روایت یک خبرنگار زن از ماجرای عجیب توقیف خودرو به دلیل حجاب
این داستان آغاز روز گذشته من است؛ در مسیر رفتن به محل کار صبحام بودم و تنها واکنشم این بود که از آن فرد بپرسم شما که هستید و من چرا باید مدارک ماشینم را تحویل بدهم؟ پاسخ بدون هیچ توضیحی تنها با یک حرکت داده شد. مردی که کاپشن مشکی داشت، اسلحه کمری خود را نشان داد و من متوجه شدم یک جایی از لباس او برچسبِ نام دارد. کارت ماشینم را گرفت و گفت: «ماشینتان توقیف است و باید به همراه ماشین با ما به کلانتری برای بررسی موضوعی بیایید.» هنوز گیج بودم که چه کردهام که علاوه بر توقیف ماشین، برای توضیحات نیز باید به کلانتری بروم؟ چرا با ماشین شخصی این کار انجام شد؟ سوالات متعددی در ذهنم بود که از من خواسته شد حتماً ماشین را به داخل کلانتری ببرم و بیرون از کلانتری پارک نکنم. فضایی برای پارک ماشین نبود یک حیاط کوچکی که باید به هر نحوی ماشینم را در آنجا پارک میکردم. بعد از پارک ماشین اعلام شد که به دیدن معاون اطلاعات کلانتری بروم و در برابر اینکه چه کردهام هم پاسخی داده نشد. مقام مسئولی که در کلانتری نبود و باید ساعتها منتظر بازگشت او مِیشدم.
الهه ابراهیمی، دبیر گروه خبر روزنامه هممیهن تجربه خود در ماجرای توقیف خودرویش بخاطر پیامک بیحجابی را در این روزنامه منعکس کرد: تصور کنید در ابتدای یک روز آلوده، در یکی از معابر شهر تهران در حال رانندگی با حجاب کامل هستید که ناگاه متوجه حضور یک ماشین شخصی که دو مرد در آن نشستهاند میشوید که سعی دارد به نحوی مانع حرکت شما شود. اشخاص داخل ماشین کاملاً لباسشخصی به تن دارند و مدام با ایما و اشاره حرفهایی را به زبان میآورند. سرنشین کنار راننده برای متوجه کردن شما، بیسیم را بالا ببرد و راننده نیز فریاد بزند، «دور بزن، دور بزن». در نهایت نیز مجبور به دور زدن شوی و سرنشین کنار راننده که مشخص نیست کیست، پیاده شود و مدارک خودرو را درخواست کند. عکسالعملتان در مواجهه با این شرایط چه خواهد بود؟
این داستان آغاز روز گذشته من است؛ در مسیر رفتن به محل کار صبحام بودم و تنها واکنشم این بود که از آن فرد بپرسم شما که هستید و من چرا باید مدارک ماشینم را تحویل بدهم؟ پاسخ بدون هیچ توضیحی تنها با یک حرکت داده شد. مردی که کاپشن مشکی داشت، اسلحه کمری خود را نشان داد و من متوجه شدم یک جایی از لباس او برچسبِ نام دارد. کارت ماشینم را گرفت و گفت: «ماشینتان توقیف است و باید به همراه ماشین با ما به کلانتری برای بررسی موضوعی بیایید.» هنوز گیج بودم که چه کردهام که علاوه بر توقیف ماشین، برای توضیحات نیز باید به کلانتری بروم؟ چرا با ماشین شخصی این کار انجام شد؟ سوالات متعددی در ذهنم بود که از من خواسته شد حتماً ماشین را به داخل کلانتری ببرم و بیرون از کلانتری پارک نکنم. فضایی برای پارک ماشین نبود یک حیاط کوچکی که باید به هر نحوی ماشینم را در آنجا پارک میکردم. بعد از پارک ماشین اعلام شد که به دیدن معاون اطلاعات کلانتری بروم و در برابر اینکه چه کردهام هم پاسخی داده نشد. مقام مسئولی که در کلانتری نبود و باید ساعتها منتظر بازگشت او مِیشدم.
طبقه دوم کلانتری تقریباً کسی نبود تا اینکه یک خانم آمد و گفت:«کارم لنگِ این آقاست و نیست. مگه چه کردهام؟» بعد از پرسش و پاسخهایی نفسم بالا آمد. فهمیدم بله برای بار دوم ماشینم برای حجاب توقیف شده است و جای نگرانی نیست. اما توقیف ماشین با این شیوه شوکهکننده بود چون خودم و تمامی کسانی که ماشینشان توقیف میشود، توسط خودروها و افرادی ماشینشان به پارکینگ برده شده است که لباسشخصی نبودهاند. از این حجم اصرار و پیگیری برای مقابله با بیحجابی در ماشین دچار شعف شدم که چه میزان مسئولان امر نسبت به وظایفشان احساس مسئولیت دارند و بهخوبی آن را انجام میدهند.
به طوری که هر پلاکی را ببینند که سرنشین آن خانم است، به سرعت استعلام میگیرند و به وظیفهشان عمل میکنند؟ ناگفته نماند که تنها یک پیامک برای بنده آمده بود اما انتظار این رفتار را نداشتم. با خودم گفتم که اگر تمام مسئولیتهای واگذارشده به این خوبی انجام میشد، دیگر نباید هیچ دزدی به سهولت از خانههای مردم دزدی کند و حتی با وجود ضبط تصویر آنها توسط دوربین آپارتمانها، قطعاً باید امروز روند دزدی و فساد کاهشی میشد اما نهتنها اینگونه نیست که از قضا دزدان و مفسدان شجاعت یافتهاند و به عبارتی این روزها آش را با جایش میبرند.
برای من که چند هفته است درگیر نوشتن گزارش درباره فساد ارزی در چای دبش هستم؛ فساد میلیارد دلاریای که از قضا تاکنون از سوی مقامات اعلام نشده که افرادی را در بدنه دولت به دلیل همکاری با این فساد دستگیر کردهاند، این حجم دغدغهمندی و انجام وظیفه جای تشکر و قدردانی دارد.
اما در پایان چند نکته و خواهش از مسئولان انتظامی و راهور و غیره دارم که در برخورد با کشف پلاکهای توقیفی بیحجابی به فرد بهگونهای رفتار نکنند که گویی دزد، قاتل و در کل مجرم گرفتهاند. ما زنان این سرزمین هستیم شیوههای توقیف خودرو میتواند بهگونهای باشد که کرامت انسانی افراد لکهدار نشود. لطفاً برای اجرای این دستورالعملتان از خودروهای شناسنامهدار و مشخص استفاده کنید. ماشین شخصی با افرادی که نشان نمیدهد سرنشینان آنها مردِ قانون هستند، میتواند فرصتساز برای سوءاستفاده توسط عدهای باشد که عواقب خطرناکی به بار داشته باشد.
لطفاً نحوه برخورد ماموران خود با این دسته از مردم را به نیروهای خود آموزش دهید که موجبات دلسردی و خشم فروخفته آنها نشوند. اگرچه از دید شما این افراد مجرم هستند اما مجرم واقعی را باید در جای دیگر جست. بگذارید مردم شما را حامیان خود بدانند که به آنها امنیت میدهید نه اینکه خود امنیت مردم را زیر سوال ببرید. من یک شهروندم که حجاب خود را در خودرو رعایت میکنم و نمیدانم گزارشهایی که منجر به توقیف خودرو شد تا چه میزان از صحت برخوردار است اما خواهش جدیام این است که لطفاً تصمیمگیران برای اجرای قوانین، در برابر فساد و دستدرازی مدیران ارشد و میانی و پایین در دستگاههای دولتی و نظارتی نیز به همین میزان جدی و مصر باشند تا شاید در این شرایط بتوانیم از سد بسیاری از مشکلات کنونی به سلامت عبور کنیم.
ارسال نظر