فاجعه بزرگ در آموزش و پرورش
وضعیت نمرات امتحان نهایی دانش آموزان وضعیت مناسبی ندارد
روزنامه فرهیختگان نوشت : وضعیت نمرات امتحان نهایی دانش آموزان وضعیت مناسبی ندارد
به گزارش عرشه آنلاین؛ نتایج کنکور و آمارهایی که درباره وضعیت تحصیلی دانشآموزان و رشد ترک تحصیل دانشآموزان در گزارشهای نهادهای رسمی و بعضا رسانهها منتشر میشود، نشان میدهد سیستم آموزشی ایران اوضاع مناسبی ندارد.
در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بهترین استانهای ما، استانهای خراسان جنوبی، یزد و اصفهان بودهاند که البته با اینکه بالاترین استانها هستند، اما باز میانگین اصلا عدد قابل قبولی نیست. مثلا در خراسان جنوبی که بهترین استان بوده، میانگین نمره دیپلم بچهها ۱۴.۴۳ بوده است.
گروه تلگرامی «گفت و شنود» نشستی را با عنوان «فقر آموزش در ایران؛ دسترسی و دستیابی آموزش» با حضور عطیه وحیدمنش، عضو هیاتعلمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برگزار کند. خلاصه این ارائه را در ادامه میخوانید.
در بدترین استانها (استانهای خوزستان، آذربایجان غربی و سیستانوبلوچستان) میانگین معدل بچههای کلاس دوازدهم حدود ۱۱ بوده است. این عدد خیلی فاجعه است. این میانگین است، یعنی تعداد خیلی زیادی از دانشآموزان معدلهای زیر ۱۰ داشتند. توجه داشته باشید که این میانگین مربوط به کلاس دوازدهم و امتحان نهایی دیپلم است. بسیاری از دانشآموزانی که از لحاظ تحصیلی ضعیفتر بودند یا به هر دلیلی از لحاظ علمی نمیتوانستند پایه را بگذرانند، یا ترک تحصیل کردند یا از سیستم آموزشی خارج شدند و ادامه تحصیل ندادند.
میتوان گفت نمونهای که ما داریم دانشآموزهایی هستند که به پایه دوازدهم رسیدهاند به سمت بالا تورش یا اریبی دارد، یعنی دانشآموزان ضعیفتر سالها قبل از سیستم آموزشی خارج شدند. این میانگین نشاندهنده این است که چقدر کیفیت آموزشی در کشور ما در سطح نازلی قرار دارد. آن خروجی آموزشوپرورش، یعنی خروجی که کودک ششساله وارد این سیستم میشود و در ۱۸ سالگی از این سیستم خارج میشود، در بهترین حالت نمراتی از جنس ۱۴ و ۱۵ کسب میکند. اگر این را مقایسه کنیم با سال تحصیلی ۱۴۰۲ که سالهای قبلتر آن را نداریم، متوجه میشویم که تقریبا در همه استانها ما یک افت تحصیلی خیلی شدیدتری را ملاحظه میکنیم، حتی استانی مثل خراسان جنوبی که معدل بچهها حدود ۱۴.۵ بوده این معدل در سال ۱۴۰۲ به ۱۱.۸ کاهش پیدا کرده و در خیلی از استانها میانگینها متاسفانه زیر ۱۰ آمده است. در استانهایی مثل سیستانوبلوچستان، کرمان، هرمزگان، فارس، بوشهر، کهگیلویهوبویر احمد، چهارمحالوبختیاری، لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی، گیلان، گلستان، خراسان شمالی و خوزستان، میانگین نمرات امتحان نهایی برای تمام رشتههای نظری زیر ۱۰ است.
فاجعه در نمره آزمون نهایی
همانطور که در نمودار3 و نقشه شماره 1 میبینید، در سال تحصیلی 1399-1398 بهترین استانهای ما، استانهای خراسان جنوبی، یزد و اصفهان بودهاند که البته با اینکه بالاترین استانها هستند اما باز میانگین اصلا عدد قابل قبولی نیست. مثلا در خراسان جنوبی که بهترین استان بوده، میانگین نمره دیپلم بچهها 14.43 بوده است. در بدترین استانها (استانهای خوزستان، آذربایجان غربی و سیستانوبلوچستان) میانگین معدل بچههای کلاس دوازدهم حدود 11 بوده است. این عدد خیلی فاجعه است. این میانگین است، یعنی تعداد خیلی زیادی از دانشآموزان معدلهای زیر 10 داشتند. توجه داشته باشید که این میانگین مربوط به کلاس دوازدهم و امتحان نهایی دیپلم است. بسیاری از دانشآموزانی که از لحاظ تحصیلی ضعیفتر بودند یا به هر دلیلی از لحاظ علمی نمیتوانستند پایه را بگذرانند، یا ترک تحصیل کردند یا از سیستم آموزشی خارج شدند و ادامه تحصیل ندادند. میتوان گفت نمونهای که ما داریم دانشآموزهایی هستند که به پایه دوازدهم رسیدهاند به سمت بالا تورش یا اریبی دارد، یعنی دانشآموزان ضعیفتر سالها قبل از سیستم آموزشی خارج شدند. این میانگین نشاندهنده این است که چقدر کیفیت آموزشی در کشور ما در سطح نازلی قرار دارد. آن خروجی آموزشوپرورش، یعنی خروجی که کودک ششساله وارد این سیستم میشود و در 18 سالگی از این سیستم خارج میشود، در بهترین حالت نمراتی از جنس 14 و 15 کسب میکند. اگر این را مقایسه کنیم با سال تحصیلی 1402 که سالهای قبلتر آن را نداریم، متوجه میشویم که تقریبا در همه استانها ما یک افت تحصیلی خیلی شدیدتری را ملاحظه میکنیم، حتی استانی مثل خراسان جنوبی که معدل بچهها حدود 14.5 بوده این معدل در سال 1402 به 11.8 کاهش پیدا کرده و در خیلی از استانها میانگینها متاسفانه زیر 10 آمده است. در استانهایی مثل سیستانوبلوچستان، کرمان، هرمزگان، فارس، بوشهر، کهگیلویهوبویر احمد، چهارمحالوبختیاری، لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی، گیلان، گلستان، خراسان شمالی و خوزستان، میانگین نمرات امتحان نهایی برای تمام رشتههای نظری زیر 10 است. این نشاندهنده سطح نازل کیفیت آموزشی بهصورت کلی در کل کشور و بهصورت خاص در این استانهاست. این واقعا یک زنگ خطر برای نظام تعلیم و تربیت است. البته بخشی از این افت تحصیلی به دوره کرونا و آموزش غیرحضوری برمیگردد که خیلی در این وضعیت تاثیر گذاشته است. متاسفانه در دوره کرونا به نظر من آموزشوپرورش اصلا عملکرد خوبی نداشته و صرفا با تعطیل کردن مدارس و ایجاد بستری به اسم «شاد» بدون اینکه نظارتهای درست روی آن باشد، آموزش را هدایت کرد و نتیجهاش هم کاملا بهوضوح در این نموداری که در نقشه شماره 1 مشاهده میکنید، قابل ملاحظه است. البته لازم به ذکر است که در سطح جهانی هم بحران کرونا باعث فقر یادگیری شده که در ادامه دادههای آن نیز مورد بررسی قرار میگیرد. متاسفانه داده عمومی قابل اعتباری از نمرات کنکور در دسترس نیست. فایلی برای کنکور 1400 منتشر شده که بهصورت عمومی نبوده و در آن هم وقتی درصدهای دانشآموزان را در رشتههای مربوطه نگاه میکنیم - درصد ریاضی برای دانشآموزان رشته ریاضی و درصد درس زیستشناسی برای دانشآموزان تجربی- شاهد عملکرد ضعیفی هستیم. درمورد کنکور فقط بحث درصد اهمیت ندارد و نمرات تراز هم حائز اهمیت است. چون سختی و آسانی سوالات و اینکه بهصورت نسبی بچهها باید در مقایسه با هم دیگر قرار بگیرند، لازم است که نمرات تراز را هم داشته باشیم، ولی چون عمومی نیست و سازمان سنجش این دادهها را به هیچ عنوان منتشر نمیکند متاسفانه نمیتوان تصویر واضحی از کنکور داشت. اما آنچه که مشخص است- حداقل از آمارهای غیررسمی- عملکرد دانشآموزان ما در کنکور عملکرد جالبی نیست. این عدم شفافیت سازمان سنجش درحالیکه دادههای ذی قیمتی از نظر عملکرد دانشآموزان دارد واقعا محل سوال است. دو آزمون دیگر هم در دسترس است که میتوان گفت فراگیرترین دادههایی هستند که بهصورت عمومی در دسترس است و ما میتوانیم براساس آن تا حدی بحث کیفیت نظام آموزشی را حداقل در سطح ملی و همچنین بهصورت بین کشوری مورد مقایسه قرار دهیم. این دو منبع، نمرات آزمونهای بینالمللی تیمز و پرلز هستند. آزمون تیمز هر چهار سال یکبار از سال 1995 برگزار میشود و مهارت ریاضیات و علوم را برای پایههای چهارم و هشتم مورد سنجش قرار میدهد. آخرین داده آن مربوط به سال 2019 است. آزمون پرلز نیز هر پنج سال یکبار و از سال 2001 برگزار شده و مهارت خواندن و درک مطلب کودکان پایه چهارم دبستان را میسنجد. آخرین داده این آزمون مربوط به سال 2021 است. این آزمونها توسط دانشگاه بوستون کالج آمریکا و با همکاری موسسه بینالمللی آموزش برگزار شده است. این دو داده، تنها دادهای هستند که ما میتوانیم بهصورت ملی درمورد نظام آموزشیمان بهخصوص در پایههای پایینتر مثل ابتدایی و متوسطه اول و در طی زمان مورد ارزیابی قرار دهیم. متاسفانه اندازه نمونه و نوع نمونه بهگونهای نیست که بتوانیم در سطح استانی حرف بزنیم اما درصورت ملی میتوانیم مقایسههایی داشته باشیم. به دلیل اینکه نتایج این آزمونها استاندارد است میتوانیم کارهای تطبیقی هم با این دادهها انجام دهیم و مقایسهای بین ایران و سایر کشورها داشته باشیم.
وقتی که به وضعیت ایران (جدول) نگاه میکنیم، عموما ایران جزء 20 درصد پایینی کشورهای شرکتکننده است. کشورهای شرکتکننده عموما شامل کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه منطقه آسیا و آمریکای لاتین هستند. کشورهای خیلی فقیر آفریقایی در این آزمون شرکت نمیکنند. شاید از کشورهای آفریقایی بخواهیم نام ببریم، تنها کشورهای شمال آفریقا که در همان منطقه خاورمیانه محسوب میشوند، شرکت میکنند؛ مثل مصر، تونس و مراکش و از کشورهای زیر صحرا هم فقط آفریقای جنوبی شرکت کرده است. کشورهایی مثل کنگو، سودان، سومالی که از لحاظ اقتصادی و آموزشی ضعیف هستند در این آزمونها نیستند. کشورهای اروپای غربی و اروپای شرقی همچنین کشورهای آسیایی مثل سنگاپور و چین و کره هم در آزمون تیمز و پرلز شرکت میکنند. در آزمون نمونه خوبی از کشورها را داریم که امکان مقایسه ایران با آنها را به ما میدهد. همانطور که گفتم چه در درس ریاضی و چه علوم و چه مهارت خواندن و درک مطلب زبان فارسی، همیشه جزء 25-20 درصد پایینی دنیا بودیم و اصولا هم همیشه میانگین نمره دانشآموزان ایرانی زیر میانگین بینالمللی بوده است. این آزمونها میانگینشان در سطح 500 استاندارد شده و میانگین نمره ما همیشه زیر 500 بوده است، یعنی از سال 95 که ما در درس ریاضیات شرکت کردیم همواره میانگین نمره دانشآموزان ما زیر 500 بوده است. سال 1995 پایه چهارم ابتدایی ما میانگین نمرهشان 387 بوده و با شیب خیلی کند و کمی، این میانگین تا سال 2011 افزایش پیدا کرده و از سال 2011 تا 2019 هم تقریبا ثابت باقی مانده و دیگر تفاوت زیادی نداشتیم. درنهایت در آخرین سالی که دادههایش در دسترس است میانگین ما به 443 افزایش پیدا کرده است، یعنی از 387 به 443 رسیدیم درصورتیکه کشور ترکیه در سه دوره 2011، 2015 و 2019 که برای دوره چهارم ابتدایی شرکت کرده است، با شیب قابل قبول از میانگین 469 خودش را به میانگین 523 رسانده است، یعنی بالای 500 که میانگین جهانی بوده، رفته است. (نمودار شماره 4)
همانطور که در نمودارها آمده، هم در درس ریاضیات و هم در درس ادبیات فارسی، میانگینمان همیشه زیر میانگین 500 (میانگین جهانی) بوده است. (نمودار شماره 5)
نکتهای که در مورد آزمون پرلز قابلمشاهده است، روند نزولی است که ما از سال 2011 شروع کردهایم. این بهصورت شیب خیلی تند بین سالهای 2016 و 2021 قابلمشاهده است. میتوانیم تا حدی یک بخش این کاهش شدید بین 2016 و 2021 را به بحث کرونا و فقدان یادگیری و از دست رفتن یادگیری نسبت دهیم که بهخاطر دوره کووید-۱۹ و مدیریتی که در آن دوره در بحث آموزش عمومی اتفاق افتاد، یعنی هم در نمرات نهایی معدل چیزی حدود سه نمره کاهش پیدا کرد و هم در آزمون پرلز که نمره قبل از کووید-۱۹ و بعد از آن را داریم، این کاهش شدید بهخصوص برای دختران را مشاهده میکنیم. (نمودار شماره 6)
ولی از بحث میانگین مهمتر، نموداری است که پراکندگی عملکرد را نشان میدهد. موسسهای که برگزارکننده آزمونهای تیمز و پرلز است، 4 سطح آستانه را تعریف میکند و براساس آن دانشآموزان را رتبهبندی میکند به کسانی که در سطح پایه اصلا یاد نگرفتهاند، کسانی که بهصورت متوسط یاد گرفتند، متوسط هستند و در حالت آخر هم کسانی که به سطح یادگیری پیشرفته رسیدهاند. با این چهار سطح 5 معیار میتوانیم تعریف کنیم؛ معیار پایین، متوسط، بالا و پیشرفته و پنجمی هم میشود کسانی که یادگیریشان در حد پایهای که امتحان میدادند، نبوده است. نمره 400 برای سطح بازتاب یادگیری در نظر گرفته شده است. اگر نمودار را نگاه کنیم، درمورد ایران 35 درصد دانشآموزان ما زیر 400 شدهاند. معنای این نمره این است که مثلا در آزمون پرلز 35 درصد از دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی، مهارت خواندن و درک مطلبشان به زبان فارسی، کمتر از سطح پایه چهارم بوده است. فرض کنید دانشآموز کلاس چهارم ابتدایی است اما مهارت خواندن و درک مطلب فارسیاش ممکن است در سطح اول یا دوم دبستان باشد. این دانشآموز نمیتواند مطلبی را که برای چهارم ابتدایی است درک کند و به سوالات پاسخ دهد. عدد 35 درصد یعنی اینکه از هر سه تا دانشآموز پایه چهارم، یک نفر به صورت متوسط دچار این مشکل است. نمرات ریاضی و علوم چه پایه چهارم و چه پایه هشتم، کم و بیش همین عدد است، یعنی از هر سه دانشآموز، یک نفر در سطح پایهای که درس میخواند، یادگیری نداشته و یادگیری که دارد خیلی پایینتر از پایهای است که امتحان میدهد. این امر نشاندهنده این است که نظام آموزشی ما خوب نمیتواند دانشآموزان را ارزیابی کند. در درجه اول دانشآموزان سطح یادگیری پایینی دارند. همان سطح پایین هم بهخاطر ارزیابی نادرست موجود باعث میشود دانشآموز بدون اینکه یادگیری پایه خودش را تکمیل کند به پایه بالاتر برود. اگر ترکتحصیل نکرد و از سیستم آموزشی خارج نشد، به پایه دوازدهم میرسد و آنجا هم نمراتش میشود 10 و 11 و 14.
ارسال نظر