انتقاد تند گزارشگر صدا و سیما از تیم ملی
دو شب پیش بود که بهزاد کاویانی در برنامه توپ و تور اعلام کرد که گزارشگر معروف والیبال یعنی جواد محتشمیان تصمیم گرفته که فعلا از این کار کنار برود و فرصت را در اختیار جوانها قرار دهد. به همین بهانه با این گزارشگر پیشکسوت همکلام شدیم و با او در مورد این زمینه و البته اوضاع والیبال ایران صحبت کردیم.
دو شب پیش بود که بهزاد کاویانی در برنامه توپ و تور اعلام کرد که گزارشگر معروف والیبال یعنی جواد محتشمیان تصمیم گرفته که فعلا از این کار کنار برود و فرصت را در اختیار جوانها قرار دهد. به همین بهانه با این گزارشگر پیشکسوت همکلام شدیم و با او در مورد این زمینه و البته اوضاع والیبال ایران صحبت کردیم.
به گزارش عرشه آنلاین، حدود سه سال است که بجز دیدار پیکان و اردکان که سال گذشته برگزار شد، هیچکدام از مسابقات باشگاههای ایران را گزارش نمیکنم. به این دلیل که جوانان باید وارد عرصه گزارشگری شوند. نمیشود که همیشه ما باشیم. این واقعیتی است که باید آن را پذیرفت. احساس من این است تنها مقولهای که انسانها نمیتوانند با آن مقابله کنند، سن است. اعتقاد من این است که باید به جوانان فرصت داده شود تا تواناییهایشان را بروز کنند.
در این سه سال تلاش کردهام که این قدم را بردارم. همان طور که دیدید در مسابقات جام باشگاههای آسیا نیز اصلا دیداری را گزارش نکردم. فقط با شبکه سوم سیما این همکاری وجود داشت که خواهش کردم رفتهرفته به ما استراحت بدهند تا بنشینیم و تماشا کنیم.
آینده تیم ملی با مربی ایرانی؟ ما باید واقعیتها را بپذیریم. همین الان راجع به خودم، مسئله سن را مطرح کردم. ما میدانستیم که تیم ما در المپیک نتیجه نمیگیرد. بارها به این اشاره کردهام که این تغییر نسل را باید انجام دهیم. اما یک عدهای از مسئولین دلشان میخواست تا تعدادی از بازیکنان رکورد داشته باشند و در سوابقشان ثبت شود که در دو دوره از المپیک شرکت کردهاند.
باید واقعیتهای ورزش را در نظر گرفت. اگر قرار باشد با یک تیم گلخانهای همیشه بمانیم، نتیجهاش همین میشود که میبینید. اگر موسوی و ایکس و ایگرگ بودند، نهایتا هلند را میبردیم. بعد از آن چه؟ آیا نتیجهای حاصل میشد؟ خیر. چون اگر سالهای گذشته تیمهایی را شکست دادیم، آنها دوران پوستاندازی را سپری کردهاند. ما باید گام به گام این کار را انجام میدادیم.
من از شما میپرسم. شما سه پشت خط زن دارید؛ اسماعیلنژاد، کاظمی و سعادت. کدامیک از اینها را میتوانید کنار گذاشته و حذف کنید؟ من میگویم که هیچکدام را. چون هر کدامشان میگویند ما وجود داریم. اما سوال این است. از سه سال پیش تاکنون اینها کجا بودند؟
شما بیایید و بر اساس آمار مطرح کنید نه بر اساس نظریه. آمار میگوید امین اسماعیلنژاد ۲۵ سال سن دارد. این آقا از سال قبل تاکنون که به این ظرفیت نرسیده است. او قبل از این هم بوده، ولی چرا در حق او ظلم کردید؟ چرا سه سال پیش او را نیاوردید؟ آن زمانی که من میگفتم یک گروهی تصمیم میگیرند، نتیجهاش این میشود.
به عنوان مثال شما خودتان را جای جوانترین بازیکن یعنی بردیا سعادت بگذارید. وقتی شما جزو ۱۴ نفر اصلی نباشید، یواشیواش فاصله میگیرید. افراد دیگری پشت سر اینها هستند. آنها چه نظری دارند؟ آنها میگویند خب عمر ما تباه شد.
درست است. آنها در مقطعی آنقدر میمانند و نتیجه نیمبندی میگیرند، اما در طولانیمدت لطمه میزنند. من میگویم همه تیمها که برزیل و آمریکا و فرانسه نیستند. بله تیمهایی مانند هلند، استرالیا، چین و ... هم هست. ما باید به جای اینکه میآمدیم در سالهای گذشته با یک بازیکن شروع کنیم و با آن بازیکن کل لیگ را تمام کنیم، از دو بازیکن دیگر استفاده میکردیم. یا جواب میداد یا جواب نمیداد. اگر جواب میداد، کادر فنی برنده میشد. اگر جواب نمیداد باز هم کادر فنی برنده میشد، چون میگفت من ریسکم را انجام دادهام و حالا سراغ عده دیگری میروم.
ما نباید راجع به این تیم بحث کنیم بلکه باید راجع به گذشتهای که این تیم را به وجود آورد بحث کنیم. باید قبل از المپیک این تغییرات را انجام میدادیم، چون میدانستیم شرایط چگونه است. چون میگفتیم ما برای آینده والیبال تغییراتی را به وجود آوردهایم که باید تاوانش را پس داد.
آقای وادی ۳۳ سال سن دارد یا رضا عابدینی که او هم چنین شرایط سنی دارد. اینها تاکنون کجا بودند؟ چرا به آنها میدان ندادید؟ اینها نهایتا دو سال دیگر بازی کنند. ما هشت یا ۱۰ سال پیش باید به این بازیکنان فرصت میدادیم تا حداقل این خلأ کنونی خودش را نشان نمیداد. اما ما تمام کاسهکوزهها را سر مسائل دیگری میشکنیم.
میگویند اینها جوان هستند و پنج نفر دفعه اول وارد زمین شدهاند.ای بابا، آقا سر جایتان بنشینید! آن زمان که داد میزدم و میگفتم این کار را نکنید، پشت اینها قایم میشدید و حالا دارید جور دیگر قایم میشوید. واقعیتها را به مردم بگویید! آمار بدهید! آمار مستند است و هر کسی میتواند آن را ببیند.
من گفتم زمانی که آقای کولاکوویچ یا کواچ فقط منتظر است تا برانکارد بیاید بازیکن را از زمین به بیرون ببرد، کجا بودید؟ منظور من این نیست که آنها نباید میبودند، نخیر آنها در حدی بودند که حقشان بود و باید میبودند. اما به دیگران هم باید فرصت میدادید. این مهم است؛ بنابراین آن فرصتها را دریغ کردیم و الآن میگوییم جوان هستند. بله من هم میدانم جوان هستند، ولی آن کسی که پنج سال پیش حقش بود چرا به او بازی ندادید؟
یک پاسوری بود که در تیم بانک سرمایه بازی میکرد. بروید ورقههای منشی برگزارکننده مسابقات را بیاورید. من بر اساس آن میگویم. ایشان در این تیم رزرو بازیکن لهستانی بود. اما برای تیم ملی انتخاب میشد. چرا؟ چون آنجا هم رزرو بود. من میگویم لااقل این فرصت را به یک جوان میدادید تا بازی کند و بگوید من هم وجود دارم؛ بنابراین مشکل ما این است که فدراسیون والیبال ما، والیبالی نیست.
غیر از ضربه به والیبال کار دیگری انجام ندادند. امسال هم پول نداشتند که مربی خارجی بیاورند. بهروز عطاییها با توجه به داشتههایشان در حال حرکت هستند. اصلا بحث مربی ایرانی یا خارجی را نکنید. شما الان بروید و بهترین مکانیک بنز و بیامو را اینجا بیاورید و بگویید که این پژو را درست کن! آیا میتواند کاری کند که این پژو مثل بنز و بیامو عمل کند؟
ما باید ببینیم که آیا ابزار مناسب و هماهنگ روز را در اختیار داریم که از مربی ایرانی یا خارجی انتقاد کنیم یا خیر. این مهم است برای ما.
شما به ژاپن نگاه کنید! آنها قدم به قدم در حال جلو رفتن هستند. آنها نباید با ما مقایسه شوند؛ چرا که در هر پستی ابزار مناسبی در اختیار داریم. ما در هر پست حداقل ۱۰ نفر را در اختیار داریم. آیا ژاپن این ویژگی را دارد؟ ژاپن اگر ۱۰ سال شیمیزو را نگه داشت به خاطر این بود که بازیکن دیگری را برای جایگزینی او نداشت. الان هم اگر از نیشیدا استفاده میکنند به خاطر این است که چاره دیگری ندارند و فقط باید فلج شود که بازیکن دیگری جایش را بگیرد.
در زمان آقای کولاکوویچ یا کواچ بود که روی آنتن زنده گفتم حتما باید بازیکن روی برانکارد برود تا تعویض کند. چرا اینها را گفتم، چون ما ابزارهای لازم را داریم و حیف است. این جوانها پسرخاله یا پسرعمه من که نیستند. من میبینم که آنها عطش رفتن به زمین را دارند و این فرصت وجود دارد که در اختیارشان قرار دهیم. البته حتما این تغییر نسل تاوان دارد و ما باید آن را پرداخت کنیم، اما باخت به هلند و سایر موارد را گردن شخص خاصی نیندازیم. ما باعث این اتفاقات شدیم و نباید میگذاشیم که کار به اینجا برسد و متاسفانه ما یک فدراسیون ورزشی نداریم و اگر هم آوردیم و دیدیم که مشکل دارد از چه میترسیم که فرد دیگری را نمیآوریم. وقتی میگوییم این مملکت ۸۵ میلیون جمعیت دارد، فقط یک نفر بوده که ۳۰ سال آن داخل بنشیند؟
ما باید این مشکلات را ریشهای حل کنیم و بیخود آنها را گردن مربی ایرانی نیندازیم. کار روتین است که شما به جوانها فرصت دهید و این چیزی است که ورزش میخواهد. ممکن است شما نام رزنده را در تیم ملی برزیل بیاورید. آنها بازیکن دیگر را ندارند؛ چرا؟ چون جوان آنجا آنقدر الگویش فوتبالیست است که دیگر دنبال والیبال نمیآید و میرود نتیجه هم میگیرد. به باشگاههای اروپا میرود و میلیونها دلار پول میگیرد. تا یک رزنده خلق شود باید سالیان سال هزینه کند، اما این کار را انجام نمیدهند.
ما آنقدر جوان خوب داریم که حتی اگر هر ورزش نویی هم بیاید در آن موفق میشویم. شما مثلا به همین ورزش کبدی نگاه کنید که هند مبدع آن بوده، اما ما در هر دو بخش زنان و مردان قهرمان آن شدیم. ما آدم خیلی داریم. ما واقعا آدمهای مستعد برای هر رشته را داریم، ولی بهکارگیری اینها مهم است.
شما فکر کنید خودتان یکی از بهترین پاسورهای ایران بودید. اگر شما ذخیره یک پاسور جهانی بودید فرصت این را داشتید که حتی یک ثانیه به زمین بروید. پس ببینید اشکال از جای دیگری است و فرصتهای شما را میسوزانند. این که دائم هر چه میشود اسم پنج نفر بازیکن قبلی را میآورند یعنی چه؟ مگر دوران آقای کولاکوویچ را یادتان نیست؟ ما از روز اول با هشت نفر شروع کردیم و تا روز آخر هم با همانها ادامه دادیم، اما تیمهای دیگر دائم از چرخش استفاده کردند و لیگ جهانی را مقدمهای برای المپیک قرار دادند. آن وقت آرژانتین میآید و در المپیک سوم میشود؛ در حالی که آرزوی ما این بود به دور حذفی برویم که اتفاقا امری در دسترس بود. اینها را مستند میگویم که میتوانستیم بهراحتی به این آرزو دست پیدا کنیم.
الان یک سوال از شما دارم. یک پشت خط زن سابق تیم ملی را برگردانند آیا شما حاضر هستید صابر کاظمی، امین اسماعیلنژاد یا بردیا سعادت را بیرون بگذارید و از او استفاده کنید؟ شما چطور صابر کاظمی را شناختید؟ اسماعیلنژاد را چطور؟ دلیلش این بود که به آنها فرصت دادید. همین میکائیل تاجر یکی از بهترینها بود، اما آنقدر این بچه را سوزاندند که تمام شد و از بین رفت و حالا هم سنش به گونهای است که نمیتواند کاری را انجام دهد. پس خیلی افراد بودند که لیاقت این را داشتند که به تیم ملی بروند. نمیگویم که آنهایی که حضور داشتند بد بودند. من میگویم باید به آنها هم فرصت داده میشد که نشد.
منبع: ورزش سه
ارسال نظر