3 میلیون برای یک مرگ ١٥ ثانیهای ! جولان کاسبان مرگ در ناصرخسرو! (خبر 14+)
هشدار: قبل از اینکه این خبر را بخوانید به این نکته توجه کنید: اگر شما یا یکی از نزدیکانتان به خودکشی فکر میکنید؛ با شماره تلفنهای اورژانس اجتماعی در ایران ۱۲۳ و در آمریکا و کانادا ۹۱۱ تماس بگیرید.همچنین شماره ۱۴۸۰ سامانه صدای مشاور و شماره ۱۵۷۰ که خط ملی خدمات حمایتی مشورتی و مددکاری اجتماعی است / عرشه آنلاین
«خودکشی رو تضمین میکنیم. اگه نمُردید، پولتون رو پس میدیم» این روزها با گسترش فضای مجازی شاید بیشتر از گذشته خبرهای مربوط به خودکشی به گوشمان میخورد، ویروس بزرگ اجتماعی که به جان کشورها افتاده و هر کدام از کارشناسها به دنبال راه و چارهای برای پیشگیری از آن و یا پایین آوردن نمودار آماری هستند که سرکش شده و اوج میگیرد! یکی از چیزهایی که آنها میگویند محدود شدن و یا بستن انواع راههای خودکشی است، از قرص برنج که دسترسی به آن مثل آب خوردن است تا سیانور که خیلی از ما آن را فقط در سریال و یا داستانهای مربوط به منافقین دیده و یا شنیدهایم. همین یک بهانه شد تا ما در این گزارش پی این موضوع را بگیریم که دسترسی به این اجناس خصوصاً سیانور در جامعهای که غیرقانونی است، چقدر زمان میبرد؟ به همین منظور به ناصرخسرو که بازار فروش آزاد دارو است رفتیم تا از سیانور سر درآوریم!
مغازه خودکشی
دارو، دارو، خانم دارو میخوای؟ ابتدای خیابان ناصر خسرو آدمهایی ایستاده و یا نشسته صدا میکنند دارو داریم دارو؛ اما ما برای دارو نیامدهایم، وقتی به چند نفر از آنها میگوییم که به دنبال چه چیزی هستیم تعجب میکنند و انگار که انتظار شنیدن این کلمه را نداشته باشند با صدای نگران میگویند که جستجو بیفایده است و اینجا «سیانور» گیرتان نمیآید و اگر هم باشد تقلبی است. تازه اول راه بود و با چندین نفر دیگر در خیابان ناصرخسرو صحبت کردیم بیشتر آنها یک حرف را میزدند: «کار من این نیست، وجدانم قبول نمی کنه» برخی از آنها هم با صحبتهایشان سعی میکردند تا ما را از خرید سیانور و خودکشی منصرف کنند. بعد از 40 دقیقه پیادهروی و جستجو بالاخره فردی را پیدا کردیم که ما را به سیانور نزدیک کرد.
سیانور آزمایشگاهی
مرد با صدای آرام و بعد از نگاهی به دور و برش گفت:«سیانور هست، بستگی داره چقدر میتونید هزینه کنید، آدمشو دارم تا اینجا سرگردون نباشید، کسی که تخصصی روی خودکشی کار میکنه. فقط اینو بگم که پولکیه، هرچی پول خوب بدی جنس خوب میگیری»! او درباره اصل بودن سیانور و نحوه ارائه آن در بازار گفت: «جنس شرکتی نداریم، دانشجوها بهخاطر جور کردن هزینههاشون، سیانور رو از آزمایشگاهها برمیدارن و به صورت فلهای تو بازار آزاد میفروشن، گرمی وزن میکنن، توی یه شیشه میریزن و میدن دست خلقالله»
حداقل ۳ میلیون تومان برای سیانور
فروشنده در جواب به سؤال اینکه چه زمانی به فرد سیانور فروش میرسیم گفت: «همین دور و بره، جای ثابتی نداره و می چرخه، اگه اوکی باشید همین امروز براتون جابهجا می کنه، من خودم متادون میفروشم و دوست ندارم برای این جنس دلالی کنم» گویا فردی که پکیج ابزار و جنس خودکشی بازار در دستش است و آن را به مردم میفروشد، «رضایی» نام دارد این را از مکالمه تلفنیشان متوجه شدیم، طبق اطلاعاتی که رضایی به متادون فروش داده بود قیمت بستگی به مقدار، تغییر میکند و پکها از 1ونیم گرم به قیمت 3 میلیون و 200 تومان شروع میشود؛ آن هم بهصورت کاملاً تضمینی و جنس اصل!
کمتر از ۳۰ دقیقه به سیانور برس!
بارها این خبر را شنیدهایم که دسترسی به مواد مخدر کمتر از 7 دقیقه زمان میبرد، این مدت حتی کمتر از آن چیزی است که ما در سوپرمارکت برای خرید یک خوراکی صرف میکنیم! خبری که به دلیل تکرار شدنهای بسیار شاید برای خیلی از ما قابل هضم و درک شده است؛ اما روزی فکرش را هم نمیکردیم که این موضوع برای دسترسی به اجناس خودکشی مثل قرص برنج و یا سیانور هم بهکار برود، این را وقتی فهمیدیم که مرد متادون فروش زمان دسترسی ما را به سیانور ۲۰ دقیقه اعلام کرد و گفت:« بگین چند گرم میخواین، توی 20 دقیقه براتون آماده میکنه! نگران هزینه هم نباشید یک خورده سر جنس اصل آدم سختی هست؛ اما تخفیف هم میده»، فرد برای رهاشدن از احساس وجدان درد اضافه کرد: «یارو اینکارهست من خودم میتونستم دلالی کنم و شما جنس رو از خودم بگیرید، اخلاق کاری من اینجوری نیست و دوست ندارم اینطور چیزها رو بفروشم، خدا روزی منو میرسونه منتهی من با این آقایون کار میکنم، مشتری که به من ربط نداره، اون میدونه و وجدان خودش! کارش همینه کلاً وسیلههای خودکشی میفروشه!»
«اینجا دوربین هست، برید، خودم میام»
بعد از سروکله زدن روی قیمت و تضمین کالا، متادون فروش بالاخره راضی شد تا نشانی فردی را بدهد که سیانورهای بازار در دست اوست. بااحتیاط طوری که به ما تذکر داده بود در یکی از کوچهپسکوچههای ناصرخسرو که دوربین نداشت، منتظر ماندیم. فردی با قد متوسط و موهای کمپشت و لبخند کجی پرسید: «شما جنس میخواستید؟» و اینجا بود که سؤالهای تخصصی شروع شد! « پودر یا قرص؟چند گرم میخواین؟ توی آب حل میکنین؟ اگه هزینه براتون مشکلسازه میتونین قرص برنج ببرین، جنس اصله و از آزمایشگاه میاد، هر دو رو تضمینی میدم!»
جای خالی وجدان را پر کنید...
در تمام این مدت جای خالی وجدان بهشدت حس میشد، فردی که درآمد خود را از فروش جنس خودکشی به دست میآورد و مشتریهایش را بهطرف دره مرگ هل میدهد! تازه اگر جنسی که میفروشد تقلبی نباشد! و اینطور بود که عرض 30 دقیقه توانستیم سیانور را به دست بیاوریم، موادی که غیرقانونی است و شاید به فکر کسی هم نرسد که بهراحتی میتوان آن را تهیه کرد! البته این مواد نهتنها در ناصرخسرو بلکه در فضای مجازی هم دکان دارد و این را با یک جستجو در اینترنت میتوان فهمید. انتظار داشتم پایان ماجرا مثل جمله کتاب مغازه خودکشی باشدکه میگفت:«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همه کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم. حالا اون تفنگ و طناب رو پس بده» اما متاسفانه هستند آدمهایی که وجدان را جا گذاشته و انسانیت را خرج سود و پول میکنند. و در پایان ما ماندیم با یک سوال بیپاسخ که چرا هیچگونه نظارتی روی چنین موادی که کمتر از 5 دقیقه میتواند آدم بکشد، وجود ندارد؟
به نویسنده بگوئید به جای این کاسبان مرگ که تنها ۶۰ دلار کاسبی می کنند به سراغ آنهایی بروند که مردم ایران را از اصلاح ناامید کردند به سراغ آنهایی برود که به فریاد معلم ریاضی اصفهانی -که خود را جلوی دادگستری به آتش کشید- نرسیدند! ۰۹۹۶۴۱۴۴۱۸۲