بورس تهران به کجا میرود؟ | اعتمادی که هنوز به دست نیامده
شاخصهای آماری بازار سرمایه و آمار معاملات سهامی روزانه، نشان میدهند که بازار سهام در حال حاضر به شدت نیازمند ورود پول حقیقی است. نیاز بازار سرمایه به ورود پول باعث شده تا با مثبت شدن خالص جریان پول حقیقی به سهمها، ارزش معاملات افزایش پیدا کند و شاخص کل نیز با رشد تراز قابل توجهی همراه شود.
پس از ریزش سال ۹۹ همچنان نتوانسته است اعتماد عمومی مردم را به خود بازگرداند. این درحالی است که بازارهای موازی بورس تهران، همچون بازار سکه، با وجود رشد روزافزون قیمتها و مسائلی همچون حباب، از اعتماد عمومی بالاتری برخوردارند. در ماههای اخیر کمترین بازدهی میان بازارها، نصیب بازار سرمایه شده است. با وجود تأثیرگذار بودن رشد سایر بازارهای موازی بر بازار سهام، مدتی است که رفته رفته از این اثرگذاری کاسته میشود. این روند تأثیر بازارهای موازی بر بازار سهام تا حدی پیش رفته است که در این روزها با سبز پوش شدن دلار و سکه در بازار آزاد، شاخصهای بازار سهام دچار ریزش میشوند.
مشکل این روزهای بورس تهران را میتوان ناشی از کم شدن کشش فعالان بازار سهام نسبت به عقبماندگی این بازار دانست. بازارهای مالی با ورود پول رونق میگیرند و داراییهای مورد مبادله در آنها با رشد قیمت مواجه میشوند. مسئله بازار سرمایه فقط منفی بودن خالص جریان پول حقیقی نیست؛ بلکه عدم ورود پول که نشأت گرفته از بیاعتمادی است، در حالی افسار بازار را محکم چسبیده است که سایر بازارهای موازی و تورم بالای کشور، در حال یکهسواریاند.
حال با شدت یافتن عطش بازار سرمایه به اعتماد عمومی و ورود پول حقیقی؛ واکنشهای بازار به ورود پول از شدت بیشتری برخوردار شده است. همانطور که در نمودار زیر و نمودار اصلی گزارش مشاهده میکنید؛ در هفته اول اسفند ماه با دو روز ورود پول حقیقی به بازار، شاخص کل رشد تراز بالایی را تجربه کرد و ارزش معاملات خرد نیز به شدت افزایش یافت. در این روزها دو مسئله ذهن فعالان بازار سرمایه را به خود مشغول کرده است. اول اینکه آیا به دلیل عقبماندگی شدید بازار سهام به نسبت سایر بازارها، شوکهای خبری میتوانند ورود پول حقیقی را به بازار بازگردانند؟ و دوم اینکه اگر جواب سوال قبل منفی است؛ بازار تا چه مدت توان تحمل این عطش را در انتظار افزایش اعتماد عمومی دارد؟
ارسال نظر