معلمی که ویدئویاش در سیل مشهد وایرال شد چه گفت؟
«آنهایی که بغلشان میکردم و عبورشان میدادم بچههای کلاس اول بودند، دانشآموزان خودم همانهایی هستند که داشتند وسط سیلاب بازی میکردند، پنجمیها و ششمیها اتفاقا نه تنها نیازی به کمک نداشتند که حتی حسابی مشغول شیطنت بودند. اما برای کلاس اولیها سخت بود، هم ترسیده بودند و هم اینکه آب خیلی سرد بود.»
«آنهایی که بغلشان میکردم و عبورشان میدادم بچههای کلاس اول بودند، دانشآموزان خودم همانهایی هستند که داشتند وسط سیلاب بازی میکردند، پنجمیها و ششمیها اتفاقا نه تنها نیازی به کمک نداشتند که حتی حسابی مشغول شیطنت بودند. اما برای کلاس اولیها سخت بود، هم ترسیده بودند و هم اینکه آب خیلی سرد بود.»
به گزارش عرشه آنلاین، سیل مشهد عکسها و فیلمهای زیادی داشت، یک ویدئوی کوتاه، اما بسیار دست به دست شد و احساسات خیلیها را برانگیخت. ویدئو، حیاط مدرسهای را نشان میدهد که سیل و آبگرفتگی به آن رسیده و آن میان معلمی پاچههای شلوار را بالا زده و دانشآموزان را یکی یکی بغل میکند و از قسمتهای آب گرفته عبورشان میدهد.
نام این معلم سیدرضا ظریفیان است، ۳۳ سال دارد و به بچههای کلاس پنجم مدرسه شهید میراب طرقی درس میدهد.
البته دانشآموزانی را که از سیلاب عبور میدهد، دانشآموزان کلاس خودش نیستند، او میگوید: «آنهایی که بغلشان میکردم و عبورشان میدادم بچههای کلاس اول بودند، دانشآموزان خودم همانهایی هستند که داشتند وسط سیلاب بازی میکردند، پنجمیها و ششمیها اتفاقا نه تنها نیازی به کمک نداشتند که حتی حسابی مشغول شیطنت بودند. اما برای کلاس اولیها سخت بود، هم ترسیده بودند و هم اینکه آب خیلی سرد بود.».
اما پشت صحنه ویدئویی که دیدیم، به همین سادگیها نبود. آقای ظریفیان تعریف میکند: «همین که باران سیلآسا شروع شد، همه جا ناگهان تاریک و برق هم قطع شد، دانشآموزان بسیار ترسیده بودند و حتی گریه میکردند، فضای عجیبی ایجاد شده بود، از طرفی والدین دانشآموزان هم با نگرانی آمده بودند جلوی در مدرسه و برای اینکه بتوانیم فضا را کنترل کنیم تقسیم کار کرده بودیم، برخی از معلمها بچهها را در کلاس کنترل میکردند و سعی داشتند از ترس بچهها کاسته شود، ما هم در حیاط مدرسه تلاش میکردیم بچهها را به والدینشان برسانیم.»
در تقسیم کار روز سیل، معلم دانشآموزان کلاس اول از جمله معلمانی مدرسه بوده که در کلاسها کنار بچهها حضور پیدا میکند و از این طرف آقای ظریفیان دانشآموزان را در حیاط جابهجا میکرده، کسی هم که فیلم گرفته آقای اکبرپور، معلم کلاس ششمیها بوده است.
فیلم، اما آنقدر زود در شبکههای اجتماعی پخش میشود که آقای ظریفیان هنوز در ترافیک بوده و به خانهاش نرسیده که از روابطعمومی آموزش و پرورش مشهد با او تماس میگیرند و بابت این کمک و همکاری از او تشکر میکنند.
«صادقانه میگویم فکر نمیکنم کاری جز وظیفه انجام داده باشم، بقیه معلمها هم آن روز همینقدر تلاش کردند، اصلا هرجای دیگر هم بود، هر معلم دیگری هم بود، همین کار را میکرد، با این همه مشکلات مالی و فرهنگی و اجتماعی که وجود دارد فقط همین دوستی و علاقه به بچههاست که معلمها را سرپا نگه داشته تا به ساحت مقدس مدرسه و دانشآموزان خدمت کنند.»
آقای ظریفیان که خودش یک پسر ۴ ساله دارد، ده سالی در مناطق محروم به معلمی مشغول بوده، البته او طلبه معلم است، در عین حال هنوز هم استخدام رسمی نشده و به شکل خرید خدمت در مدرسه مشغول به کار است.
او خاطرات زیادی از لطف و محبت خانواده دانشآموزان در مناطق محروم داشته که به قول خودش هرگز فراموش نمیکند و یادش مانده که والدین بچهها چه توجهی میکردند به معلمانی که در آن مناطق کمبرخوردار مشغول به کار میشدند: «فقر زیاد بود، کپرنشین بودند، اما برای معلمان روستا بهتر از غذای خودشان تهیه میکردند و خب چطور میتوان آن محبتها را دید و حالا کار کوچکی مثل همین جابهجا کردن بچهها در سیلاب را انجام نداد؟»
هرچند که ویدئوی او به عنوان معلم فداکار وایرال شده، اما درباره ویدئوهایی از تنبیه دانشآموزان توسط معلمان هم معقتد است: «باور کنید ۹۹ درصد معلمان علیرغم همه مشکلاتی که دارند، فداکار هستند و با عشق کار میکنند، آن ویدئوها هم برای کمتر از یک درصد معلمهاست.»
همزمان با ویدئوهای سیل مشهد و همین ویدئوهای آقای ظریفیان و جابهجا کردن بچهها در حیاط مدرسه، ویدئوهایی از برخورد خشونتبار یک پلیس با یک زن و کتککاری حجابانان طرح نور با زنی دیگر در شبکههای اجتماعی بسیار پرحاشیه شده است، ظریفیان این ویدئوها را هم دیده و دربارهشان میگوید: «مقوله حجاب یک مقوله فرهنگی است، من در جایگاهی نیستم که بتوانم دراینباره نظر تخصصی بدهم، اما کسانی که صاحب فکر و اندیشه هستند پیش از این هم گفتهاند، زنان کمحجاب و بیحجاب هم مسلمان هستند و به قول سردار سلیمانی با این برخوردها حلقه یاران را تنگ نکنیم، آنها هم دختران و خواهران ما هستند.»
او ادامه میدهد: «یک دوست طلبهای در پمپ بنزین با ماشینی برخورد میکند که چهار دختر بدون حجاب در آن نشسته بودند، دخترها به این دوست طلبه میگویند حاج آقا برایمان دعا کنید، دوست ما هم صادقانه به آنها میگوید شما باید برای ما دعا کنید، چه کسی گفته شما قلب پاکتری ندارید. حق با این دوست ما بوده، من البته متخصص نیستم، اما نباید خط بکشیم بین مردم، برخی از همین زنان و دختران بیحجاب باید برای ما دعا کنند، باید پای حرفشان بنشینیم، باید به حرفهای آنها هم گوش بدهیم و با حرف و همدلی مسائل را پیش ببریم.»/خبرآنلاین
ارسال نظر