علت هایی که باعث می شود همسرتان با شما صمیمی نباشد
صمیمیت یکی از مهمترین و اولیه ترین بخش های ارتباط عاطفی است و بدون آن نمی توانید یک رابطه متعهدانه داشته باشید.
صمیمیت یکی از مهمترین و اولیه ترین بخش های ارتباط عاطفی است و بدون آن نمی توانید یک رابطه متعهدانه داشته باشید.
چرا همسرم با من صمیمی نیست؟
صمیمیت یکی از ابعاد اصلی و مهم رابطه عاطفی است و بدون آن نمیتوانید رابطه کاملی داشته باشد. اما صمیمیت به راحتی به دست نمیآید و تنها با گذر زمان و کنار هم بودن نمیتوانید به چنین چیزی دست یابید. اگر احساس میکنید همسرتان با شما صمیمی نیست و از این صمیمیت دوری میکند باید بتوانید ریشه این مشکل را شناسایی و برطرف کنید.
در این مقاله به برخی نکات مهم در این زمینه اشاره می کنیم و راهکارهای مناسب هر مشکل را به شما ارائه میدهیم.
او را قضاوت می کنید
یکی از مهمترین ویژگیهای وجود صمیمیت در رابطه این است که طرفین بتوانند بدون ترس از قضاوت شدن خودِ واقعیشان باشند و نیازی نداشته باشند برای گرفتن تایید یا توجه شما خودشان را سانسور کنند یا نقش بازی کنند. چقدر این حس را به همسرتان منتقل میکنید؟
متاسفانه برخی افراد تصور میکنند اجازه دارند هر طور که میخواهند نظرشان را به همسرشان عنوان کنند. به این جملات توجه کنید :” من نظرمو گفتم اینکه تو ناراحت میشی مشکل خودته”، ” اگه نتونم نظمو درباره تو بگم پس چه زن و شوهری هستیم؟”، “تو خیلی حساسی هرچی من میگم ناراحت میشی” و … این جملات حق به جانب مورد تایید علم روانشناسی نیست.
شما نمیتوانید تنها به واسطه زن و شوهر بودنتان هر نظری دارید بیان کنید! مثلا نمیتوانید بگویید:” به نظرم تو خیلی ساده لوح و احمقی که هرکی هرچی میگه قبول میکنی” یا “ناراحت نشیا به خاطر خودت میگم ولی تو از پسش بر نمیایی بیخود وقت خودت رو تلف نکن قبلا هم هرکاری کردی گند زدی” و یا ” به نظرم خونوادهات درست بشو نیستن و تو جهل و نادونی خودشون میمونن ببخشیدها البته”! تمام این جملات نظرات همراه با قضاوت و توهین است و باعث از بین بردن صمیمیت بین شما و همسرتان میشود.
چه باید کرد؟اگر نظری در مورد همسرتان، رفتارهایش، افکارش و احساساتش دارید نمیتوانید نسنجیده و بدون دلیل آن را بیان کنید. اگر چیزی وجود دارد که باید تغییر کند باید از شیوه اصولی و در زمان و مکان مناسب آن را ابراز کنید. تنها به دلیل اینکه شما زن و شوهر هستید این اجازه را ندارید که هرچه به ذهنتان میرسد بیان کنید به خصوص وقتی پای شخصیت و هویت همسرتان در میان باشد و شما نه تنها نباید او را قضاوت کنید بلکه باید کمک کنید این هویت در او حفظ شود و عزت نفسش زیر سوال نرود!
مثلا اگر درباره پرخاشگریاش با همکارانش با شما صحبت کرد سریع نگویید :” تو خونه پدر منو دراوردی سر کارم اون بدبختا”! این جمله فرصت صحبت، همدلی، حل مشکلات و مشورت را رابطهتان میگیرد. به جای آن میتوانید بگویید :” عزیزم من نگرانم مشکلی برات پیش بیاد به نظرت چطور می تونیم حلش کنیم که دیگه مجبور نباشی پرخاشگری کنی تو محیط کار؟”.
گوش شنوا ندارید
برای اینکه کسی با شما صمیمی شود نیاز دارد توسط شما شنیده شود! چقدر شنونده صحبتهای همسرتان هستید؟ آیا زمانی که با شما در حال صحبت است سرتان در گوشی یا لپ تاپتان است یا به صورت پویا به او نگاه میکنید و با اشتیاق شنوندهاش هستید؟ آیا دائم عجله دارید صحبتهایش تمام شود یا صبورانه به او و حرفهایش توجه میکنید؟
آیا دائم وسط حرفهایش میپرید یا صبر میکنید او با خیال راحت و بدون عجله صحبتهایش را بزند و از همه مهمتر آیا حرفهایش به یادتان میماند؟! صحبتهای فرزانه از مراجعین را بخوانید تا بیشتر به اهمیت این موضوع پی ببرید:” من واقعا دیگه به علیرضا اعتماد ندارم که کاری رو بهش بسپرم، یه چیزی رو صدبار میگم ولی اصلا اهمیت نمیده، چند روز پیش بهش گفتم من ساعت ۵ نمیرسم بچه رو از مهد بیارم تو باید بری دنبالش، سرش تو گوشی بود چندبار تکرار کردم آخر عصبی شد گفت ای بابا چندبار میگی باشه! آخر سر هم نرفت دنبال بچه و ۲ ساعت طفلک دم در مونده بود، وقتی هم فهمید باز عصبی شد گفت یه چیزی رو انقدر میگی که من اصلا لج میکنم!”
چه باید کرد؟
شنیدن را یاد بگیرید! شنیدن دروازه اصلی برقراری ارتباط است بدون ارتباط و گفتگو نمیتوانید همسرتان را درک کنید، نمیتوایند با او همدردی کنید، نمیتوانید بفهمید در ذهن و دل او چه میگذرد، چه اهداف و آرزوهایی دارد چطور شاد میشود چه چیزهایی دلخورش میکند؟ بدون دانستن این موارد چطور انتظار دارید او بتواند با شما صمیمی باشد؟ این موارد را تنها یک دوست صمیمی میداند، پس دوست صمیمی هسمرتان باشید و اجازه دهید صحبت کند و بداند شما مشتاق حرفهایش هستید.
موارد مزاحم را هنگام صحبت و گفتگو کنار بگذارید، وقتی همسرتان با شما صحبت میکند گوشی را کنار بگذارید، مشغول کار دیگری مانند آشپزی یا تماشای تلویزیون نباشید، با تکرار کلمات همشاش به او نشان دهید که در حال شنیدن صحبتهایش هستید بگذارید بداند چیزی مهمتر از شنیدن او برای شما وجود ندارد.
او را کنترل می کنید
همانطور که پیشتر گفتیم افراد صمیمی در کنار هم نیازی به سانسور ندارند و میتوانند خود واقعیشان باشد، شما با کنترلگری این فرصت را از همسرتان خواهید گرفت زیرا او مجبور است مانند عقیده شما رفتار کند نه آنچه خودش میخواهد پس پایههای اصلی صمیمیت را از بین میبرید.
نمیتوانید تمام نظرات او را نادیده بگیرید، عقایدتان را به او تحمیل کنید، دائم چکش کنید که خلاف میلتان رفتار نکند و انتظار داشته باشید با شما صمیمی باشد. افراد کنترلگر معمولا نه تنها در محیط خانه و رابطه زناشویی بلکه در سایر جنبههای دیگر نیز کنترل گر هستند پس این مورد را د رخودتان ریشهیابی کنید و در جهت رفع و مدیریتش قدم بردارید.
دید مشترک ندارید
ندارید افراد صمیمی معمولا افکار و دیدگاههای مشترکی دارند که میتوانند دربارهاش گفتگو کنند. تفاهم در عقاید و دیدگاهها به خصوص در زندگی مشترک یکی از ملزومات مهم صمیمیت است و بدون آن زن و شوهر نمیتوانند درک درستی از احساسات و افکار یکدیگر داشته باشند. به همین دلیل در مشاورههای پیش از ازدواج تاکید میشود که در مورد برخی دیدگاههای مهم لازم است همسو و هم عقیده باشید اما این بدان معنی نیست که اگر اختلاف نظر داشته باشید نمیتوانید صمیمی باشید.
در قسمت چه باید کرد در این خصوص توضیحات لازم را ارائه میدهیم. اما اگر حرفی برای گفتن با همسرتان ندارید، عقایدش برای شما غیرقابل درک است و نمیتوانید بپذرید باید راهی پیدا کنید که بتوانید حرفهای مشترکی برای گفتن داشته باشید.
چه باید کرد؟
قرار نیست وقتی اختلاف نظر دارید حتما نظر یکی بر دیگری ارجعیت داشته باشد یا پذیرفته شود! بحث بر مسائلی که حیاتی نیست مانند و اصرار بر اثبات آن توسط یکی از شما مانند موریانه رابطهتان را ذره ذره میخورد.
صحبتهای نیکا از مراجعین را در این زمینه بخوانید:” من عاشق اینم که سامان بیاد خونه بشینیم باهم صحبت کنیم از کارهایی که کردیم بگیم، گپ بزنیم چایی بخوریم اما تا میخوایم شروع به حرف زدن بکنیم سامان بحث میکنه و میگه تو نادونی که این فکر رو داری، مثلا داشتیم فیلم میدیدیم من گفتم این زنه کار درستی نکرد به شوهرش دروغ گفت فیلم رو قطع کرده نشسته دو ساعت با من بحث کردن که ثابت کنه اون زنه کار درستی کرده، بهش گفتم سامان اصلا مهم نیست این یه فیلمه داریم می بینیم هرکس برداشت خودش رو داره بذار لذت ببریم کنار هم گفت نه وقتی یه حرف مفتی میزنی من باید جوابت رو بدم یا نه باید بیایی جز آدمیزادها یا نه! این یه نمونه کوچیک بود سر هرچیز دیگه ای که خلاف نظرش باشه همین قدر بحث میکنه و من دیگه تصمیم گرفتم سکوت کنم”. برای اینکه در اختلاف نظرها دچار چنین گرفتاری نشوید به موارد زیر توجه کنید:
حیاتی بودن موضوع را بسنجید، اگر موضوع تنها یک اختلاف سلیقه و نظر است که اثر چندانی روی رابطه شما ندارد لزومی به بحث و گفتگو نیست! تنها شنونده یکدیگر باشید و فضای امنی برای اظهار نظر بدون تحمیل و بی احترامی به یکدیگر بدهید. در اختلاف نظرها میتوانید با پذیرش نظر طرف مقابل در کمال احتارم نظر خودتان را نیز بیان کنید. مثلا:” میدونم چقدر کمک کردن به فقیرها رو دوست داری، من خیلی خوشحالم قلبت انقدر مهربونه ولی خب من یک مقدار شک دارم که همه این افراد واقعا نیازمند باشن و ترجیح میدم اگه قراره کمکی بکنم به کسایی کمک کنم که مطمئنم از فقرشون، البته تو هرطور صلاح میدونی انجامش بده عزیزم”.
اگر موضوع اختلاف نظرتان حیاتی است و اثر مستقیم روی رابطه شما دارد و عقاید جدی شما را هدف قرار داده است باید به یک توافق مشترک برسید برخی افراد به راحتی میتوانند بر سر اختلاف نظرهایشان گفتگو کنند و برخی دیگر به هیچ عنوان این مهارت را بلد نیستند. اگر جزء دسته دوم هستید این مهارتها را به کمک متخصص بیاموزید و خود را وارد بازی بی پایان بحث و جدل نکنید.
کینه و مشکلات حل نشده دارید
زمانی که مشکلات ریز و درشت رابطه حل نشده باقی میمانند و روی هم تلنبار میشوند به تدریج بذر کینه و کدورت در رابطهتان کاشته میشود. در رابطهای که کینه وجود دارد صمیمیت کار سختی است. آیا همسرتان از شما کدورتی به دل دارد؟ چقدر در جهت رفع کینه و کدورت در رابطهتان قدم برداشتهاید؟ برای رفع کینه و کدورت در رابطهتان که یکی از مانعهای جدی ایجاد صمیمیت است راهکارهای زیر را پیش بگیرید:
برای حل کینه و مشکلات روی هم تلنبار شده موارد زیر را در نظر بگیرید:
بعد از هر مشکل و کدورتی به جای نادیده گرفتن مساله و آشتی ساده در فرصت مناسب مساله را ریشهیابی و حل کنید.
هرزگاهی از همسرتان درباره احساسات و رضایتش از رابطه سوال بپرسید. سوالات سادهای مثل این که “عزیزم چیزی تو رابطهمون هست که اذیتت کنه؟”، ” از من و رابطه راضی هستی؟”،”چیزی هست که دوست داشته باشی راجع بهش صحبت کنی؟” و … با همین چند جمله ساده میتوانید به همسرتان نشان دهید ایجاد صمیمیت برای شما اهمیت دارد.
اگر خودتان هم کینهای در دل دارید بیان کنید و نگذارید نادیده گرفته شود. قرار نیست همسرتان را متهم کنید، در این شرایط هم چند جمله ساده و صمیمانه به کار ببرید:” من از بودن با تو لذت میبرم همیشه خیلی خوب درکم میکنی ولی یه چیزی تو دلم هست که دلم میخواد بگم تا نکنه کدورتی بینمون باشه”، “اشکالی نداره راجع به چیزی که چند وقته ناراحتم کرده یه کم صحبت کنیم؟”
وجود اختلالات روانی
شاید وقتی نام اختلالات روانی به گوشتان میرسد تصور میکنید فردی که اختلالات روانی دارد از روی ظاهر، رفتا یا گفتارش کاملا قابل شناسایی است! چنین تصوری صحیح نیست و بسیاری از ما درگیر انواع و اقسام اختلالات روانی یا رگههایی از آن هستیم. اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس، کمالگرایی و بسیاری دیگر از مشکلات ممکن است شما یا همسرتان را از صمیمیت دور کند.
افسردگی خلق و خوی شما را غمگین و برای صحبت کردن بیحوصلهتان میکند، اضطراب به شما فرصت نمیدهد در آرامش فرصتهای اطرافتان را ببینید، کمال گرایی با معیارهای سختگیرانهاش ممکن است لذت همصحبتی ساده با هسمرتان را از شما بگیرید و به همین ترتیب هر کدام از اختلالات از شدید تا خفیف هر کدام اثران متفاوتی روی رابطهتان میگذارد. چه شما چه همسرتان درگیر هرکدام از آنها باشید فرصت صمیمیت را از یکدیگر میگیرید.
چه باید کرد؟
متاسفانه خیلی از افراد آنقدر که به فکر جسمشان هستند به فکر روح و روانشان نیستند. ممکن است با کوچکترین دل درد یا سر دردی به فکر چاره بیفتید اما چقدر از بی حوصلگی شما میگذرد و به آن اهمیتی نمیدهید؟ چقدر از اهمال کاریتان در رنج هستید و برایتان اهمیتی ندارد؟ شما باید همانطور که چک آپ جسمی میدهید و به علائم جسمیتان حساس هستید به دنبال بررسی و چک آپ روانیتان هم باشید. حتما از یک مشاور کمک بگیرید تا در این زمینه راهنماییتان کند.
منبع : همیار عشق
ارسال نظر