کشف جسد مریم 33 ساله از داخل یک باغ ویلا در فردیس/ نامزدم را کشتم چون ...

فردی که در جریان ناآارمی ها نامزدش را به قتل رسانده بود صبح دیروز آزاد شد.

کشف جسد مریم 33 ساله از داخل  یک باغ ویلا در فردیس/ نامزدم را کشتم چون ...

خواستگار عاشق پیشه‌ وقتی متوجه می شود نامزدش قصد ازدواج با مرد دیگری دارد او را به قتل رسانده و جسدش را وسط یک باغ ویلا دفن میکند.

 این متهم پس ازمحاکمه به قصاص محکوم و با بامهرتایید قضات دیوانعالی درحالیکه یک گام با قصاص فصله داشت با تلاش تیم صلح وسازش، اولیای دم به شرط پرداخت ۲ میلیارد تومان از حق قصاص خود گذشت کردند این متهم صبح دیروز با فراهم شدن شرط اولیای دم از قصاص رهایی یافت.

رسیدگی به این پرونده از زمانی شروع شد که مرگ یک دختر جوان همزمان با اعتراض های گذشته در کشور از سوی رسانه های آن ور آب بهم گره خورد درحالیکه آنها با انتشار اخباری مدعی بودند مریم فرجی دانشجوی معترض توسط ماموران امنیتی دستگیر شده و پس از محاکمه به طرز مرموز ی ناپدید شده است.

اما طولی نکشید که مرد جوانی که نامزد این دختر جوان بود خودش رابه اداره پلیس آگاهی معرفی کرد و مدعی شد که مریم را او کشته است.

 با این اعتراف بود که راز ناپدید شدن مریم برملا شد .

مریم فرجی

پسر جوان پس از اعتراف به این جنایت هولناک در صف محاکمه در دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت.

مریم فرجی، ۳۳ ساله، دانشجوی ارشد مدیریت بین‌الملل و مدیر مالی یک شرکت در شهریار استان تهران، بود که در ۱۲ دی سال ۹۶ در جریان اعتراضات سراسری در ایران بازداشت و به مدت ۱۰ روز در بند ۲۰۹ اوین زندانی بود.

فرجی که با قرار وثیقه بیرون از زندان به سر می‌برد، به 3 سال حبس تعزیری و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.

در حالی که چند روزی از ناپدید شدن مریم گذشته بود، پلیس در ردیابی آخرین تماس‌های وی دریافت که با فردی به‌نام مجید در ارتباط بوده است.همزمان با این موضوع بود که مجید ۲۹ ساله که نامزد مریم بود خودش را به اداره پلیس معرفی کرد  و سرانجام به قتل اعتراف کرد.

نامزد مریم فرجی چه کسی بود؟

نامزد مریم که در بنگاه املاک در فردیس کار می‌کرد، پس از افشای راز جنایت درباره انگیزه‌اش از قتل گفت: 7 سال قبل با مریم آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم.

 اما او ناگهان رفتارش تغییر کرد و گفت که  از ازدواج با من پشیمان شده است.

روز حادثه با هم قرار گذاشتیم تا صحبت کنیم. او ادعا کرد یکی از استادان دانشگاه از او خواستگاری کرده و قصد دارد با وی ازدواج کند.

با شنیدن این حرف، کنترل خود را از دست دادم و خفه‌اش کردم.بعد از قتل جسدش را در باغ دفن کردم بعد هم ماشین او را به تهران برده و رها کردم.

در دادگاه چه گذشت؟

پس از اعتراف به جنایت، کیفرخواست وی به اتهام قتل عمد صادر شد و این مرد جوان از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان البرز انتقال یافت و پای میز محاکمه ایستاد.

رسیدگی به این پرونده با حضور قاضی قیومی و قاضی رنجبر درشعبه یکم دادگاه کیفری  انجام شد.

در آغاز جلسه پدر و مادر سالخورده مریم با طرح شکایت از قضات دادگاه خواستار قصاص متهم شدند.

سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: من مریم را عاشقانه دوست داشتم و نمی‌خواستم او را بکشم.

من و مریم از سال ۹۳ رسماً نامزد کردیم و قرار ازدواج باهم گذاشتیم.من کارگر ساده بودم اما هر آنچه که درمی آوردم خرج مریم می‌کردم چون می‌خواستم با او زندگی کنم.

برای جشن تولد مریم با هم به شمال رفتیم اما متوجه شدم او با مرد غریبه‌ای در ارتباط است، ناراحت شدم و از او پرسیدم این مرد کیست؟ او گفت استاد دانشگاهش است و به خاطر پرونده‌ای که داشته به او کمک می‌کند.

 ولی هر روز که می‌گذشت رفتار مریم بیشتر تغییر می‌کرد و با من سرد شده بود تا اینکه یک روز پیامک داد و گفت که نمی‌خواهد با من ازدواج کند.

چند روز بعد قرار بود باهم صحبت کنیم، او را به باغی که تازه خریده بودم بردم با ماشین خودش آمد به او خواهش و التماسش کردم که با من بماند اما او گفت می خواهد با استاد دانشگاهش ازدواج کند.

 این را که شنیدم خونم به جوش آمد و با روسری که روی سرش بود او را خفه کردم......

قاضی هدایت رنجبر رئیس دادگاه در مقام  تفهیم اتهام از متهم پرسید: آیا اتهامت را قبول داری؟

متهم پاسخ داد: بله من قبول دارم که مرتکب قتل شدم. اما تقاضای عفو و بخشش دارم از پدر و مادر مریم می خواهم به جوانی‌ام رحم کنند، من ناخواسته مرتکب قتل شدم، باور کنید من مریم را دوست داشتم نمی خواستم او را از دست بدهم.

سپس در حالی که اشک می‌ریخت به پای پدر مریم افتاد و از او طلب عفو و بخشش کرد.

 اما مادرمریم گفت: من داغدار دخترم هستم و هرگز نمی‌توانم قاتل جگر گوشه‌ام را ببخشم.

سپس قاضی از اولیای دم پرسید آیا توانایی پرداخت تفاضل دیه را دارید که آنهاسکوت کردند.

پس از ختم جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و بر اساس ادله موجود درپرونده و درخواست اولیای دم متهم را به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم کردند.

حکم این پرونده پس از مدتی از سوی دادرسان دیوانعالی مهر تایید خورد و این پرونده پس از ارجاع به شعبه پرونده های خاص اجرای احکام دادگستری البرز متهم در دریک قدمی اجرای حکم مرگ قرار دارد.

دراین مدت که متهم در زندان بود پس از شرکت‌ در کلاس های فرهنگی و عضویت در دارو القرآن متنبه شده و تقاضای عفو بخشش از خانواده مقتول دارد.

تیم صلح وسازش دادگستری البرز با تلاش های مکرر سرانجام اولیای دم راضی کردند که به شرط پرداخت 2 میلیاردتومان از حق قصاص خود گذشت کنند.

حدود 2 ماه پیش  یک میلیارد و ۶۸۰ میلیون تومان از دیه درخواستی اولیای دم  جمع آوری شد  و تنها ۳۲۰میلیون تومان ماند بود تا  این جوان متنبه از قصاص نجات یابد.

سرانجام با کمک خیرین پول باقی مانده دیه با تلاش تیم صلح وسازش فراهم شد و حالا با رضایت شاکی خصوصی پرونده متهم از چوبه مرگ نجات یافت.

دادستان فردیس درباره این پرونده گفت:هم اکنون باتوجه به رضایت کامل اولیای وم و پرداخت دیه درخواستی آنها متهم از قصاص نجات یافته است و حالا وی به زندان منتقل می‌شود و درانتظار محاکمه از نظر جنبه عمومی و اعمال ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی خواهد بود براساس این قانون متهم بین ۳تا ۱۰سال حبس  مجازات عمومی در پیش خواهد داشت.

شرایطی چون وضعیت رفتاری متهم و متنبه شدن وی در زندان در میزان مدت حبس عمومی موثر است.

منبع: رکنا

دیگر رسانه ها

کدخبر: 102602

  • ناشناس

    بارها نوشتم و می نویسم این نهایت ظلم و ستمه که والدینِ جگرسوخته ملزم به پرداخت پول واسه قصاص قاتلِ بچه شون میشن ، فکر کنید در همین ماجرا اگه جای قاتل و مقتول عوض میشد قاتل به راحتی قصاص میشد !!!
    بدون شک هیچ عذر و بهانه ای واسه چنین قانونی وجود نداشته و نداره ، حتی در گذشته ها که زن بدون شغل و درآمد بود چه برسه به الان که زن همدوش مرد کار میکنه و هزینه ی زندگی رو پرداخت میکنه ... چه بسا شاهدیم که در بسیاری موارد قاتل یه مرد معتادمفنگی زورگو و سراسر زیانبار هست ولی راحت از زیر قصاص درمیره (به دلیل ناتوانی اولیای دم در پرداخت تفاضل دیه) حتی اگه یه زنِ موجه و باسواد و شاغل رو کشته باشه ... اما اگر یه زن همین معتاده مفنگیِ به دردنخور رو بکشه راحت قصاص میشه ، حتی اگه اون زن آدمی موجه و شاغل و مسئول خانواده باشه ...

ارسال نظر