ترمز خشکسالی کی کشیده می شود؟
خشکسالی کماکان میتازد اما به نظر هنوز سیاست دقیق و مدونی برای مقابله با این وضعیت نداریم. هر سال هشدار پشت هشدار است که صادر میشود و به نگرانی مردم و ذینفعان اقتصادی آب اضافه شده و در نهایت همه چیز به قضا و قدر سپرده میشود.
روزنامه ایران نوشت: «به نیمه آبان رسیدهایم اما هنوز چند ساعت باران مدام نباریده است. هواشناسی برای این ماه پیشبینی بارندگی کرده بود که تاکنون به چند دقیقه باران تند رگباری ختم شده است. در این میان میزان آب پشت سدها در شروع سال آبی جدید باید متعادل میشد که نشده و مسئولان مربوطه نیز مدام در حال هشدارهایی در این زمینه هستند. مدیرعامل شرکت آب منطقهای تهران چند روز پیش گفت: «حجم آب سدهای تأمینکننده آب شرب استان تهران در حال حاضر ۳۱۰ میلیون متر مکعب است که در مقایسه با ذخیره ۵۶۶ میلیون متر مکعبی به نسبت سال گذشته در همین روزها، حدود ۲۵۷ میلیون متر مکعب کاهش را نشان میدهد.»
آمارهای نگرانکننده به این محدود نمیشود و از تمام شهرستانها آمارهایی از کمبود آب پشت سدها مخابره میشود و کار به جایی رسیده که مسئولین از احتمال جیرهبندی در صورت ادامه شرایط جوی گفتهاند. در این میانه کمبود و خشکسالی باید چه تصمیماتی گرفت؟ چطور میتوان این دوره را با کمترین خسارت گذراند؟ آیا زمان گرفتن تصمیمات سرنوشتساز نرسیده است؟ البته بماند که برخی نیز خوشبین هستند و معتقدند به دلیل افزایش متوسط دمای امسال، اغلب بارشها با تغییر الگو به صورت باران خواهد بود. این یعنی در ادامه مشکل سدها جبران خواهد شد اما در ادامه پسانداز طبیعی یعنی برف و یخچالها را نخواهیم داشت.
بحث بیآبی تهران از زمانی داغ شد که مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران در یک برنامه تلویزیونی گفت مصرف آب شرب روزانه تهران سه میلیون متر مکعب است و تهران فقط برای ۱۰۰ روز آب دارد. در ادامه این برنامه هم احد وظیفه، رئیس مرکز اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، گفت آخرین باری که در تهران بارش چشمگیری رخ داده است به سال ۱۳۹۸ برمیگردد و در سال ۹۹ هم بارندگی بد نبود، اما طی سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ با کاهش ۳۵ درصدی بارندگی نسبت به میزان نرمال روبهرو شدهایم. وقتی همه این جملات را کنار هم میگذاریم متوجه وخامت اوضاع آبی کشور میشویم. خشکسالی کماکان میتازد اما به نظر هنوز سیاست دقیق و مدونی برای مقابله با این وضعیت نداریم. هر سال هشدار پشت هشدار است که صادر میشود و به نگرانی مردم و ذینفعان اقتصادی آب اضافه شده و در نهایت همه چیز به قضا و قدر سپرده میشود.
انوش نوری اسفندیاری، دبیر اندیشکده تدبیر آب ایران اتخاذ تصمیمات مهم را لازمه گذار از این وضعیت میداند؛ تصمیماتی که بتوان با آن هم آسیب محیط زیست را کاهش داد و هم بهرهبرداران آب را راضی نگه داشت. وقتی از او میپرسم در این شرایط که آب سدها تنها کفاف زمان اندکی را میدهد و از ابرهای بارانی هم خبری نیست چه باید کرد، میگوید: «بهتر است بپرسیم چه کارهایی نباید کرد.» او یکی از خط قرمزهایی را که باعث تهدید سرزمینی میشود برداشت از آبهای زیرزمینی میداند، برداشتی که باعث خسارات زیادی به خاک و سفرههای زیرزمینی و در نهایت فرونشست زمین میشود؛ روندی که سالهاست بخشهای زیادی از تهران تا اصفهان و دشتهای مرکزی را تهدید میکند.
او معتقد است در این شرایط باید تصمیمات ویژهای گرفت: «باید با برنامه مصرف شهری و پایینآوردن میزان مصرف در بخش کشاورزی به فکر جبران خسارات مردم هم بود.»
نوری اسفندیاری سازگاری با طبیعت را بهترین راه مقابله با خشکسالی میداند، همان کاری که پیشینیان ما انجام میدادند. همچنین او معتقد است باید از الگوهای جهانی در رابطه با مدیریت آب استفاده کنیم: «هیچ راهکاری جز کمکردن مصرف آب نداریم. ما نباید گول راهکارهای دروغین را بخوریم. زدن کلنگ انتقال آب یکی از همان راهکارها است که نباید خودمان را درگیر آن بکنیم. این طرحها هم زمانبر هستند هم معمولاً ناقص اجرا میشوند و هم بدهی زیادی روی دست دولتها میگذارند.»
نوری اسفندیاری معتقد است ما همیشه راهکارهای آسان را ترجیح میدهیم، اما باید مردم را پای کار بیاوریم.
راهکارهایی که نوری اسفندیاری ارائه میدهد حتی در زمانی که از خشکسالی خبری نیست هم میتواند مورد استفاده قرار بگیرد، چون به قول خودش آنقدر مصرف بیرویه وجود دارد که در این میان حتی سهم طبیعت را هم پرداخت نمیکنیم. خاطرم هست سال گذشته تعدادی از اساتید دانشگاه و فعالان زیست محیطی اصفهان بیانیه و راهکاری برای پرداخت سهم آب زایندهرود نوشته بودند که در آن از مسئولان خواسته شده بود حقابه زایندهرود به صورت دائمی جریان پیدا کند تا از این طریق جلوی فرونشست اصفهان گرفته شود؛ فرونشستی که میتواند حیات این شهر تاریخی را به مخاطره بیندازد.
نوری اسفندیاری یکی از ذینفعان بزرگ آب در کشور را کشاورزان میداند و با اشاره به سهم ۹۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی معتقد است، باید بیشترین توجه به روستاها باشد اما نه بواسطه کشاورزی و مصرف آب بلکه از طریق ایجاد زیرساختهایی که مصرف آب را کاهش دهد: «نباید به کشاورزی بچسبیم، توسعه باید بدون آب باشد. باید سیاستهای جدی و پیگیرانهای را در زمینه صنایعی که آببر نیستند در روستا پیش ببریم که هم هوشمند و هم دارای زمینهای فرهنگی باشند. میتوان با تکیه بر خلاقیت و نیروی انسانی کارآمد، انسان را جایگزین صنایع و منابع کرد.»
او از ایجاد کارگاههای کوچک دوخت لباس محلی یا ایجاد زیرساختهای گردشگری مثال میزند که میتواند از جمله صنایع جایگرین در روستاها باشد. هرچقدر هم نقشه دریافت آب این سالها را بررسی و مقایسه کنیم تفاوت چشمگیری پیدا نمیکنیم. سالهاست که مردم بسیاری درگیر با بیآبیاند و حتی در سرچشمهها با تانکر آبرسانی میشوند. نوری اسفندیاری هم معتقد است باید مردم را پای کار آورد تا در صورت بیآبی با همدلی و همیاری مانند زمانهایی که سانحهای رخ میدهد به کمکرسانی در زمینه آب بپیوندند.
محمود حبیبنژاد، استاد آبخیزداری، هم از مشکلات دامنهدار خشکسالی سالهای اخیر میگوید و معتقد است، در شهری با تراکم بالا مانند تهران برای مقابله با مشکل بیآبی و کم شدن آب پشت سدها باید مصرف را مدیریت کرد: «مدیریت مصرف در دو یا سه ماه، کار سختی است اما در شرایط فعلی راه دیگری هم پیش رو نیست. ما باید به مدیریت درازمدت حفظ آب، مصرف آب و سیستمهای انتقال آب بیندیشیم. در این سالها سیستم انتقال آب هم فرسوده شده که باعث هدر رفتن آب میشود.»
او امیدوار است که در ماههای پیش رو ابرها به رنگ سیاه دربیایند و سدها دوباره پر شوند اما تا آن روز باید از دستزدن به آب زیرزمینی خودداری کنیم. او در حرفهایش دائم از کنترل و مدیریت آب بهصورت همیشگی میگوید: «همه ما در خانه و محل کار و همین طور در زمینه کاری خود باید به مصرف بهینه بیندیشیم. این تنها راه است.»
به این فکر میکنم که اگر از همین حالا دیگر حتی یک قطره باران از آسمان نیاید، چه باید بکنیم؟ اگر سدها در روزهای آتی نتوانند آبی جمع کنند، چه به روز ما شهروندان میآید؟ خوشبختانه این تصویر سیاه واقعی نیست اما لااقل در همین حد خوب است که بدانیم تصور زندگی بدون هرگونه امکانی ممکن است، اما تصور زندگی بدون آب امکانپذیر نیست.»
ارسال نظر