اقتصاد کشور از تعادل خارج شد
با شروع سال جدید گمانهزنیهای بسیاری در مورد رشد کسری بودجه، نرخ تورم و رشد پایه پولی و نقدینگی رسانهای شده است. عبدالناصر همتی از جمله افرادی بود که نسبت به رشد شدید نقدینگی هشدار داد.
ریشه بسیاری از معضلات اقتصادی ما به سیاست بر میگردد، تفکری که فکر میکند رابطه با آمریکا یعنی وادادگی ضدتوسعه عمل میکنند. اگر شرکتهای آمریکایی در صنعت نفت و انرژی ما حضور یابند این به نفع اقتصاد ما و به ضرر رقبای منطقهای ما است. قطری که یک سوم استان هرمزگان ما است، سالانه میلیاردها دلار ال ان جی صادر میکند، ما یک سنت هم صادر نمیکنیم، تازه دچار بحران تامین گاز هم هستیم، چون فناوری نداریم، برای تامین فناوری هم با یک شرکت روسی قرارداد بستهایم که خودش برای تامین فناوری دست به دامان BP بریتانیا شده است، همین فناوری غربی بود که باعث شد روسیه به دومین صادر کننده نفت دنیا بدل شود و حال بسیاری پیشبینی میکنند که با شروع تحریمهای غرب، افول صادرات نفتی روسیه نیز آغاز شود. اگر FATF به قول آقایان بد است چرا شرکای اصلی ما مانند چین و روسیه عضو اصلی آن هستند، تازه ما در صورت عضویت تنها قرار است عضو همکار باشیم. همه این مسائل زنجیره به هم پیوستهای است که حل هر کدام در گروه حل دیگری است.با شروع سال جدید گمانهزنیهای بسیاری در مورد رشد کسری بودجه، نرخ تورم و رشد پایه پولی و نقدینگی رسانهای شده است. عبدالناصر همتی از جمله افرادی بود که نسبت به رشد شدید نقدینگی هشدار داد.
مهدی پازوکی اقتصاددان در اینباره به آفتابنیوز گفت: در بودجه سال جاری (۱۴۰۲) قریب ۶۰۸ هزار میلیارد تومان درآمد برای فروش نفت پیشبینی شده است، با قیمتهای حال حاضر جهان چنین درآمدی اصلاً امکانپذیر نیست و قیمت نفت باید بالای ۳۰۰ دلار باشد تا بتوان چنین درآمدی را محقق کرد، طبیعی است که عدم تحقق چنین درآمدی یعنی کسری بودجه. کسری بودجه یکی از عوامل اصلی رشد نقدینگی است که در نهایت باعث کاهش قدرت خرید مردم و فقر بیشتر میشود. یکی از راهکارهای کاهش کسری بودجه، کاهش هزینههای دولت است، دولت در ایران بسیار گران اداره میشود.
وی افزود: مثلاً بودجه شورای نگهبان در سال ۶۵ حدود ۶ میلیون تومان بود و این بودجه در حال حاضر ۴۲۷ هزار میلیون تومان است، در حالی که کیفیت نمایندگان مجلس هم افت کرده است. در سال ۵۹ امثال شهید چمران (فارغ التحصیل برکلی) و یزدی و بازرگان نماینده بودند، ببینید اکنون چه کسانی نماینده هستند. یا مثلاً کارکرد پژوهشکده شورای نگهبان چیست، این همه دکان و پژوهشکده که از بودجه ارتزاق میکنند چه فایدهای برای مردم دارند. همین دانشگاه امام صادق که پاساژ و شرکت و زمینهای بسیار ارزشمندی دارد، چرا باید با این همه ثروت بودجه هم بگیرد. مجلس خبرگان مگر سالی چند جلسه برگزار میکند که دبیرخانهاش این همه بودجه میگیرد؟ همه اینها مثالهای بیپایانی از گران اداره شدن دولت در ایران هستند. تغییر این ساختار نیازمند یک اراده آهنین است.
این اقتصاددان در ادامه اظهار کرد: این احتمال خطرناک وجود دارد که صندوقهای بازنشستگی نیز تا ۵ سال آتی به یک ابربحران بدل شوند، همه اینها بر دوش بودجه کشور سنگینی میکند. در همه سازمانها هم به جای صرفهجویی و کمک به کاهش کسری بودجه، هزینهتراشیهای بیشتری انجام میشود، مثلاً همین نهاد ریاست جمهوری چرا باید چنین مرکز درمانی اختصاصی گرانقیمتی داشته باشد، مگر نمیگویند معلمی شغل انبیا است، چرا معلمها از چنین خدماتی محروم هستند. یا نهاد خدمات درمانی وقتی تا این حد در پرداختها مشکل دارد، چرا باید در میرداماد یک ساختمان چند طبق را به کار بیزینسی اختصاص دهد، طبعاً چنین کارهای در این نهادهای مشکلدار شائبه وجود فساد را نیز تقویت میکند. وقتی دولت درآمد ندارد، بانک مرکزی نباید پرداختی به دولت انجام دهد، وقتی بدون درآمد به دولت پول پرداخت میکند، این یعنی چاپ پول.
پازوکی در ادامه گفت: اقتصاددانها مفهومی به نام تعادل را از فیزیک به عاریت گرفتهاند، اقتصاد کشور ما متاسفانه از تعادل خارج شده است، آقای همتی به نیکی به اثرات ویرانگر رشد نقدینگی بر تورم و وضعیت فعلی اشاره کردهاند. ما برای برونرفت از این بحران نیازمند تصمیمهای کارشناسی هستیم، اما متاسفانه تصمیمات بد گذشته مجدداً تکرار میشود. مثلاً احمدینژاد نرخ حاملهای سوختی و برخی کالاها را افزایش داد، اما نرخ دلار را ثابت نگاه داشت، همین باعث شد نرخ دلار تا ۳۶۰۰ تومان رشد کند، همین تصمیمها دوباره در حال تکرار شدن هستند. روحانیون باید قبول کنند که سکان اقتصاد را باید به اقتصاددانها سپرد.
این اقتصاددان اظهار کرد: ریشه بسیاری از معضلات اقتصادی ما به سیاست بر میگردد، تفکری که فکر میکند رابطه با آمریکا یعنی وادادگی ضدتوسعه عمل میکنند. اگر شرکتهای آمریکایی در صنعت نفت و انرژی ما حضور یابند این به نفع اقتصاد ما و به ضرر رقبای منطقهای ما است. قطری که یک سوم استان هرمزگان ما است، سالانه میلیاردها دلار ال ان جی صادر میکند، ما یک سنت هم صادر نمیکنیم، تازه دچار بحران تامین گاز هم هستیم، چون فناوری نداریم، برای تامین فناوری هم با یک شرکت روسی قرارداد بستهایم که خودش برای تامین فناوری دست به دامان BP بریتانیا شده است، همین فناوری غربی بود که باعث شد روسیه به دومین صادر کننده نفت دنیا بدل شود و حال بسیاری پیشبینی میکنند که با شروع تحریمهای غرب، افول صادرات نفتی روسیه نیز آغاز شود. اگر FATF به قول آقایان بد است چرا شرکای اصلی ما مانند چین و روسیه عضو اصلی آن هستند، تازه ما در صورت عضویت تنها قرار است عضو همکار باشیم. همه این مسائل زنجیره به هم پیوستهای است که حل هر کدام در گروه حل دیگری است.
ارسال نظر