بیانیه تند استادان دانشگاه علیه طرح رتبه بندی معلمان| چرا از عناوین استاد استفاده کرده اید ؟ چرا حقوق زیاد تعیین شده است ؟ + متن بیانیه

اعضای هیئت علمی دانشگاه­‌ها و پژوهشگاه‌­های ایران پیرامون لایحه رتبه­‌بندی معلمان، از ابداع واژگان جدید برای معلمان انتقاد و تصریح کردند: طراحان بفرمایند که بر­اساس کدام معیار‌ها و سنجه­‌های علمی به درصدی که در لایحه ذکر شده است، برای حقوق معلمان رسیده‌اند؟ و چرا این درصد بیش­تر یا کم­تر نیست؟

اعضای هیئت علمی دانشگاه­‌ها و پژوهشگاه‌­های ایران پیرامون لایحه رتبه­‌بندی معلمان، از ابداع واژگان جدید برای معلمان انتقاد و تصریح کردند: طراحان بفرمایند که بر­اساس کدام معیار‌ها و سنجه­‌های علمی به درصدی که در لایحه ذکر شده است، برای حقوق معلمان رسیده‌اند؟ و چرا این درصد بیش­تر یا کم­تر نیست؟

 شورای هماهنگی تشکل­‌های صنفی اعضای هیئت علمی دانشگاه­‌ها و پژوهشگاه‌­های ایران در بیانیه‌ای که پیرامون لایحه رتبه­‌بندی معلمان منتشر کرده آورده است: در روز‌های اخیر، موضوع رتبه‌بندی معلمان و لایحه مطرح‌شده در این زمینه در مجلس شورای اسلامی، بازتاب وسیعی در میان اقشار و گروه‌های مختلف اجتماعی خصوصاً اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های کشور داشته است. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی اعضای هیئت علمی لازم می‌داند که نظر این تشکل را به نمایندگی از اعضای مذکور به اطلاع عموم برساند.

تکریم خادمان عرصه تعلیم و تربیت در هر جامعه‌ای از اهمّ وظایف مدیران و مسئولان آن جامعه است و در همین راستا تأمین معیشت معلمان به­‌گونه­‌ای که بدون دغدغه­‌های اضافی بتوانند به وظایف اساسی خود بپردازند، باید از جمله اولویت­‌های اولیای امور جامعه باشد. در همین راستا این شورا ضمن حمایت از خواسته­‌های به‌حق و قانونی معلمان، درخواست ایشان را مبنی بر تعیین میزانی از حقوق، که شأن و منزلت اجتماعی این افراد را حفظ کند کاملاً به­‌جا دانسته و از آن حمایت می­‌کند، اما آن طور که از شواهد امر بر­می‌آید، در این مسیر موضوعاتی مطرح می­‌شود که این خواسته به حق معلمان کشورمان را به موضوعی تبدیل کرده که حاشیه را به مراتب پررنگ­‌تر از متن کرده است.

بیشتر بخوانید: بازنشستگان و کادر اداری مشمول رتبه‌بندی معلمان نمی‌شوند/ چرا قالیباف موافق اجرای لایحه برای امسال نبود؟

در ادامه این بیانیه به موضوع گره­‌زدن هر­گونه افزایش حقوق سالیانه معلمان، به حقوق اعضای هیئت علمی و به عنوان درصدی از حقوق مرتبه‌های مختلف استادان اشاره و تصریح شده است: پر­واضح است که حقوق دریافتی افراد در هر شغل و صنفی، باید متناسب با فعالیت­‌ها، تکالیف و شرح وظایف آنان در راستای افزایش تولید ناخالص ملی و دیگر مؤلفه‌های تعیین‌کننده در این قبیل حوزه­‌ها باشد.

همان­گونه که می­‌دانیم حقوق کارمندان دولت براساس مواد ۶۴، ۶۵، ۶۶، ۶۷ و ۶۸ و تبصره­‌های آن­ها در قانون مدیریت خدمات کشوری و بر­طبق مندرجات بند‌های احکام کارگزینی افراد پرداخت می­‌شود. چنان­‌که در این مواد و تبصره­‌های مربوطه صراحتاً ذکرشده، میزان دست­مزد کلیه مشاغل مشمول این قانون بر اساس عواملی نظیر اهمیت و پیچیدگی وظایف و مسئولیت­‌ها و سطح تخصص و مهارت­‌های مورد نیاز آنان مشخص می­‌شود، فلذا طراحان باید بفرمایند که بر­اساس کدام معیار‌ها و سنجه­‌های علمی به درصدی که در لایحه ذکر شده است، برای حقوق معلمان رسیده‌اند؟ و چرا این درصد بیش­تر یا کم­تر نیست؟ واضح و مبرهن است که این تصمیم در تضاد آشکار با نص صریح مواد و تبصره­‌های مرتبط در قانون مدیریت خدمات کشوری است.

در این بیانیه همچنین به پیوند­ زدن عنوان ارزشمند معلمی با پیشوند‌هایی که برای مرتبه­‌های اعضای هیئت علمی در دانشگاه­‌ها و پژوهشگاه­‌ها به کار می­‌رود اشاره و تاکید شده است که اگر هدف از این کار همان پیوند زدن حقوق معلمان به حقوق اعضای هیئت علمی است، ضمن تکرار پرسش مطرح شده در قسمت بالا، اکنون باید این پرسش را هم مطرح کرد که این همسان­‌سازی عناوین با چه مقیاس و سنگ محکی انجام شده است؟ آیا نویسندگان و مدافعان این لایحه نمی­‌دانند که تمامی اعضای هیئت علمی فقط به صرف گذشتن یک سال از سابقه خدمت­شان مشمول ترفیع سالیانه نمی‌شوند بلکه لازم است امتیازات مشخص آموزشی و به­‌ویژه پژوهشی را (به­‌عنوان امتیازات اصطلاحاً وتویی) کسب کنند و در صورت عدم کسب این امتیازات موفق به دریافت پایه استحقاقی سالیانه نشده و نیز در صورت عدم دریافت پایه استحقاقی سالیانه، طی سه سال متوالی، در هر مرتبه علمی که باشند مصداق رکود علمی شناخته شده و به خدمت ایشان پایان داده می­‌شود؟.

در همین چند سال اخیر موارد متعددی از این روش برای خاتمه دادن به خدمت اعضای هیئت علمی مشاهده شده است. آیا چنین شیوه‌­های ارزیابی در مورد دیگر کارکنان دولت هم وجود دارد؟ و آیا نمونه­‌ای از پایان دادن به خدمت سایر کارکنان به دلیل رکود علمی در بین دیگر مستخدمین دولت از جمله معلمان مشاهده شده است؟.

در ادامه این بیانیه آمده است: به نظر می‌رسد ابداع واژگانی مثل استادیار معلم، دانشیار معلم و یا استاد معلم، بیش از آن که نشانه تکریم معلمان باشد، نشان دادن بی­‌اعتبار یا کم­‌اعتبار شدن خود عنوان «معلم» از دیدگاه طراحان و مدافعان لایحه است، عنوانی که در گذشته­‌های نه چندان دور از چنان جایگاه و اعتبار بسیار بالایی در جامعه برخوردار بود که برای ارج و عزت نهادن به­‌بسیاری از بزرگان و صاحب نظران، به ایشان لقب معلم داده می‌شد و هنوز هم این القاب معتبرند، مانند «معلم ثانی» که لقب فیلسوف و نظریه­‌پرداز بزرگ ایرانی ابونصرفارابی است.

متأسفانه تصمیمات اتخاذ شده در سال‌های اخیر به قدری به این قشر ارزشمند و فداکار لطمه زده که ظاهراً اکنون تصمیم­‌گیرندگان درصددند با این قبیل اقدامات صوری، از ایشان دلجویی کنند. افزایش حقوق معلمان و تأمین معیشتی در خور شأن ایشان، هیچ نیازی به ابداع واژگان این­چنینی نداشته و ندارد و چنان­چه هدف، برطرف کردن مشکلات مالی وحقوقی ایشان باشد، بدون این قبیل عناوین نامتعارف هم می‌­توان به چنین هدفی دست یافت.

در پایان این بیانیه خطاب به مسئولان بلندپایه کشور از جمله رئیس جمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نوشته شده است: همان‌گونه که مستحضرید، عناوین استادیار، دانشیار و استاد در مراتب دانشگاهی، نه ابداع ما بلکه سابقه­‌ای چندصدساله در آموزش عالی و دانشگاهی جهان دارد. رسیدن به هر یک از این مراتب مستلزم تحمل مرارت­‌های بسیار و انجام فعالیت­‌های آموزشی سنگین و از آن مهم­تر، انجام پژوهش­‌های بنیادی و اصیل و به­‌روز است که باید با ملاک­‌ها و پیمانه­‌های بین‌المللی ارزیابی و اندازه­‌گیری شود.

فعالیت­‌های آموزشی و پژوهشی استادان دانشگاه، نه در بین هیچ­‌یک از دیگر اقشار و اصناف جامعه مرسوم است و نه از ایشان توقع می­‌رود که به­‌عنوان انجام وظیفه به آن­ها بپردازند. ضمن این که بسیارند همکاران دانشگاهی با مدرک دکتری که علی­‌رغم کار و تلاش فراوان، به مرتبه استادی نرسیده و با مرتبه­‌های دانشیار و حتی استادیاری به افتخار بازنشستگی نائل شده­‌اند، لذا از آن جنابان به­‌ویژه دو وزیر یادشده انتظار می­‌رود که در راستای دفاع از ساحت فرهنگ و سنت­‌های دانشگاهی و آموزش عالی کشور در این خصوص اقدام عاجل به عمل آورده و با اعلام موضع صریح و سریع و قاطع در این مورد، اجازه ندهند تا عناوینی که دارای سبقه و سابقه تاریخی بسیار بوده و در عرف بین الملل هم معرف کرسی­‌های ویژه‌ای هستند، با این شیوه‌های ناپسند لوث و از درون­مایه تهی شوند./ایسنا

 

دیگر رسانه ها

کدخبر: 1475

  • احمد

    آيا عرصه تعليم و تربيت در آموزش و پرورش وجود ندارد خود شما كه به قول خودتان در دانشگاه فعاليت داريد وبه نام استا د مشغول هستيد از درون همين مدارس و دبيرستان ها به دانشگاه راه يافته ايد آيا اين عنوان استاد كه در رتبه بندي معلمان بكار رفته مگر به يك فرد غير آموزشي اطلاق شده يك معلم كارشناس ارشد 30 سال سابقه كه بعنوان مثال زبان يا فيزيك يا رياضي تدريس ميكند در حرفه خودش استاد است من نمي دانم تفسير شما از استا چه گونه است اگر به گادر فني آموزشي در آموزش و پرورش اين عنوان استاد اطلاق شود از استادي شما كم مي شود من واقعا متاسفم براي يك گروه دانشگاهي كه بايد از اين طرح كه در آيند موجب بالندگي بچه هاي اين مرزو بوم مي شود استقبال كرد اينقدر تنگ نظر به قضيه نگاه مي كنند معلمي هم كه 30 سال هر روز با حداقل 4 كلاس 30 نفره به تدريس مشغول است زحمات زيادي كشيده شده است بجاي تقابل در اين زمينه قدري فكر كنيد از اجراي اين طرح چيزي از علم شما كم نمي شود و معلمين عزيز هم دارند به حقشان مي رسند

  • شهاب

    مسلما بیانیه هیات علمی دانشگاه در مخالفت با استفاده از عنوان استاد یا استادیار و با دانشیار برای معلمان ،از سوی کسانی صادر شده که واقعا به آن جایگاه تعلق ندارند. معلمی که با سابقه چندین ساله و مدرک فوق لیسانس یا دکترا در حال تدریس در دبیرستان است مسلما از کسی که بدون سابقه لازم و صرفا با پشتوانه مدرک دکترا و یا دانشجوی دکترا در دانشگاه تدریس می کند نه تنها چیزی کم ندارد بلکه خیلی هم سرتر می باشد. حتی معلمانی با مدرک لیسانس داریم که به قدری در کار خود مهارت و برنامه ریزی دارند که بسیاری از به اصطلاح اساتید دانشگاه ندارند. حالا بماند که چرا بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه ها در سنوات اخیر کم سواد و یا حتی بی سواد هستند. آیا به نحوه تدریس در دانشگاه ها برمی گردد؟

    • سالار

      سلام و درود
      استاد واقعی کسی است که با وجدان اخلاقی و کاری جهت پیشبرد اهداف آموزشی چه در مدرسه و چه در دانشگاه قدم بر می‌دارد.استاد دانشگاهی که توان آموزش نوشتن یک پایان نامه ی دقیق و کاربردی را به دانشجویانش ندارد و دانشجویانش copy paste می کنند ،آیا سزاوار است که لقب استاد بگیرند؟آموزگاری هم که به جای تحقیق و پژوهش و مطالعه به شغل دوم بنا به هر دلیلی می پردازد هم سزاوار نیست که استاد بنامیم.مجلس،دولت و شورای نگهبان دست به دست دادند تا تعلیم و تربیت را با رفع نواقص آن از هر نظر اصلاح کنند.در ضمن واژه استاد در انحصار فقط و فقط شما نیست.هر کسی که کارش رو به نحو احسن انجام دهد استاد (ماهر) است.استاد مکانیک. استاد کاراته.استاد دانشگاه.استاد معلم و ... بفهمید به حاشیه نروید و به تعلیم و تربیت موثر فرزندانمان در مدرسه و دانشگاه جهت خدمت به ایران عزیز فکر کنید.ما هم می توانیم مثل ژاپن و ... باشیم.حسادت رو کنار بگذارید.صادقانه به نظام مقدس اسلامی خدمت کنید.حق نگهدارتون باشه.

  • احمد

    در این بیانیه مخالفتی با افزایش حقوق معلمان بزرگوار وجود ندارد بلکه حق مسلم آنان است. مشکل اختصاص عناوین بین المللی یک صنف به صنف دیگر است. به عنوان مثال اختصاص عناوین بین المللی نظامی به کارمندان شهرداری و یا عناوین مربوط به پزشکان متخصص و فوق تخصص به اساتید دانشگاه. این در حالی است که عناوین با ارزشی همچون دبیر، خبره، ارشد و غیره هم اکنون در صنف آموزگاران وجود داردو برای همگان قابل احترام است. دولت و جامعه باید همواره به شکل واقعی قدردان زحمات معلمین شریف باشد و از مشغول نمودن آنان به امور حاشیه ای بپرهیزد.

  • ناشناس

    سلام دستت درد نکنه دانش اموز دیروز استاد امروز اینه جواب محبتهای معلم؟۲۷ سال معلمم هنوزم درخرابه ای مستاجرم با۵ نان خور استادی تو محصول تلاش من معلمه افرین خیلی خوب قدر مارا دونستی !!!

  • آزاد

    از شان بالای مدرسان دانشگاه با هرعنوانی، حرف نزنید که سطح پایین سواد و کار کشیدن از دانشجو تنها حرفه ای است که در آن استاد شده اند. وضع دانشگاه‌ها به مراتب بدتر از مدارس است.

  • فرهاد

    من قصد جسارت به هیچ حرفه ای را ندارم ولی کلی عرض میکنم ،مثلا به استاد بنا ،صافکار،مکانیک و... هم میگویند استاد ،پس لطفا اعتراض کنید که به انها هم استاد نگویند ،در ضمن اساتید دانشگاه وهیئت علمی هر سال در بحث افزایش حقوق استثنا میشوند وبه صورت خاص حقوقشان بالاتر است ،به نظر من باید حقوق استادان دانشگاه هم کم شود ومعیار درستی برای پرداخت حقوق بی ضابطه به اساتید دانشگاه تعیین گردد.

  • سالار

    لقب استاد فقط و فقط در انحصار شما نیست. دانشجویی که یک پایان نامه ی کاربردی بلد نیست بنویسد و فقط با دادن پول دیگران برایش می نویسند ویا copy paste می کند،استادش رو چه باید نامید؟استاد؟در بین ما چه در مدرسه چه در دانشگاه چه دربین سایر اقشار جامعه هیچ کس سزاوار لقب استادی نیست.چراکه همه دزد هستیم و فقط و فقط برادروار در کنار هم زندگی می کنیم.اگر آمار بگیریم تعداد جوانان در زندان بیشتر از تعداد جوانان در عرصه تعلیم و تربیت است .ما فقط با تعلیم و تربیت ناقص چه در مدرسه و چه در دانشگاه به جای خادم نظام، جانی و دزد تربیت کردیم.ما کجا و ژاپن و ... کجا.بیدار شوید و از وقت باقیمانده برای تعلیم و تربیت فرزندانمان مایه بگذارید.استاد واقعی کسی است که کارش رو درست بر پایه وجدان اخلاقی و کاری پیش ببرد.استاد دانشگاه.استاد موسیقی.استاد مکانیک .استاد معلم و ....همه می توانند لقب استاد رو بگیرند‌.یا حق

ارسال نظر