آیا موجودات فضایی وجود دارند؟/آیا ما تنها موجودات زنده در جهان هستیم؟
امروزه خیلیها سر خود را با داستانهایی که راجع به بیگانگان و موجودات فضایی میشنوند گرم میکنند. خرافههایی دراینباره وجود دارد.
امروزه خیلیها سر خود را با داستانهایی که راجع به بیگانگان و موجودات فضایی میشنوند گرم میکنند. خرافههایی دراینباره وجود دارد؛ از حضور باستانی بیگانگان روی زمین گرفته تا احتمال حمله و هجومشان. اما واقعاً موجودات فضایی وجود دارند؟
به گزارش عرشه آنلاین، موجودات فضایی همیشه ماده خام داستانپردازی و تخیل بشر بوده و هستند. ایندست داستانها، مدتهاست در ادبیات و سینما توانسته طرفداران مخصوص خود را پیدا کند. جدا از این مساله همیشه شایعات در مورد اشیای ناشناخته در آسمانها توجه زیادی برمیانگیزد. گویا همه منتظر رخ دادن اتفاقی هستند. اتفاقی که چهبسا زندگی بشر را دستخوش تغییر میکند. شاید زمین یعنی خانه ما بدل به میدان نبرد وجودی بین انسانها و موجوداتی ناشناخته شود. موجوداتی مهاجم یا همان آدمفضاییهایی که گمانهزنیهایی درباره شکل و صورتشان صورت گرفته و حکایاتی از حضورشان روی زمین نیز نقل شده است.
اما تاکنون هیچ یک از موجودات فضایی یا همان بیگانگان نه به پیامهای ارسالشده ما پاسخ داده و نه پیغامی ارسال کردهاند. در یک کلام هیچ مدرک مطمئنی از حضور موجودات فضایی وجود ندارد. اما واقعاً چطور میتوان به این سوال جواب داد. احتمال اینکه حیات در نقطهای دیگر از کیهان جریان داشته باشد و در آن سوی میلیارد میلیارد میلیارد میلیارد ستاره، زندگی در جریان باشد بهراستی چقدر است؟
آیا ما تنها موجودات زنده در جهان هستیم؟
قطر جهان قابل رویت حدود 90 میلیارد سال نوری است. حدود صد میلیارد کهکشان داریم و در هر کدام صد الی هزار میلیارد ستاره وجود دارد. اکتشافات جدید نشان میدهد تعداد سیارات حتی خیلی بیشتر از آن چیزی است که ما فکر میکردیم. شمردن این تعداد سیارات از عدد و توان تا حد زیادی خارج است و کار دشواری است. بنابراین در میان این بیشمار سیاره، احتمالاً سیارههایی قابل سکونت مثل زمین وجود دارند. سیارههایی که امکان شکلگیری حیات در آنها صفر نیست.
حال سوال اینجاست. از بین تمام این سیارههای قابل سکونت که امکان حیات در آنها وجود دارد، چرا واقعاً در یکی از آنها ابرتمدنی شکل نگرفته و کاوشگرانشان در آسمانها و کهکشان ما دیده نمیشوند؟ آیا اصلاً ما راه یا دریچهای برای فهم وجود آنها داریم؟ دقیقاً باید به کجای آسمان نگاه کرد و منتظر آمدن آنها بود؟ آیا اصلاً میآیند؟ آیا اصلاً آنهایی در کار است و اگر هست ما راهی برای فهم وجودشان داریم؟ و به طور کلی پدیدهای به نام موجودات فضایی واقعیت دارد؟
در واقع هر آنچه در خارج از همسایگی کهکشانی ما، یا به اصطلاح گروه محلی ما، وجود دارد تقریباً تا همیشه از دسترس ما خارج است. دلیل بسیار روشن است: به خاطر انبساط کیهان. حتی اگر سفیههایی بسیار سریع داشته باشیم، مثلاً 600 کیلومتر بر ثانیه، باز هم میلیاردها سال طول میکشد تا به مقصدی خارج از این کهکشان برسیم.
این سفر احتمالاً حوصلهسربرترین سفر تاریخ بشریت باشد. گذشتن از خالیترین نواحی کیهانی، در حالی که شاید میلیاردها سال در راه باشید، شاید خیلی سخت باشد، بنابراین کاوش در خارج از کهکشان راه شیری به جهت یافتن حیات یا همان موجودات فضایی تا حدود زیادی غیرممکن است.
اما احتمال حضور فرازمینیها یا موجودات فضایی در داخل کهکشان خودمان چقدر است؟ کهکشان راه شیری که منظومه شمسی و خورشید و ماه و زمین خودمان در آن قرار دارد. کهکشان راه شیری حدود 400 میلیارد ستاره دارد. رقمی که شاید تصور آن هم سخت باشد. بسیار زیاد است. برای درک این مساله به این قیاس دقت کنید. به ازای هر دانه شن روی زمین، 10 هزار ستاره در کهکشان راه شیری وجود دارد. تازه اگر فقط ستارگانی را که قابل رویتاند محاسبه کنیم.
از این تعداد حدود 20 میلیارد سیاه شبیه به خورشید خودمان است و چنین تخمین زده میشود که شاید یکپنجم این ستارگان، سیارههایی به اندازه زمین قابل سکونت داشته باشند. یعنی پتانسیل شکلگیری حیات در آنها وجود دارد. با این حال حتی اگر تنها 0.1 درصد این تعداد، پذیرای حیات باشند، این به معنای وجود یک میلیون سیاره قابل زیست در جهان است. حتی شاید هم بیشتر.
کهکشان راه شیری 13 میلیارد سال قدمت دارد. در ابتدا احتمالاً انفجارهای زیادی رخ داده، اما بعد از گذشت یک یا دو میلیارد سال، خشم کهکشانی فروکش کرده و شرایط برای جریان یافتن حیات مهیا شده است. با این حال زمین چهار میلیارد سال عمر دارد. پس احتمالاً میلیارد میلیارد فرصت برای شکلگیری حیات وجود دارد.
حتی اگر یکی از این فرصتها منجر به پایهگذاری یک ابرتمدن شده بود، تابهحال باید میفهمیدیم. بگذارید اینگونه بپرسیم، اگر تمدنی در همجواری ما در کهکشان راه شیری شکل گرفته بود، این تمدن چگونه میبود؟
انواع تمدنها یا موجودات فضایی چگونهاند؟
سهگانهای برای توصیف و طبقهبندی تمدنها صورت گرفته است. پس آنها سه دستهاند؛ نوع اول که توانایی بهرهبرداری از تمام انرژی سیارهاش را دارد. ما در حال حاضر شاید دو قرن با این سطح فاصله داشته باشیم.
نوع دوم، توانایی مهار کردن تمام انرژی ستارهاش را به دست آورده است. این شاید کمی تخیلی به نظر بیاید، اما باز هم ممکن است. نظریههایی مانند کره دایسون بر چنین ایدهای تمرکز کردند. با اجرا شدن این طرح، خورشید در کرهای غولآسا، پیشرفته و پیچیده مهار میشود.
نوع سوم، تمدنی است که عملاً کنترل کل کهکشان و انرژی موجود در آن را در دست گرفته است. بیگانگانی که شاید فرمانروای کهکشان خود باشند.
بهراستی ما قادر خواهیم بود چنین تمدنی را درک کنیم و از وجود آن خبردار شویم؟
اگر ما قادر به ساخت فضاپیماهایی چندنسله بودیم که بتوانند بقای یک جمعیت را برای هزار سال تضمین کنند، میتوانستیم کل کهکشان را طی دو میلیون سال، تحت سلطه خود درآوریم. بنابراین فرصت زیادی برای شکلگیری یک ابرتمدن وجود داشته است. اما این موجودات بیگانه پیشرفته کجا هستند؟
به این سوال نمیتوان پاسخ داد. اما فرضیههایی برای آن طرح شده است و جواب از آنها خارج نخواهد بود. تکامل یک حیات نیازمند چیره شدن بر موانعی است؛ فیلترهایی که تمدنها از آن رد میشوند. فیلترهایی که برخی اوقات، ممکن است مانع رشد یک تمدن شوند. ترسناک و چهبسا وحشتناک است.
دسته اول این موانع رشد، آنهایی است که پشت سر گذاشتهایم، تحقیقات ثابت کرده شکلگیری حیات بسیار پیچیدهتر از تصورات ماست. فرایندی که از نظر علمگرایان هنوز بهکلی درک نشده و قابل توضیح نیست. در گذشته کیهان دستخوش انفجارها و تغییرات زیادی میشده و این تغییرات دیگر فروکش کردهاند. این بدان معناست که شکلگیری تمدن پیچیده است و تنها در شرایط بسیار خاصی ممکن میشود. یعنی ممکن است ما تنها تمدن یا حتی جزو اولین تمدنها در جهان باشیم و بنابراین خبری از موجودات فضایی نیست.
دسته دوم این موانع، آنهایی هستند که هنوز پیش رویمان هستند و هنوز بر آنها چیره نشدهایم. شاید در طول زمان، تمدنهای پیشرفتهای و تکاملیافتهای در جهان زیستهاند اما از جایی به بعد نابود شدهاند. یعنی نقطهای که پیش روی ماست؛ مثلاً اختراعاتی که راهگشا و انقلابی به نظر رسیدهاند اما موجب انقراض یک تمدن شدهاند.
حتی ممکن است یک تمدن از نوع سه که ذکر کردیم فرمانروای کهکشان هستند مانع پیشرفت رقبای خود شده باشند. همانهایی که ناگهان از آسمان آمدهاند و زدهاند نابود کردهاند و میروند. شاید اصلاً بهتر باشد سرمان را از منظومه بیرون نبریم و اکتشافات را متوقف کنیم. چون به هیچ طریقی مشخص نمیشود آن بیرون چه چیزی در انتظارمان است.
ایده آخر، شاید ما تنها هستیم و خبری از موجودات فضایی نیست. از آنجا که هیچ مدرکی از حضور یک ابرتمدن در کیهان وجود ندارد، بهراستی شاید ما تنها موجودات زنده روی زمین باشیم. تنها و تنها در کیهانی بسیار عظیم و گسترده. شاید اصلاً وظیفه خود ماست که بر موانع غالب شویم و به تمدنی از نوع سه بدل شویم که کهکشان را تحت سلطه خود میگیرد.
پس باید امیدوار بود منقرض نشویم. زیرا کیهان بسیار زیبا و مخوف است. حیف است که کسی در آن ماجراجویی نکند./تجارت
ارسال نظر