همه ماجرای داستان ابردزدی از ایران /پاسخ مهم کاوه مدنی
کاوه مدنی در رشته توییتی به داستان ابردزدی پاسخ مهمی داده است
کاوه مدنی در رشته توییتی به داستان ابردزدی پاسخ مهمی داده است
این رشته توییت را بخوانید :چگونه میتوان با اطلاعات ناقص مردم را گمراه کرد؟
۱- این تصاویر مربوط به حدود ۲ هفته پیش (۱۷-۱۸ دسامبر) است. با همان منطقی که در چند هفته اخیر برای تقویت شایعه منصرف کردن ابرها از ورود به ایران استفاده شده، میتوان ادعا کرد که مردم گیلان، مازندران و گلستان، با دستکاری آب و هوا از مردم تهران ابردزدی میکنند.
اما شما احتمالا شرایط جغرافیایی آن منطقه را بهتر میشناسید و این ادعا را به راحتی نمیپذیرید. میدانید این روایت، وجود یک کوهها، جهت باد، پوشش گیاهی، تفاوتهای آب و هوایی این مناطق و …. را نادیده میگیرد. از نظر شما که جغرافی ایران را میشناسید، این روایت سخیف، رفتار ابرها طبیعی و احتمال اثر مرز سیاسی بین استانها بر مسیر حرکت ابرها منتفیست.
حال با توجه به همین نکات، شایعه ابردزدی از ایران را مرور کنید. آیا شما به این جزئیات برای سنجش روایت ابردزدی توجه کردهاید؟
۲
در گام بعدی، خوب است به شمال غرب ایران در همان بازه زمانی نگاه کنیم. در هر دو سوی مرز ایران با ترکیه ابر وجود دارد و کشور همسایه نتوانسته است با هیچ حربهای ابرها را از ایران بدزدد.
پس باید پرسید، چرا تصاویر دست به دست شده در فضای مجازی، این ابرها را نشان نمیدهند؟
جواب خیلی سخت نیست. آن تصاویر مربوط به یک لحظه یا یک بازه زمانی خاص هستند و برای القای یک روایت انتخابی غیرعلمی دستچین شدهاند.
صد البته تصاویر زیر نیز فقط مربوط یک بازه زمانی خاص هستند اما برای تشکیک در روایت #ابردزدی و دستکاری آب و هوایی توسط همسایگان ایران کافی هستند.
در ادامه و برای صحت سنجی این روایت، هر انسان عاقل و با تجربهای باید رفتار ابرها در دو سوی مرز را در یک بازه زمانی طولانیتر با در نظر گرفتن جزئیاتی نظیر اختلافات ارتفاعی، پوشش گیاهی، جهت باد، تفاوت شرایط آب و هوایی و … بررسی کند.
بار دیگر از خود بپرسید که برای باور یا رد کردن روایت ابردزدی، اطلاعات و تصاویر کافی در اختیار داشتهاید؟ اگر به این اطلاعات دسترسی نداشتید، کدام پیش زمینه ذهنی باعث باورپذیری این روایت برای شما شد؟ صلاحیت و تخصص راوی؟ بدبینی شما به کشور همسایه؟ عدم اعتماد شما به نهادهای نظامی و امنیتی کشور برای پاسداری از حقوق یک ملت؟ خوش بینی شما به مدیران آب کشور؟ علاقه شما به تئوریهای توطئه و اعتقاد شما به دستهای پشت پرده؟ یا موارد دیگر؟
در عصر داده و تصاویر ماهوارهای، گمراه نشدن آسان نیست اما میتوان از تعجیل در باور کردن روایتهایی که برای صحت سنجی آنها دانش کافی نداریم، پرهیز کرد.
#هارپ
۳- برای اینکه متقاعد شوید که عبور ابر از مرزهای غربی ایران فقط مربوط به بازه زمانی انتخابی بالا نبوده است، میتوانید تصاویر زیر (مربوط به هفته پیش) و تصاویر مربوط به بازههای زمانی دیگر را مرور کنید.
بنا بر این تصاویر هم ابرها از مرز عبور کردهاند و هم بعد از عبور باریدهاند. پس در وهله اول میتوان شایعه منصرف شدن ابرها از ورود به ایران را رد کرد.
در گام بعدی اما میتوان بر میزان بارندگی متمرکز شد و چند سوال مهم پرسید:
پرسش اول: آیا میزان بارش در ایران تغییر کرده است؟
تا این لحظه، سال آبی کنونی که اول مهر شروع شده، خشکتر از نرمال بوده است. کسی نمیتواند با دقت کافی تغییرات میزان بارش را تا پایان سال آبی پیشبینی کند اما آنچه تا کنون دیدهایم نگران کننده است و با توجه به اینکه ایران در سالهای قبلی نیز دچار #خشکسالی بوده و ذخیره سدها بسیار کم است، وضعیت نگران کننده تر هم میشود.
۴- پرسش دوم: آیا #باروری_ابرها در کشورهای همسایه میتواند عامل کاهش بارندگی در ایران بشود؟
پاسخ به این سوال آسان نیست چرا که کماکان جامعه علمی متقاعد نشده که باروری ابرها و روشهای مختلف دخل و تصرف در آب و هوا (مثلا #هارپ) اثرگذاری بالایی در تولید باران و برف دارند.
با این وجود سرمایه گذاری در این زمینه در ایران و همسایگانش ادامه دارد و در نبود ساز و کارهای حقوقی مناسب برای جبران ضرر و دفع خطرات احتمالی، عقل سلیم حکم میکند که این موضوع همچنان تحت بررسی علمی بماند بدون اتهام زنی هیجانی به کشور همسایه و القای این باور به مردم که دشمنان ایران عامل کم بارشی ایران هستند چرا که در نبود اسناد متقن علمی، رد این ادعا از اثبات آن بسیار سادهتر است.
۵- پرسش سوم: آیا این وضعیت نتیجه #تغییر_اقلیم است؟
خشکسالی و ترسالی قبل از انقلاب صنعتی و #گرمایش_زمین هم وجود داشته است. پس کسی نمیتواند بگوید که کم بارشی امسال به طور خاص محصول این پدیده است اما جامعه علمی در این نقطه از تاریخ بر این باور است که به طور کلی خاورمیانه در اثر تغییرات آب و هوایی گرمتر و خشکتر شده و این روند به مرور زمان بودجه آبی ایران و همسایگانش را محدودتر خواهد کرد.
اما روند خشکتر و گرمتر شدن خاورمیانه به این معنی نیست که در آینده کشورهای این منطقه سالهای تر و حتی دورههای ترسالی را تجربه نخواهند کرد.
به علاوه، تغییر اقلیم میتواند احتمال وقوع رخدادهای حدی نظیر #خشکسالی، سیل، موج گرما، آتش سوزی و … را افزایش دهد. یعنی هم باید نگران کمبارشیهای شدید بود و هم نگران بارندگیهای بیسابقه.
مشکل به اینجا ختم نمیشود چرا که تغییرات آب و هوایی ناشی از فعالیتهای بشر، تغییرات الگوی زمانی و مکانی و نوع بارش را هم به دنبال خواهد داشت. این نکته آسیب پذیری انسان و زیرساختهای آبی (به خصوص سدها) را بسیار بالا میبرد. در برخی نقاط باید نگران خشکی مخزن سدهای ساخته شده (کاهش آب در دسترس کشاورزان، صنعت، طبیعت و نیروگاههای برقآبی) بود و در نقاطی دیگر نگران نبود زیرساختهای مناسب برای مهار و استفاده بهینه از آب سیل.
مهمتر اینکه با افزایش دما و ذوب برف و تغییر بارش برف به باران، انسان از تودههای (ذخایر) برف که برای صدها و حتی هزاران سال به صورت سدهای طبیعی برای ذخیره آب عمل کردهاند محروم میشود. اثرات این پدیده که کمتر به آن پرداخته شده، برای کشورهایی نظیر ایران بسیار نگران کننده خواهد بود.
بنابراین با اینکه نمیتوان کمآبی و کمبرفی امسال را محصول قطعی تغییر اقلیم دانست، آنچه در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم با روند مورد انتظار دانشمندان، همخوانی دارد.
۶- پرسش چهارم: آیا تنها باید نگران تغییر اقلیم و دخل و تصرف آب و هوایی بود؟
عوامل مهم دیگری میتوانند تغییرات دما و حجم، الگوی زمانی و مکانی و نوع بارش را به ارمغان بیاورند. فعالیتهای انسانی (صنعت، حمل و نقل، گرمایش مسکن، دامداری، کشاورزی، تولید انرژی در نیروگاهها، …)، جنگل زدایی، بیابانزایی، کوهخواری، تغییرات کاربری اراضی، تخریب مراتع، الگوی کشت، برداشت و انحراف آب سطحی، برداشت بیرویه آب زیرزمینی، خشک شدن تالابها، احداث سدها، کاهش تنوع زیست و آلودگی هوا در زمره این عوامل قرار دارند که هم در ایران و هم در کشورهای همسایه نقش تعیین کنندهای بازی میکنند.
این عوامل در دو سوی مرز میتوانند بودجه طبیعی آب را به هم بریزند و نقشی پررنگ به عنوان سلاح برای خودزنی یا دگرزنی تدریجی و غیرمحسوس بازی کنند.
غافل شدن از این عوامل میتواند توصیف ما از مسیر پیموده شده ایران در رسیدن به شرایط #ورشکستگی_آبی و تهدیدات پیش روی سرزمینمان ناقص کند.
آنچه شرایط را نگران کنندهتر میکند اصرار ایران به افزایش مصرف آب است در حالیکه همه شواهد برای کاهش بودجه طبیعی آب به وضوح موجود است.
فارغ از اینکه چقدر ببارد، کشوری که به درد مزمن «بد مصرفی» و «پر مصرفی» مبتلاست، آب در دسترس را خیلی زود تمام میکند.
شاهد ماجرا اینکه کشور ما در سالهای پر بارش گذشته یک #فرصت_طلایی و استثنایی برای احیای تالابها به دست آورده بود اما اکنون تالابهایش خشک و مخازن سدهایی خالیست!
در واقع خشکسالی، تغییر اقلیم و فعالیتهای همسایگان بنزینی است که بر آتش بیخردی حکمرانان آب ایران ریخته میشود تا سرزمین و مردمانش را سریعتر بسوزاند.
ارسال نظر