با همسر درونگرا ازدواج کنیم یا برونگرا؟
بسیاری از مردم نه کاملاً درونگرا هستند و نه کاملاً برونگرا، اما معمولاً یکی از ویژگیها غالبتر است. هیچگاه نمیتواند یک برونگرا صد درصد به یک درونگرا تبدیل شود، چون شخصیت، ثابت و پایدار است و بهراحتی قابلتغییر نیست؛ درنهایت شاید در بهترین حالت بتوان ۲۰ تا ۳۰ درصد این ویژگی را تغییر داد.
ما در فرهنگی زندگی میکنیم که اغلب تصور میشود که برونگراها در زندگی بهترین عملکرد رادارند و درونگراها نقطهضعفهایی دارند که سد راه پیشرفتشان شده است؛ آیا چنین تصوری درست است؟
به گزارش ایرنا، اگر فردی درونگرا هستید، ممکن است با این باور بزرگشده باشید که مشکلی در شما وجود دارد. شاید حتی متوجه نشده باشید که یک کلمه برای تیپ شخصیتی شما وجود دارد که ۲۶ تا ۵۰ درصد از جمعیت زیر چتر آن قرار دارند و اینکه مغز درونگراها درواقع متفاوت از مغز افراد برونگرا است.
درونگراها اغلب در مواجه با برونگراها، افرادی عجیبوغریب به نظر میرسند؛ از طرف دیگر، درک نشدن توسط اطرافیان مشکل بزرگ دیگری است که درونگراها با آن دستوپنجه نرم میکنند؛ اما اینکه دنیای درونگراها چه شکلی است و چگونه باید با آنها برخورد کرد، سؤالی است که دکتر مونا عباسی، روانشناس سلامت، روانکاو و رواندرمانگر به آن پاسخ میدهد.
او معتقد است که شخصیت افراد دارای ابعاد متنوعی است که درونگرایی و برونگرایی تنها دو نوع از ویژگیهای شخصیتی افراد محسوب میشود، اما خیلی از افراد بهطور کامل در یکی از این طیفها قرار نمیگیرند بلکه ترکیبی از هر دو ویژگی رادارند که گاهی ویژگی درونگرایی غالبتر است.
ویژگی اخلاقی درونگراها را بشناسید
از ویژگیهای افراد درونگرا این است که آنها اغلب منزوی و کم انرژی هستند، دوستان صمیمی کمی دارند، خیلی اهل مراوده و تعامل با اطرافیانشان نیستند و معمولاً افرادی ساکت و آرام هستند؛ به همین دلیل شناخت ویژگیهای درونی آنها بسیار دشوار است، زیرا راحت احساسات و عواطف خودشان را بروز نمیدهند.
افراد درونگرا همچنین ازلحاظ هیجانی بیتفاوت به نظر میرسند و خیلی اهل ماجراجویی و هیجان خواهی نیستند و به همین دلیل این دسته افراد کمتر به دنبال کارهای پر ریسک میروند و بالطبع محافظهکار هستند. آنها معمولاً دوست دارند کارهایی یکنواخت را انتخاب کنند تا هیجان زیادی را تجربه نکنند. ازآنجاییکه محیط جمع برای درونگراها کسلکننده است، آنها غالباً شغلهای خاصی مثل نویسندگی، برنامهنویسی، طراحی، نقاشی، موزیک و... که کمتر در ارتباط با افراد است را انتخاب میکنند.
چگونه یک فرد درونگرا یا برونگرا میشود؟
بسیاری از نظریهپردازان روانشناختی علتهای زیستی-بیولوژیکی یا ژنتیکی را مطرح میکنند، زیرا دیدهشده که در افراد درونگرا عملکرد سیستم عصبی از سطح انگیختگی بالاتری نسبت به برونگراها برخوردار است و درنتیجه آستانه حسی پایینتری دارند؛ به همین دلیل درونگراها معمولاً با حداقل تحریک برانگیخته میشوند و واکنش بیشتری به تحریکات نشان میدهند. مثلاً یک فرد درونگرا زمانی که در یک محیط پر سروصدا در حال درس خواندن یا خوابیدن باشد، سریع تمرکزش را از دست میدهد؛ به همین خاطر افراد درونگرا دوست دارند بیشتر در محیطهای آرام قرار بگیرند تا تمرکز و توجه درونیشان پایدارتر باقی بماند.
درونگراها با یکدیگر متفاوتاند
ویژگیهای درونگرایی در افراد طیف، شدت و اندازه دارد که زمینه ژنتیکی وارثی و موقعیتهای اجتماعی یا تجربههایی که فرد در طول زندگی با آنها دستبهگریبان بوده میتواند درشدت و ضعف درونگرایی تأثیرگذار باشد. همچنین نوع تربیت فرد با توجه به تشویق، تنبیه و سرزنش خانواده میتواند شدت و حدت درونگرایی را کم یا زیاد کند.
طبق نظر یونگ، درونگرایی طبقهبندی دارد و به چهار دسته تقسیم میشود: درونگرای متفکر، درونگرای احساسی، درونگرای حسی، درونگرای شهودی.
درونگراهای متفکر: نسبت به افکار و ایدههای مردم کنجکاو هستند و برای همین دوست دارند با مردم در تعامل باشند.
درونگراهای احساسی: عواطف خیلی عمیقی دارند، اما معمولاً بروز نمیدهند و خودداری میکنند.
درونگراهای حسی: افرادی ساکت و منزوی هستند، اما بیشتر دوست دارند در فعالیتهای هنری شرکت کنند.
درونگراهای شهودی: بیشتر در جنبه ناهشیار خود درگیر هستند تا اینکه با واقعیتهای روزمره دستوپنجه نرم کند؛ اینها بیشتر با دنیای ماورالطبیعت در ارتباط هستند.
در طبقهبندی دیگری درونگراها به دودسته اجتنابی و اسکیزویید تقسیم میشوند؛ درونگراهای اجتنابی، در جمع بودن را دوست دارند، اما به خاطر ترس از قضاوت یا اضطراب حضور در جمع سعی میکنند از دیگران فاصله بگیرند و به همین دلیل منزوی به نظر میآیند. درونگراهای اسکیزویید بهطورکلی از جمع بودن لذت نمیبرند و غار تنهایی خودشان را دوست دارند و از آن لذت میبرند.
درونگراها را درک کنید
ازآنجاییکه درونگراها علاقه و نیاز بهتنهایی دارند، اگر اطرافیان به دلیل این رفتار به آنها برچسب منزوی و بیاحساسی بزنند منجر به این میشود که فرد درونگرا بیشتر در انزوا فرو برود و احساس کند دیگران او را درک نمیکنند؛ به همین خاطر، حس دلخوری و نارضایتی بیشتری از خود پیدا میکند و حتی احساس گناه میکند که چرا شبیه بقیه نیست و همه در حال سرزنش او هستند.
اصرار کردن زیاد به افراد درونگرا برای تغییر دادن خود و حضور در جمع نهتنها کمکی به آنها نمیکند بلکه بیشتر حس بیکفایتی را در این افراد ایجاد میکند؛ بنابراین، بهجای اصرار به تغییر باید ویژگی شخصیتی و اخلاقی آنها را شناخت و پذیرفت.
دقت کنید افراد درونگرا زمانی که حس همدلی را از طرف مقابلشان دریافت نمایند، حس بهتری از خودشان پیدا میکنند. اطرافیان بهجای سرزنش میتوانند با شناخت از خصوصیات اخلاقی درونگراها، آنها را به سمت برنامهها و اهدافی که بیشتر با خلقوخوی آنها سازگار است، هدایت کنند.
همچنین با شناخت و پذیرش خصوصیات اخلاقی فرد درونگرا، اطرافیان میتوانند کمک کنند تا او آرامآرام بتواند ارتباطات و تعاملات خود را با محیط بیرون گسترش دهد.
رمز موفقیت درونگراها در کار و زندگی مشترک
درزمینهٔ کاری باید به آنها کمک شود تا بر اساس علایقشان شغلشان را انتخاب کنند. معمولاً درونگراها خلاقیت بیشتری نسبت به سایر گروهها دارند و این به خاطر توجه و تمرکز متفاوت آنهاست که باعث میشود دقیقتر به دنیای بیرونشان نگاه کنند؛ بنابراین، شغلهایی مثل طراحی، نقاشی، برنامهنویسی، تدوین و... که ویژگی خلاق بودن بیشتر نمود پیدا میکند، میتواند باعث رشد و پیشرفت این افراد شود.
برای موفقیت در زندگی مشترک نیز توصیه میشود این افراد با افرادی شبیه به خودشان ازدواج کنند تا تنش کمتری را در رابطه تجربه کنند؛ در این صورت، دنیای ذهنی آنها با طرف مقابل نزدیکتر است و بیشتر همدیگر را درک میکنند و مهمتر از همه اینکه، مدام به دنبال تغییر یکدیگر نیستند.
بنابراین، توصیه میکنم قبل از انتخاب شریک زندگی به مشاور و روانشناس مراجعه شود تا افراد با انجام تستهای قبل از ازدواج با ویژگیهای شخصیتی طرف مقابل آشنا شوند و درنهایت بتوانند کنار هم ارتباط سالمتری را پیش ببرند.
زندگی مشترک درونگراها و برون گراها
در ابتدای امر، مشاهده برخی ویژگیها در طرف مقابل که در خود فرد وجود ندارد، جذاب به نظر میرسد مثلاً فرد برونگرا وقتی میبیند همسر درونگرایش از تمرکز خاصی برخوردار است، برایش جذاب است و برعکس همسر درونگرا وقتی اجتماعی بودن طرف مقابلش را میبیند حس خوبی میگیرد؛ بنابراین، مشاهده ویژگیهای متفاوت در ابتدای امر جذاب به نظر میرسد و گاهی باعث کشش افراد به سمت هم میشود، اما ازآنجاییکه عملکرد درونگراها و برونگراها با همدیگر متفاوت است ازدواج این دو تیپ شخصیتی ممکن است باعث ایجاد سوءتفاهمهای زیادی در زندگی شود و در طولانیمدت جذابیتهای اوایل ازدواج زمینهساز تنشها و استرسهای بعدی در زندگی مشترک شود، اما چنانچه دو تیپ شخصیتی متفاوت با یکدیگر ازدواج کنند لازم است با کمک مشاور حرفهای به شناخت بهتر از طرف مقابل پی ببرند تا با پذیرش و احترام متقابل به تفاوتها بتوانند آرامش نسبی را در زندگی خود به جریان بیندازند.
بسیاری از مردم نه کاملاً درونگرا هستند و نه کاملاً برونگرا، اما معمولاً یکی از ویژگیها غالبتر است. هیچگاه نمیتواند یک برونگرا صد درصد به یک درونگرا تبدیل شود، چون شخصیت، ثابت و پایدار است و بهراحتی قابلتغییر نیست؛ درنهایت شاید در بهترین حالت بتوان ۲۰ تا ۳۰ درصد این ویژگی را تغییر داد.
برخی از ویژگیهای افراد درونگرا را میتوان به سمت برونگرایی تقویت کرد. مثلاً ضعف ارتباط اجتماعی فرد درونگرا را میتوان با آموزش و به کمک روانشناس تقویت کرد، اما فرد درونگرا برای این تغییر باید این ریسک را بپذیرد تا از فضای امن خودش خارج شود و ممکن است در ابتدا استرسی را تجربه کند، چون باید کارهایی را انجام دهد که تا الآن دوست نداشته است.
برای تقویت ارتباط اجتماعی فرد درونگرا ما از او میخواهیم تا در مراوده با دوستانش مکانهایی که از آن لذت میبرد را پیشنهاد دهد یا برای تعاملات بیشتر، خودش را مجبور کند به محیطهایی مثل کوهنوردی، ورزشهای دستهجمعی، کلاسهای آموزشی و... برود. با حضور در این محیطها فرد دروان گرا هم یکسری مهارتها را کسب میکند و هم با افرادی آشنا میشود که سلیقهشان به او نزدیک است.
ارسال نظر