یادداشتی از حسن صادقی؛
بحران در سازمان تامین اجتماعی/ آینده فروشی پول بیمه شدگان و مستمری بگیران
معاون دبیرکل خانه کارگر به سخنرانی اخیر مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی پیرامون گذشته این سازمان یادداشتی واکنش نشان داد و از فروش اموال سازمان ابراز نگرانی کرد.
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در واکنش به سخنرانی اخیر مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی که دوره گذشته این سازمان را سرشار از مشکلات مالی و استقراض دانسته بود، به اظهارات اخیر وی پاسخ داد.
وی در یادداشتی نوشت: در برخی از کشورها، دولتهای جدید و منتخب برای مثبت نشان دادن عملکرد خود به آمارهایی نادرست یا غیر رسمی متوسل میشوند. این اقدام در مرحله اول عملکرد دولتهای قبلی را نسبت به دولت فعلی ضعیفتر نشان میدهد و در مرحله دوم موجبات رضایت نسبی و ظاهری مردم و جامعه هدف را از اقدامات و دستاوردهای دولت جدید فراهم میآورد که همین امر سبب اعتماد مردم و روی کار ماندن دولت جدید میشود.
در کشور ایران نیز دولت سیزدهم براساس ادعای برخی از رسانهها و خبرگزاریها سعی دارد با اتکا به آمار و ارقام غیر رسمی، عملکرد خود را نسبت به دولتهای قبل، مثبت نشان دهد. به عنوان مثال در برخی از گزارشات مربوط به عملکرد اقتصادی دولت، به آمارهای بانک مرکزی اتکا شده است در حالیکه خود آقای رئیس دولت اعلام کردهاند که تنها مرجع رسمی اعلام آمارهای اقتصادی، مرکز آمار کشور است و قانون هم همین را میگوید. حال چرا به آمارهای بانک مرکزی استناد میشود؟ برای آنکه عملکرد دولتهای قبل را ضعیفتر از عملکرد خودشان نشان دهند. چرا در باقی شاخصها و موارد به آمار بانک مرکزی استناد نمیشود؟ برای آنکه عملکرد دولت سیزدهم ضعیف نشان داده میشود! هرجا به نفع دولت باشد آمارهای مرکز آمار اعلام میشود و هر جا به زیان دولت باشد به آمارهای بانک مرکزی استناد میشود. همین رفتار نشاندهنده فقدان دستاورد و کوشش برای دستاوردسازی است. در واکنش وزارت اقتصاد به گزارش روزنامه هممیهن نیز با استناد به آمارهای بانک مرکزی، رکوردشکنی تورم به دولت قبل یعنی روحانی نسبت داده میشود. این در حالی است که بانک مرکزی مجدد از بهمن ماه سال گذشته از اعلام آمار تورم منع شده تا رکورد تورم دولت آقای رئیسی پنهان بماند.
از طرفی نیز این روزها دولتمردان در دادن آمار و ارقام غیر رسمی و نامعقول، که مبین توفیقات دولت انقلابی است، از یکدیگر سبقت میگیرند. تصور بنده این بود که این رویکرد صرفاً به وزراء و اعضای کابینه دولت سیزدهم خلاصه شده است؛ اما در یکی از جراید ناگهان با خبری از ناحیه آقای موسوی مدیرعامل جوان و محجوب و پرتلاش سازمان تأمین اجتماعی مواجه شدیم. البته با توجه به تواضع و فروتنی که از ایشان سراغ داریم، انتظار نمیرفت که این گونه بیمهابا به ارائه گزارش عملکرد خود که منطبق بر واقعیات نیست، بپردازد و مسائلی را بیان کند که ناگزیر به گرفتن پاسخ از ناحیه خوانندگان و شنوندگان باشد. لاکن چون یقین داشتیم که شنوندگان حاضر در سخنرانی ایشان، جرأت و جسارت توضیح خواستن از ایشان را پیرامون این نوع سخنرانی نداشتهاند، ناگزیر به نگارش این یادداشت چند سطری شدهایم تا تلنگری به مدیرعامل محترم سازمان تأمین اجتماعی و شنوندگان حاضر در سخنرانی ایشان و خوانندگان خبر وی زده باشیم.
مدیرعامل محترم سازمان تأمین اجتماعی، جناب آقای میرهاشم موسوی! فرمودهاید در ابتدای دوره مسئولیت جنابعالی، ستونهای سازمان تأمین اجتماعی لرزان بوده است. اگر مقصود حضرتعالی، حوزه آسانسورهای سازمان است، تا جایی که اطلاع داریم بالغ بر ۵۰ سال است که از عمر آن آسانسورها میگذرد و همواره در مواقع بالا رفتن کمی لرزان هستند. لاکن اگر مقصود شما، وضعیت مالی سازمان میباشد، اتفاقاً در ابتدای دوره مسئولیت جنابعالی، بنابر گزارشات موجود، سازمان تأمین اجتماعی در بهترین شرایط مالی و رضایتمندی بیمه شدگان از سازمان بود و شما وارث ثبات مالی و نظم مدیریتی سازمان در موقع تغییر و تحول و جابجایی مدیریتی بودید. آقای مدیرعامل فرمودهاید ابتدای مسئولیت بنده هر ماه ۴ تا ۵ هزار میلیارد تومان کسری داشتیم که عدد بزرگی بود و لرزه بر اندامها انداخته بود. البته برای کسی که با حقوقهای کمیته امدادی سر و کار داشته باشد، طبیعتاً با دیدن ارقام بزرگ ۱۰ هزار میلیاردی لرزه بر اندامش خواهد افتاد و شاید همین ترس و لرز هم باعث شده است تا دست به آینده فروشی بزند و اموال و داراییهای سازمان تأمین اجتماعی را با قیمت نازل به فروش برساند.
اما باید دید جناب مدیرعامل در تهاتر بدهیها، چه داراییهایی را واگذار کردهاند و تفاوت قیمت امروز داراییهایی که واگذار شده است نسبت به زمان واگذاری چقدر است؟ با این اقدام تاکنون چقدر به سازمان تأمین اجتماعی زیان وارد کردهاید؟ آیا این عدد قابل مقایسه با هزینه ۲۵ هزار میلیارد تومانی که شما مدعی هستید باعث کاهش هزینهها شده است، میباشد؟ آیا واگذاری پتروشیمی شازند اراک به بانک و سایر واگذاریها عقلانی است؟ آیا اکنون به همان قیمت زمان واگذاری، قادر به پس گرفتن آن میباشید. قطعاً خیر؛ با چندین برابر آن پول هم قادر به بازگرداندن پتروشیمی شازند اراک و اموال از دست رفته سازمان نخواهید بود. زیان ناشی ازعدم انتفاع از سودهای عملکرد سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ پتروشیمی شازند و همچنین تفاوت قیمت زمان واگذاری و قیمت روز این شرکت در مجموع ۵۲ هزار میلیارد تومان میباشد که نشان میدهد فقط در مورد پتروشیمی شازند به دلیل واگذاری و فروش آن چه خسارتی به بیمه شدگان تحمیل شده است که مدیرعامل محترم سازمان نسبت به این اقدام و اقدامات مشابه پرچم افتخار بلند میکند و اظهار میدارد که من با فروش و واگذاری این داراییها توانستهام بدهی بانکی سازمان را که سالانه ۲۵ هزار میلیارد تومان است و هزینه برای سازمان تولید میکرد را تهاتر کنم. به نظر شما مدیرعامل محترم سازمان، استقراض از بانک مرقون به صرفه است یا آینده را به فروش گذاشتن؟ آیا عقل سلیم استقراض را توصیه میکند یا اموال و دارایی فروشی را؟ قطع به یقین استقراض از بانک را. مگر اینکه عقل ممیزی در ماورای موضوع آینده فروشی قرار گرفته باشد، که ظاهر قضیه نیز این گونه به نظر میرسد. جناب مدیرعامل ای کاش با بهره ۳۰ درصد استقراض میکردید؛ چرا که زیان آن کمتر از فروش اموال و داراییهای سازمان است. قطعاً استقراض بهتر از فروش آینده بیمه شدگان و صاحبان سازمان تأمین اجتماعی است.
جناب آقای موسوی شما تمام سلولهای سازمان را به لرزه درآوردید و زلزلهای را رقم زدهاید که در آیندهای نه چندان دور شاهد ریزش تمام ستونها و پایههای سازمان خواهیم بود که امید داریم این پیش بینی درست نباشد. ولی آنچه که ما در آینده میبینیم آثار عملکرد ضعیف و مخرب شما و تیم شما تا نابودی سازمان است.
ارسال نظر