توصیه رهبر انقلاب به وزیر آموزش و پرورش درباره رتبه بندی معلمان و افزایش حقوق فرهنگیان

وزیر آموزش و پرورش درباره رتبه بندی معلمان گفت: درحال‌ حاضر متوسط ۲۶درصد از حقوق معلّمان به واسطه رتبه بندی است. تصور عدم این درصد از رتبه بندی برای ما آزاردهنده است، چون واقعاً حقوق معلّمان پایین بود.

توصیه رهبر انقلاب به وزیر آموزش و پرورش درباره رتبه بندی معلمان و افزایش حقوق فرهنگیان

وزیر آموزش و پرورش درباره رتبه بندی معلمان گفت: درحال‌ حاضر متوسط ۲۶درصد از حقوق معلّمان به واسطه رتبه بندی است. تصور عدم این درصد از رتبه بندی برای ما آزاردهنده است، چون واقعاً حقوق معلّمان پایین بود.

به گزارش عرشه آنلاین،  رسانه‌ KHAMENEI.IR در گفت‌وگوی تفصیلی با رضامراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش، به بررسی مهم‌ترین برنامه‌های در دستور کار وزارت آموزش و پرورش و اقدامات انجام گرفته برای تحقق سند تحول بنیادین پرداخته است. دکتر صحرایی معتقد است سند تحول بنیادین با تقسیم کار ملّی اجرایی میشود.

وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که  بحث توانمندسازی معلمان از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره داشتند. ایشان توانمندسازی را در دو فصل مورد تأکید قرار دادند. اول توانمندسازی در حوزه مسائل معیشتی و مادّی و دوم قوام‌یافتگی کار معلم و تقویت قوای روحی و علمی و معنوی. در این راستا چه برنامه‌هایی را در نظر گرفته‌اید؟، گفت: 

 بله! رهبر معظم انقلاب فرمودند این توصیه‌ همیشگی ماست. خوشبختانه این دولت هم سرش بالاست از این حیث که رتبه‌بندی را بعد از ۱۲سال اجرا کرد و درحال‌ حاضر متوسط ۲۶درصد از حقوق معلّمان به واسطه رتبه بندی است. تصور عدم این درصد از رتبه بندی برای ما آزاردهنده است، چون واقعاً حقوق معلّمان پایین بود.

نکته‌ قابل توجه آن است که این رتبه‌بندی تنها بخشی از حقوق معلّم است که باید سه سال یک‌بار برای حفظش بکوشد. یعنی بعد از سه سال باید برای ارتقا، دوباره در فرآیند مسیر رشد معلّم احراز صلاحیت بشود، هم صلاحیت عمومی و هم حرفه‌ای و تخصصی و این موضوع در بحث ارتقای معیشت او تاثیرگذار است و از آن‌جایی که دریافتی‌ها در بحث رتبه‌بندی یک تا پنج تفاوت عمده‌ای دارد؛ لذا همه میل به سمت رتبه‌ پنج را پیدا می‌کنند. به طور طبیعی منطق رتبه بندی این است. این یک اتفاق خوب بود.

اتفاق خوب دوم که در راه است و من امیدوارم هرچه سریع‌تر نتیجه بگیریم، این است که ما وضعیت معلّمان حق‌التدریس را از دو بُعد اصلاح کنیم. بُعد اول که توقع بسیار نجیبانه‌ معلّم ماست، پرداخت به موقع حقوق و اضافه کاری در هر ماه است. این تقاضای نجیبانه به تدریج در حال تحقق هست. مثلاً ما در همین اردیبهشت ماه توانستیم کل حق‌التدریس‌های قبل از ۱۴۰۲ را پرداخت کنیم که اتفاق خوبی بود. من ضمن اینکه طلب حلالیت دارم از همه‌ معلّمان عزیزم و از صبوری‌شان تشکر می‌کنم؛ بدانند که ما وقتی وضع موجود را تحویل گرفتیم، با یک کسری مواجه بودیم و تأمین این کسری به اندازه‌ مدت زمانی که آن کسری ایجاد شده، وقت نیاز داریم.

چون ما باید هم وضع موجود را تأمین کنیم و هم کسری سابق را برطرف کنیم. ولی الحمدلله داریم پیش می‌افتیم، شواهد و قرائن نشان می‌دهد که امسال، سال تحصیلی را بدون بدهی به پایان برسانیم. یعنی اول مهر ان‌شاءالله کسی نباشد بگوید من از سال تحصیلی قبل از ۱۴۰۲-۱۴۰۳ طلبی دارم.

البته ما یک تأخیری را به‌طور طبیعی می‌پذیریم که به واسطه به‌روزرسانی سامانه‌هایمان باشد؛ اگرچه وزارت آموزش و پرورش در بحث هوشمندسازی بسیار جهش داشته و رتبه اول ارائه خدمات الکترونیک در دولت محسوب می‌شود. این باعث افتخار ما و وزارتخانه است. درحالی دستگاه اول در پنجره الکترونیک دولت هستیم که در فصول پرمخاطب در هر یک‌ثانیه، پنج هزار درخواست در سامانه‌های متعدد آموزش و پرورش ثبت می‌کنیم. مثلاً در فصول امتحان، آزمون‌ها و... یا مثلاً سامانه‌ یکپارچه‌ سینا که حقوق کشور را متمرکز کرد؛ زمانی سامانه پرداخت به ذی‌نفع نهایی آن کامل شد که آموزش و پرورش اطلاعاتش را بارگذاری کرد. چون ۴۴.۱۵ درصد از کل کارکنان دولت ـ غیرازشهرداری‌هاـ کارکنان آموزش و پرورش هستند.

نکته‌ بعدی اجماع اولیه‌ سازمان‌های برنامه‌وبودجه و اداری ـ استخدامی برای اصلاح نرخ حق‌التدریسی‌ها و بهبود وضع معیشتی است که این باعث می‌شود معلّمان فعلی ما، بازنشستگان عزیز ما بیایند کار کنند و ما از استخدام‌های عجولانه بی‌نیاز شویم. ما باید با طمأنینه و از طریق روندهای دانشگاه فرهنگیان استخدام کنیم.

نکته دوم؛ بُعد توانمندسازی معلّمان است. معلّم از سه جهت باید دائماً توانمند گردد، از جهت علمی‌ که همان تخصص و شایستگی‌های اختصاصی است، از جهت صلاحیت‌های عمومی که بینش و نگرش و درحقیقت مهارت‌های ارتباطی معلّمان است. و در نهایت ارتقای بعُد حرفه‌ای معلمان عزیز.

کارهای تحولی قدری زمان‌بَر است و اساساً در ابتدا با یکسری مقاومت‌های درونی مواجه می‌شود که باید حوصله به خرج بدهیم. بالاخره اگر قرار باشد یک ساختاری را تغییر کند، هم به لحاظ شناختی و فرآیندی؛ و هم به لحاظ ساختاری و نهادی ممکن است آن گروهی که در سایه خلاء ساختار درست و قانونی ذینفع بودند؛ به ناگاه منافع خود را در خطر ببینند، لذا مخالفت و سنگ‌اندازی کنند.

به عنوان مثال مافیای کنکور از اجرای مصوبه‌ امتحانات نهایی آسیب دید و خیلی تلاش کرد که نگذارد این اتفاق بیفتد. کمااینکه در گذشته دو بار تلاش کرده و موفق هم شده بود. ما در دو دوره سابق مجلس‌، شاهد تصویب قانون حذف تدریجی کنکور بودیم که به دو دولت قبل ابلاغ هم شد؛ اما در مقام عمل نتوانستند اجرایی کنند.

اما ما در بحث امتحانات‌نهایی تجربه موفقی داشتیم؛ به طوری که برگه هیچ دانش‌آموزی در استان خودش تصحیح نشد. هیچ کسی در مدرسه‌ خودش امتحان نداد. هیچ معلّمی برگه‌ دانش‌آموز خودش را تصحیح نکرد. مثلاً خراسان رضوی برگه‌اش در سیستان‌وبلوچستان تصحیح شد، یا سیستان‌وبلوچستان در آذربایجان شرقی تصحیح شد، دو بار هم تصحیح می‌شد؛ و این‌گونه وضعیت واقعی دانش‌آموزان کشور مشخص شد.

ما بنا را بر این گذاشتیم که صادق باشیم و اصطلاحاً هیچ چیزی را زیر فرش پنهان نکنیم، نتیجه آزمون‌ها از نظر ما وضعیت مطلوبی نبود. وضع آموزش و پرورش این است. وزیری که ده روز آمده که نباید پاسخگوی چنین وضعی باشد، دولتی که دو سال است آمده که نباید پاسخگوی چنین وضعی باشد. به هرحال اکنون وضعیت ما این‌گونه است و به گذشته هم کاری نداریم که چه شده و چه اقداماتی صورت گرفته، نگاه ما به سمت آینده است و باید وضعیت را تغییر دهیم.

واقعاً هم توقع ما از همه این است که نظام تعلیم‌وتربیت که عمومی‌ترین نظام خدمات کشور است را سیاسی نکنیم. معتقدم گذشتگان هم زحمت زیادی کشیدند و ما وقتی انتقاد می‌کنیم باید منصفانه باشد. امسال هم اطمینان دارم که نتایج امتحانات نهایی بهتر از سال قبل خواهد بود، و این درحالی است که ما هم در تعبیر ساده‌ بارم‌بندی سؤالات به سمت مفهومی‌تر شدن حرکت کنیم.

ما اگر می‌خواهیم به قله برسیم باید دانش‌آموزان فکور تربیت کنیم، نباید دانش‌آموز ما صرفاً در امر تست زدن در آزمون‌ها ماهر شود، باید عمیق یاد گرفته باشد و پایه‌ این بینش در آموزش و پرورش است. اگر ما دانشمند بزرگ در آموزش عالی می‌خواهیم، باید حس کنجکاوی دانش‌آموزان را در دوران کودکی خوب تحریک کرده باشیم و آن‌ها را مسئله محور تربیت کرده باشیم. بذر این کار را در آموزش و پرورش باید کاشت.

من معتقدم به قله نزدیکیم، کافی است یک دوره‌ ده ساله بر آموزش و پرورش متمرکز شویم. شایستگی‌های عمومی مثل تفکر و تعقل، هویت ایرانی ـ اسلامی، خودشناسی، خودباوری، خویشتن‌بانی، قوه‌ تفکر، استدلال، تربیت مسئله‌محور و... در بین دانش‌آموزان تقویت کنیم.

دیگر رسانه ها

کدخبر: 137223

ارسال نظر