مجاهدان شنبه اطراف پزشکیان دیده شدند؟ مجاهدان شنبه کیستند؟
سعید لیلاز درمورد مفهوم «مجاهدان شنبه» می گوید کسانی که کوچکترین دخالت و هزینهای نکردند در پیروزی کاندیدای موردنظرشان یا در دوران قبل از این پیروزی از هیچ محدودیتی تحت فشار نبودند و هیچ هزینهای برایش نپرداختند، روز شنبه، فردای روز انتخابات میآیند جلو و خودشان را صاحب حق میدانند و میگویند ما بایستی در محصول عمده این پیروزی شریک باشیم
سعید لیلاز درمورد مفهوم «مجاهدان شنبه» می گوید کسانی که کوچکترین دخالت و هزینهای نکردند در پیروزی کاندیدای موردنظرشان یا در دوران قبل از این پیروزی از هیچ محدودیتی تحت فشار نبودند و هیچ هزینهای برایش نپرداختند، روز شنبه، فردای روز انتخابات میآیند جلو و خودشان را صاحب حق میدانند و میگویند ما بایستی در محصول عمده این پیروزی شریک باشیم
گفت وگوی لیلاز با خبر انلاین را بخوانید
شما پیشتر در مورد کسانی که در انتخابات نقشی ندارند و پس از انتخابات وارد معرکه می شوند گفته بودید و نام آنها را«مجاهدان شنبه» گذاشتید،آیا این پدیده خطرناک در مورد دولت چهادهم نیز صدق میکند؟
من این مفهوم «مجاهدان شنبه» را اولین روزهای پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ نوشته بودم، محتوای این عنوان به نظر میرسد حداقل در ایران ما، چه در اعصار گذشته، چه در حال حاضر و چه در چشمانداز آتی همچنان پابرجا خواهد بود، مناسب میدانم که مجددا این مفهوم را خطاب به پیروز محترم انتخابات ریاست جمهوری آقای دکتر مسعود پزشکیان یادآور شوم. اصطلاح «مجاهدان شنبه» را مرحوم احمد کسروی در اثر سترگ خود، کتاب «تاریخ مشروطه ایران» نوشته و در آنجا توضیح میدهد که انقلاب مشروطه روز جمعه پیروز شد؛ درست مثل انتخابات ریاست جمهوری در ایران؛ و بلافاصله بعد از روز جمعه، گروهی که مرحوم کسروی آنها را «خوشهچینان انقلاب» نامگذاری میکند، روز شنبه، فردای روز پیروزی انقلاب مشروطه، بدون اینکه کوچکترین دخالت یا زحمتی کرده باشند و مجاهدتی به خرج داده باشند یا در فرایند پیروزی انقلاب، هزینهای کرده باشند، بلافاصله حمایلهای پر از قطار فشنگ به گردنشان بستند و نفری یک تفنگ دستشان گرفتند و خودشان را در داخل صفوف مجاهدینی جا زدند که مثل مرحوم باقرخان و ستارخان و شهید ثقهالاسلام و بزرگان دیگری که عموما آنها هم اهالی تبریز بودند، جا زدند و حتی جلوتر از آنها قرار گرفتند و گفتند ما هم در پیروزی انقلاب و نتایج آن شریک هستیم. مرحوم کسروی اسم اینها را میگذارند «مجاهدان روز شنبه» و به طرز عجیب و شگفتآوری در تمام انتخابات ریاست جمهوری که حداقل من از سال ۱۳۷۶ به این طرف یادم هست، این مفهوم «مجاهدان شنبه»، کاملا موضوعیت داشته و ما هر بار به بلایای آن مبتلا شدهایم و این خطر جدی در کمین دولت آقای پزشکیان هم هست.
منظورتان از این بلایا، همان منصب گرفتن «مجاهدان شنبه» است؟
دقیقتر بگویم، کسانی که کوچکترین دخالت و هزینهای نکردند در پیروزی کاندیدای موردنظرشان یا در دوران قبل از این پیروزی از هیچ محدودیتی تحت فشار نبودند و هیچ هزینهای برایش نپرداختند، روز شنبه، فردای روز انتخابات میآیند جلو و خودشان را صاحب حق میدانند و میگویند ما بایستی در محصول عمده این پیروزی شریک باشیم. یادم هست که مرحوم عزتالله سحابی هم برای من تعریف میکرد و هم بعدا در خاطراتش نوشت که وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، آن کسانی که بلافاصله بعد از کودتای ۲۸ مرداد یا حتی قبل از کودتای ۲۸ مرداد از ایران فرار کرده بودند و بیش از ۲۵ سال را در کشورهای آمریکایی و اروپایی در آسایش و خوشی بهسر برده بودند، وقتی آمدند ایران، مقابل کسانی که ۱۰ تا ۱۵ سال زندانی کشیده بودند، از جمله خود مرحوم سحابی که ۱۳ سال زندان را تحمل کرده بود، قرار گرفتند و گفتند اینها که در زندان بودند رادیکال و تند هستند و مصلحت نیست ما اینها را بهکار بگیریم ، در نتیجه، و همان آقایانی که سالها در آمریکا و اروپا زندگی کردند، آمدند و مَناصب را اشغال کردند. بنابراین، این خطر در مورد تمام جنبشهای بزرگ اجتماعی که حتی بعد از پیروزی، احتیاج به مجاهدت، مراقبت، فداکاری و دقت عمل دارد، صدق میکند و اگر برنده انتخابات جناب آقای دکتر پزشکیان در این مورد دقت نکند، ممکن است بواسطه همین بلا، دچار پیامدهایی شویم که در تمام همه دهههای گذشته دچارش شدیم، یعنی خوشهچینان انقلاب یا «مجاهدان شنبه»، شتابان بیایند داخل صفوف و آن شود که نباید شود.
اینها سهمخواهی هم دارند؟
بله، از آنجا که با هدف بهرهمندی از منافع و منابع آمدند و نهتنها سهمخواهی میخواهند بکنند، بلکه رانتجویانه به این کار مبادرت میورزند، ممکن است به اصل جنبش ضرر بزنند، ممکن است به اصل حرکت بزرگی که آقای پزشکیان مامور به اجرای آن است از طرف قاطبه ملت ایران، آسیب بزنند. لطفا فراموش نکنید که آقای پزشکیان فقط و فقط نماینده آن گروهی که به ایشان رأی دادند نیست، بلکه اولا نماینده آن گروه بیش از ۵۰ درصدی است که در انتخابات شرکت نکردند و مراتب قهر و نارضایتی خودشان را به کشور و به نظام نشان دادند و البته من خیلی خوشوقتم که این دفعه، غیبت آنان مورد توجه قرار گرفت و دیده شد و انشاءالله که آقای پزشکیان به سرعت در رفع این مهار کوشش کند. ثانیا آن ۱۳میلیون نفری که به رقیب و رقبای آقای پزشکیان رأی دادند،آقای پزشکیان رئیس جمهوری آنها و همه کشور است؛ رئیس جمهوری اسلامی ایران است، نه رئیس بخشی از این جمهوری. بنابراین باید با دقت تمام مراقبت کنند که جز شایستگان، جز کسانی که مراتب سلامت مالی ،فکری و رفتاریشان روشن شده و ثابت شده و جز آنهایی که هزینه پرداختند برای به ثمر نشستن جنبش تحولخواهی و تغییرخواهی مردم ایران در داخل نظام جمهوری اسلامی، به دیگران مناصبی داده نشود، وگرنه ما دچار همان مشکلاتی خواهیم شد که در گذشته داشتیم.
با توجه به شرایط بحرانی کنونی اولویتهای دولت آقای پزشکیان باید شامل چه موضوعاتی باشد؟
آقای پزشکیان باید دو، سه تا کار را فورا انجام دهد. اصلیترین مساله ملت ایران در حال حاضر اقتصاد و معیشت مردم است، آقای پزشکیان هم قدرت قانونی لازم را دارند و هم قدرت اجرایی و هم منابع کافی را برای اینکه متوسط مبلغ پرداختی به ۲۰ میلیون حقوقبگیر بازنشسته و شاغل ایرانی را اعم از خصوصی ودولتی را قبل از پایان مهرماه فورا، بازنگری و ترمیم کند و البته این افزایش، ربطی به آن افزایش سنواتی در اسفندماه ندارد. ما باید فورا، به این مهار و شکاف پدیدآمده بین ملت ایران و دولت و حکومت پایان دهیم. حرکت دومی که فورا باید انجام بگیرد در زمینه معیشت سه میلیون خانوار کشاورز ایرانی است. سوای این، قیمتهای خرید تضمینی مواد کشاورزی مثل گندم، جو یا هر کالای دیگری را که دولت تعیین میکند ، اولویت دوم آقای پزشکیان این باید باشد که اولا بدهی این به این طرف دولت به کشاورزان زحمتکش ایرانی که بسیار بسیار موفق عمل کردهاند، فورا تسویه کند، علاوهبراین، تا زمانی هم که بدهی، تسویه نشده، مطابق با نرخ بهره بانکی به آنها سود بپردازد و ثالثا برای سال آینده معادل تحولات تورم، تغییرات در نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی اساسی اعمال کند. مساله گندم، مساله جو، مساله مواد غذایی، مسائلی نیست که ما به صرف اقتصاد به آنها بپردازیم.
ولی آیا دولت توان و منابع پرداخت این هزینهها را در حال حاضر دارد؟
به شما قول میدهم دارد، کارشناسان کمک میکنند در جزئیات، تمام اینها، هم مطالعه شده، هم منابعش میتواند وجود داشته باشد و دیده شود. ما در حال حاضر روزانه حدود سه هزار میلیارد تومان فقط یارانه،یعنی از طریق سه کالای انرژی در ایران ( گاز ، بنزین و گازوئیل ) روزی سه تا چهار هزار میلیارد تومان پول هدر میرود. اینها را میشود اصلاح کرد. گام سومی که دولت باید فورا بردارد، در تعامل با مقام معظم رهبری باید یک سامان بنیادینی به این لایحه عفاف و حجاب دهد. لایحه عفاف و حجابی که حتی دولت مرحوم رئیسی هم علاقهای به گردن گرفتن آن نداشت و هیچ کسی حاضر نیست مسئولیتش را بپذیرد، الان بهترین زمان است برای اینکه در تعامل با مقام معظم رهبری این لایحه پس گرفته شود و یک سامان بگیریم برای این موضوع. من به شما اطمینان میدهم بدون پلیس و بدون بزن و بگیر و زد و خورد و دعوا، وضعیت عفاف و حجاب در پایتخت اغلب کشورهای اسلامی به مراتب از تهران بهتر است و بنابراین تمام این کارهایی که ما به بهانه ارتقای حجاب و عفاف انجام دادیم، اینها همه منجر به نقض غرض شده؛ هم حجاب را بهتر نکرده و بلکه بدتر کرده، هم شکافی مردم و حاکمیت را بیشتر کرده طوری که سرانجام شما خودتان دیدید، مقام معظم رهبری هم از این شکاف، ابراز نارضایتی کردند. یادتان نرود سردار یدالله جوادی، معاون سیاسی محترم سپاه دو سه هفته پیش مصاحبه مهمی کردند که در آن شلوغی ها زیاد دیده نشد، ایشان گفت ما از نتایج و مشارکت سه تا انتخابات قبلی اصلا راضی و خرسند نیستیم. راه ارتقای مشارکت چیست؟ اینکه این توده مردم شریف و نجیب و زحمتکش را، چه در حوزه خواستههای اقتصادی و چه در حوزه مطالبات فرهنگی - اجتماعیشان ببینیم و به رسمیت بشناسیم، اینها که ولی نعمت جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران هستند
فکر میکنید در حوزه سیاست خارجی اگر آقای پزشکیان حتی به موافقتهایی در ارتباط با احیای برجام هم دست پیدا کند، آیا حاکمیت اجازه خواهد داد تا این موضوع محقق شود یا خیر؟
من اصلا به مصلحت آقای پزشکیان نمیبینم که بخواهد کوچکترین حرکتی در زمینه سیاست خارجی، بدون اجازه و موافقت مقام معظم رهبری انجام دهند و این نکته، رمز موفقیت ایشان در سیاست خارجی است. دوران شعارپردازیهای دوره انتخابات سپری شد. ما باید با در نظر گرفتن مصالح ملی و ژئوپلتیک ایران اقدام کنیم. مساله برجام فوقالعاده پیچیدهتر از آن چیزی است که در مناظرات و در رقابتهای انتخاباتی مطرح شد و بایستی با نظر کارشناسان امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار بگیرد ،در تعامل صددرصدی با مقام معظم رهبری. در حوزه پیچیده دیپلماسی، انجام حرکت مستقل و تکروی، ممکن نیست.
این گشایشهای اقتصادی که شما میفرمایید، نیازمند بازگشایی برجام یا هر ارتباط سیاست خارجی دیگر است یا خیر؟
من به شما عرض میکنم؛ بیش از ۹۰ درصد مسائل اقتصادی ایران در داخل ایران است و ریشهاش داخلی است و ربطی به برجام ندارد. من فقط برای اینکه ثابت کنم حرفم درست است، در ۹ ماه اول سال ۱۴۰۲ به اندازه تمام سال ۹۷ و ۹۸ نفت فروختیم و درآمد نفتی داشتیم.
نه، دلاری دارم میگویم. و الان سطح تجارت خارجی ایران به پیش از دوران تحریم دوم، یعنی حدود سال ۱۳۹۶ برگشته است. ما حدودا ۲۰۰ میلیارد دلار امسال تجارت خارجی داریم که تقریبا معادل سال ۱۳۹۶ است. الان، ریالی و ارزی صحبت میکنم، نه بشکهای. بنابراین مشکل حادی در زمینه برجام یا FATF الان در ایران وجود ندارد،شما همه اینها را بگذارید کنار. اگر حق با شما باشد، این ایالات متحده آمریکاست که ایران را تحریم کرده، ایران که خودش را تحریم نکرده که بگوییم بیا برو و رفعش کن. مگر اینکه گویندگان این سخن قائل به این باشید که ما برویم پیش آمریکایی ها و باج بدهیم. نه، من مخالفم این هستم که جمهوری اسلامی باج بدهد.ایالات متحده آمریکا باید نظام مستقل سیاسی حاکم بر ایران را بپذیرد، به روابط محترمانه در برابر این نظام تن دهد و برگردد به برجام. آمریکا از برجام خارج شده، چرا شما اصرار میکنید ما به برجام برگردیم؟
اگر ترامپ پیروز انتخابات ایالات متحده باشد چطور؟
هیچ اتفاقی نمیافتد، هیچ تغییر جدی اتفاق نمیافتد. من به شما میگویم، این محبتی که آمریکاییها به آقای رئیسی کردند، بابت انساندوستی یا دموکراتبودنشان نبود، به خاطر جنگ اوکراین بود. بنابراین مادامی که جهان از حالت تکقطبی خارج شده، ایران میتواند به راحتی در داخل شکافهایشان زندگی کند، به هیچ وجه، ایالات متحده آمریکا را معادل کل جهان نمیبینم؛ چنین برداشتی، یک اشتباه بزرگ است. ما الان هیچ کالا و خدماتی در دنیا نداریم که ایرانیها بخواهند واردش کنند و نتوانند آن را وارد کنند.
آیا روی کار آمدن آقای پزشکیان در نرخ دلار تاثیر مثبت خواهد گذاشت یا خیر؟
من معتقدم حتما جو روانی بازار را بهبود میبخشد، ولی هشدار میدهم، جو روانی، موقتی، دامنهاش کوتاه و کماثر است. بنابراین، نباید انتظار داشت که روی کار آمدن آقای پزشکیان منجر به کاهش اساسی قیمت دلار شود و بعد هم بماند در آن حالت. قیمت دلار هم مثل هر کالا و خدمات دیگری تابع نظام عرضه و تقاضا است. اگر عرضه دلار افزایش پیدا کند و تقاضایش، یعنی رشد نقدینگی کاهش پیدا کند، قیمت دلار تثبیت میشود، وگرنه، قیمت دلار معادل نرخ تورم میرود بالا و باید هم برود بالا، وگرنه صادرات کشور از صرفه اقتصادی میافتد و واردات افزایش مییابد،همان اتفاقی که در سال ۱۴۰۲ افتاد.
منبع : خبر آنلاین
ارسال نظر