خطرات قطعنامه جدید شورای حکام علیه ایران
برخی کارشناسان معتقدند زمانی که شورای حکام قطعنامهای مبتنی بر دو اصل ضروری و فوری (Essential and urgent) برای کشوری تصویب میکند، این مقدمه ارجاع به شورای امنیت و یک نوع ضربالاجل برای آن کشور است؛ کمااینکه در بند سه بر تاخیرنداشتن در همکاری با آژانس تاکید شده است.
هادی محمدی در یادداشتی در روزنامه خراسان نوشت: «در سردترین فضای مذاکراتی ماههای اخیر میان ایران و ۱+۴ برای احیای برجام، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامهای را به تصویب رساند که طی آن ضمن تکرار ادعاهای خود مبنی بر نبود همکاری ایران با آژانس بر سر سه مکان ادعایی آنها که ذرات اورانیوم غنیشده کشف شده شامل آباده، تهران و تورقوزآباد از ایران میخواهد به صورت «ضروری و فوری (Essential and urgent)» به همکاری با آژانس و پاسخ به سوالات این نهاد بینالمللی بپردازد.
این درخواست و این قطعنامه تند در ادبیات حقوقی آژانس نشان میدهد طرف مقابل همچنان بر مدار فشار حداکثری علیه ایران میگردد و به جای حرکت به سمت رفع اختلافات و حلوفصل ابهامات تصور میکند با قطعنامهای محکم و با ادبیاتی تند میتواند ایران را پای میز مذاکرات بکشاند و از او امتیاز بگیرد؛ بهویژه اینکه در دو ماه اخیر و با اعتراضات ایران این وسوسه در کشورهای اروپایی ایجاد شده که ایران در موضع ضعف قرار دارد و حالا وقت امتیازگیری از ایران است.
این تصور از آن نظر غلط است که جمهوری اسلامی زیر بار قطعنامه ضد ایرانی ژوئن (خرداد) گذشته نیز نرفت و نهتنها پس از آن حاضر به نرمشی در برابر خواستههای اروپا و آمریکا نشد بلکه در واکنش به این اقدام دوربینهای فراپادمانی خود را بهویژه در حوزه اندازهگیری برخط غنیسازی خاموش کرد اما خطرات این قطعنامه در کجاست؟
طبق بند سوم این قطعنامه ایران باید برای اطمینان از راستیآزمایی نبود انحراف هستهای به صورت ضروری و فوری و بدون تاخیر، توضیحات فنی معتبر برای حضور ذرات اورانیوم منشأ انسانزایی در سه مکان اعلامنشده در ایران را به آژانس اعلام کند. همچنین دسترسی به آژانس برای بررسی این سه مکان و نمونهبرداری مناسب را فراهم کند و تمام اطلاعات، مستندات و پاسخهایی را که آژانس به آن نیاز دارد، ارائه کند. برخی کارشناسان معتقدند زمانی که شورای حکام قطعنامهای مبتنی بر دو اصل ضروری و فوری (Essential and urgent) برای کشوری تصویب میکند، این مقدمه ارجاع به شورای امنیت و یک نوع ضربالاجل برای آن کشور است؛ کمااینکه در بند سه بر تاخیرنداشتن در همکاری با آژانس تاکید شده است. در بند پنج نیز از مدیر کل میخواهد در اجلاس فصلی بعدی آژانس در ماه مارس و حتی اگر زودتر هم شد گزارش عملکرد ایران را بدهد و این یعنی ممکن است تصمیمگیری درباره ایران زودتر از سه ماه آینده انجام شود. همه اینها میتواند یک تهدید برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و فصل هفتی شدن دوباره ایران باشد.
به نظر میرسد این روزها اروپاییها بیش از گذشته در مسیری که آمریکا برایشان ترسیم کرده حرکت میکنند. در حالی که همه بر این واقعیت اذعان دارند که آمریکا با خروج غیر قانونیاش از برجام و اروپا با عملنکردن به تعهداتش در برجام باعث این وضعیت شدهاند اما علاقه و نوعی اعتیاد به تحریم و فشار حداکثری نهتنها باعث شده تا آمریکای جو بایدن هم میراث ترامپ را حفظ کند بلکه طعم آن زیر زبان اروپاییها نیز مزه کند و آنها هم این ابزار را مناسب برای برخورد با ایران دیدهاند. در چنین بزنگاهی پاسخ ایران باید بسیار هوشمندانه و با آیندهبینی دقیق انجام شود تا ضمن بهانهندادن به طرف مقابل، کشورمان را دور سازد از این دامی که تدارک دیدهاند.»
ارسال نظر