ماجرای پناهندگی همسر و دختر هاشمی رفسنجانی / قصه فالکن ایرانی و خلبانی علی اکبر محمدی چیست/ ویدئو
رسانههای خارجی مدعی شدند همسر و یکی از دختران آقای هاشمی رفسنجانی به عراق پناهنده شده اند! این ماجرای غیرواقعی در کتاب خاطرات روزشمار مرحوم هاشمی رفسنجانی ثبت شده است.
«هواپیمای آموزشی جت فالکون ۲۰ متعلق به شرکت هواپیمایی آسمان با هدایت خلبان آن آقای علی اکبر محمدی، پس از برخاستن از فرودگاه رشت، خاک ایران را ترک کرد وبا استفاده از فضای ترکیه در یکی از فرودگاههای بغداد به زمین نشست.
به گزارش فردا، در این باره خبرگزاری یوگسلاوی ضمن تایید این خبر، به نقل از مصاحبه خلبان در بغداد، اقدام وی را یک اقدام شخصی و در اعتراض به جنگ ایران و عراق توصیف کرد. خبرگزاری آلمان، رویترو کویت نیز گزارشهای مشابهی منتشر کردند. رسانههای خارجی مدعی شدند همسر و یکی از دختران آقای هاشمی رفسنجانی در این هواپیما بوده و به عراق پناهنده شده اند! خلبان نامبرده یک ماه پس از فرار، از طریق عراق به آلمان غربی رفت و در روز جمعه ۲۶دی ماه ۱۳۶۵ در هامبورگ به دست دو ناشناس کشته شد. پلیس هامبورگ این ترور را سیاسی و مربوط به اداره امنیتی پلیس دانست.»
این ماجرای غیرواقعی که زمانی توسط برخی از رسانهها نقل میشد، به قدری طنز بود که مرحوم هاشمی رفسنجانی برای ثبت در تاریخ آن را در کتاب خاطرات روزشمار خود با عنوان «کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۵ «اوج دفاع»» آورده که دفتر نشر معارف انقلاب آن را منتشر کرده است.
علیاکبر محمدی بازیکن فوتبال و خلبان اهل ایران و همچنین بازیکن سابق خط دفاع تیمهای بانک ملی، پرسپولیس، تاج تهران، عقاب تهران، شهباز و تهرانجوان بود. وی با هواپیما به عراق گریخت و سپس از طریق عراق به آلمان غربی رفت و سرانجام در روز جمعه ۲۶ دی ماه ۱۳۶۵ (۱۹۸۷) در هامبورگ آلمان[۱][۲] به دست دو ناشناس ترور شد. او برادر سعید محمدی بود.
روایت اول
علیاکبر محمدی؛ خلبانی درگیر ارتفاع پست
علیاکبر محمدی عاشق فوتبال بود. در سالهای دهه ۴۰و ۵۰به شکل حرفهای به فوتبال روی آورد و در باشگاههای فوتبال بانک ملی، پرسپولیس و تاج بازی کرد. بهدلیل علاقه زیاد به خلبانی جذب نیروی هوایی شد و پلههای ترقی را به سرعت طی کرد. گرچه همسرش عضوی از سازمان منافقین بود اما، با وقوع انقلاب اسلامی اعتقادات همسرش را از همکاران نظامیاش پنهان کرد. توانمندیهایی ازجمله پرواز طولانیمدت بین کشورها او را به یکی از معدود خلبانانی تبدیل کرده بود که چنین قابلیتی را داشت و به این دلیل، به سرعت به درجه سرگردی رسید.
توانایی پرواز طولانی مدت با جتهای فالکن سبب شد او بهعنوان یکی از اعضای ثابت تیم پرواز بلندپایگان جمهوری اسلامی انتخاب شود. اعتماد مسئولان به او به حدی بود که هاشمی رفسنجانی تنها زمانی سوار هواپیمای فالکن میشد که محمدی خلبان آن باشد و در غیراین صورت سوار هواپیما نمیشد. به این دلیل، بسیاری محمدی را نورچشمی هاشمی میدانستند. او علاقه داشت بهدلیل این ارتباط شخصی با هاشمی بهعنوان رئیس شرکت هواپیمایی آسمان منصوب شود اما این اتفاق رخ نداد. بعد از آن، علی اکبر به واسطه برادرش که در آمریکا علیه ایران فعالیت ظاهرا فرهنگی انجام میداد!
با عراق که در جنگ با ایران بود نزدیک شد و رژیم بعث، با پیشنهاد ۲میلیون دلاری به او خواهان ربودن هواپیمای حامل هاشمی رفسنجانی به ایران شد. محمدی به طمع ۲میلیون دلار وعده داده شده به گیلان، محلی که فالکن در آن نگهداری میشد رفت با همراه همسر و دخترش سار بر آن شد. دقایقی از پروازش نگذشته بود که برج مراقبت فرودگاه متوجه تغییر مسیر غیرعادی فالکن شد. برج با محمدی تماس میگیرد و محمدی در پاسخ اعلام میکند یکی از موتورهای هواپیما آتش گرفته است. مکالمه میان محمدی و برج مراقبت ادامه مییابد و محمدی خبر میدهد موتور دوم هواپیما هم آتش گرفته است. برج در مییابد که محمدی قصد ربودن هواپیما را دارد. ۲جنگنده نیروی هوایی برای بازگرداندن هواپیما به پرواز در میآیند. اما چون اعضای خانواده محمدی همراه او بودند، جنگندهها از شلیک به هواپیما خودداری میکنند. در نهایت هواپیما وارد مرز ترکیه شده و از آنجا به عراق میرود. اقدام او در ربودن هواپیمای مقامات ارشد ایرانی بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی پیدا میکند. تا روزی که این هواپیما از سوی محمدی ربوده نشده بود، کسی باور نمیکرد؛ عضو ارشد تیم پرواز بلندپایگان جمهوری اسلامی خیانتکاری باشد که دست به چنین اقدامی زده است.
روایت دوم
بهزاد معزی؛ قهرمان پوشالی
پدر بهزاد معزی سپهبد محمود معزی از نوادگان عباس میرزا نایبالسلطنه فتحعلی شاه قاجار بود.
او از سال ۳۲ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در بازگشت به کشور در سال ۳۶ به دانشکده نیروی هوایی پیوست. او از نیمه سال بعد تا سال ۴۰ به آمریکا بازگشت و دورههای تخصصی هوانوردی و خلبانی را گذراند. در بازگشت به ایران، بهعنوان فرمانده گردان پرواز هواپیمای
سی ۱۳۰انتخاب شد. او یکی از معدود خلبانانی بود که مجاز بودند هدایت هواپیمای اعضای خانواده سلطنتی را برعهده بگیرند چرا که سازمان اطلاعات و امنیت وقت او را کاملا تأیید میکرد.
در آخرین سالهای حکومت پهلوی، شاه از آمریکا یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ خریداری میکند که با آن اعضای خانواده سلطنتی به راحتی به سفرهایی با طول مدت پرواز بالا بروند. هدایت این بوئینگ را معزی برعهده میگیرد. دیماه سال ۵۷، معزی با این هواپیما شاه و خاندانش را از ایران خارج میکند. در اقدامی غیرمترقبه بعد از اینکه خاندان سلطنتی به مراکش میرود، او هواپیما را به ایران باز میگرداند. این اتفاق سبب میشود از معزی بهعنوان یک قهرمان یاد شود. مهرماه سال ۱۳۵۹، با تشکیل انجمن اسلامی در نیروی هوایی معزی تبدیل به گل سرسبد انجمن میشود. او در پایگاههای مختلف به فرماندهی میرسد و در این روند به بسیاری از افسران منافق کمک میکند تا از چنگ پاسداران بگریزند. با گذشت زمان و روشن شدن نفاق بنیصدر او از ریاستجمهوری برکنار میشود. سازمان منافقین تلاش میکند بنیصدر و مسعود رجوی را از ایران خارج کند. بهترین گزینه برای این کار معزی است. او در طرحی حسابشده با استفاده از هواپیمایی که آن را به کشور بازگردانده بود، این دو را از کشور خارج میکند. در اندک زمانی، رجوی به پاس خدمتی که معزی به او کرده بود این نفوذی را به عضویت شورای مرکزی گروهک تروریستی منافقین در میآورد.
ارسال نظر