مشاغل عجیبی که در تهران قدیم رایج بودهاند | از یخ فروشی تا کاهگل مالی! +عکس
در زمانهای نه چندان دور پایتختنشینان بعد از تغییر فصل شاهد حضور مشاغل جدیدی بودند که در سایر فصول از آن بیبهره بودند.
در زمانهای نه چندان دور پایتختنشینان بعد از تغییر فصل شاهد حضور مشاغل جدیدی بودند که در سایر فصول از آن بیبهره بودند.
به گزارش عرشه آنلاین؛ تهرانی که امروزه میبینیم و در آن زندگی میکنیم شاید برای پدران و مادران و بزرگترهایمان هیچ شباهتی به گذشته ای که آنها گذرانده اند ندارد. از آب و هوا و شکل و شمایل ساختمانها و خیابانها و کوچه ها، تا مدل لباس پوشیدن و صحبت کردن مردم، گزینه «تغییر» در تمامی لایه های آشکار و پنهان زندگی پایتختنشینی دیده میشود. با ورود فصل بهار و پایان زمستان در گذشته تهران مشاغل جدیدی به وجود میامد که شاید امروزه نه تنها دیگر اثری از آنها باقی نمانده است، بلکه شنیدن قصه این مشاغل هم باعث تعجب نسل امروز شود.
نصرالله حدادی، تهران شناس، در این باره توضیح میدهد: «در تهران دهه۳۰و ۴۰ بعد از اتمام زمستان سخت و پربارش برای مردمی که شغل اغلب آنها زراعت بود و با آمدن سرما و برف و باران کسب و کار آنها نیز تعطیل میشد، نو شدن فصل مصادف بود با رونق مشاغلی که در آن زمان مرسوم بود.
شغل کاهگلمالی
از زمستان های سرد و پربارش قدیم زیاد شنیده ایم ولی شاید کمتر بدانیم بعد از این سرما و بارش برای ساختمان های کم استقامت آن زمان تهران چه اتفاقی میافتاد. حدادی میگوید: «در تهران قدیم بعد از چله کوچیکه و چله بزرگه و بارش برف و باران با شروع فصل بهار، زمان بازسازی و درست کردن سقف کاهگلی خانهها بود. در فصل بهار شغل «کاهگل مالی» از مشاغل رایج آن زمان بود. در کوچهها میگشتند و صاحب هر خانهای که نیاز به تعمیرات داشت، سقف خانه و در و دیوارش را با «کاهگل» که ترکیبی از ملات کاه و گل رس، نمک و آب، بود درست می کرد. ملات کاهگل خانه ها را در برابر رطوبت مقاوم و محافظت میکرد.
یخفروشی
حدادی ادامه میدهد: «یک زمانی خوردن آب خنک برای تهرانی ها حسرت بود و دسترسی به آن در ماههای گرم سال به آسانی ممکن نبود. در دهه ۳۰ شغل یخ فروشی در پایتخت وجود داشت و با گرم شدن هوا کامیون های قدیمی یخها را حمل میکردند و به دکههای یخفروشی که معمولا سر چهارراه ها بودند میرساندند. صاحبان دکه روی یخها را با چند لایه گونی خیس میپوشاندند تا آفتاب دیرتر آنها را ذوب کند و معمولا در سایه قرار میدادند.
آنها یک وسیله برای تکه کردن یخ ها داشتند که چنگک مانند با نوک تیز بود به قطر حدودا دو سانتی متر که یخفروش با این وسیله یخها را تکهتکه میکرد و میفروخت. این یخ ها صبح خیلی زود قبل از طلوع آفتاب به دکهها میرسیدند و تا بعد از ظهر فروش میرفتند. قیمت هر قالب یخ ۳ قران بود. در حال حاضر هم فروش یخ وجود دارد آخرین بار قیمت بالای ۲۰۰ هزار تومان برای هر قالب دیدم که مربوط به چند ماه قبل است.
نقل است از آقاسید مهدی قوام که روزی از جلوی یخ فروشی رد میشد و دید صاحبش با صدای بلند داد میزند یخ هایم آب شد بخرید ... دیدند آقا سید مهدی شروع به گریه کرد. از او می پرسند چرا گریه میکنی گفت این مرد برای آب شدن یخهایش گریه میکند من چطور برعمر رفته ام گریه نکنم...»
ارسال نظر