کمتر شدن تجمعات اعتراضی به معنای کاهش نارضایتی نیست /مردم نه فقط از اصلاح طلبان بلکه از همه چیز عبور کرده اند

محسن میردامادی فعال سیاسی و نماینده اسبق مجلس می گوید : «کاهش تجمعات اعتراضی به معنای کاهش نارضایتی‌ها نیست.»

کمتر شدن تجمعات اعتراضی به معنای کاهش نارضایتی نیست /مردم نه فقط از اصلاح طلبان بلکه از همه چیز عبور کرده اند

محسن میردامادی فعال سیاسی و نماینده اسبق مجلس می گوید :  «کاهش تجمعات اعتراضی به معنای کاهش نارضایتی‌ها نیست.»

وی به اعتماد گفت :« پیش‌نیاز هر نوع اصلاحی، اراده حکومت برای رفع ریشه‌های نارضایتی مردم و نشان دادن این اراده است.اراده‌ای که هنوز نشانه‌هایی برای این اصلاح مشاهده نشده است.»

خلاصه حرفهای اورا بخوانید : 

*ما با انباشت نارضایتی‌ها مواجه هستیم که در مدتی طولانی شکل گرفته است. حاکمیت توجهی به همه هشدارهایی که در سال‌های گذشته به وسیله دلسوزان، کارشناسان و اساتید دانشگاه و... داده شد، نکرد و وقعی به آنها ننهاد تا کار به اینجا کشید. این انباشت مطالبات و نارضایتی‌ها نهایتا به انفجار امروز رسید. در واقع نارضایتی‌های انباشته‌شده با جرقه ماجرای مهسا امینی حالت انفجاری به خود گرفت. 

*مجموعه عملکرد حاکمیت و همه نیروهای دخیل در آن، امید به آینده را برای بخش قابل توجهی از مردم از بین برده و آینده را برای‌شان مبهم و تیره کرده است. تلاش‌های مردم برای تغییر این چشم‌انداز را نیز نقش بر آب کرده است. 

*محتوای فایل‌های صوتی و بولتن‌هایی که اخیرا منتشر شده نگران‌کننده است. این مطالب از یک سو سطح نازل تحلیل‌ها و درک نکردن عمق تحولات را نشان می‌دهدو  از سوی دیگر نشان می‌دهد چطور با این بولتن‌سازی‌ها مسوولان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.

 *   عهد و پیمان این نظام با مردم از ابتدا این بوده که نظام جمهوری، مشابه جمهوری در همه کشورها و به تعبیر امام(ره) مثل جمهوری در فرانسه ایجاد شود. شرایط فعلی هیچ شباهتی با چنین جمهوری ندارد.

   اعتراضات اخیر هم با همه وسعت آن و طول مدت آنکه به بیش از 80 روز رسیده و در عمر جمهوری اسلامی سابقه نداشته، بسیار مهم است.

  * اگر بر سیاست‌های غلط قبلی اصرار شود و بنای حکومت تنها کنترل و ساکت کردن اعتراضات باشد، (بدون توجه به ریشه‌ها) هر بار پس از فروکش کردن در روزی نو، دوباره اعتراضات فوران می‌کند.

 *  وعده‌های آقای رییسی در انتخابات 1400 را مرور کنید؛ ببینید چه قول‌های مشعشعی به مردم داده شد. کدام‌یک از این وعده‌ها امروز عملی و محقق شده‌اند؟ به جای وعده‌های اینچنینی، نشان دادن اراده در جهت رفع ریشه‌های اعتراضات مهم است و حکومت باید به این مسائل بپردازد.

  * مجلس واقعی باید منعکس‌کننده صدای مردم باشد نه توجیه‌گر رفتار اصحاب قدرت. اگر صدای مطالبات مردم در مجلس بلند می‌شد تبدیل به فریاد در دانشگاه و خیابان نمی‌شد.

بخش قابل توجهی از مردم ایران، ازجمله عمده افرادی که در انتخابات 1400 شرکت نکردند یا رای سفید دادند، نه فقط از اصلاح‌طلبان بلکه از همه‌چیز عبور کرده‌اند. یعنی مردم مجموعه نظام موجود را با همه موجودی آن و همه جریان‌هایی که در حاکمیت نقش داشته یا دارند را قادر به تحقق خواسته‌های انباشته‌شده خود نمی‌بینند و این طبعا شامل اصلاح‌طلبان هم می‌شود.

با توجه به این باور که نیروهای موجود نمی‌توانند مطالبات آنها را محقق کنند، امیدی به آینده بهتر ندارند. به نظر من این تلقی منطقی و قابل درکی است که مردم دارند.

وضعیت اقتصاد و معیشت مردم، اوضاع سیاست خارجی و داخلی، وضعیت اجتماعی و فرهنگی، گسترش فساد و... دست به دست هم داده‌اند و مردم را به این نقطه و این باور رسانده‌اند. البته هرچند تغییر این وضعیت دشوار است ولی این‌طور نیست که اصلاح وضع موجود امکان‌پذیر نباشد. اما شرط لازم این است که نگاه حاکمیت به مردم تغییر کند و حق تعیین سرنوشت برای آنها به رسمیت شناخته شود. یعنی حاکمیت بپذیرد که مردم حق دارند در خصوص سرنوشت خود تصمیم بگیرند. این موضوع اگر مبنای عمل قرار بگیرد می‌توان برای مشکلات راه‌حل پیدا کرد.

صحبت کردن و وعده‌های مبهم دادن، مشکلی را حل نمی‌کند. شما صحبت‌ها و وعده‌های آقای رییسی در انتخابات سال1400 را مرور کنید؛ ببینید چه قول‌های مشعشعی به مردم داده شد. کدام‌یک از این وعده‌ها امروز عملی و محقق شده‌اند؟ به جای وعده‌های اینچنینی، نشان دادن اراده در جهت رفع ریشه‌های اعتراضات، مهم است و حکومت باید به این مسائل بپردازد.

 

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 57868

ارسال نظر