تصمیم مسعود پزشکیان برای قیمت بنزین
تجربه دولت دوازدهم و تبعات اجتماعی افزایش نرخ بنزین در جامعه باعث شد تا دولت سیزدهم در این خصوص تغییری اعمال نکند و حالا نوبت دولت چهاردهم با سکانداری مسعود پزشکیان رسیده که آیا میتواند این چالش سخت را یک بار برای همیشه پشت سر بگذارد، بهترین راهحل این است که دولت باید یک بار برای همیشه خود را از قیمتگذاری نرخ بنزین خلاص کند!
روزنامه هم میهن نوشت: تجربه دولت دوازدهم و تبعات اجتماعی افزایش نرخ بنزین در جامعه باعث شد تا دولت سیزدهم در این خصوص تغییری اعمال نکند و حالا نوبت دولت چهاردهم با سکانداری مسعود پزشکیان رسیده که آیا میتواند این چالش سخت را یک بار برای همیشه پشت سر بگذارد، بهترین راهحل این است که دولت باید یک بار برای همیشه خود را از قیمتگذاری نرخ بنزین خلاص کند!
ناترازیهای تأمین بنزین و نرخگذاریهای بنزین از کجا میآید و راهحل آن چیست؟ باید بگویم اینکه شبکه انرژی ما به شبکه جهانی انرژی وصل نیست عامل اصلی در به وجود آمدن چالشهای گوناگون برای بنزین میشود که اصلیترین چالشها؛ قاچاق سوخت، پایینتر بودن نرخ بنزین نسبت به قیمت جهانی، ناترازی در تأمین و واردات سوخت کمکیفیت است.
اگر بخواهیم یک بار برای همیشه به این چالش پایان دهیم در مرحله اول باید اتصال شبکه انرژی ایران به شبکه جهانی انرژی صورت گرفته و نرخهای واقعی لحاظ شود، که اینکار نیاز به برنامههای بیاشکال و کمریسک همراه با زیرساختهای لازم با کمک متخصصین حوزه انرژی خواهد داشت، که دولت چهاردهم باید به آن توجه داشته باشد.
چه زمانی برای اتصال به شبکه جهانی انرژی مناسب است؟ بهترین زمان برای تغییر نرخ بنزین زمانی است که قیمت در پایینترین سطح جهانی قرار دارد، اگر قیمت فرآوردههای نفتی به نرخهای جهانی وصل بشود و دولت خود را از قیمتگذاری بنزین خلاص کند، دیگر شاید نیاز به افزایش نرخ قیمت نداشته باشیم.
در حال حاضر، تولید بنزین در پالایشگاههای کشور به روزانه ۱۱۲ تا ۱۱۵ میلیون لیتر رسیده است و از طرفی هم نزدیک به ۱۳۰ میلیون لیتر بنزین و ۲۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی فشرده (سیانجی) در کشور مصرف میشود که این رقم مصرفی بالا به شدت باعث ناترازی در چرخه تأمین سوخت کشور میشود.
این یعنی قبلاً فقط زمانیکه پالایشگاهی در دست تعمیر بود مجبور به واردات سوخت میشدیم، اما حالا در شرایط طبیعی هم باید بنزین وارد کنیم تا کفاف تأمین را بدهد و این موضوع خسارتهای جبرانناپذیری به کشور وارد میکند.
یکی دیگر از راهکارهای جلوگیری کوتاهمدت که دولت سیزدهم تا حدودی با این راهحل چرخه سوخت را حفظ میکرد، کیفیسازی خودروها و خارج کردن خودروهای فرسوده از چرخه مصرف بود.
طبق اعلام شرکت ملی پالایش، هماکنون ۳/۵ میلیون خودرو فرسوده در کشور وجود دارد که با خروج آنها از چرخه در عمل روزانه ۴۰ تا ۵۰ میلیون لیتر بنزین در چرخه سوخت میماند.
طبق آمارهای قاچاق سوخت که وجود دارد باز هم ناترازی خواهیم داشت و از این بابت هیچگونه نگاه صادراتی نباید به بنزین داشته باشیم و تا حد ممکن جلوی قاچاق سوخت را به کشورهایی نظیر عراق، افغانستان، پاکستان و... را بگیریم.
راهحل کوتاهمدت دیگر تکنرخی شدن دوباره قیمت بنزین است که طبق آمار اکنون مصرف بنزین ۲۵ برابر بیشتر از زمانیست که قیمت بنزین تکنرخی بوده است و با این راهکار میتوان قیمت بنزین را تا حدودی کنترل کرد، اما این چالش را برای همیشه حل نخواهد کرد.
جمعبندی و نتیجهگیری؛ دولت چهاردهم با ریاست دکتر پزشکیان، همانطور که وعده داده بود باید با کمک کارشناسان حوزه انرژی چه در بخش خصوصی و هلدینگها، چه در دانشگاهها و مؤسسات علمی و چه در مدیران حوزه انرژی در دولتهای سابق شوراهای راهبردی تشکیل دهند و با همفکری همگی کارشناسان چالش نرخگذاری سوخت را هم از دوش دولت خارج کنند و هم یک بار برای همیشه به این مشکل سامان دهند به شکلی که هم در اجتماع پذیرفته شود و هم مشکلی در سفره دهکهای کمدرآمد و کممصرف ایجاد نکند
حل مشکل آلودگی، خشکسالی و تورم و ناترازی سوخت و انرژی و پایین بودن حقوقها
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
کیفیت خودروها چقدر تاثیر دارد
کیفیت خودروهای داخلی در کشور ما پایینتر است و بیشتر افراد آنرا علت اصلی مصرف بالای بنزین میدانند.
- اما این پرسشها مطرح است که علت ناترازی گاز و برق چیست؟ آن هم مقصر خودروسازان است؟
- آیا خودروهای خارجی موجود در ایران ( مثلا مزدا ، هیوندا و خودروهای چینی) هم مصرف پایینی دارند؟
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین حدود 10 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیزحدود 10 میباشد، اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.
همه این مشکلات بخاطر اینه که با سیاست گذاری غلط اقتصادی و انرژی و و قیمت دستوری انرژی ، مردم انگیزه ای برای مصرف بهینه ندارن ، یعنی نفع اقتصادی براشون نداره، برعکس،صاحبان خودرو انگیزه بالا برای مصرف بیشتر دارند
علت اصلی ترافیک، مصرف بالای انرژی و سوخت و در نتیجه آلودگی هوا و خشکسالی، قیمت دستوری آن است که باعث شده هیچکس انگیزه ای اقتصادی برای صرفه جویی و مصرف بهینه نداشته باشد، راه حل آن: پرداخت سهمیه قابل مبادله انرژی و سوخت بر اساس کد ملی بسیار به سود همه مردم و دولت است و بسیاری از معضلات اقتصادی و زیست محیطی کشور را حل میکند