جدل بر سر هشدار ظریف درباره آرزو، انتخاب، سازشکار و خائن
محمدجواد ظریف در اینستاگرام خود نوشت: آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند؛ و آنان را که در حد امکانات کوشیدهاند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند، «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم.
محمدجواد ظریف در اینستاگرام خود نوشت: آگاهانه یا ناخودآگاه ما مردم انتخاب کردهایم آنان را که به دنبال آرزوهایمان بودهاند بستاییم، هر چند برای خود و کشور خسارات فراوان به بار آورده باشند؛ و آنان را که در حد امکانات کوشیدهاند تا از گستره خسارات ناشی از حرکات آرزومندانه بکاهند، «سازشکار» و حتی «خائن» بنامیم.
محمدجواد ظریف در صفحه اینستاگرام خود نوشت:نیاز امروز ما درک درست و «انتخاب» هوشمندانه است. «کنشگریِ مرزی». چشم به آرمانها و استوار بر تواناییها.
در این باره بیشتر بخوانید: سکوت ظریف با هشدار شکست | برای پیشگیری از ترکمانچایها باید «انتخاب کنیم»
برترین ها نوشت : محمد جواد ظریف که بعد از افشای فایل صوتی مصاحبه با سعید لیلاز و پایان دولت روحانی از فضای سیاسی فاصله گرفته و مشغول تدریس در دانشگاه بود، با انتشار یک پست اینستاگرامی خبرساز شد.این مطلب در فضای مجازی محل بحث و جدل شده است.
این نوشته ظریف، با واکنش سریع مخالفان و موافقان همراه شد. در یک سوی موافقان، نوشته ظریف را صحیح و منطبق با واقعیات ارزیابی کردند. در سوی دیگر، منتقدان ظریف را به تفسیر اشتباه از تاریخ، نداشتن دانش تاریخی و توصیه به پذیرش ذلت متهم کردند. در ادامه گزارش حاضر مهمترین واکنشها به نوشته جدید ظریف ارائه شده است.
در جبهه مخالفان، عبدالله گنجی، فعال سیاسی اصولگرا و مدیرمسئول سابق روزنامههای جوان و همشهری با هشتگ #ظریف نوشت:
«باید سلطان حسین صفوی را ستود! به تندروها تن نداد و به اندازه توانش گام برداشت. تاج را با دستان خود بر سر محمود گذاشت و گفت فرزندم خدا چنین مقدر کرده است. اما۴ سال بعداز فتح اصفهان (١١٣٩هجری) به همراه تمامی شاهزادگان صفوی کشته شد و جنازهها را هم به قم فرستادند که اصفهان شورش نکند.»
این توئیت گنجی با واکنش صریح مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ همراه شد. تفرشی در واکنش به توئیت گنجی نوشت:
«اگر ملتزم به نوشتن این مطالب هستید بحثی نیست. ولی اگر به این نوع تاریخسازی وارونه، صرفه جویی در راستگویی و ارتباط دادن مواردی که از نظر موضوعی و موقعیت شباهتی باهم ندارند اعتقاد دارید، باید بگویم که راه را اشتباه میروید. درایت راهبردی و مذاکره به معنای خیانت نیست.»
مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ در توئیتی در تایید یادداشت ظریف در جایی دیگر نوشت: در دور دوم جنگهای ایران و روس، نیروهای روسیه تا آستانه تهران پیشروی کرده و در آستانه فتح کامل ایران بودند. بهتر این بود که جنگ نمیکردیم. بهتر این بود شکست نمیخوردیم. ولی گزینه بهتری از ترکمانچای منفور ملعون نبود. عدم پذیرش آن توافق ننگین و ظالمانه یعنی که ایران امروز وجود نداشت.
بخشی از یادداشت مهرداد خدیر درباره این پست جنجالی را بخوانید: ظریف که به واقع گرایی شهرت دارد پس از مدتی سکوت در این متن مشکل را در چیدن هدفها بر پایۀ «آرزوها» و بیتوجهی به «تواناییها» دانسته است.
او به این نیز بسنده نکرده و درصدد قبحزدایی از واژۀ «سازش» در ادبیات سیاسی برآمده است. آنچه آقای ظریف میگوید البته در فرهنگ ما تازه نیست.
کوتاه این که بر خلاف تصور و نگرانی دکتر ظریف، اصولگرایی رادیکال ایرانی دیگر آرزوهای دور و دراز دنبال نمیکند تا بر حذرشان داریم. چرا؟ چون اصل اصیل اصولگرایی رادیکال ایرانی، قدرت است.
اتفاقا قرار است در بیرون انعطاف نشان دهند که خوب است اما کاش به داخل هم تسری یابد.
اما محسن مقصودی، مجری و تهیهکننده برنامه ثریا در شبکه افق در نقد سخنان وزیر اسبق خارجه رشته توئیتی را منتشر کرد:
این متن دکتر ظریف را چندبار بخوانید. کاملش را بخوانید. بعد با این جمله شهید حسن تهرانی مقدم مقایسه کنید:«فقط انسانهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند»
حالا خوشبختانه کارنامه هر دو تفکر پیش روی ماست.اگر قرار بود تهرانیمقدمها به اندازه امکاناتشان کار کنند ایران بارها توسط دشمن اشغال شده بود. نه موشکی داشتیم و نه صنعت فضایی...
اگر حاج قاسم ها به اندازه امکاناتشان کار می کردند الان داعش تا وسط ایران آمده بود. اگر همت ها و بابایی ها به اندازه امکاناتشان کار می کردند، صدام تا ...
خدای من این متن، متن وزیر خارجه سابق ایرانه؟
چگونه دکتر ظریف در این متن، حتی سازش را تئوریزه میکند؟ باور نمیکنم.
من با همه اختلاف نظرها، سعی کردم همیشه او را دلسوز ایران تصور کنم. اما این تفکرات او خطرناک است برای ایران، مثل دلبستن به برجامش مثل اعتماد به امضای جان کری. مثل توافقی که اگر شکایت کنی تحریم های ما برمیگردد.
آقای ظریف! کدام کشور پیشرفته دنیا از ابتدا اینگونه بوده است؟ همه کشورها با آرزو و آرمانهایشان و با تلاش، پیشرفت کردهاند. کشتن آرمان و آرزو در یک ملت به بهانه واقع بینی، یعنی شما همیشه باید پیرو ابرقدرتها باشید. امام خمینی آمد که آرمانهای ما بزرگ شود و تلاشمان به اندازه آرمانها.
مصطفی فقیهی، مدیر مسئول سایت انتخاب به این مجری صداوسیما با فرازی از سخنان حضرت علی پاسخ داد:
آرام! برآشفته نشوید که سخن ظریف عیناً همانیست که امامعلی در نامه به امامحسن گفته:
«هرگز بر آرزوها تکیه نکن که سرمایه احمقان است…برای آن که بیشتر به دست آورى خطر نکن؛ از سوار شدن بر مرکب ستیزهجویى بپرهیز» (نهجالبلاغه)
نکند سخن امام اول شیعیان را هم نادرست میدانید؟!
هادی موسوی (روزنامه نگار ) در نظری متفاوت ظریف را سیبل توافق جدید ایران با غرب دانست: البته که هر رسانهای حق داره هرجور دوست داشت تیتر بزنه اما وقتی تمام ارزشیها با دومی به ظریف حمله میکنند بدون آنکه متن را خوانده باشند (یا حتی بدانند ترکمنچای چیست) معلومه برنامه، چیز دیگری است.(نظر شخصی خودم اینه ظریف در آستانه توافق، عامدانه خودش رو سیبل تیم فعلی کرد)
کاربری به نام قاضی نوری، ترکمنچای را نوعی شاهکار سیاسی دانست:
میخواهم یکبار برای همیشه فحش بخورم و این حقیقت رو بگم: انعقاد ترکمنچای، شاهکار دیپلماسی عباس میرزا و قائم مقام فراهانی بود. روسها آذربایجان را تصرف کرده بودند و به ترکمنچای( نزدیک زنجان) رسیده بودند. میگفتند قبل از فتح تهران مذاکره نمیکنیم. سپاه ایران نابود شده بود. پول و مهمات و اسلحه در کار نبود. اینکه در آن وضعیت،به کمک دیپلماسی ، حمایت بریتانیا را جلب کنی و روسها نه تنها از تصرف تهران منصرف کنی بلکه به پشت ارس برگردانی شاهکار نیست؟ ما جنگ را باخته بودیم ولی مذاکره را بردیم.
مهرداد میر (روزنامهنگار) در پاسخ به تایید ترکمنچای، بذل و بخششهای خاندان قاجار که منجر به تجزیه نقاط زیادی از ایران شد، را برشمرد:
سفیدنمایی قاجاریه هم حدی دارد! ترکمانچای شاهکار بود؟! بخشیدن شهرزور (سلیمانیه) در ۱۸۴۶م توسط محمدشاه قاجار چه بود؟! تجزیه هرات در ۱۸۵۷م چه بود؟! تجزیه بلوچستان، کلات و سیستان در ۱۸۷۲م چه بود؟! پیمان آخال ۱۸۸۱م چه بود؟! بخشیدن فیروزه توسط ناصرالدین شاه به تزار در ۱۸۹۳م چه بود؟!
حسین دهباشی (پژوهشگر تاریخ) توئیتهایی کنایهآمیز نسبت به موافقان ترکمنچای منتشر کرد:
*دفاع از قرارداد ننگین ترکمنچای برای حزب توده هم قُفل بود...
*علت ترکمنچای جنگیدن نبود، نجنگیدن بود. اینکه از همهی روسیه لشکر فراهم شد ولی نه از همهی ایران که فقط دلاورانی از خطهی آذربایجان به نبرد فراخوانده شدند. این که خزانهی دربار خراج را خرج حرمسرا میکرد و اینکه -برخلاف مشهورات- عباسمیرزا لج کرد و اصلا در جنگ حضور نداشت...
*در روایتِ تباه حضرات، روسها که از دیرباز در حسرت رسیدن به آبهای گرم بودند، درحالی که میشد همهی ایران را بگیرند -لابد به تدبیر دیپلماتهای قاجار- گول خورده و به ترکمانچای راضی شدند! و نه عزیزان! کل زور روسها همین بود و ولیعهد به ازای حمایت روسها از پادشاهیاش معامله کرد!
برخلاف دهباشی محمد فاضلی جامعهشناس و انسانشناس در دفاع از نوشتار ظریف در صفحه توئیتر خود نوشت: «جواد ظریف نکته بدیهی، اما مهم گفته: در دنیای سیاست، آرزوهایت را به اندازه تواناییها وظرفیتات انتخاب کن. چقدر این حرف بر کسانی که توهماتشان را جای آرزو فروختهاند و توانایی و ظرفیت کشور را خرج این توهمات کردهاند گران آمده.»
سعید مالکی(روزنامه نگار) هم هدف این پست را افراد خاصی دانست: هنوز هم در هوش بالای ظریف کسی می تواند تشکیک کند؟! سخن گفتن در زمان و شرایط کاملا به جا که مساوی ست با روو شدن دست خیلی ها، فقط از او بر می آید. مصداق کامل کم گو و گزیده گو! اصن یه وعضی!
در سوی مقابل این گروه، احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
جواد ظریف با اظهارنظری نابهنگام بار دیگر خود را در معرض تهاجم متوهمان قرار داده است. کمی صبر باید! اگر این مهاجمان به دکتر ظریف توانستند بدون توقف برنامه هستهای، همکاری کامل با آژانس، پذیرش اف. ای. تی. اف و در یک کلام تجدیدنظر در سیاست خارجی، اقتصاد کشور را سر و سامان دهند و اعتماد و رضایت عموم مردم را جلب کنند که همگی ما به آنها احسنت خواهیم گفت، اما اگر نتوانستند و با ادامه شاخ و شانه کشیدن با بخش مهمی از جهان، اقتصاد را به کلی ویران کردند و مهار ابرتورمی بهمنوار را رها ساختند و یا در جهت عکس آن، به منظور بقا و به اقتضای مصلحت خویش، همه آنچه را که "ترکمانچای" مینامند گام به گام و بیسروصدا پذیرفتند، آنگاه زمان مناسبِ دفاع ظریف از فکر و عمل خود فرا میرسد.»
از حمله کیهان تا حمایت هممیهن
همانند کاربران فضای مجازی، واکنشهای مخالف و موافق به یادداشت ظریف و گزارههای مطرح شده از سوی او به میان روزنامههای داخلی نیز کشیده شد. روزنامه کیهان، در شمارگان امروز (شانزدهم خرداد) گزارشی تحت عنوان «آقای ظریف از تقبیح ترکمنچای به تحسین آن رسید» نوشت: «ظریف که سال ۹۷ از قیاس برجام با عهدنامه ننگین ترکمنچای از سوی منتقدان برآشفته بود، ۵ سال بعد با این پیشفرض که برجام در واگذاری امتیازات به دشمن، شبیه آن قرارداد بوده، به تحسین ترکمنچای پرداخته تا فجایع برجام را توجیه کند!... اگر ملت ایران میخواستند بر اساس تواناییهایشان انتخاب و حرکت کنند چگونه میتوانستند انقلاب کنند؟ ... اگر رهبران ما میخواستند بدون در نظر گرفتن نصرت الهی تصمیم بگیرند نه رژیم ستمشاهی سرنگون میشد و نه پیروزی بر صدام میسر بود.»
در جبهه مقابل کیهان، روزنامه هم میهن به دفاع از یادداشت ظریف پرداخت. این روزنامه در چاپ امروز (شانزدهم خرداد)، خود در گزارشی با عنوان «واقعیت ترکمانچای» نوشت: «ظریف در نوشته خود پرسشی تاریخی را مطرح کرده است: راستی نهتنها ما مردم بلکه نخبگان ما کدامیک را بیشتر نکوهش میکنند: آنها که با آرزوی بازپسگرفتن سرزمین ازدسترفته در قرارداد گلستان، بخشهای بیشتری از سرزمین و حتی استقلال ایران را به باد دادند، یا آنها که با قرارداد ترکمانچای دستکم قسمتی از سرزمین تازه ازدسترفته را بازپس گرفتند؟»
قرارداد ترکمانچای در پی دو دور جنگ بین ایران و روسیه تزاری بسته شد. دور اول جنگها از سال ۱۱۸۳ تا ۱۱۹۲ شمسی منجر به معاهده گلستان شد و در دور دوم جنگ بین سالهای ۱۸۲۶ تا ۱۸۲۸ که ایران آغازکننده آن بود، قرارداد ترکمانچای بین طرفین بسته شد. این دو قرارداد، چون یادآور جدایی هفده شهر ایرانی در قفقاز است در تاریخنگاری عصر پهلوی و پس از آن با عنوان عهدنامههای ننگین خطاب شدند و در خاطره ایرانیان نقش بستند، اما در میان پژوهشگران تاریخ درباره ننگین بودن آنها تردید وجود دارد.
قرارداد گلستان نتیجه دخالت و تمایل تاریخی روسیه تزاری برای پیشروی در قفقاز بود که پس از خلأهای قدرت در ایران پدید آمد. برای نخستین بار در دوره فطرت حکومت افغانها در اصفهان بود که روسیه تزاری پیشروی در قفقاز را آغاز کرد، اما با ظهور نادرشاه افشار این پیشروی ناتمام ماند.
نتیجه جنگهای ۱۰ ساله دور اول میان ایران و روسیه در مجموع چندان به زیان ایران نبود و در بخش زیادی از این دوران، ایران توانسته بود ضمن دفاع از موضع خود پیروزیهایی نیز کسب کند، اما تکیه بر میدان و غفلت از دیپلماسی و ناآگاهی از تحولات بینالمللی نقطه ضعف ایرانیان در این دوران بود. در واقع عهدنامه گلستان برای روسیه در برههای که تلاش داشت کل توان خود را مقابل ناپلئون متمرکز کند، موهبتی بود که توسط انگلیسیها تهیه و تقدیم شد.
ارسال نظر