که 8 میلیون تومان فروختم.
ارزشاش را داشت؟
نه. توصیه میکنم کسانی که مثل من به پول نیاز دارند یا در دام اعتیاد گرفتار شدهاند، هیچ وقت به فکر دزدی نیفتند.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
فکر میکردم، اما این که آنقدر زود دستگیر شوم، نه!
آینده خودت و خانوادهات چه میشود؟
نمیدانم. فقط میدانم پشیمانم و اشتباه بزرگی کردم.
سرقت به خاطر رفاقت
امیر 19 ساله که جوانی قد بلند و قویهیکل است، میگوید: فقط به خاطر رفاقت دست به دزدی زده و نیازی به پول نداشته است.
سابقه داری؟نه.
تحصیلات؟بیسوادم.
شغل؟خیاط.
به چه جرمی دستگیر شدی؟سرقت.
چرا؟یک روز دوستم از من کمک خواست و میگفت برای مراسم خاکسپاری برادرش نیاز به پول دارد به همین خاطر پیشنهاد سرقتش را پذیرفتم.
اعتیاد داری؟بله، شیشه مصرف میکنم.
به خاطر اعتیاد دزدی کردی یا رفاقت؟
رفاقت. چون با کار خیاطی هزینه زندگی خودم را میگذرانم و در خانه پدریام زندگی میکنم، من نیاز به پول نداشتم اما به خاطر رفاقت زندگیام را خراب کردم.
چرا رفتی سمت مواد مخدر؟
دوستانم در پارک مواد میکشیدند و من هم همراهیشان کردم و معتاد شدم.
بنا بر این گزارش، 2 سارق حرفهای و 2 مالخر گوشیهای سرقتی با دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.
ارسال نظر