در شنبه موعد چه گذشت

روایت میدانی از وضعیت برخوردها در مرکز شهر نشان می دهد؛ در مجموع نسبت باحجاب، شل حجاب و بی‌حجاب با روزهای قبل تغییر نکرده است.

در شنبه موعد چه گذشت

پلیس در بیانیه‌ای خبر از آغاز برخوردهای جدی این ارگان با بی‌حجابی در روز شنبه، ۲۵ فروردین، داد. ظاهرا نام این طرح پلیس «نور» است روایت میدانی از وضعیت برخوردها در مرکز شهر نشان می دهد؛ در مجموع نسبت باحجاب، شل حجاب و بی‌حجاب با روزهای قبل تغییر نکرده است.

طبق روایت شهروندانی که در این خیابان‌ها  مصاحبه کردند اوج برخوردهای ماموران با زنان «بدحجاب» یا بی‌حجاب تقریبا از ۱۲ ظهر تا ۴ بعد از ظهر بوده. برخوردهایی که عده‌ای آن خشونت‌آمیز می‌خواندند. البته گفته می‌شود زنانی که مقاومت نمی‌کردند بدون درگیری فیزیکی سوار ون‌ها می‌شدند. تعدادی دیگر هم با گرفتن یک تذکر ساده و عمل به آن می‌توانستند عبور کنند. معیار مشخصی هم در این برخوردها وجود نداشت.

بخش عجیب گزارش این بود که تعداد زیادی از دختران جوان اصلا از بیانیه‌ی پلیس برای برخورد با حجاب اطلاعی نداشتند. تصویر جالب دیگر اینکه پلیس راهنمایی و رانندگیِ تقاطع انقلاب و ولیعصر هم پشت بلندگو به بعضی عابران تذکر حجاب می‌داد.

مردم نیز در شبکه‌های مجازی از ظهر روز شنبه گزارش‌های متعددی از افزایش حضور پلیس در خیابان‌ها و برخوردهای آن‌ها نوشته‌اند. طبق این گزارش‌ها در برخی ایستگاه‌های مترو فیلمبرداری از چهره‌ی مسافرین صورت گرفته و حتی کیف آن‌ها را نیز گشته‌اند.

زیرگذر عابر پیاده شهید لشگری، مترو آزادی، ساعت ۱۰:۱۰

دفتر پلیس به نظر می‌آمد بسته باشد و پلیسی هم دیده نمی‌شد. پشت گیت‌های عبور مسافران سه مرد با لباس معمولی به نظاره‌ی مسافران ایستاده بودند و خانمی با حجاب معمولی و بدون چادر هم‌ردیف با این آقایان روی صندلی نشسته بود و برگه‌ای در دست داشت.

مامور خدماتی مترو می‌گفت چیزی از خبر برخورد پلیس نشنیده است. مامور امور ایستگاه‌ها هم می‌گفت به آن‌ها اطلاعی نداده‌اند که قرار است در مترو برخوردی متفاوت از قبل صورت بگیرد. چهره‌ی سه شخصی که کنار گیت‌ها ایستاده بودند هم برایش آشنا نبود. مامور امور ایستگاه‌ها می‌گفت البته نیروهای امنیتی و گاها پلیس هم با لباس شخصی می‌آیند اما به آن سه نفر شبیه نبودند. او اضافه کرد که معمولا مامورانی که تذکر حجاب می‌دهند در این ایستگاه از دو بعد از ظهر به بعد می‌آیند.

دختری حدودا ۲۷ ساله که شال به سر نداشت می‌گفت خبر برخورد از شنبه‌ی پلیس را اصلا نشنیده است. با تذکری هم برخورد نکرده بود و با خنده می‌گفت: بالاخره اینا هر روز یه کاری می‌کنن!

خیابان انقلاب، خروجی مترو، ساعت ۱۰:۳۵

خبری از مامورهای خاص یا حجاب‌بان‌ها در مترو نبود. از دختر جوان دانشجویی، حدودا بیست و یک ساله، که روسری سر نداشت و پیرسینگ خاصی هم روی دندان‌هایش بود پرسیدم که آیا خبر برخورد پلیس در مورد حجاب از شنبه را شنیده است یا نه؟! بی‌خبر بود و می‌گفت از کرج تا اینجا ماموری ندیده و تذکری هم نگرفته است. او هم حرفش را با خنده ادامه می‌داد: حالا باشن هم تذکر میدن و ما رد میشیم. کار خودمون رو می‌کنیم.

میدان فلسطین

دکه‌ی روزنامه‌فروشی را اگر نگاهی بیندازید تیتر یک روزنامه ستاره صبح از «دور تازه مقابله با بی‌حجابی» گفته است. اما چند قدم آنطرف‌تر دو دانشجوی دختر که بی‌حجاب مقابل سوپرمارکت در حال گفت‌وگو با یکدیگر بودند از برخورد پلیس اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند. هیچکدام صبح، در راه دانشگاه، ماموری ندیده بودند

تقاطع طالقانی و ولیعصر، ساعت ۱۱:۱۵

ون سفیدی کنار ماشین پلیس و چند نیروی انتظامی ایستاده بود اما هنوز برخوردی صورت نگرفته بود. این را یکی از مغازه‌داران مشرف به تقاطع هم تایید می‌کرد. او خبر را شنیده بود اما هنوز برخوردی ندیده بود. زنی با مقنعه و لباس فرم در ایستگاه بی‌آرتی برخورد پلیس و بیانیه‌اش را باور نداشت و اینطور توضیح می‌داد: مگه نمی‌دونی مجلس تصویب نکرده؟! قرار شده فقط جریمه کنن! فقط جریمه‌ست برخورد نمی‌کنن!

حضور ون‌های گشت ارشاد صبح روز شنبه

دانشکده هنرهای کاربردی دانشگاه هنر، ساعت ۱۱:۳۰

از سه دختر دانشجو که روبروی مغازه‌ی پر رفت‌و‌آمد دانشگاه هنر نشسته بودند تنها یکی‌شان شال به سر داشت. دو نفر از خبر برخورد پلیس از شنبه خبر داشتند و آن دیگری نه. هیچکدامشان تا آن ساعت تذکر جدی نگرفته و ندیده بودند.

مترو تئاتر شهر، ساعت ۱۱:۴۰ | «اینا هرکاری می‌کنن»

نزدیک ورودی شمال شرقی مترو تئاتر شهر، جایی که ون و موتورهای پلیس ایستاده‌اند دختری نوجوان را به داخل ون بردند. زن مسنی تلاش کرد دختر را برهاند اما نشد. مامور با تشر به زن گفت: گمشو! زن هم بد و بیراهی به آلمانی و فارسی به او گفت. بحث بالا نگرفت و دختر سوار ون شد. زن به تمام دخترهایی که در مسیرش می‌دید هشدار می‌داد که در تقاطع مامورها ایستاده‌اند و باید مراقب خودشان باشند.

چند قدمی که همراه او شدم بیشتر حرف زد. با تاثر خاصی می‌گفت: «دلم نمیخواد این دخترای جوون رو بگیرن. شما نمی‌دونی خانم اینا هر کاری می‌کنن». زن به دخترهایی که در مسیرش بودند باز هم هشدار داد که مراقب ون‌ها و مامورها باشند.

داخل مترو تئاتر شهر هم هنوز خبری نبود. جز اینکه پلیس به زنی که آدرس پرسید تذکر داد. زن رعایت کرد و از او تشکر هم کرد. یک مامور لباس شخص هم کنار اتاق پلیس ایستاده بود اما انگار هنوز زمان فعالیتشان شروع نشده بود.

مامور راهنمایی و رانندگی: عابر محترم لطفا حجابتون رو رعایت کنید

خروجی جنوب شرقی چند مامور با لباس‌های سبز و سیاه ایستاده بودند. مامور نیروی راهنمایی و رانندگی که کنار ایستگاه بی‌آرتی ایستاده بود با بلندگو به رانندگان یا عابران تذکر حجاب و تذکرهای راهنمایی و رانندگی می‌داد.

دو مامور جوان با لباس سیاه به زنی مسن، حدود پنجاه ساله که از خیابان عبور می‌کرد و هیچ پوشش سری نداشت تذکر دادند: مادر حجابتون رو لطفا رعایت کنید. زن هم او را پسرم خطاب کرد و گفت شال یا روسری همراهش نیست. از کنار مامورها که گذشت زیرلب با غرغر و تمسخر می‌گفت: باشه رعایت میکنم! خانم جنگه! جنگه! اینا وایسادن اینجا تذکر حجاب میدن!

رژه‌ی ون‌ها، موتورها و ماشین‌های پلیس شروع شد

چند قدم جلوتر از تقاطع به سمت میدان انقلاب به یکباره تعداد زیادی موتور هماهنگ با ون سفیدرنگ که درش باز بود از خیابان گذشتند. در ون را باز گذاشته بودند و چند مامور زن و مرد داخل ون با لباس سیاه به دقت پیاده‌رو را از نظر می‌گذراندند. مردم عادی دختران را انذار می‌دادند: خانم رد شو برو نگاهشون نکن!

آن سوی خیابان هم ون و ماشین پلیس دیگری در حال گذر بود. جلوی بانک سپه ماشین ون ایستاد. به دختری بخاطر حجابش تذکر دادند. کارمند بانک هم تذکر حجاب را دیده بود اما در مورد حدودش توضیحی نمی‌داد. از این سمت خیابان هم داخل ون مشخص بود. چند دختر دستگیر شده بودند.

چند دختر جوان و نوجوان دیگر را هم دیدم که فقط جلوی تئاتر شهر تذکر گرفته بودند. زن مسنی در چراغ قرمزِ تقاطعِ فلسطین و انقلاب روسری سر نداشت و به من می‌گفت: هنوز به من چیزی نگفتن. اگر بگن می‌دونم چجوری جوابشون رو بدَم! از بیانیه‌ی پلیس خبر نداشت و می‌گفت: خودشان گفته‌اند بی‌حجاب‌ها جاسوس‌های خارج‌اَن! مگه نشنیدید؟! دیگه پلیس لازم نیست بگه که!

گروهی از دختران دانشجو که مقنعه‌هایشان روی دوششان بود به تئاترشهر که نزدیک شدند مقنعه‌ها را سر کردند. دختری با موهای کوتاه و ظاهری متفاوت مقنعه‌اش را سر نکرد. موتوری‌هایی که گذر می‌کردند او را بد نگاه می‌کردند و یکی‌شان هم با لباس شخصی در کنار یک پلیس از او عکس گرفت. دختر غرولند می‌کرد: یه جوری نگاه می‌کنن انگار …لختم! مقنعه‌اش را سر نکرد.

مترو ولیعصر

جلوی در خروجی شمال غربی مترو ولیعصر هنوز ماموری نایستاده بود. با فاصله از خروجی یک ون و چند مامور ایستاده بودند.

در مسیر برگشت به تقاطع طالقانی و ولیعصر زنی باز هم به دختران هشدار می‌داد: مراقب باش! طالقانی یه دختر رو گرفتن. اون موقع که من دیدم شال هم داشت. فقط مانتوش کوتاه بود و موهاش زیاد بیرون بودن.

جلوتر دختر نوجوانی که از کنار ون‌ها گذشته بود همراه پدرش روسری سر نداشت و می‌گفت فقط تذکر مختصری به او داده‌اند.

تقاطع خیابان طالقانی و ولیعصر، ساعت ۱۲:۴۵

دختری را در حال سوار شدن به ون دیدم. همراهش هم در حال بحث با ماموران بود که شاید کاری بتواند کند.

کشاورز و مترو ولیعصر، ۶:۴۰ عصر

تعداد زنان بی‌حجاب به وضوح بیشتر از صبح بودند. ورودی جنوب غربی مترو ولیعصر فقط یک ماشین پلیس ایستاده بود و پلیس هم داخلش نشسته بود. اما مامور توقیف موتورها کنار موتورها ایستاده بود. تلاش زنانی که ترک موتورها نشسته بودند برای حفظ حجاب هم نشان می‌داد تذکر و توقیف با جدیت ادامه دارد.

گوشه‌ی شمال شرقی کاسبی که خودش هم ساعت پنج آمده بود می‌گفت: تنها چیزی که دیده‌ام فیلمبرداری و عکسبرداری‌ست. سر و صدایی نشنیدم.

جلوی خروجی شمال غربی مترو ولیعصر خبری از زنان حجاب‌بان نبود. سه مامور در محل رفت‌وآمد مردم ثابت ایستاده بودند. پشت خروجی چهار ماشین پلیس و تعدادی مامور ایستاده بودند. زنان بی‌حجاب هم در این پیاده‌رو حضور داشتند.

پیاده‌روی غربی ولیعصر، نزدیک مترو تئاتر شهر، ۷ عصر

در فاصله‌ی میدان ولیعصر تا مترو تئاترشهر، در پیاده‌رویی که مغازه‌های فروش لپ‌تاپ و ملحقات آن بسیارند تعداد زنان بی‌حجاب بیشتر و بیشتر می‌شد. خبری از زنان حجاب‌بانی که نزدیک به مترو تئاتر شهر می‌ایستادند نبود. تنها یک مامور در ایستگاه ایستاده بود. کسبه می‌گفتند زمان شیفتشان گذشته. آن سمت خیابان اما هنوز از حضور ماموران پر بود.

یکی از دستفروشان نزدیک به مترو تئاتر شهر حرف‌هایش چیزی جز ظاهر آن محدوده در ساعت ۷ عصر بود. پسر جوان به خبرنگار انصاف نیوز گفت: بله خانم، بودن. تا ساعت ۴ و پنج بودن. تذکر می‌دادن. سوار ون می‌کردن. بعضیا هم زوری بردن.

جلوتر دستفروش دیگری هم همین حرف‌ها را می‌زد: یه پسر جوون رو هم دیدن همین چند قدم بالاتر گرفتن کتک زدن و سوار ون کردن. دختری که باهاش بود حجاب نداشت. دختره رفت فقط این‌ رو بردن! بیشتر اون دست خیابون بود. من سرگرم کار خودم بودم متوجه نشدم زیاد.

«ساعت ۴ شیفتشون (حجاب‌بانان و نیروی انتظامی) تموم میشه»

یکی از کسبه که مردی حدودا ۴۵ ساله بود می‌گفت ماموران از صبح تا ساعت چهار در خیابان بوده‌اند و اضافه کرد: اینا هم مثل من و شما شیفت دارن دیگه. شیفتشون تموم شده الآن.

در مورد محل حضور ماموران برخورد با حجاب هم گفت: ببین خانم من امروز دروازه شمیران، دروازه دولت و… هم رفتم. اونجا خبری نبود. یه جاهای خاصی وایمیسن. تئاترشهر، انقلاب و اینجور جاها چون نزدیک اینجا چندتا دانشگاهه. قبل چهار بیای اون سمت تعدادشون زیادتره به خصوص خانما.

او همچنین در مورد برخوردهایی که دیده است گفت: تعداد یادم نیست. زیاد بودن. مامورای مرد به زنا کمک می‌کردن می‌نداختنشون تو ون. خودم دیدم یکی از این لباس شخصیا دست یه دختر ۲۱، ۲۲ ساله که نمی‌خواست سوار ون بشه رو پیچوند. خانم من مَردم. دست من رو اون بپیچونه در نمی‌ره ولی دست یه زن حتما از کتف دَر میره. قیافه‌اش هم از نزدیک دیدم. خیلی بد رفتار می‌کردن!

مترو شادمان، دیوارنویس‌ها و حجاب زنان

مرد به توضیحاتش اضافه کرد: نباید وارد اصطکاک با اینا بشَن. چون جرقه می‌زنه. اینا زور بیشتری دارن برنده میشن. عین ویدئو و ماهواره حجابم عادی میشه. خسته میشن بالاخره وقتی ببینن اینهمه اینجا وایسادن دو قدم بالاتر یه جور دیگه‌ای مردم می‌گردن!

دستفروش دیگری در خیابان انقلاب هم تعداد زنانی که در این روز توسط ون‌های گشت ارشاد دسنگیر شده‌اند را بسیار زیاد می‌دانست. او می‌گفت ون‌ها همراه ماشین پلیس در خیابان رفت و آمد می‌کردند و دخترها را در پیاده‌رو دستگیر می‌کرده‌اند.

چهره‌ی خیابان‌ها ساعت ۶ عصر به بعد با ۱۲ تا ۱ ظهر بسیار متفاوت بود. طوری که انگار طرح نور پلیس در مورد حجاب فقط برای بازه‌ی زمانی خاصی از روز است و عصرها تعطیل می‌شود

دیگر رسانه ها

کدخبر: 133508

ارسال نظر