اجنه این خانه را در کلاردشت تسخیر کرده؟ | ماجرای خانه ارواح کلاردشت چیست؟ +فیلم

بعضی می‌گویند این خانه را اجنه یک شبه ساخته‌ و گنج‌هایشان را زیر آن مخفی کرده‌اند. نقل دهان بعضی‌ها هم این است که موجودات خیالی و اجنه عاشق این خانه شدند و به‌همین دلیل آن‌قدر مالک خانه را اذیت ‌کردند که فرار را به قرار ترجیح داد، یک ساختمان متروکه بالای تپه‌ای در روستای کُلمه کلاردشت با معماری عجیب‌وغریبش به یک سوژه پرسوال برای بیننده‌ها تبدیل شده‌است. هیچ در و پنجره‌ای در این خانه با هم قرینه نیست و دیوارها هم حالت معمولی ندارند. همه‌چیز تابه‌تاست و شکل همه‌چیز خلافِ عادت. وجود یک حفره بزرگ در طبقه همکف و یک قفس آهنی در طبقه اول خانه هم آتش‌بیار معرکه است. بعضی می‌گویند این خانه را اجنه یک شبه ساخته‌ و گنج‌هایشان را زیر آن مخفی کرده‌اند. نقل دهان بعضی‌ها هم این است که موجودات خیالی و اجنه عاشق این خانه شدند و به‌همین دلیل آن‌قدر مالک خانه را اذیت ‌کردند که فرار را به قرار ترجیح داده. خلاصه این که محلی‌ و غیرمحلی‌ها داستان‌های عجیبی درباره این ساختمان خاص و متروکه ساخته یا شنیده‌اند.

اجنه این خانه را در کلاردشت تسخیر کرده؟ |  ماجرای خانه ارواح کلاردشت چیست؟ +فیلم

ویلای متروکه ای با معماری عجیب و وهم انگیز در "روستای کُلُمه" کلاردشت سوژه داغ این روزهای فضای مجازی در شبکه های اجتماعی مازندران در حال باز نشر است به گونه‌ای که نحوه ساخت این بنا برای بسیاری از کاربران سوال برانگیز شده است.

به گزارش عرشه آنلاین ،هرچند وقت یک‌بار هم تصویری از این ساختمان در فضای مجازی دست‌به‌دست‌ می‌شود که ترسناک‌ترین خانه ایران را بشناسید، این خانه را یک شبه ساخته‌اند و تیترهایی مانند این‌ها. البته همین قضایا پای گردشگرها را به این خانه باز کرده ‌است و خیلی‌ها وقتی گذرشان به کلاردشت در استان مازندران می‌افتد برای رفع حس کنجکاوی هم که شده می‌روند تا این ساختمان عجیب را از نزدیک ببینند. برای این که از ماجرای ساخت این خانه و معماری‌اش سر دربیاوریم به دنبال طراح و مالک این خانه گشتیم. بعد از کلی پرس‌وجو فهمیدیم به‌تازگی خانه را به یکی از اهالی کلاردشت واگذار کرده ‌است و هیچ‌کدام از این داستان‌های خیالی درباره این ساختمان واقعیت ندارد. همچنین از دهیار روستای کُلمه درباره آخرین وضعیت این خانه پرسیدیم. پرونده امروز زندگی سلام قرار است همه معماها را درباره ساختمان اسرارآمیز کُلمه حل ‌کند.

دهیار روستای کُلمه از آخرین وضعیت ساختمانی می‌گوید که قرار بود یک اثر هنری باشد و همه شایعه‌ها را درباره آن رد می‌کند منصوری رئیس شورای روستای کلمه است و می‌گوید به دلیل ظاهر عجیب ساختمان هرکسی برای آن یک داستان ساخته ‌است. او حرف‌های جالبی درباره ساخت این خانه و قفس آهنی که به اتاق شکنجه معروف شده‌ است، مطرح می کند.

مهم ترین نکاتی که در این اطلاعات منتشر شده فضای مجازی برای مخاطبان تعجب آور بوده اینکه هدف سازنده این ویلا یافتن گنج بوده و به همین خاطر سعی کرده آن را به این سبک و سیاق بسازد و بنا به گویش های محلی شبیه "جن کولی " آن را احداث کند و روایت دیگر این که ویلادار هدفش آن بوده تا بتواند توجه ماجراجویان زیادی را به این خانه ارواح جلب کند.

البته شکل ظاهری ساخت این ویلا به گونه ای است که هیچ قسمت از جمله پنجره ها آن هم قرنیه نبوده و دیواره های بنا هم صاف نیست و وجود حفره ای بزرگ در طبق همکف و قفس آهنی چند متری در طبقه نخست این خانه را مرموز تر کرده است.

اما واقعیت ماجرا طبق گفته یکی از اهالی و عضو سابق شورای این روستا چیز دیگری است و می گوید: سازنده این ویلا به خاطر عشق و علاقه ای که به ساخت این بنا به این سبک بوده اقدام به ساخت آن کرده است.

طبق مستندات موجود این ویلا در سال ۱۳۸۶ از سوی فرد غیر بومی که اهل یکی از شهرستان های خراسان رضوی بوده در خارج از بافت و بدون مجوز قانونی در زمینی به گستره ۵۰۰ متر و بنای ۳۸۵ متر در سه طبقه با مصالح راویز، میله گرد و سیمان ساخته است.

این ویلا سه طبقه دارد که طبقه نخست آن ۷۰ متر و طبقه های دوم و سوم هم هر کدام بیش از ۱۰۰ متر بنا دارد منتهی طبق گفته یکی از اهالی این روستا، تمامی طبقه های شبیه هم بوده و صاحب آن، اتاق های خواب، آشپزخانه، مطبخ و سرویس بهداشتی جانمایی نکرده است و همانند سالن بزرگ در نظر گرفته است.

طبق گفته برخی از اهالی این روستا، صاحب این ویلا به علت رغبت و علاقه زیاد به این نوع معماری اقدام به ساخت چنین بنایی نموده است و از سال ۱۳۸۶ تاکنون هم دیگر سراغی از ویلای خود نگرفته است.

براساس شنیده ها و گفته های اهالی، صاحب نخست ویلا به آمریکا رفته و گویا آنکه این ویلای متروکه فرد دیگری آن را خریداری کرده و قرار است به زودی خریدار جدید نسبت به احیای آن اقدام کند.

شهباز منصوری یکی از اهالی و عضو سابق شورای این روستا روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهارداشت: تصاویر این ویلا در فضاهای مجازی این روزها زیاد دیده می شود و بسیاری از کاربران فضای مجازی با تعابیر مختلف از آن به نام خانه شیطانی، ارواح و وهم برانگیز نام برده اند.

وی افزود: البته ماجرا این گونه نیست شاید از لحاظ شیوه ساخت این ویلا با دیگر ویلاها متفاوت باشد منتهی سازنده آن از آنجایی که خودش بنا به ادعایش رشته تحصیلی اش معماری بوده براساس عشق و علاقه اقدام به ساخت چنین بنایی نموده است.

خانه ارواح در کلاردشت

وی بیان داشت: سازنده ویلا فردی غیر بومی و اهل یکی از شهرهای خراسان رضوی است و اکنون طبق شنیده در آمریکا به سر می برد و این بنا را سال ۱۳۸۶ در خارج از بافت روستا و بدون مجوز ساخته شد البته جرائم بابت تخلف ساخت آن را پرداخت کرده و از این بابت مشکلی ندارد.

منصوری تصریح کرد: این بنا با مصالحی از نوع راویز و میله گرد در سه طبقه احداث شده و هر طبقه آن از ۷۰ متر تا بیش از ۱۰۰متر مساحت دارد، فضای هر طبقه آن به گونه ای است که اتاق خواب، سرویس بهداشتی، مطبخ و سالن های پذیریی برای آن در نظر گرفته نشده است.

وی ادعای یافتن گنج از سوی صاحب ویلا را رد کرد و گفت : در هیچ شرایطی چنین ادعای واقعیت نداشته است و عده ای با انتشار این مطالب در پی ایجاد تشویش و شبهه در افکار عمومی هستند.

منصوری افزود : هم اینک فرد دیگری به تازگی این ویلا را خریده و درصدد است به زودی نسبت به احیای این ویلا اقدام کند.

روستای "کُلُمه" با جمعیتی دست کم ۴۰۰ خانوار در ۱۴ کیلومتری شهر کلاردشت واقع شده است.

شهرستان کلاردشت با برخورداری از ۲۲ نقطه روستایی و یک نقطه شهری بیش از ۲۰ هزار نفر جمعیت بومی و سه برابر جمعیت غیر بومی دارد.

کلاردشت که از آن پایتخت اکوتوریسم یاد می‌شود یکی از شهرستان های تاریخی، کوهستانی و گردشگری غرب مازندران است و به دلیل داشتن آب و هوای سالم، جنگل های سرسبز هیرکانی، قله های مرتفع علم کوه، تخت سلیمان و یخچال های طبیعی در تمامی فصول سال پذیرای شمار انبوه گردشگران طبیعت گرد داخلی و خارجی است.

این منطقه به خاطر برخورداری از چنین موقعیت های ممتازی متاسفانه از دیرباز تاکنون دستخوش عواملی چون تخریب اراضی کشاورزی و در پی آن ساخت وسازهای غیر مجاز بوده است.

ساخت و سازهای خارج از ضوابط یا غیرمجاز در شهرهای گردشگرپذیر غرب مازندران مهمترین دغدغه اجتماعی اکنون منطقه بوده که باید برای رفع این معضل فراگیر تدابیر ویژه ای اتخاذ شود.

این ساخت و سازها در حریم شهرها و روستاهای گردشگرپذیر غرب مازندران از جمله پدیده هایی است که از چهار دهه گذشته به وفور در منطقه پدیدار شده است.

این معضل فراگیر در زمان حاضر به گفته کارشناسان امر اثرات مخربی نظیر تخریب سیمای کالبدی شهرها و روستاها، از بین رفتن منابع، تعرض به حریم رودخانه ها و سواحل و عرصه های طبیعی و در نهایت آلودگی زیست محیطی برجا گذاشته است.

برابر آمار رسمی موجود به دلیل گسترش ساخت و سازهای بی رویه و غیرمجاز در اراضی ملی غرب مازندران، در زمان حاضر ۳۰ هزار مشترک غیرمجاز برق بدون داشتن انشعاب به این انرژی دسترسی و استفاده بی رویه می کنند و این همین معضل نیز در دیگر بخش ها مشکلاتی را دامن زده است.

مازندران و بویژه غرب استان به دلایل برخورداری از مناظر بی بدیل طبیعی و تاریخی برای افراد غیربومی جذاب بوده و این شاخص ها و ویژگی های طبیعی موجب شده تا آنها در این دیار سرسبز و خوش آب و هوا به فکر تهیه سرپناهی برای خود و خانواده باشند.

ساختمان متروکه شاید خانه ترس شود!

بعضی از محلی‌ها فکر می‌کردند ارواح در ساختمان متروکه کُلمه زندگی‌می‌کنند. همین شد که به گویش محلی به این خانه «جن کولی» یا همان خانه ارواح می‌گفتند. توضیح منصوری درباره این خانه شنیدنی است : «این خانه هیچ‌وقت خانه ارواح نبوده‌است. مالک این خانه قرار بود این جا را بسازد و از آن استفاده ‌کند اما چون خارج از بافت مسکونی بود جهاد کشاورزی به کارشان ایراد می‌گرفت. یک اداره هم کارگرهایش را تعطیل ‌می‌کرد و بیل و فرغونش را می‌برد. برای همین ناچارشد ساختن خانه را رهاکند و برود. او برای این که فرغون و بیل و ابزارهایشان را نبرند یک اتاق آهنی ساخته‌بود، همه این ابزارها را آن‌جا می‌گذاشت و درش را قفل می‌کرد. حالا برای همان اتاق آهنی، داستان اتاق اجنه و شکنجه ساخته‌اند و هرکس داستانی سرهم کرده. مالک خانه ماه‌ها درگیر ساخت آن بود اما حالا می‌گویند این خانه یک شبه ساخته شده‌است. همه این‌ها چرت‌وپرت است و بعضی هم به آن دامن می‌زنند. راستش ما هیچ‌وقت نفهمیدیم چه کسی این داستان‌ها را برای این خانه درست‌ کرد. این اواخر سقف خانه داشت فرومی‌ریخت که یک نفر از اهالی روستا سقفش را تعمیر کرد تا باران به آن آسیب ‌نزند.» با پیگیری‌هایی که داشتیم و بنا به گفته یکی از اهالی روستا در حال حاضر این خانه توسط مالک جدید در حال تعمیر و بازسازی است و به احتمال زیاد قرار است به خانه ترس تبدیل ‌شود.

می‌خواستم ساختمان شکل شخصی باشد که کلاه روی سرش دارد

گفت‌وگو با طراح و مالک اول ساختمان عجیب کلاردشت که در جوانی طرح این خانه را ریخته‌ و از داستان‌سازی‌ها برای این خانه ناراحت است

خانه‌ای که از آن‌ حرف زدیم نکته‌های زیادی دارد. برای همین سعی‌کردیم به کمک یکی از اهالی روستای کُلمه، مالک این خانه عجیب‌وغریب را پیداکنیم و سوالات‌مان را با او مطرح می کنیم. آقای بهمن زاهدی ۵۷ساله است، در آلمان تحصیل‌کرده، سال‌هاست در آمریکا زندگی می‌کند و به‌سختی توانستیم او را پیداکنیم. به گفته خودش در جوانی طرح این خانه را ریخته‌ است و با همه چالش‌ها آن را به همان شکلی رسانده که در عکس‌ها می‌بینیم. اما به دلیل موانع زیادی که برای تکمیل کار داشته آن را نیمه‌کاره رها و واگذار کرده‌است. او می‌گوید هم اکنون مشغول تولید نرم‌افزارهایی در زمینه AI است که تا چند ماه آینده در چند دانشگاه آمریکا تست خواهد شد. کار این نرم‌افزارها آموزش و تحصیل راحت‌تر برای همه مقاطع تحصیلی و حتی مناطق محروم و دورافتاده دنیا بدون نیاز به یادگیری زبان‌های مختلف است.

 

۲۱سال پیش می‌خواستم سفره‌خانه بسازم ولی...

ماجرای ساختمان نامتقارن در روستای کلمه به ۲۱سال پیش برمی‌گردد. از روزی که آقای زاهدی در سفری که به همراه پسرخاله‌اش به کلاردشت و کُلمه داشت عاشق آب‌وهوا و آن منطقه رویایی شد. به‌خصوص ابری که بالای سر کلاردشت خیمه‌زده بود. او می‌گوید : «من ۱۹سالگی از ایران مهاجرت‌کردم و در آلمان درس‌می‌خواندم. بعد از آن هم برای ادامه تحصیل به آلمان و برای کار به آمریکا رفتم. من همیشه از راه دور و نزدیک در امور ساخت‌وساز دیگران دخالت می‌کردم و به آن‌ها ایده‌هایی می‌دادم که شاید اول با آن مخالفت‌ می‌شد ولی بعد، از اجرایش بسیار راضی بودند. ایده‌هایم بیشتر درباره طراحی داخلی بود نه کل ساختمان. وقتی با پسرخاله‌ام به کلاردشت رفتیم، کوه‌ها و ابر قشنگی که روی شهر بود من را وسوسه‌کرد و به این فکر انداخت که در این منطقه یک زمین بخرم و این‌بار همه خانه را با فکر خودم بسازم.

 

زمینی که آن خانه در آن واقع شده حدود ۴۵۰متر بود و زیربنای آن در سه‌طبقه حدود ۴۰۰متر. می‌خواستم یک سفره‌خانه بزرگ درست‌کنم با یک تراس بزرگ که تمام کلاردشت جلوی آن باشد ولی اجازه‌ ندادند قسمت جلو را که بالای پارکینگ‌ها بود، سقف بزنیم و هر کار کردیم مانع‌ می‌شدند. ۲۱ سال قبل این زمین را خریدم و با مشکلات زیاد، تهدید محلی‌ها که به ما اجازه کار نمی‌دادند و هزار مشقت و تهدید خطرناک که کارگرهای ما را فراری ‌داد و هزینه زیاد، این خانه را تا این مرحله که دیدید ساختیم و همان هم دو سال طول ‌کشید.»

 

زلزله ۸ریشتری هم ساختمان را تکان نمی‌دهد

خیلی‌ها ساختمان اسرارآمیز کُلمه را به دلیل معماری غیرقرینه‌ و شکل نامعمول دیوارها رازآلود و دلهره‌آور می‌دانند. به‌خصوص که سال‌هاست این ساختمان نیمه‌کاره رها مانده و متروکه است. زاهدی دلایل خود برای انتخاب این معماری را این‌طور توضیح‌می‌دهد: «من بعد از خروج از ایران در کشورهای مختلفی زندگی‌کردم نه به عنوان توریست، بلکه همیشه درگیر کار و زندگی بودم و به‌همین دلیل با فرهنگ‌های مختلف آشنایی پیدا کردم. چون سنم پایین بود از هر فرهنگی اندوخته‌ای داشتم و این رنگارنگی فرهنگی، ذهن من را در جهتی برد که در کارهایم از یکنواختی، روال‌های یک‌جور و ثابت کلا دوری می‌کنم. مثلا از خط کج بیشتر از خط راست خوشم می‌آید یا شهری را دوست‌دارم که معماری خانه‌هایش با هم متفاوت است‌ و هر خانه‌ حرفی برای گفتن داشته‌باشد. خودم فکرمی‌کنم این سلیقه من به دیدن و درک فرهنگ‌های مختلف در کشورهای متفاوت برمی‌گردد. شاید هم این‌طور نباشد. به‌هرحال من از بچگی علاقه زیادی به امور ساختمان و سبک‌های معماری داشتم. ساعت‌ها به ساختمان‌ها و ساخت‌وسازها خیره‌می‌شدم البته علاقه‌ام به برنامه‌نویسی کامپیوتر بیشتر بود و برای تحصیل آن را انتخاب‌کردم. این ساختمان با استفاده از ستون‌های تقریبا به قطر یک متری ساخته‌شده که حتی زلزله ۸ریشتری هم تکانش نمی‌دهد. چون داخلش جوری ساخته شده‌است که بار روی ستون خاصی نیست.»

پنجره‌ها را باید مثل پارچه می‌بریدیم!

هر کسی ساختمان عجیب کُلمه را می‌بیند می‌پرسد چرا این‌ شکلی‌ است؟ چرا شباهتی به بقیه‌ ساختمان‌ها ندارد و بیشتر شبیه لوکیشن یک فیلم معمایی و رازآلود یا ژانر وحشت است. زاهدی درباره شکل کلی خانه، در و پنجره‌ها و چالش ساخت آن‌ها می‌گوید : «من زمین را از اشخاص معتبر در محل خریدم و خودم به کمک یکی از فامیل‌ها که به محلِ ساخت آمد این خانه را ساختم. او پای ساخت بود و طرح‌های من را با ایده و نقشه‌های خودم اجرا می‌کرد. شکل کلی ساختمان شبیه شخصی است که کلاه تابستانی روی سر گذاشته ‌است. من این تصویر را از روی کشاورزان شمالی که در آفتاب مشغول کشاورزی بودند، برداشتم و مخلص تک‌تک‌شان هستم. در و پنجره ها هم کاملا یونیک هستند و حتی دو تا از آن‌ها مثل هم نیست. ساخت در و پنجره‌های این ساختمان واقعا دردسرساز بود چون باید هر کدام را مثل پارچه می‌بریدیم و ساخته می‌شد. تک‌تک آن‌ها را در محل ساختند و حتی یک قطعه از آن ساختمان به‌صورت پیش‌ساخته نبود. این‌ها کار را برای ساخت آن بسیار سخت می‌کرد ولی ارزشش را داشت.»

می‌ترسیدم نشود شایعات را جمع‌کرد

شکل و شمایل این خانه با در و پنجره‌های تابه‌تا همان‌ چیزی است که آن را خوراکِ داستان‌های ترسناک منطقه و حتی فضای مجازی کرده ‌است. طراح و مالک سابق این ویلا هم دل پردردی از حرف‌وحدیث‌ها دارد و ضمن اشاره به آن از دلایلی می‌گوید که باعث‌ شد این خانه را بعد از چندین سال واگذار کند : «اگر موانع ایجاد نمی‌شد من آن خانه را تمام‌ می‌کردم ولی چون مرتب تهدید به تخریب می‌شدیم و از ساخت جلوگیری می‌شد مجبور به واگذاری این ویلا شدم. باید بگویم من هم قصه‌های بسیار بی‌معنی و دروغ درباره ویلای خودم شنیدم. بارها به اشخاصی که در شبکه های اجتماعی برای جلب‌توجه قصه سر هم می‌کردند و حرف‌هایشان بعضا نگران‌کننده بود اعتراض می‌کردم چون قصه‌های عجیبی می‌ساختند. مثلا خانه شیطان یا خانه ارواح و ... نگران بودم شاید مردم هم کم‌کم این موضوع را قبول‌کنند و دیگر نشود این شایعات را جمع‌ کرد و موضوعات دیگری که می‌توانست مشکل‌ساز هم بشود.»

اجازه‌ندادند کار را تمام ‌کنیم

آقای زاهدی سرش برای ایده‌های عجیب در ساخت‌وساز درد می‌کند و با مرور فکرهایی که برای این ساختمان غیرمعمول و آن منطقه داشته ‌است، می‌گوید: «من برای کل آن تپه از اول تا خود روستای کلمه که کنار ما بود طرح‌های خیلی جالب و گردشگری داشتم. چون تعهدات کاری زیادی خارج از ایران داشتم دیگر نمی‌توانستم کاری کنم. متاسفانه موانع قانونی آن‌قدر زیاد بود که هر کاری کردیم به ما اجازه ندادند کار را تمام‌ کنیم و حتی راه‌پله و پارکینگ را که چند سال قبل شروع کرده‌بودیم، بسازیم. این شد که نهایتا کار را رها کردیم. من می‌توانستم با کارآفرینی و طرح‌هایی که در ذهنم داشتم آن‌جا را به یک محل گردشگری تبدیل‌کنم تا حتی از اروپا هم برای دیدنش بیایند. برای مردم عزیز آن منطقه کار به‌وجود بیاید و اقتصادشان بهتر شود ولی در ایران روابطی نداشتم که بتوانم کارهایم را عملی‌ کنم. در نهایت و بعد از عمری زندگی در خارج از ایران باید بگویم مملکت ما مثل جواهری است که برای جلب گردشگر به رسیدگی نیاز دارد.»

 

منبع: روزنامه خراسان و ایرنا

 

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 129446

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت عرشه‌آنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت عرشه‌آنلاین هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

      ارسال نظر