طرح تقسیم استان تهران جدی شد ؛ تهران سه پاره می شود+اسامی مراکز
طرح تقسیم استان تهران به سه استان و تشکیل استانهای تهران شرقی و غربی مدتی است که مورد بحث قرار گرفته است. این موضوع در دولت سیزدهم و به واسطه حمایتی که طرفداران این طرح توانستند از بدنه دولت جذب کنند، شکل جدیتری به خود گرفت. مسئولان هدف اصلی از تفکیک استان تهران، را تقسیم مدیریتی و اداره راحتتر و خدماتدهی بهتر به شهروندان عنوان میکنند.
طرح تقسیم استان تهران به سه استان و تشکیل استانهای تهران شرقی و غربی مدتی است که مورد بحث قرار گرفته است. این موضوع در دولت سیزدهم و به واسطه حمایتی که طرفداران این طرح توانستند از بدنه دولت جذب کنند، شکل جدیتری به خود گرفت. مسئولان هدف اصلی از تفکیک استان تهران، را تقسیم مدیریتی و اداره راحتتر و خدماتدهی بهتر به شهروندان عنوان میکنند.
طرفداران این طرح به تجربه موفق استان شدن کرج و تشکیل استان البرز استناد میکنند و معتقدند ایجاد استانهای غربی و شرقی برای تهران میتواند بار زیادی را از لحاظ اقتصادی و اجتماعی از روی دوش تهران بردارد. آنها مهمترین اهداف تقسیم تهران را مرکزیتزدایی برای تسریع در روند خدماترسانی به شهروندان، سرعت بخشیدن به امور اداری، کاهش بوروکراسی، تخصیص اعتبارات و استفاده از منابع هر شهر برای توسعه آن، عنوان میکنند.
آخرین تجربه ایجاد استان جدید به شکلگیری استان البرز در سال ۱۳۸۹ برمیگردد که به رغم اینکه عدهای ایجاد این استان را تجربه موفقی میدانند، اما برخی کارشناسان همچنان معتقدند بسیاری از اهدافی که با تشکیل استان البرز مدنظر بود و منابعی که انتظار میرفت از این مسیر جذب شود، محقق نشده است. جدی شدن طرح تقسیم استان تهران به سه استان و اجرای این طرح بدون بررسیهای کارشناسی عمیق و مطالعات آمایش سرزمین و همچنین سیاسی بودن و منفعتطلبی در اجرای این طرح، نگرانی در این زمینه را تشدید کرده است. هر چند زمان اجرای این طرح و نحوه اجرایی شدن آن مشخص نیست و اما و اگرهای زیادی بر سر اجرایی شدن آن وجود دارد، اما تشدید ناپایداریهای اقتصادی به واسطه اجرای این طرح و نگرانیهایی که برای سرمایهگذاران، صاحبان صنایع و مشاغل به وجود آمده است، بررسی آثار اقتصادی و اجتماعی این طرح را ضروری میکند. از طرفی این نگرانی مطرح است که اجرای چنین طرحی، علاوه بر تبعات اقتصادی و اجتماعی، باعث تقویت مطالبات و تشدید پیگیری و خواسته تفکیک و تجزیه در سایر استانها شود و افتادن در این چرخه، بوروکراتیکتر و بزرگترشدن دولت را به دنبال داشته باشد.
از طرفی بررسیها حاکی از این است که تشکیل استانهای جدید، جدا از همه تبعات مثبت و منفی، نیازمند صرف بودجه، وقت و سایر منابع و هزینههای بالای اجرایی است؛ چرا که ایجاد سازمانها، دفاتر و ... جدید نیاز به بودجه دارد که با توجه به کسری بیسابقه بودجه دولت و چشمانداز شرایط اقتصادی کشور و مسائل مطرح در عرصه بینالمللی، بودجه لازم برای اجرای این طرح وجود ندارد و بنابراین این موضوع نمیتواند جزو اولویتهای کشور قرار بگیرد.
تبعات اقتصادی و اجتماعی تقسیم استان تهران
کارشناسان معتقدند تقسیمشدن استان تهران به سه بخش میتواند دربردارنده پیامدهای اقتصادی مختلف و بر اساس نحوه اجرا و مدیریت این تقسیمبندی، تأثیرات متفاوتی را به دنبال داشته باشد. علاوه بر پیامدهای اقتصادی، تبعات سیاسی و اجتماعی تقسیم استان تهران و احتمال بروز تضادهای محلی و اختلافات بین بخشها به دلیل قرار گرفتن در موقعیتهای جغرافیایی متفاوت که میتواند به مشکلات اجتماعی و امنیتی منجر شود و در نهایت به ناپایداری اقتصادی بینجامد، مطرح است. از لحاظ اقتصادی این موضوع مورد تاکید است که تقسیم استان تهران، کاهش درآمدهای این استان را به دنبال دارد و تاثیرگذاری پایتخت در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی و رشد و توسعه کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. به گفته آنها در این شرایط به جای یک استان قوی، تهران، تبدیل به سه استان با درآمد پایین میشود. موضوع نگرانکننده دیگر در مورد اجرایی شدن طرح تفکیک استان تهران، عدم انسجام در سیاستگذاریها بین دولت مرکزی و استانهای جدید و ناهماهنگی در بخشهای مختلف اقتصادی از جمله مسکن در صورت اجراییشدن طرح است.
موافقان این طرح اما معتقدند تقسیم استان تهران به بخشهای کوچکتر منجر به مدیریت بهتر منابع مالی و اقتصادی میشود؛ چرا که براساس این تفکیک هر بخش میتواند به صورت مستقل بودجه و منابع را دریافت کند و با مدیریت منابع به اولویتهای خود بپردازد و برنامههای توسعهای خود را متناسب با نیازهای محلی تدوین و اجرا کند. تمرکززدایی و رونق اقتصادی در استانهای جدید، کاهش قیمت مسکن با کاهش تقاضا در بخشهای مرکزی، توزیع عادلانهتر امکانات و خدمات و ایجاد فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری از دیگر مزیتها و فرصتهای اجرای این طرح از نظر موافقان است.
درباره نتایج و پیامدهای تقسیم پایتخت به سه استان کارشناسان معتقدند قبل از اجرای هر طرح تفکیکی باید در مورد خدمات متقابل و مرزبندیهای مشترکی که این مراکز با هم دارند اقدامات کارشناسی موثر و دقیقی انجام شود، هر چند الگوهای جهانی نشان میدهند که در این موارد در بسیاری از کشورها به سراغ وحدت مدیریت رفتهاند و به صورت یکپارچه مدیریت میکنند، زیرا بسیاری از سازمانها به هم وابستهاند و جدا کردن هر کدام شاید اداره کردن امور را سخت کند. در همین زمینه دکتر حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس با تاکید بر اینکه پایتخت جنبههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی دارد، میگوید: «با اینکه ۱۵ درصد از جمعیت کشور در تهران زندگی میکنند حدود ۲۶ درصد تولید ناخالص داخلی کشور متعلق به آنهاست. یعنی تهران شهری با ارزش افزوده بالاست و نباید تضعیف شود، ولی شکی نیست که باید مشکلات را هم حل کنیم و این قابل درک است.» او معتقد است مراکز اطراف به اندازه تهران روند توسعه را طی نکردهاند، اما راهکار آن تفکیک استان تهران نیست بلکه ایجاد سازکارهای مشترکی مثل شورای منطقه تهران یا شهرداری مناطق تهران و مواردی از این دست ایجاد کنیم که همه مکانهای اطراف تهران هم در آن نماینده داشته باشند که قطعاً منافع زیادی هم برای این مناطق و هم برای تهران خواهد داشت.» با این وجود کارشناسان معتقدند راهحل از بین بردن تمرکز و تمرکززدایی و موضوع بحث توسعه نامتوازن شهرهای مجاور استان تهران، تفکیک استان تهران به سه استان مجزا نیست و موضوع تمرکززدایی را از طریق اعطای برخی از اختیارت ادارات، وزارتخانه و سازمانهای دولتی باید حلوفصل کرد.
تقسیم استان تهران چقدر جدی است؟
به استناد صحبتهای مسئولان، در صورت اجرایی شدن این طرح، تهران به سه استان تقسیم شود که علاوه بر پایتخت، تهران شرقی به مرکزیت ورامین و تهران غربی به مرکزیت شهریار، تشکل و هرکدام ساختار سیاسی خود را خواهند داشت. استاندار تهران در رابطه با موضوع تشکیل دو استان غربی و شرقی تهران گفته، دو منطقه در این طرح وجود دارد که در غرب شهریار، ملارد، بهارستان و پرند شهرهای این بخش و در حوزه جنوب شرقی نیز ورامین، پاکدشت، پیشوا و قرچک جزو محدودههایی است که این ۴ شهرستان مشمول طرح جداسازی میشوند.
علیرضا فخاری با اشاره به اینکه مطالعات این طرح مدت زیادی است آغاز شده تاکید کرده باید با شرایط امروز جمعیتی طرح را منطبق کنیم. براساس سرشماری هوایی از گذشته در غرب استان تهران نزدیک به ۳ میلیون نفر جمعیت و در جنوب شرقی استان هم یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت وجود دارد، لذا به لحاظ گسترش جمعیت باید ملاحظاتی را در نظر بگیریم.
به گفته استاندار تهران، ملاحظات سرزمینی، جمعیتی و جغرافیایی هر دو منطقه و چگونگی تأمین زیرساختها بسیار مهم است و تقسیم و تفکیک زیرساختها اهمیت بسیار زیادی دارد و قطعاً باید مطالعات میزان خدماتی که مردم باید در هر دو استان بگیرند، کامل شود؛ همچنین مباحث اقلیمی و جمعیتی هم به لحاظ ترکیب دارای منطق باشد. عدم تجانس ترکیببندی جمعیتی در بخش غربی استان یکی از دلایل این طرح اعلام شده و این در حالی است که استاندار تهران معتقد است در بخش جنوب شرقی ترکیببندی جمعیتی دارای تجانس است و به لحاظ گویش و سایر مولفههای تاثیرگذار مانند مولفههای اجتماعی، ممکن است در نقاطی ناهمگونی و در جاهایی همگونی داشته باشیم. او البته تاکید کرده اولویت اول غرب تهران است که تقسیمات در آنجا ابتدا شکل گیرد و پس از آن میتوان در حوزه جداسازی در شرق هم اقدامات خود را انجام داد.
احمد وحیدی، وزیر کشور نیز با دفاع از این طرح معتقد است در بعضی از شهرهای استان تهران وضع خوب است و در برخی شهرها وضعیت مناسبی نداریم؛ به همین دلیل مدتی است که بحث تقسیم تهران مطرح است. بر اساس گفتههای وزیر کشور، استانهای غربی و شرقی تهران با هدف رسیدگی بهتر به شهرهای کمترتوسعهیافته تشکیل میشود.
نهایتاً در صورت اجرای چنین طرحی برای دستیابی به نتایج مثبت، لازم است که برنامههای توسعهای و اقتصادی با دقت تدوین و اجرا شوند و نظارت و ارزیابی مستمر بر اجرای این برنامهها صورت گیرد؛ کارشناسان همچنین بر انجام مطالعات دقیق و جامع برای بررسی تمام جوانب این طرح، تدوین برنامههای جامع و بلندمدت، اختصاص منابع مالی کافی برای اجرای طرح و ایجاد سازوکارهای لازم برای انسجام در سیاستگذاریها تاکید دارند.
منبع : اتاق بازرگانی
ارسال نظر