چرا پول افغانستان ارزش گرفت و ریال سقوط کرد؟
چرا طالبان، پول ملی افغانستان را ارزش بخشید اما ریال ایران به قهقرا رفته است؟
چرا طالبان، پول ملی افغانستان را ارزش بخشید اما ریال ایران به قهقرا رفته است؟
به گزارش عرشه آنلاین، مهدی مطهرنیا گفت: ایران نوعی از هم پاشیدگی کارشناسی و تزلزل مدیریتی را تجربه می کند که این حالت موجب افزایش سطح هزینه های اقتصادی برای کشور شده و در قیاس با افغانستان مورد توجه محافل رسانه ای و سیاسی قرار گرفته است.
طالبان که از حدود دو سال پیش کنترل افغانستان را بهدستآورد، اقداماتی انجام داده که باعث شده «افغانی» - پول ملی این کشور - در دژی مستحکم در برابر عوامل منفی قرار بگیرد.» این خبر در حالی اخیرا از سوی رسانههای داخلی منتشر شده است که همگان میدانند حکومت فعلی مستقر در افغانستان و حکمرانان آن، از کمترین سواد اقتصادی و مدیریتی برخوردار نیستند.
اینکه گروه افراطی طالبان که با رفتارهای رادیکال توانسته است، پول ملی افغانستان را با وجود شرایط وخیم این کشور با افزایش ارزش همراه کند و از این حیث، عملکرد خوبی را در میان ارزهای جهان داشته باشد، نشان میدهد «ترمیم اقتصاد» در شرایطی برای ایران رویای محال شده است که میشد، با واقع بینی و اتخاذ رویکرد توأم با منطق گرایی و کارشناسی از شر رکود بی سابقه و هزینه ساز خلاص شد. اما متأسفانه به گفته کارشناسان اصرار به تنازع بی سود و فایده با نظام بین الملل و همچنین گریز از نظرات کارشناسی در تصمیم گیریها و اجرای برنامهها شرایط بدِ اقتصادی را به پدیدهای مانا برای ایران تبدیل کرده است که نتیجه این روند غلط چیزی جز تحمیل مشکلات و تنگناهای غیرقابل تحمل اقتصادی به مردم نیست.
چرا افغانی ارزش گرفت و ریال افت کرد؟
اما چه شد که ارزش «افغانی» احیا میشود و حتی افزایش مییابد اما «ریال» ایران هر روز با افت مواجه شده و ارزشش را از دست میدهد؟!
مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بینالملل در این رابطه اظهار داشت: طالبان با چارچوبهای ایدئولوژیک خود و رفتارهای سیاسی، حکومتی مطلوب از نظر استانداردهای جهانی به حساب نمیآید، اما همین طالبانِ کنونی زاییده تجربههای گذشتهای است که این گروه در افغانستان داشته است. باطبع در دوران گذار از وضعیت قبلی به وضعیت فعلی این را آموخته اند که نباید خود را از نظام بین الملل جدا بدانند و با رو در رویی با قدرتهای بزرگ، به ویژه با ایالات متحده آمریکا زمینههای محدودسازی حرکت خود در جهت ایجاد تحکیم قدرت را از دست بدهند.
وی افزود: البته تنها تفاوت طالبانِ امروز با طالبانِ دیروز به همین خلاصه نمیشود. این گروه در گذشته بر سازندگی تفکرات القاعده متمرکز بوده است و رویارویی با آمریکا و آنچه امپریالیسم خوانده میشد را جز رسالتهای خود میدانست، اما اکنون نهتنها در این زمینه هیچ فعالیتی ندارد، بلکه تمایلی بسیار شدیدی دارد تا با بهره برداری از امکانات موجود و همیاران خود در جامعه عرب، به کشورهای پیشرفته جهان نیز پیامی با این مضمون مخابره کند که طالبان کنار آنها قرار میگیرد، نه مقابل آنها.
قواعد بین المللی باید از سوی کشورها و دولتها پذیرفته شود
این تحلیلگر مسائل بین الملل تصریح کرد: باطبع هزینههای رودررویی طالبان با نظام بین الملل در وضعیت کنونی به ویژه برای کشورهای قدرتمند گزاف خواهد بود، از این رو اولین و مهمترین عاملی که باید در این زمینه باید مورد توجه قرار داد، همین معنا است. از طرف دیگر باید به این نکته تأکید داشت که با وجود ایران در کنار افغانستان و البته تمایل شدید ایران برای برپایی گفتمان انقلابی در سطح منطقه، رویکرد طالبان به این مطلب با این سبک و سیاق جلوهای تازه به نمایش میگذارد، چرا که میتواند به عنوان یک مدل اسلامی سنتیِ بسیار سختتر از قالبهای سنتی حاکم بر تهران در گستره بین المللی این پیام را مخابره کند که آنچه برای نظام بین الملل و ارتباط کشورها با نظم بین المللی در دنیای جدید مورد توجه است، چیزی جز این نیست که باید قواعد بین المللی از سوی کشورها و دولتها پذیرفته شود.
مطهرنیا ادامه داد: امروز طالبان برخورهای بسیار خشونت باری را با مردم افغانستان انجام میدهد، یعنی همان تجربههای قدیمی را با اندکی تساهل نسبت به گذشته بر مردم روا میدارد. با این حال به دلیل رعایت مواضع بین المللی و درگیر نشدن در مسائل پر هزینه، بالطبع هزینههای کمتری را متحمل میشود. اگرچه این نیز پایان خوشی نخواهد داشت و دیر یا زود، طالبان دچار چالشهای بسیار سختی خواهد شد، اما حداقل در زمان فعلی توانسته است با این رویکرد زمینههای منطقی بهتری را برای فعالیتهای اقتصادی خود فراهم کند.
وی توضیح داد: همچنین باید بپذیریم، نه تنها ایران تحت فشار مسائل بین المللی ناشی از تحرکات دولت حاکم است، بلکه هر چه میگذرد دولت حاکم دچار نامطلوبیتهای مدیریتی و مهمتر از آن در چند سال اخیر دچار فقدان کارشناسی دقیق موضوعها در حوزههای گوناگون به ویژه سیاسی و اقتصادی شده است که این ضربه مهلکی را به کشور در قیاس با افغانستانِ طالبان وارد کرده است، چرا که نه تنها تهران اکنون در مسائل بین المللی و ادراک مسائل بین المللی و تصمیم گیری صحیح در بابِ بحرانهای گوناگونی که به آن دچار شده، گرفتار آمده است بلکه باید پاسخ بگوید که سوءمدیریت و سوءرفتارهایی که حادث شده است، موجب شده تا حدِ زیادی ایران نوعی از هم پاشیدگی کارشناسی و تزلزل مدیریتی را تجربه میکند که این حالت موجب افزایش سطح هزینههای اقتصادی برای تهران شده است که در قیاس با افغانستان مورد توجه محافل رسانهای و سیاسی قرار بگیرد.
ضرورت تجدیدنظر در نظام حکمرانی در ایران
مطهرنیا در پایان گفت: تا زمانی که نظام حکمرانی در ایران به این نتیجه نرسد که لازم است در سیاستگذاریهای خود در قبال تحولات بینالمللی تجدیدنظر جدی داشته باشد، همچنان فضای اقتصادی به استقبال هزینههای گزافتر و البته غیرقابل جبرانتر خواهد رفت.
ارسال نظر