کارگران از خرید با کالابرگ پشیمان شدند!
دولت مدعی است با طرح فجرانه کالابرگ، قرار است بخشی از کمبودهای سفرههای خانوارهای فرودست با تامینِ «مواد مغذی و پروتئینی» جبران شود اما در واقعیت اینگونه نیست
دولت مدعی است با طرح فجرانه کالابرگ، قرار است بخشی از کمبودهای سفرههای خانوارهای فرودست با تامینِ «مواد مغذی و پروتئینی» جبران شود اما در واقعیت اینگونه نیست
، فردی که بیش از ۲ یا ۳ میلیون تومان برای خرید چند قلم خوراکی بپردازد، لابد دارد که آن ۶۰۰ هزار تومان را هم پرداخت کند. این چه مدل یارانهای است که هم اقلامش اجباری است، هم باید خیلی بیشتر از مبلغ آن خرید کنی تا فعال شود؟!
دولت مدعی است با طرح فجرانه کالابرگ، قرار است بخشی از کمبودهای سفرههای خانوارهای فرودست با تامینِ «مواد مغذی و پروتئینی» جبران شود اما در واقعیت اینگونه نیست؛ ۲۲۰ هزار تومان کالابرگ فجرانه که با تبلیغات فراوان شب عید به دهکهای کم درآمد پرداخت شده، آن چنان ناچیز است و از سوی دیگر، آنقدر شرط و شروط و اما و اگر دارد که در عمل هیچ تاثیری در معیشت خانوادههای فرودست نخواهد داشت.
بهتر است یک نمای ساده از این تبلیغات را ترسیم کنیم؛ در یکی از روزهایی که مذاکرات مزدی ۱۴۰۳ بیحاصل و بدون توجه به صحبتها و نظرات نمایندگان کارگری ادامه داشت، جمعی از دانشجویان و فعالان کارگری مقابل وزارت کار دست به تجمع زدند؛ در ادامه، تعدادی از این معترضان به سیاستهای مزدی دولت به همراه اندکی از فعالان کارگری در نمازخانه وزارت کار با شخص وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، گفتگو کردند، گفتگویی که از جانب وزیر کار بیشتر فرافکنی و مخالفت با قانون بود. اما در بخشی از این صحبت ها، وزیر کار مدعی شد که دریافتی کارگران محدود به دستمزد و مزایای مزدی نیست، «یارانه و کالابرگ» هم هست، اصلاً برای این هدف یارانه در دستور کار قرار گرفته که سطح معاش کارگران حداقل بگیر بهبود یابد!
حالا اما دستمزد فقط ۳۵ درصد افزایش یافته و دریافتی خانواده متوسط کارگری، یک خانواده ۳.۳ نفره، به زحمت به ۱۱ میلیون تومان میرسد؛ آن یارانه و کالابرگی که وزیر کار از آن دم میزد، شب عید برای خانواده ۳ نفره، ۶۶۰ هزار تومان مازاد دارد که قرار بوده به زعم آقایان دولت، سبد تغذیه فرودستان را پربار سازد اما در واقعیت، این شعار حتی به اندازه ده درصد هم قابل تحقق نیست!
یک کارگر صنعتی در مورد کالابرگ ۲۲۰ هزار تومانی که برای او و همسر و فرزندش ۶۶۰ هزار تومان است، میگوید: به نظر میرسد بیشتر قصد دارند اقلامِ کم طرفدار را در فروشگاههای بزرگ به فروش برسانند تا اینکه به فکر سبد خوراکی مردم باشند؛ ما برای خرید کالابرگ مراجعه کردیم، گفتند برای سه نفر باید بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان از اقلامی که مشخص شده خریداری کنید، آن وقت ۶۶۰ هزار تومانِ آن را دولت می پردازد. وقتی اعلام کردیم برخی از این کالاها مثلاً گوشت منجمد را نمیخواهیم، عنوان کردند به جایش گوشت تازه یا ماهیچه بردارید ولی مابه التفاوتاش به صورت سیستمی حساب میشود و باید خودتان بپردازید!
این کارگر ادامه داد: سرتان را درد نیاورم و خلاصه کنم؛ با آن مابه التفاوت سیستمی که فرمودند، خرید ما ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان شد، آن وقت لطف کردند و ۶۶۰ هزار تومان آن را از این مبلغ کسر کردند و باقی را کارت کشیدیم. البته بازهم بعضی از این کالاهای سبدِ اجباری چندان برایمان ضروری نبود ولی چون میخواستیم از کالابرگ استفاده کنیم تا ببینیم واقعاً چطور است، مجبور شدیم آنها را خرید کنیم.
این کارگر که حالا از «خرید با کالابرگ» پشیمان است، میگوید: فردی که بیش از ۲ یا ۳ میلیون تومان برای خرید چند قلم خوراکی بپردازد، لابد دارد که آن ۶۰۰ هزار تومان را هم پرداخت کند. این چه مدل یارانهای است که هم اقلامش اجباری است، هم باید خیلی بیشتر از مبلغ آن خرید کنی تا فعال شود؟! باید اسم آن را به جای یارانه به مردم، سوبسید و رانت به فروشگاههای عریض و طویلِ دولتی بگذارند!
اگر در توضیحات و شکل و شمایلِ کالابرگ ۲۲۰ هزار تومانیِ طرح فجرانه دقیق شویم، به همین اشکالات اساسی برمی خوریم؛ سبد ۱۱ قلمی برای تأمین حداقل کالری، پروتئین، ریزمغذی و ویتامینهای لازم برای هر فرد شامل گوشت مرغ، گوشت قرمز، برنج، روغن، ماکارونی، شیر، پنیر، ماست، قند و شکر، تخممرغ و حبوبات با قیمتهای مبنای سال ۱۴۰۱ انتخاب شده و مابهالتفاوت آن قیمتها با قیمت روز (۱۴۰۲) از محل یارانه جدید دولت تأمین خواهد شد.
به عبارتی قیمت روز سبد مشتمل بر ۱۱ قلم که حجم، وزن و کالای مشخصی دارد، ۷۴۳ هزار و ۷۵۰ تومان بوده که خانوارهای دهکهای اول تا هفتم درآمدی در صورت خرید بسته باید قیمت سال ۱۴۰۱ آن را به مبلغ ۵۲۳ هزار و ۳۰۰ تومان خریداری میکنند و مابهالتفاوت آن تا قیمت روز (به مبلغ ۲۲۰ هزار و ۴۵۰ تومان) از محل اعتبار جدید دولت تأمین خواهد شد. اعلام شده که دست فرد در این خرید بسته نیست مثلا اگر گوشت منجمد گوساله در سبد یارانه وجود دارد اما فرد قصد دارد گوشت ماهیچه بخرد، مابهالتفاوت قیمت گوشت منجمد تا گوشت گرم ماهیچه باید توسط فرد پرداخت شود. در مثال دیگر فرد قصد خرید روغن را دارد. در سبد تعریف شده برای طرح کالابرگ یک بطری روغنمایع ۸۱۰ گرمی وجود دارد. اگر فرد قصد داشته باشد روغن کنجد خریداری کند باید مابهالتفاوت روغن معمولی تا روغن کنجد را خودش پرداخت کند.
خلاصه اینکه، قرار است یازده قلم کالای اجباری برای هر فرد از یکسری فروشگاههای اجباری خریداری شود و فقط ۲۲۰ هزار تومانِ این خرید اجباری را به اسم کالابرگ دولت بپردازد؛ مازیار گیلانی نژاد، فعال کارگری، با انتقاد از این مدل یارانهپردازی میگوید: اطمینان دارم که بسیاری از کارگران و فرودستان از چنین کالابرگی استفاده نخواهند کرد؛ آنها ندارند که ۲ یا ۳ میلیون تومان از یک فروشگاهِ مشخص خرید کنند تا بخش ناچیزی از این خرید سنگین را کالابرگ برعهده بگیرد! بنابراین به احتمال زیاد انصراف میدهند؛ جالب اینجاست که مسلماً فردا وزیر کار میآید در رسانهها ادعا میکند تعداد کمی از کالابرگ فجرانه استفاده کردند چراکه آنقدر وضع مردم خوب است که نیازی به کالابرگ ندارند!
گیلانی نژاد تاکید میکند که «طرح کالابرگ، طرحی کاملاً غیرموثر است که هیچ نفعی برای دهکهای فرودست ندارد فقط به نفع افزایش فروش در فروشگاههای خاصِ غیرخصوصی است؛ فردی که هفت میلیون تومان شب عید حقوق گرفته، از کجا بیاورد ۲ یا ۳ میلیون تومان از یک فروشگاه خاص، اقلام اجباریِ این طرح را خریداری کند؟!»
طرح کالابرگ فجرانه، علیرغم تبلیغات بسیار و مصاحبههای مکرر معاون مربوطه در وزارت کار، تاثیری در رونق بخشیدن به سفرههای خالی فرودستان و کم درآمدها نداشته است. واقعاً چطور قرار است ۲۲۰ هزار تومان تخفیف خرید دولت که نامِ پرطمطراق یارانه غیرنقدی و کالابرگ بر آن نهاده اند، خالی بودن سفرههای نوروزیِ مردم را بپوشاند و از شرمندگی سرپرست خانواری که دستش به راستی خالیست، بکاهد؟!
ارسال نظر