هشدار بنزینی یک اقتصاددان
یک اقتصاددان تاکید کرد: بهصورت یک توصیه عمومی و کلی باید اشاره شود هر گونه سیاست شوک اقتصادی همچون افزایش قیمت حاملهای انرژی، آزادسازی قیمتها و افزایش قیمت ارز در شرایط فعلی، خطرناک و اشتباه راهبردی است.
یک اقتصاددان تاکید کرد: بهصورت یک توصیه عمومی و کلی باید اشاره شود هر گونه سیاست شوک اقتصادی همچون افزایش قیمت حاملهای انرژی، آزادسازی قیمتها و افزایش قیمت ارز در شرایط فعلی، خطرناک و اشتباه راهبردی است.
خلاصه صحبت های وحید شقاقی درباره قیمت بنزین را بخوانید
در شرایط کنونی به دلیل تشدید میزان فقر در جامعه ایرانی در کنار کاهش طبقات متوسط از حدود ۷۰ درصد به ۵۰ تا ۵۵ درصد، امکان اجرای هر گونه سیاستهای شوک درمانی و ایجاد شوکهای قیمتی را ناممکن میسازد و توصیه میشود به هیچ عنوان دولت چهاردهم در شرایط فعلی دست به سیاستهای شوکآور اقتصادی نزند.
به منظور امکان تحلیل درباره افزایش قیمت انرژی که به نوعی یک شوک قیمتی است، ذکر چند نکته ضروری است. اولا طبق آمار بانک مرکزی، میانگین تورم دوره ۱۴۰۱-۱۳۹۷ به روش میانگین هندسی معادل ۴۱.۹۶ درصد و به روش میانگین حسابی معادل ۴۲.۴۴ درصد بوده است.
وی افزود: در ضمن برای سال ۱۴۰۲ نیز با وجود گذشت بیش از ۵ ماه از سال جاری، متاسفانه هنوز آماری توسط بانک مرکزی منتشر نشده است. با این حال، برآوردها حکایت از تورم حدود ۴۷ درصدی است.
بر این اساس، شواهد و قراین نشان میدهد متوسط تورم دوره ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ بیش از دو برابر تورم بلندمدت اقتصاد ایران طی ۵۰ سال گذشته بوده است.
ثانیا طی ۵۰ سال گذشته هیچوقت طول دوره تورمهای بالا از سه سال متوالی تجاوز نکرده، این درحالی است که در این مقطع تاریخی با احتساب برآورد تورم سال ۱۴۰۳ در محدوده ۳۵ درصد، هفتمین سال پیاپی تورمهای بالا (دو برابر میانگین بلندمدت) را شاهدیم که به شدت قدرت خرید خانوارهای ایرانی را پایین آورده و بین ۱۵ تا ۲۰ درصد از طبقه متوسط ایرانی کاسته شده و به طبقه فقیر و دهکهای کم درآمد افزوده شده است.
نگاه تک بُعدی و سیاست افزایش قیمت بنزین چارهساز نیست.
در مساله بنزین باید متغیرهای کلیدی نظیر متغیر قیمت بنزین در جهان و همسایگان و تفاوت آن با قیمت داخل، کیفیت خودروهای داخلی و میزان مصرف سوخت خودروها، دستمزد پرداختی، قیمت سایر اقلام انرژی و جایگزین بنزین نظیر گاز، میزان بالای اشتغال اثرپذیر از قیمت بنزین طی سالهای اخیر نظیر افراد شاغل در اسنپ، سهم خانوارهایی برخوردار از خودرو و میزان مصرف بنزین آنها، تورم بالای ۴۰ درصدی ۷ سال اخیر و تضعیف شدید قدرت خرید ایرانیان، و نیز موضوع توزیع عادلانه یارانه انرژی در کشور، مدنظر قرار گیرد.
بدون لحاظ متغیرهای اشاره شده، راهکار افزایش قیمت بنزین به نتیجه نخواهد رسید و دل نگرانیها را خواهد افزود و قابل دفاع علمی نیز نیست.
از این منظر برای تعیین قیمت بنزین در اقتصاد ایران باید مدلی را طراحی کرد که شامل متغیرهای توضیحی فوق الاشاره باشند و از حل این مدل چندمتغیره باید به قیمت بنزین رسید.
تصمیمگیری درخصوص قیمت بنزین و ناترازی بیش از ۴ میلیارد دلاری در این حوزه به این راحتی مقدور نیست و حل مساله نیازمند تصمیمگیری درخصوص چند مساله مرتبط با یکدیگر است؛ چراکه مسائل اقتصادی بهصورت یک زنجیره به یکدیگر متصل هستند و یک حرکت اشتباه همانند دومینو خطاهای پی درپی ایجاد خواهد کرد.
از این رو برای حل مساله ناترازی سوخت به خصوص بنزین نباید صرفا به راهکارهای قیمتی متوسل شد و اصلاح یک مجموعهای سیاستهای اقتصادی همچون سیاستهای وارداتی (خودرو)، نظام تعرفهای، اصلاح نظام یارانههای پنهان انرژی، سیاست توزیع عادلانه انرژی، سیاستهای حمایتی خانوارها، سیاست کاهش شدت مصرف و اتلاف انرژی، سیاستهای اصلاح الگوی مصرف و ارتقای بهرهوری، باید در دستور قرار بگیرند.
تصمیم گیری درخصوص ناترازی بنزین و حل مساله آن جزو پیچیدهترین مسایل اقتصاد ایران است که باید یک نگاه کلان داشت و زنجیره مسایل را مدنظر قرار داد. درضمن هرگونه جراحی اقتصادی نیازمند زمانشناسی، موقعیتشناسی و برآورد الزامات آن است.
درحال حاضر که ۷ سال پیدرپی تورمهای بالای ۴۰ درصدی به مردم به خصوص دهکهای میانی به پایین تحمیل شده است و قدرت خرید مردم به شدت سقوط کرده، از طرف دیگر به دلیل عدم رشد اقتصادی مولد، بخش زیادی از مردم در مشاغل پایین دستی همچون رانندگی کسب درآمد دارند، به هیچ عنوان در این شرایط اقتصادی اقدام به جراحی اقتصادی نباید کرد. حل این گونه مسایل و بحرانها با عنوان تصمیمات سخت، نیازمند الزامات و پیشنیازهایی است که به چند مورد آن اشاره میشود.
برای اصلاحات اقتصادی و حل ابرچالشهای کشور نظیر ناترازی انرژی همچون بنزین بایست گفتوگوی حداکثری بین نهادهای داخل حاکمیت و ملت شکل بگیرد.
باید سطح سرمایههای اجتماعی ارتقا یابد و مبارزه جدی با فساد و تبعیض در سطح مختلف بهخصوص از سطح بالا شکل بگیرد. با این وضعیت ادراک بالای فساد در جامعه، امکان موفقیت در تصمیمات سخت ناممکن است.
ارسال نظر