تنبیه
اصولی که در هنگام تنبیه فرزندتان باید به آن توجه کنید
اگر هیچ میانهای با تنبیه کردن ندارید، لطفاً برچسب پدر و مادر نمونه را روی خودتان نچسبانید!
اگر هیچ میانهای با تنبیه کردن ندارید، لطفاً برچسب پدر و مادر نمونه را روی خودتان نچسبانید! شمایی که هیچوقت پای تنبیه را به میان نمیآورید هم به اندازهی والدینی که بیهوده فرزندشان را سرزنش و تنبیه میکنند، به فرزندتان آسیب میزنید.
به گزارش عرشه آنلاین؛ تنبیه نکردن و هورا کشیدن برای همهی رفتارهای بچهها اتفاق خوبی نیست که بخواهید به آن افتخار کنید. دکتر جمشید بیگدلی، روانشناس معتقد است فرزندتان برای رشد کردن، هم به محبت و هم به خشم، هم به تنبیه و هم تشویق نیاز دارد. از نظر او تنبیه درواقع تمهیداتی است که باعث کم شدن یا خاموش شدن (از بین رفتن) یک رفتار میشود و در این مطلب برایتان توضیح میدهد که چرا بچهها گاهی به رفتارهای ناخوشایند متوسل میشوند و چه زمانی و چطور باید آنها را تنبیه کرد.
نگذارید امتحانتان کند
بچهها هم مثل همهی آدمها با کمک بازخوردی که از محیط پیرامونشان دریافت میکنند، متوجه میشوند که یک رفتار را باید تکرار کنند یا نه. برای مثال، لبخندی که فرزندتان بعد از انجام یک کار میبیند، به او برای تکرار کردنش مجوز میدهد، اما همین کودک با دیدن بیاعتنایی یا اخم شما میفهمد که دیگر نباید رفتار موردنظر را انجام بدهد.
خشمتان را روی فرزندتان خالی نکنید
قبل از آنکه تنبیه را به کار بگیرید، باید از خودتان یک سؤال کلیدی را بپرسید؛ «از عامل دیگری خشمگین هستم؟ یا اینکه رفتار فرزندم را واقعاً مستحق تنبیه میبینم؟» گذشته از این، پیش از تنبیه کردن باید بدانید که چه منظوری از این کار دارید. آیا میخواهید با دادی که سر فرزندتان میزنید، به همسرتان پیغام دهید که رفتارش را عوض کند؟ یا اینکه واقعاً قصدتان بازداشتن فرزندتان از انجام دادن یک کار است؟ آیا حال خودتان خوب است و با تنبیه فرزندتان قصد تخلیه هیجانهای منفی مثل ترس، غم، خشم و ... را ندارید؟ آیا به علت خستگی ناشی از یک روز پرکار کمتحمل شدهاید و به همین دلیل فرزندتان را تنبیه میکنید؟
دلیل کارش را بفهمید
گذشته از درک درست و کامل موقعیتی که خودتان و اطرافیانتان در آن قرار دارید، قبل از تنبیه کردن باید شرایط فرزندتان را هم بررسی کنید. یادتان نرود که تنبیه، بههیچعنوان، فرایند انتقال خشم خودتان به فرزندتان نیست، بلکه تلاشی برای آموزش رفتار درست به او و ترک رفتار بد از طرف فرزندتان است.
درواقع تنبیه نه یک روش آکنده از عصبانیت و انزجار برای مواجهه با فرزندتان، بلکه راهی سرشار از عشق برای آموزش اصول درست زندگی کردن به اوست. با این اوصاف، باید شرایطی را که قرار است با کمک تنبیه، اصول درست رفتار کردن را به فرزندتان آموزش دهید، در نظر بگیرید. برای مثال، هرگز زمانی را که فرزندتان گرسنه، تشنه، خوابآلود، خسته یا نیازمند به تخلیه مثانهاش است، برای تنبیه کردن در نظر نگیرید؛ چراکه شرایط خاص فرزندتان باعث میشود نهتنها نکته تازهای را یاد نگیرد، بلکه به دلیل مقاومت در برابر شما، رفتار بدتری را هم به نمایش بگذارد.
زمان و مکانشناس باشید
تنبیهی را که قرار است انجام دهید، متناسب با سن، جنسیت و رفتار فرزندتان انتخاب کنید. برای مثال، انتظار نداشته باشید که فرزند سهسالهی شما مفهوم زمان را درک کند و وقتی به دلیل تنبیه کردنش، از او میخواهید پنج دقیقه در اتاقش تنها بماند، پیام شما را بهدرستی اجرا کند.
در مواجهه با کودکان زیر چهار سال، باید بگویید: «به خاطر رفتار بدی که داشتی، برو توی اتاقت تا چایم را بخورم و بعد دنبالت بیایم.» از طرف دیگر، تصور نکنید که همهی بدرفتاریهای بچهها عامدانه و نیازمند تنبیه است. در بسیاری موارد، کودکانی که حرف نامناسبی را به زبان میآورند، از مفهوم آن بیخبرند و صرفاً از سر تقلید آن را مطرح میکنند. در این شرایط بهجای تنبیه کردن، باید او را متوجه اشتباهش بکنید و بگویید که زدن چنین حرفی شایسته نیست یا در چنین موقعیتی نباید از این عبارت استفاده کند.
گذشته از این، بعضی رفتارها در یک جنس مورد تأیید و در جنس دیگر ناپسند است؛ اما اشتباهی که بسیاری از والدین انجام میدهند، این است که وقتی در پسرها رفتار دخترانه میبینند، آن را نکوهش میکنند اما از کنار رفتار پسرانهی دخترها با بیاعتنایی میگذرند یا اینکه حتی آن را تشویق میکنند، درحالیکه رفتار هر کودکی، باید متناسب با سن و جنسیت او باشد و در غیر این صورت نباید مورد استقبال والدین قرار بگیرد.
حواسش را پرت کنید
اگر بتوانید از این موقعیت جلوگیری کنید، بهتر از آن است که منتظر انجام شدنش شوید و بعد برای تنبیه کردن تلاش کنید. گذشته از این، بد نیست گاهی با نادیده گرفتن فرزندتان و رفتار منفیاش او را تنبیه کنید.
بچهها در طلب توجه شما هستند و بسیاری از رفتارهای منفی را برای جلب این توجه انجام میدهند؛ اما اگر شما تا جایی که میتوانید به رفتارهای منفیشان بیتوجهی کنید و نگذارید حساسیتتان را مشاهده کنند، در خاموش کردن رفتارشان موفقتر خواهید شد.
گذشته از بیتوجهی، شما میتوانید با پرت کردن حواس فرزندتان به رفتار منفیاش پایان دهید. برای مثال، کودکی که انگشت به بینیاش میبرد، درصورتیکه متوجه انزجار شما از این رفتار شود، باز هم کار خود را تکرار میکند؛ اما شما میتوانید با پرت کردن حواسش بهمرور به این رفتار پایان دهید. مثلاً در لحظهای که قصد این کار را دارد، از او بخواهید توپی را که گوشهی اتاق افتاده، به شما بدهد یا اینکه خودکار بیاورید و از او بخواهید دستش را به شما بدهد تا کف دستش نقاشی بکشید.
باور کنید گاهی دلیلی برای اینکه فرزندتان را متوجه رفتار بدش کنید، وجود ندارد. هر چه دخالت تنبیهی شما غیرمستقیمتر و غیرکلامیتر باشد، در تغییر دادن رفتار فرزندتان موفقتر خواهید بود. با چنین راهکاری، به فرزندتان اجازه نمیدهید که سرپیچی از قوانین را به راهی برای خوشگذرانی و بازی با شما تبدیل کند یا اینکه با این کار وارد بازی با شما شود. واقعیت این است که بچهها توجه را دوست دارند اما گرفتاریهای والدین باعث میشود که در بسیاری از موارد، به رفتار خوب بچهها بیتوجهی کنند و در مقابل بهمحض دیدن رفتاری منفی، به آنها واکنش نشان دهند.
به خاطر داشته باشید آنچه برای بچهها اهمیت دارد، خود توجه است و برایشان مهم نیست که این توجه را در تشویق به دست بیاورند یا تنبیه. آنها حتی گاهی از دیدن خشم والدین لذت میبرند و وقتی از دست والدینشان ناراحت هستند، چون خزانهی لغات محدودی دارند و نمیتوانند احساسشان را با کلمات ابراز کنند، به رفتار منفی رو میآورند تا از آنها انتقام بگیرند.
به او برچسب نزنید
حتی اگر فرزندتان رفتاری را که شایسته تنبیه است، انجام میدهد، روی او برچسب نزنید. گفتن بچهی بد، بچهی بیادب یا بچهی لوس به او، زیر سؤال بردن کل شخصیت فرزندتان است، نه یک رفتارش. نگذارید فرزندتان با چنین برچسبهایی احساس کند محبت شما را بهطورکلی از دست داده است. در چنین مواقعی احساستان را شفاف با او در میان بگذارید. مثلاً بگویید وقتی این رفتار را میکنی، من عصبانی یا ناراحت میشوم؛ اما هرگز جملاتی مثل «من دیگه مامانت نیستم!»، «دیگه دوستت ندارم!» و ... را که گویای احساسی کلیتر است، به زبان نیاورید.
به سن و سالش توجه کنید
بعید است که قبل از سهسالگی، بهویژه تا دوسالگی، بتوانید با تنبیه کار را پیش ببرید، پس توصیه میکنیم که در این سنین از تکنیک قطع تمرکز و منحرف کردن توجه فرزندتان برای ترک رفتار نامناسب استفاده کنید و تا جایی که میتوانید زمینهای را فراهم نکنید که رفتار نامناسب را تکرار کند.
گذشته از این مورد، تا جایی که میتوانید به رفتارهای خوب و شایسته او توجه کنید تا برای جلبتوجهتان به رفتارهای ناخوشایند متوسل نشود. در این سنین سراغ برخوردهای غیرمستقیم بروید و بعد از موقعیت بیرون بیاوریدش.
از زمانی که فرزندتان وارد چهارسالگی شود، درک تنبیه برایش آسانتر میشود. در این سن میتوانید با محروم کردن فرزندتان از بعضی موقعیتهای دلخواهش، او را تنبیه کنید؛ یعنی از او بخواهید در اتاقش بماند و چند دقیقه به اشتباهش فکر کند.
بچههای چهارساله را چهار دقیقه در این محرومیت بگذارید و به ازای هر سال بزرگتر شدن، یک دقیقه این زمان را افزایش دهید؛ اما مراقب باشید اتاقی که برای گذراندن دورهی محرومیت انتخاب میکنید، تاریک یا سرد و گرم نباشد و فشاری اضافه بر فشار تنبیه را به فرزندتان تحمیل نکند؛ اما حتی در این سنین هم باید مراقب باشید که روی فرزندتان برچسب نزنید و شخصیتش را زیر سؤال نبرید. بلکه در مقابل، به او بگویید تو رفتارهای خوبی هم داری و من دوست دارم به این اشتباهت فکر کنی و در آینده این رفتار بد را انجام ندهی.
اشکش را نادیده بگیرید
اگر فرزندتان هنگام تنبیه شدن با گریه کردن برای تغییر تصمیم شما تلاش کرد، به او بیتوجه باشید. نگذارید او گریه را تبدیل به ابزاری برای کنترل شما کند. بسیاری از بچهها بهویژه در مهمانیها، با رفتارهای منفی به دنبال جلبتوجه میگردند و با گریه کردن میخواهند والدینشان را کنترل کنند؛ اما مراقب باشید فرزندتان با اشکهایش در حضور دیگران از شما باج نگیرد. از طرف دیگر، برخی از والدین تازه در مهمانیها یادشان میافتد که کودک خود را تربیت کنند.
برای مثال، فرزندشان همیشه در خانه با پارچ آب میخورد، اما اگر در مهمانی از لیوان استفاده نکند، او را تنبیه میکنند، درحالیکه مهمانی جای تربیت بچهها نیست و نباید انتظار داشته باشیم که در حضور دیگران رفتاری متضاد با رفتار همیشگیشان را به نمایش بگذارند. از طرف دیگر، برخی والدین نگران قضاوت اطرافیان هستند و از فرزندشان انتظار دارند که رفتاری بهتر از همیشه را در حضور دیگران به نمایش بگذارد، درحالیکه بچهها بعد از نشان دادن یک رفتار منفی، خجالتزدگی والدینشان را میبینند و از آن سوءاستفاده میکنند.
خودتان را زیر سؤال ببرید
وقتی فرزندتان رفتار ناخوشایندی را انجام میدهد، قبل از اینکه از او به خاطر اشتباهش ناراحت شوید، از خودتان به خاطر اینکه نتوانستهاید رفتار خوبش را تقویت کنید، ناراحت شوید. باز هم باید تکرار کنیم که پرورش کودکان بدون تنبیه معنایی ندارد اما فراموش نکنید هیچ راهی برای تربیت بچهها، بهتر و مؤثرتر از تشویق کردن و توجه به رفتارهای مثبت نیست.
همصدا باشید
اگر قصد تنبیه کردن فرزندتان را دارید، با همسرتان در این مورد همزبان شوید. مثلا اگر میخواهید در صورت ننشستن سر میز غذا او را از تماشای تلویزیون برای چند ساعت محروم کنید، با همسرتان در مورد این شیوه تنبیه توافق کنید تا در نبود شما هم او از این روش استفاده کند. اختلاف نظر شما و همسرتان و باخبر شدن فرزندتان از این اختلاف نظر، میتواند شیوه تربیتیتان را زیر سوال ببرد و باعث سوءاستفاده فرزندتان از آسانگیری یکی از شما دو نفر شود.
منبع: همشهری آنلاین
ارسال نظر