هشدار ترسناک یک اقتصاددان درباره آینده اقتصادی و فقیر شدن مردم ایران
مهدی پازوکی گفت: اگر وضعیت تغییر نکند کشور ما هر روز فقیرتر خواهد شد. ایران بر اساس سند چشمانداز قرار بود قدرت اول منطقه در سال ۱۴۰۴ شود. الان بعد از گذشت ۱۸ سال نه تنها فاصله ما با کشورهای منطقه مثل ترکیه و عربستان و قطر کمتر نشده بلکه بیشتر هم شده است.
مهدی پازوکی اقتصاددان و استاد سابق دانشگاه علامه طباطبایی بر این باور است که باید راهکار اصلاح سیاست داخلی و خدمت سیاست خارجی به اقتصاد و حکمرانی خوب در دستور کار قرار بگیرد و در اولین فرصت امکان حضور سرمایهگذاران خارجی و انتقال تکنولوژی، امکان بهبود رشد اقتصادی و کاهش تورم فراهم شود. در غیر اینصورت تبعات سختی دامنگیر جامعه خواهد شد.
در حال حاضر تورم موجود در جامعه به مرحله نگرانکنندهای رسیده است، همچنان که تورم ۷۰ درصدی فروردین ماه تایید شد و بالاترین نرخ تورم از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون به ثبت رسید. به نظر حضرتعالی این روند چه تبعاتی دارد؟
ابتدا باید این نکته مورد بررسی قرار بگیرد که علت اصلی تورم در اقتصاد ایران چیست؟ یکی از مهمترین عوامل تورم در اقتصاد ایران رشد فزاینده نقدینگی در اقتصاد ایران است. اگر توقفی در رشد نقدینگی رخ ندهد، قطعا این رشد نقدینگی باعث تورم فزاینده و کاهش ارزش پول ملی کشور خواهد شد.
یکی از مهمترین عوامل رشد نقدینگیعدم توازن در بودجه است. یعنی وقتی مخارج دولت بیش از درآمدش باشد در نتیجه دولت دچار کسری بودجه شده و برای جبران کسری بودجه، مجبور است از بانک مرکزی قرض بگیرد تا پول پرقدرت وارد اقتصاد شود. در نتیجه ارزش پول ملی به شدت سقوط خواهد کرد. این همان اتفاقی است که در سالهای اخیر در اقتصاد ایران رخ داده است.
راهکارهای خروج از این شرایط چیست؟
یکی از راهکارها این است که سیاستهای اقتصادی داخلی در جهت حفظ منافع ملی مردم ایران اصلاح شود. حال چطور میتوان این کار را انجام داد؟ به منظور رفع این مشکل، باید مخارج دولت کنترل شود، زیرا کشور در حال حاضر گران اداره میشود. بسیاری از سازمانها و نهادها باید به کار خود پایان دهند، اما همچنان وجود دارند و از بودجه کشور ارتزاق میکنند. در بخش آموزش عالی اصلا نیازی نیست که دانشگاهی مثل دانشگاه پیام نور وجود داشته باشد. بودجه این دانشگاه هر سال افزایش مییابد.
هنوز مشخص نیست که این دانشگاه چه نفوذی دارد که هر سال میتواند بودجه خود را افزایش دهد. در حالی که بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه دولتی که سطح علمیاشان از دانشگاه پیام نور بالاتر است، بیکار هستند و در بسیاری از رشتههای دانشگاهای دولتی دانشجویی وجود ندارد، در چنین شرایطی چرا باید دانشگاه پیام نور وجود داشته باشد؟
یا هیچ کجای دنیا نمیتوان موردی پیدا کرد که صدا و سیمای یک کشور روزنامه هم منتشر کند. از آنجا که صداوسیما گرایش سیاسی دارد روزگاری روزنامه جامجم در برابر روزنامهای اصلاحطلب منتشر میشد، اما حال چه ضرورتی دارد که این روزنامه به فعالیت خود ادامه بدهد؟ بهتر است روند چاپ متوقف شود و ساختمان آن در خیابان میرداماد اجاره داده شود. مورد دیگر تاسیس دانشگاههایی برای تحصیل معارف است. این دانشگاهها در شرایطی تاسیس شده است که بسیاری از دانشگاهها رشته معارف اسلامی در سطح دکتری داشته و فارغالتحصیلان آن بیکار هستند. د
در چنین شرایطی چنین دانشگاههایی تاسیس شده تا از بین طلبهها دانشجو بپذیرد. حال سوال این است که یک طلبه چرا باید بار دیگر رشته معارف اسلامی را در دانشگاه درس بخواند در حالی که همین درس را در حوزه خوانده است؟ این دانشگاه بودجه کلانی را دریافت میکند.
نکته دیگر افزایش بودجه عمرانی مجلس است. من واقعا برایم جای سوال است که مجلس مگر قرار است چقدر ساختمانسازی کند که به این حجم از بودجه عمرانی نیاز دارد! لازم نیست که کتابخانه مجلس گسترش یابد، زیرا کتابخانه ملی در اراضی عباسآباد وجود دارد. در طول چهل سال گذشته مجلس با بودجه عمرانی، مرتب ساخت و ساز میکند و به میدان شهدا نزدیک شده است. از سوی دیگر، مراکز پژوهشی متعدد بلای جان کشور شده اند.
این سوال بارها مطرح شده که کشوری که مردمش اینقدر درگیر فقر هستند چرا باید اینقدر گران اداره شود؟! این مخارج بالا باعث کسری بودجه شده و کسری بودجه موجب رشد نقدینگی و رشد نقدینگی موجب تورم میشود.
البته برخی از چنین اظهاراتی؛ تعبیر سرسپردگی دارند؟!
معنی سخنان من این نیست که ما باید نوکر امریکا بشویم بلکه باید نوکر مردم ایران بشویم. باید این نکته را همواره مدنظر قرار داد تا بتوان وضعیت بهتری را برای کشور به ارمغان آورد.
فکر میکنید امکان تحقق این خواستههایی که میگویید وجود دارد؟
بله. امکان تحقق وجود دارد به شرط اینکه ارادهای برای برون رفت از وضعیت اخیر وجود داشته باشد. اگر وضعیت تغییر نکند کشور ما هر روز فقیرتر خواهد شد. ایران بر اساس سند چشمانداز قرار بود قدرت اول منطقه در سال ۱۴۰۴ شود. الان بعد از گذشت ۱۸ سال نه تنها فاصله ما با کشورهای منطقه مثل ترکیه و عربستان و قطر کمتر نشده بلکه بیشتر هم شده است. در گام دوم، باید استراتژی اقتصادی دولت مشخص شود. متاسفانه این دولت بعد از گذشت ۲۲ ماه از به قدرت رسیدن، هنوز برنامه مشخصی ارائه و تقدیم مجلس نکرده است. البته برنامههای مقدماتی وجود دارد، اما قابلیت استناد ندارد.
دولت در مواجهه با مشکلات باید برخورد علمی داشته باشد. اما این برخورد علمی در ساختار دولت مشاهده نمیشود همچنانکه مصداق آن لجاجت درعدم تغییر ساعت رسمی کشور است. همه کشورهای توسعهیافته ساعتها را در نیمه دوم سال جلو میکشند، اما امسال این کار در ایران انجام نشد و در برابر آن ساعت کار کارمندان جلو کشیده شد که مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده است.
مطالعات کارشناسی نشان میدهد که تغییر ساعت باعث صرفهجویی در انرژی میشود، اما با این موضوع برخورد علمی نشد. مجلس نمیتواند قانونی وضع کند که مبنای علمی نداشته باشد. این قانون غیرعلمی بوده و قابلیت اجرا ندارد. تغییر در برنامه ساعت کشور اصلا ربطی به مجلس ندارد که بخواهد در آن دخالت کند. مجلس باید تلاش کند تا از تخصیص بهینه منافع در کشور دفاع کرده و با نظارت جلوی ریخت وپاش دولت را بگیرد.
بعضی کارشناسان، رشد اقتصادی عربستان در سال گذشته و قرار گرفتن در رتبه هفدهم اقتصادهای بزرگ جهان را مدیون کاهش شکاف جنسیتی در این کشور میدانند کما اینکه عربستان در گزارش شکاف جنسیتی ۲۰۲۲ نسبت به ۲۰۲۱ بیست پله ارتقا پیدا کرده و از رتبه ۱۴۷ به رتبه ۱۲۷ رسیده است آیا میتوان این رشد اقتصادی را با کاهش شکاف جنسیتی مرتبط دانست؟ اگر چنین بستری برای حضور زنان در اقتصاد ایران فراهم شود آیا امکان دارد که ما هم چنین تجربهای داشته باشیم؟
بن سلمان همزمان با ارتباط با امریکا، با چین و روسها و ایران قرارداد بست. سیاست تنشزدایی هر دو کشور را منتفع کرده و سیاست ایجاد تنش به ضرر دو کشور است. قطر یک سوم هرمزگان است، اما بیشتر از ما گاز برداشت میکند در صنعت L. N. G یکی از بزرگترین صادرکنندگان است، اما ایران هیچ مقداری صادر نمیکند! عدم انتقال تکنولوژی موجب شده که ایران زیان هنگفتی را در این زمینه تجربه کند.
در صنعت L. N. G Liquefied natural gas به دلیل اینکه تکنولوژی به روزی وجود ندارد، این امکان برایمان فراهم نیست که از استحصال خوبی داشته باشیم با وجود این که قطر که از بوشهر بسیار کوچکتر است، چندین برابر ما درامد دارد. به دلیل تحریم انتقال تکنولوژی صورت نمیگیرد و به همین دلیل محصولات ما علاوه بر گران بودن فاقد کیفیت لازم است. در نتیجه، پرشیای سال ۹۷ نسبت به پرشیای سال ۸۷ علاوه بر گرانتر بودن، کیفیت و استاندارد کافی را ندارد.
مهمترین دلیل هم این است که تکنولوژی به داخل کشور منتقل نشده است. قبل از جنگ روسیه و اوکراین؛ روسیه از حضور سرمایهگذاران غربی برای صنایع خود بهره میگرفت کما اینکه یکی از دلایل محبوبیت پوتین در دهه ۱۹۹۰ همین بود که بستر حضور سرمایهگذاران خارجی را فراهم کرده بود، اما در این شرایط ما تکنولوژی صنایع مهم را به چین و روسیه سپردیم که بسیار اشتباه است. ایران نیاز دارد که تکنولوژی شرکتهای بزرگ همچون توتال و BP بهره بگیرد، زیرا تکنولوژی بالاتری دارد.
به هر حال نیمی از جامعه ایران و تحصیلکردههای ما زنان هستند. زنان در بهبود رشد اقتصادی میتوانند نقش بزرگی داشته باشند. اتفاقا حضور زنان در مقامات عالی بهتر است، زیرا انضباط و پشتکار خوبی دارند که به رشد اقتصادی کمک خواهد کرد. من بر این باورم که سیاستهای اجتماعی باید در راستای تحقق منافع ملی تغییر کند. به همین دلیل هیچ محدودیت خاصی نباید برای زنان قایل شد. دولت رجب طیب اردوغان به عنوان یک اسلامگرا بعد از اینکه باز هم قدرت را در دست گرفت یک خانم را به ریاست بانک مرکزی منصوب کرد. این خانم مدیریت مالی خوانده و فارغالتحصیل دانشگاه استنفورد است.
همین الان تعداد زیادی خانم ایرانی وجود دارند که از بهترین دانشگاههای دنیا مدرک فاینانس گرفتند، اما حاضر نیستند که به ایران بازگردند، زیرا میدانند در این ساختار به کار گرفته نمیشوند. در نزدیکی ما در امارات، وزیر اقتصاد یک خانم است. البته باید سیستم شایستهسالاری در جامعه حاکم شود. هر فردی که دانش و تجربه بیشتری دارد باید در این سیستم انتخاب شود و حکومت به حکومت دانایان و نخبگان تبدیل شود. در این صورت نظام تدبیر حاکم خواهد شد.
البته برخی ترجیح میدهند که به جای کلمه توسعه از پیشرفت استفاده کنند؟
بله متاسفانه برخی توسعه را علم نمیدانند. پیشرفت ترجمه progress بوده و توسعه ترجمه development است. پیشرفت در برابر پسرفت یک صفت است. اهمیت پرداختن به توسعه موجب شده که دپارتمانهای بزرگی در دنیا تحت عنوان اقتصاد توسعه شکل بگیرند.
چالش اساسی این است که عدهای هنوز علم اقتصاد را قبول نداشته و با مشکلات اقتصادی، برخورد علمی نمیکنند. در حالی که توجه به فعالیت در چارچوب علم، کمک خواهد کرد تا کشور از بحرانها عبور کند. در حال حاضر ایران در ۱۳۰ کشور نمایندگی دارد و باید هدف تعامل با دنیا را محقق کند. اگر قادر به انجام این هدف نیست باید در این نمایندگی را بست تا هزینه هنگفت دلاری را به کشور تحمیل نکند.
ارسال نظر