سخنان بی سابقه اسحاق جهانگیری در مورد افزایش قیمت بنزین+ فیلم
اسحاق جهانگیری در مراسم هفتمین سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی در قم سخنان مهمی در خصوص سه بار افزایش قیمت بنزین ایراد کرد
اسحاق جهانگیری در مراسم هفتمین سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی در قم سخنان مهمی در خصوص سه بار افزایش قیمت بنزین ایراد کرد
او گفت سرمایه اجتماعی هر دولتی برای حل مسائل کشور معجزه می کند؛ ما در زمان آقای روحانی سه بار قیمت بنزین را تغییر دادیم.
اسحاق جهانگیری در مراسم هفتمین سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی در قم گفت: در سال ۹۳ و ۹۴ سرمایه اجتماعی دولت در اوج خودش قرار داشت. در سال ۹۸ ما این سرمایه اجتماعی را نداشتیم
فکر میکنم که ادامه عدم حل این مسائلی که عرض کردم، این گونه نیست که میتوانیم یک دهه دیگر آنها را تحمل کنیم. تعویق این مسائل مساوی است با بحرانهای بسیار وحشتناکی که ممکن است برای کشور به وجود بیاید. نمونۀ ساده آن صندوق بازنشستگی است. درصدی را کارمند، درصدی را دولت و درصدی را کارفرما به صندوق پرداخت میکند به این امید که کارمند دولت در پایان دوران خدمت، حقوق خود را از آن صندوق بگیرد و تا پایان عمر، زندگیش را بگذارند. الان دیگر بازنشستگی معنی ندارد. معنای بازنشستگی این است که حقوق کارمند از بودجه دولت قطع میشود، لذا میرود و از صندوق میگیرد، اما صندق پول ندارد و دولت پول صندوق را میدهد تا حقوق کارمندان را پرداخت کند. دولت چند میلیون کارمند را میتواند اداره کند؟
لذا تعویق این تصمیمگیریها میتواند بحرانزا باشد. خب راه آن چیست؟ من فکر میکنم که حل مسائل پیشروی کشور نیازمند این است که به محیط پیرامونی مسائل توجه شود. یعنی قبل از اینکه حل مسائل اقتصادی را از اقتصاد شروع کنیم، باید از سیاست داخلی و خارجی شروع کنیم، باید از مسائل اجتماعی شروع کنیم و باید از اصلاح نگرشها، رویکردها و ساختارهایی شروع کنیم که پدیدآورندۀ این مسائل بودهاند. اصلاحات بزرگ اقتصادی پیشنیازهایی دارد؛ اولین پیشنیاز آن این است که مدیرانی باید این اصلاحات را برعهده گیرند که مورد اعتماد اکثریت قاطع ملت ایران باشند. بدون اعتماد اکثریت ملت ایران نمیشود چنین کاری انجام داد و اصلاحات ما باید از اینجا شروع شود که جلب اعتماد و مشارکت مردم، نخبگان و فعالان حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را آغاز کنیم. به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی کشور را بازسازی کنیم.
سرمایه اجتماعی هر نظام و دولتی برای حل مسائل کشور معجزه میکند. ما در دولت آقای دکتر روحانی در سالهای ۹۳، ۹۴ و ۹۸، سه بار قیمت بنزین را تغییر دادیم. در سال ۹۳ و ۹۴، سرمایه اجتماعی دولت در اوج خود قرار داشت. در سال ۹۳ بنزین ۴۰۰ تومانی را ۷۰۰ تومان کردیم و به مردم نگفتیم که پول بنزین را به خودتان برمیگردانیم بلکه گفتیم به طرح سلامت میبریم و برای بهداشت و درمان خرج میکنیم. سال ۹۴ بنزین ۷۰۰ تومانی را هزار تومان کردیم و گفتیم که در کارهای اقتصادی هزینه کردیم. گرانی بنزین به تورم لطمه نزد؛ در ابتدای دولت تورم حدود ۴۰ درصد بود، در سال ۹۳، ۲۵ درصد شد، در سال ۹۴، ۱۱ درصد شد و در سال ۹۵، شش و هفت دهم درصد شد، و تورم در سال ۹۶، هشت درصد شد.
لذا اعتماد مردم به تصمیمگیران و دولت، از سیاستهای ما کارسازتر بود. متأسفانه در سال ۹۸ ما سرمایه اجتماعی نداشتیم؛ به قیمت بنزین دست زدیم، هزار تومان را ۱۵۰۰ تومان کردیم و بنزین دوباره کوپنی شد. به مردم گفتیم صد درصد افزایش قیمت بنزین را به خودتان برمیگردانیم و حتی یک ریال گران کردن بنزین به بودجه دولت نرفت و صد درصد بین مردم توزیع شد.
اتفاقات سال ۹۸ را شاهد بودیم که نمیشود گفت چه قدر تلخ بود. لذا سرمایه اجتماعی مهمترین سرمایه نظام و دولت است و باید در این زمینه حرکت کنیم.
بعد از سرمایه اجتماعی، تعامل با دنیا و حل مسائل ما با دنیاست. وقتی گفته میشود حل مسائل با دنیا، عدهای که با هر تعاملی مخالفاند، زود علامت میدهند که اینها دنبال رابطه با آمریکا هستند! در حالی که اینگونه نیست. نه آمریکا خیلی مشتاق رابطه با ما است و نه دل کسی لک زده که با آمریکا رابطه برقرار کند.
موضوعی که فکر میکنم جزء مهمترین مسائل ایران است، این است که نظام تصمیمگیری در ایران به نوعی طراحی شده که برای حل مسائل خود به صورت پایدار، به موقع تصمیمگیری نمیکند. لذا به دلیل عدم تصمیمگیری به موقع برای حل مسائل پایدار، بخشی از مشکلاتی که در ابتدا ممکن بود به راحتی قابل حل باشد، امروز به مسائل بسیار پیچیده و بحرانزا تبدیل شده است و به تعبیر برخی از علمای اقتصاد و جامعهشناس، تبدیل به ابرچالشهایی شده است؛ این بهمن از لحظهای که حرکت کرده، امروز به نقطهای رسیده که میتواند آوار درست کند.
من به بخشی از ناتعادلیها، ناترازیها و ابرچالشها در سخنرانی خود در جشن روزنامه دنیای اقتصاد اشاره کردم. امروزه ناترازیها و ناتعادلیها در همه مسائل اجتماعی، فرهنگی و طبیعی کشور وجود دارد. وضع امروزِ آب، هوا، جنگل و انرژی، گفتنیهای فراوانی دارد که باید در فرصت دیگر به آنها بپردازیم.
بنابراین، اگر بر اساس سیاستگذاریهایی که در مسائل سیاسی و اقتصادی وجود دارد پیش برویم، ابرچالشها بزرگتر و بزرگتر میشوند. برای هر کدام از چالشها، بر اساس توان فنی و علمی کشور پاسخ داریم. یعنی این گونه نیست که گفته شود برای مسئله حل آلودگی هوای کلانشهرها، خشکیدن تالابها، وضع آب و وضع دریاچه ارومیه برنامهای وجود ندارد. یا برای ناترازی بودجه و ناترازی صندوقها، پیشنویس اجرایی و فنی وجود ندارد؛ وجود دارد.
/ جماران
حل مشکل آلودگی، خشکسالی و تورم و کمبود سوخت و پایین بودن حقوقها
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین بین 8 تا 9 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیز 8-9 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند