شوهرکشی بخاطر عشق اول در یک رابطه کثیف

 زنی ۲۷ ساله که با همدستی مردی دیگر، همسر ۳۳ ساله خود را به قتل رسانده بود، در شعبه اول دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی به قصاص محکوم شدند.

 ، ۲۹ تیرماه سال گذشته بود که رسیدگی به این پرونده آغاز شد. پرونده ای که در آن متهمان سعی در پاک سازی صحنه جنایت کرده بودند تا بر اعمال مجرمانه خود سرپوش بگذارند و قتل را مرگ جلوه دهند؛ غافل از اینکه تیزبینی بازپرس پرونده تمام نقشه های آنان را نقش برآب می کند.

ماجرا از ۱۰سال قبل آغاز شد، زمانی که نادر و سمیه که نسبت فامیلی دور هم داشتند، به هم علاقه مند شده و باهم وارد رابطه دوستی می شوند؛ رابطه ای که زیاد دوام نمی آورد و با ازدواج سمیه با مردی دیگر به نام محمد به بن بست می خورد. سمیه با محمد ادواج می کند و حاصل این ازدواج ۳ فرزند قد و نیم قد می شود.

ملاقات دوباره عاشق و معشوق قدیمی

اما بعد از سال ها با ملاقات دوباره سمیه و نادر در یک مهمانی فامیلی عشق نهفته بیدار شده و این دو عاشق و معشوق قدیمی بار دیگر رابطه خود را از سر می گیرند. رابطه ای که اینبار نیز نه تنها به بن بست می خورد بلکه عاقبت خوشی نیز پیدا نمی کند.

بعد از آغاز دوباره این رابطه دوستی، نادر و سمیه برای نیل به اهداف نامشروع خود بارها و بارها با قرص های خواب آور روی می آورند تا با ریختن آن در نوشیدنی محمد، وی به خواب عمیق فرو برود و این دو بتوانند رابطه نامشروع خود را در خانه سمیه انجام دهند.

سمیه چندین بار به همین روش شوهر خود را بیهوش و به اهداف خود رسیده بود، اما این اواخر، با توجه به رفت و آمدهای زیاد نادر به منزل آنان، و نیز اندکی نیمه بیهوش شدن محمد، وی شدیدا به ماجرا مشکوک و تذکرات لازم را به نادر می دهد که رابطه تو و زن من بیش از یک رابطه فامیلی معمولی و بیش از اندازه است و به همین دلیل حتی نادر را نیز کتک می زند.

برنامه ریزی نقشه قتل محمد

اما سمیه و نادر وقتی می بینند محمد به رابطه آنها شک کرده نقشه قتل وی را برنامه ریزی می کنندتا با از سر راه برداشتن وی، بتوانند به وصال هم برسند. اینگونه می شود که نادر اقدام به خرید قرص خواب آور به همراه ماده سمی می کند و آن ها را در اختیار سمیه قرار می دهد تا نقشه شوم خود را عملی کنند. سمیه نیز مو به مو نقشه را اجرا می کند اما با توجه به قوی هیکل بودن محمد نقشه آنان در بین راه منتهی به شکست می شد که نادر سر می رسد و با طنابی که با خود داشت اقدام به خفه کردن محمد می نمایند.

سعی در صحنه سازی

بعد از اطمینان از قتل محمد، نادر و سمیه در همان صحنه جنایت نیز اقدام به برقراری رابطه ناشروع می کنند! بعد از رابطه، سمیه بچه هایش را برمی دارد و به خانه پدری اش می رود. نادر نیز طناب را پاره و با خود می برد. طوری صحنه سازی می کند که انگار مقتول در اثر استنشاق گاز مونواکسید کربن به قتل رسیده است.  

اما وقتی گزارش فوت مرد ۳۳ ساله در منزل به اورژانس و پلیس گزارش می شود، بازپرس ویژه قتل در صحنه حاضر و با اعلام احتمال وجود رد پای جنایت در فوت این جوان، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی برای بررسی های بیشتر را صادر و به کارآگاهان پلیس آگاهی دستور تحقیقات و کشف رمز و راز این حادثه را صادر می کند.

کارآگاهان در تحقیقات خود، با عملیات فنی پلیسی تحت راهنمایی بازپرس پرونده، به رد پای همسر مقتول می رسند و با تحقیقات از وی به متهم دوم پرونده یعنی همان نادر می رسند. اما سمیه و نادر در بازجویی ها، هر کدام قتل را بر گردن دیگری می اندازند و خود را بی گناه نشان می دهند.  

بازپرس پرونده با استناد به مستندات و آثار باقی مانده در صحنه جنایت، موفق به کشف رمز و راز نهفته در پشت پرده این جنایت می شود و در نهایت هر دو متهم لب به اعتراف می گشایند.

پرونده این متهمان با صدور کیفرخواست از شعبه ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به شعبه اول دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی ارسال و جلسه محاکمه آنان برگزار می شود. جلسه ای که در آن قضات دادگاه مربوطه، با توجه به مستندات پرونده و نیز صدورکیفرخواست از شعبه بازپرسی و همچنین درخواست قصاص از سوی اولیای دم مقتول، هر دو متهم پرونده، سمیه ۲۹ ساله و نادر ۳۱ ساله، را به قصاص نفس از طریق آویختن به چوبه دار در محوطه زندان مرکزی تبریز محکوم می کنند.

منبع :رکنا