اقدام طالبان علیه ایران / نقشه شوم طالبان برای سیستان و بلوچستان

یک پژوهشگر حوزه آب با اشاره به به مخاطرات توسعه ناپایدار توسط افغانستان و ترکیه اظهار داشت: هرچند خطرات پروژه گاپ و دیگر ابرپروژه‌های سدسازی ترکیه که باعث افزایش هر چه بیشتر مشکلات محیط زیستی برای غرب و شمال غرب کشور خواهد شد را نباید نادیده گرفت، اما حالا مدت‌هاست از هامون تا آمودریا، تحت‌تأثیر سیاست‌های آبی طالبان یا از بین رفته و یا در حال نابودی است. بطور مثال احداث طرح‌های توسعه مختلف مانند سد پاشدان، مانعی جدید برای رسیدن آب به سد دوستی است.

اقدام طالبان علیه ایران / نقشه شوم طالبان برای سیستان و بلوچستان

یک پژوهشگر حوزه آب با اشاره به به مخاطرات توسعه ناپایدار توسط افغانستان و ترکیه اظهار داشت: هرچند خطرات پروژه گاپ و دیگر ابرپروژه‌های سدسازی ترکیه که باعث افزایش هر چه بیشتر مشکلات محیط زیستی برای غرب و شمال غرب کشور خواهد شد را نباید نادیده گرفت، اما حالا مدت‌هاست از هامون تا آمودریا، تحت‌تأثیر سیاست‌های آبی طالبان یا از بین رفته و یا در حال نابودی است. بطور مثال احداث طرح‌های توسعه مختلف مانند سد پاشدان، مانعی جدید برای رسیدن آب به سد دوستی است.

به گزارش عرشه آنلاین مصطفی فدائی‌فرد درباره وضعیت رودخانه‌ها و تالاب‌های مرزی و مشترک شرق و جنوب شرق کشور و تاثیر فعالیت‌های سدسازی همسایگان بر منابع آبی ایران ابتدا به ارزیابی مهم‌ترین رودخانه‌های مشترک بین ایران و افغانستان پرداخت و اظهار داشت: رود هیرمند که طول آن حدود ۱۱۰۰ کیلومتر است، از استان هلمند افغانستان جاری شده و به دریاچه هامون که بین افغانستان و ایران مشترک است می‌ریزد، این رود برای ایران و افغانستان از اهمیت قابل توجهی در تأمین آب آشامیدنی، معیشت مردم و توسعه اقتصادی منطقه برخوردار است. از سوی دیگر، حیات تالاب های هامون که از  حیث بین‌المللی، اقتصادی، اجتماعی، معیشتی، زیست‌محیطی، تاریخی و فرهنگی جایگاهی ویژه‌ای در منطقه سیستان دارند، به آب هیرمند به شدت وابسته است.

حالِ بد شاهرگ حیاتی سیستان

وی افزود: نقش برجسته هیرمند به عنوان شاهرگ حیاتی سیستان، موجب شده تا هرگونه تغییر در بالادست، بر شرایط این منطقه اثرات عمیقی داشته باشد که از آن جمله می‌توان به کمبود منابع آب آشامیدنی، کاهش اراضی زیر کشت، نبود علوفه و تلف شدن دام‌ها، افزایش وقوع طوفان‌های شن و پدیده گرد و غبار و در نهایت، بیکاری، فقر، ناامنی، توسعه قاچاق و مهاجرت مردم اشاره کرد. خشکیدگی رودخانه هیرمند به دلیل توسعه شدید در بالادست توسط افغان‌ها؛ بهره‌برداری از چاه‌نیمه‌ها به عنوان منابعی استراتژیک و تالاب هامون را با مشکلات جدی مواجه کرده است.

این پژوهشگر حوزه آب در ادامه به هریرود اشاره و تصریح کرد: رودخانه هریرود نیز با طول بیش از هزار کیلومتر که از مناطق مرتفع در افغانستان سرچشمه می‌گیرد، با گذر از ولایت‌های غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک آن کشور با ایران می‌گذرد و پس از پیوستن کشف‌رود از ایران به آن، با نام رود تِجِن وارد شنزارهای کشور ترکمنستان شده و به بیابان قره‌قوم منتهی می‌شود و بین سه کشور افغانستان، ایران و ترکمنستان مشترک است.

هریررود با سد دوستی چه کرد؟

وی افزود: رودخانه هریرود یکی از منابع اصلی آب ورودی به بخش‌هایی از مناطق شمال شرق ایران و جنوب ترکمنستان و تامین‌کننده نیاز شرب و کشاورزی جمعیت زیادی بوده و همواره به عنوان یکی از نگرانی‌های این دو کشور به لحاظ پایداری جریان ورودی تلقی شده و سد دوستی که بین ایران و ترکمنستان مشترک است، بر روی آن احداث شده و آب آشامیدنی کلان شهر مشهد و آب کشاورزی روستاهای واقع در مناطقی در ایران و در ترکمنستان را تأمین می‌کند. خشکیدگی این رودخانه به دلیل توسعه شدید در بالادست توسط افغانستان در سال‌های اخیر، سد دوستی را غیر قابل استفاده کرده است.

فدائی‌فرد با اشاره به اوضاع تالاب هامون گفت: این تالاب در دشت سیستان و شمال استان سیستان و بلوچستان در مرز مشترک ایران و افغانستان واقع شده است که تا پیش از دچار شدن به شرایط کنونی، جزء تالاب‌های بزرگ و پرآب کشور و جهان بوده است. تالاب هامون درسال ۱۳۹۴ به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره توسط یونسکو ثبت شده است که این موضوع ارزش بالای تالاب را اثبات می‌کند. وسعت هامون در شرایط حداکثری حدود ۵۷۰۰ کیلومتر مربع است که ۳۸۲۰ کیلومتر مربع آن متعلق به ایران است.

اوضاع هامون

وی ادامه داد: مجموعه تالابی وسیع هامون شامل سه هامون به نام‌های پوزک، صابری و هیرمند است که به طور مجزا و از منابع آبی جداگانه آبگیری می‌شوند ولی در زمان آبگیری حداکثری، به هم می‌‌پیوندند و مجموعه بزرگ و وسیع تالابی هامون را تشکیل می‌دهند. عمق هامون در بخش‌هایی حتی تا ۷ متر نیز می‌رسد. هامون پوزک با وسعتی حدود ۱۴۸۵کیلومتر مربع، از طریق شاخه پریان رود هیرمند، رود خاش و خوسپاس آبگیری می‌شود که بیشترین بخش این تالاب در استان نیمروز افغانستان و حدود ۳۳۰ کیلومتر مربع آن نیز در ایران قرار گرفته است.هامون مرزی صابری نیز با وسعتی حدود ۱۰۳۰ کیلومتر مربع از طریق رودخانه‌های فراه و هاروت و همچنین از طریق سرریز هامون پوزک آبگیری می‌شود. قسمت جنوبی هامون صابری که در ایران قرار دارد نسبت به قسمتی که در افغانستان واقع شده، از عمق بیشتری برخوردار است. هامون هیرمند از طریق رود سیستان و رودخانه‌های شور منطقه و همچنین سرریز هامون صابری آبگیری می‌شود. جریانات سطحی و ناچیزی هم از شرق، شمال و غرب وارد هیرمند می‌شود.

انحراف آب هیرمند و گرد و غبار در ایران

این کارشناس حوزه آب بیان داشت: تداوم خشکسالی موجب کم‌آبی و یا خشک شدن بخشی از تالاب شده بود و در سال‌های اخیر نیز به دلیل اجرای سیاست‌های آبی توسعه ناپایدار توسط افغانستان از جمله ساخت سد‌ها و آب‌بند‌ها تا برخی اقدامات برای هدایت و انحراف آب هیرمند به شوره‌زارها، دریافتی ایران از هیرمند به سمت صفر میل کرده و این موضوع، مشکلات تالاب هامون را دوچندان کرده و باعث توسعه و گسترش کانون‌های گرد و غبار در منطقه شده است.

حق هامون به گودزره رسید

وی توضیح داد: تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که طالبان به منظور جلوگیری از ورود آب به ایران، مانند سال‌های گذشته سیلاب‌های هیرمند را به شوره‌زار گودزره که در انتهای حوضه آبریز مشترک واقع شده و فاقد هرگونه ارزش اقتصادی، اجتماعی، معیشتی و محیط زیستی است، انحراف داده است. آب منحرف‌شده بیش از ۴۰۰ کیلومتر مربع از مساحت گودزره را پوشانده و در عمل آب شیرین رودخانه هیرمند را نابود کرده است. در حالی که همین میزان آب برای آبگیری کل مساحت هامون هیرمند کفایت می‌کرد.

فدائی‌فرد بیان داشت: از زمان آبگیری سد کمال‌خان تاکنون آبی در رودخانه هیرمند رها نشده و بستر رودخانه کاملا خشک شده است. این در حالی است که در هیچ مقطع زمانی رودخانه هیرمند تا این اندازه خشک نبوده است. این رودخانه در بسیاری از مواقع تا چهار میلیارد مترمکعب و در بعضی اوقات حتی تا ۲۰ میلیارد مترمکعب رواناب داشته که متاسفانه در سال‌های اخیر به سمت صفر میل کرده است. با وجودی که حجم مخزن سد کمال خان حدود ۵۰ میلیون متر مکعب است ولی سیستم انحراف آب آن قادر است تا دو میلیارد متر مکعب آب را از مسیر اصلی رودخانه هیرمند منحرف کرده و مانعی جدی برای رسیدن آب به ایران شود.

وی در ادامه به پروتکل‌های رودخانه‌های مشترک بین ایران و افغانستان و وضعیت تامین حقابه‌ها اشاره و تصریح کرد: در سال ۱۳۵۱ شمسی معاهده‌ای میان امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر وقت ایران و موسی شفیق، نخست‌وزیر وقت افغانستان در کابل به امضا رسید که بر اساس آن مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ متر مکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) از رودخانه هیرمند به ایران برسد. این در حالی است که دیگر رودخانه مشترک یعنی هریرود فاقد پروتکل بین کشورهای پایین‌دست (ایران و ترکمنستان) با افغانستان است. البته فارغ از آنچه در مورد معاهدات دوجانبه مطرح است، اصولی کلی در قانون و عرف بین‌الملل در مورد رودخانه‌های مرزی و مشترک وجود دارد.

این کارشناس حوزه آب افزود: طبق مفاد کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل متحد، هر دولتی که در حوزه رودخانه مشترک قرار دارد، این حق را دارد که در قلمرو سرزمینی خود، بهره‌برداری منصفانه و معقول از جریان آب حوضه آبریز فرامرزی، با الزام به عدم آسیب‌رسانی جدی به سایر کشور‌های مشترک، داشته باشد. براساس این کنوانسیون استفاده و توسعه رودخانه‌های فرامرزی باید با هدف دستیابی به استفاده بهینه و پایدار از آن و منافع حاصل از آن با در نظر گرفتن منافع سایر کشور‌های ساحلی صورت گیرد و حق دولت‌ها برای استفاده از رودخانه مشترک و همچنین وظیفه همکاری در حفاظت از آن به رسمیت شناخته شود.

 چاه‌نیمه‌ها رقم ندارند

وی با انتقاد از کم‌کاری‌ها و سوء مدیریت در مقابله با توسعه ناپایدار کشورهای بالادست رودخانه‌های مشترک گفت: وضعیت وخیم منابع آب در شرق و جنوب شرق ایران ناشی از مسدود کردن رودخانه‌های هیرمند و هریرود توسط افغانستان است که منجر به خشکیدگی مخزن سد دوستی یکی از تامین‌کننده‌های اصلی آب شرب کلان شهر مشهد و دریاچه هامون بعنوان هفتمین تالاب بین‌المللی جهان و چاه‌نیمه‌ها بعنوان مهم‌ترین منبع تامین آب سیستان شده است. با این وجود، همسایه شرقی همچنان در حال توسعه هر چه بیشتر پروژه‌های آبی بر روی رودخانه‌های مرزی و مشترک است.

فدائی‌فرد اظهار داشت: تداوم بی‌توجهی به حقابه رودخانه‌های مرزی و مشترک در آینده‌ای نزدیک می‌تواند بسیار وخیم‌تر و فاجعه‌بارتر شود که مهم‌ترین دلیل آن، این است که سال‌هاست دست نخبگان از مدیریت در حوزه‌های مختلف به خصوص اقتصادی، اجتماعی و علی‌الخصوص از منابع و مصارف آب کوتاه مانده و همین مسئله سبب شده نگاه پیشگیرانه به انواع آسیب‌های مربوطه، جای خود را به مداخله‌های دیرهنگام بدهد. این در حالی است که بالعکسِ دولت‌‌های مختلف پس از انقلاب در ایران، دولت‌های مختلف قانونی و حتی غیرقانونی افغان‌ها با وجود نابسامانی‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی در افغانستان، طرح‌ها و پروژه‌های مختلف برای کنترل منابع آب را مورد مطالعه و اجرا قرار داده‌اند و حال این وضعیت در کشور ترکیه نیز به وقوع پیوسته است.

برنامه توسعه زمین‌های زیر کشت در بالادست برای کاستن از حقابه ایران

وی بیان کرد: در سایه این بی‌توجهی‌ها و سوءمدیریت‌ها؛ کشورهای بالادست با سوء‌استفاده از این وضعیت ایران، هم‌چنان در حال احداث ایستگاه‌های پمپاژ آب، بندهای انحراف آب و سدهای مخزنی بزرگ و کوچک و دیگر طرح‌های توسعه ناپایدار منابع آب هستند، این در حالی است که به روش‌های مختلف دیگر مانند انحراف آب به بیابان‌ها و شوره‌زارها نیز مانع رسیدن حقابه رودخانه‌های مشترک به ایران می‌شوند! از سویی دیگر، کشورهای بالادست در حال توسعه زمین‌های زیر کشت هستند تا در صورتی که کار به حکمیت نهادهای بین‌المللی برسد، بتوانند بر حقابه خود افزوده و از حقابه ایران بکاهند چراکه در حکمیت، وجود مساحت زمین‌های زیر کشت یکی از ملاک‌ها است.

آبی که خود استفاده نمی‌کنند را نیز از همسایه دریغ می‌کنند

این پژوهشگر حوزه آب تصریح کرد: به منظور تحت‌تاثیر قرار دادن حقابه ایران؛ افغان‌ها سیلاب‌های به وقوع پیوسته در سال‌های اخیر را نیز منحرف کرده و به شوره‌زارهایی مانند گودزره می‌ریزند، به عبارت دیگر، افغان‌ها آبی که خود استفاده نمی‌کنند را نیز از همسایه دریغ می‌کنند و آب را حتی به قیمت نابودی سیستان در ایران کنترل و مانع ورود آب به ایران می‌شوند. البته طالبان طی سال‌های اخیر همواره در حرف و کلام، تاکید کرده که حقابه ایران محترم است و تامین آن جزء برنامه‌های‌شان است ولی در عمل چیزی از آنها دیده نشده و به گفته‌های خود پایبند نبوده‌اند. در این راستا،  مهم‌ترین دلیلی که عنوان می‌کنند این است که در اثر شرایط اقلیمی و خشکسالی‌ها، منابع آبی آنها نیز کاهش یافته و بر همین اساس امکان تامین حقابه ایران فراهم نشده است. در حالی که خشکسالی رودخانه‌ها همیشه وجود داشته است.

وی بیان داشت: افغانستان با ساخت و یا طراحی مجموعه‌ای از سدها، بندها، ایستگاه‌های پمپاژ و کانال‌های آبی، فعالانه درصدد ازسرگیری برنامه هیدرولیکی ناتمام خود که از اواخر دهه ۷۰ میلادی آغاز شد، برآمده است. هدف افغانستان از مدیریت منابع آبی فرامرزی، ارتقای سطوح مختلف توسعه اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و نیز تثبیت جایگاه سیاسی خود است. با توجه به اینکه ۹۰ درصد از منابع آب سطحی این کشور با همسایگان آن، به ویژه ایران و پاکستان مشترک است، برنامه طولانی مدت و مستمر افغانستان در اجرای اینگونه برنامه‌های توسعه‌ای آبی، ممکن است به ایجاد اختلاف‌های بیشتر درخصوص این موضوع دامن بزند.

تحریم مانع دریافت حقابه

فدائی‌فرد یکی از مهم‌ترین دلایل عدم دریافت حقابه از سوی ایران را افزایش تحریم‌ و همچنین کاهش امکان همکاری اروپا با ایران دانست و افزود: بطور مثال در سال‌های گذشته، با اتحادیه اروپا همکاری‌های بین‌المللی را برای بهبود شرایط محیط زیستی تالاب هامون شروع کرده بودیم و در قالب این همکاری به توانمندسازی جوامع محلی، معیشت پایدار و آموزش‌های محیط زیستی پرداخته شد ولی متاسفانه به دلیل گسترش سیاست‌های کلان حاکمیتی نامناسب که منجر به افزایش تحریم‌ها شد، قطع همکاری موثر اتحادیه اروپا و ایران را در پی داشت.

سیستان بدون تالاب و دریاچه غیر قابل سکونت است

وی به تاثیر خشکیدگی تالاب هامون بر سیستان اشاره و توضیح داد: زمانی که دریاچه هامون خشک شود، به‌واسطه وقوع باد‌های ۱۲۰ روزه که در سال‌های اخیر به دلیل خشکیدگی منطقه، به حدود ۲۰۰ روز نیز افزایش یافته است، چنان طوفان و گرد و غباری در آسمان منطقه ایجاد می‌کند که در عمل امکان زندگی و تنفس را از بین می‌برد. با این بادها و توسعه گرد و غبار، هوایی برای تنفس و زندگی مردم باقی نمی‌ماند و دیگر فرقی نمی کند که معیشت‌شان کشاورزی باشد، دامداری باشد و یا این که درگیر فعالیت خدماتی باشند. در مجموع، سیستان بدون کشاورزی و دامداری قابل تحمل است، اما بدون تالاب و دریاچه، غیر قابل سکونت خواهد بود.

توسعه خط آهن ایران-افغانستان تضمین‌کننده تامین حقابه‌های ایران

این کارشناس حوزه آب تاکید کرد: شرایطی که در سیستان وجود دارد، تامین حق‌آبه هامون را ضروری، حیاتی و اساسی کرده است. البته ضرورتی برای تاکید بر کشاورزی، دامپروری و صیادی وجود ندارد و سیستان را می‌شود با توسعه صنعت، تجارت، گردشگری، باستان شناسی و ترانزیت و در مجموع "توسعه غیرآب‌محور" به‌ شکل کاملا مدرن اداره کرد. بطور مثال، یکی از اولویت‌های ریلی افغانستان، اتصال به بندر چابهار است که منجر به اتصال قندهار و چابهار شده و با احداث خط آهن میلک به چابهار، هرات نیز به دنیا متصل می‌شود. این مهم می‌تواند منجر به توسعه اشتغال و معیشت مردم ایران و افغانستان شده و از طرفی دیگر باعث وابستگی اجتناب‌ناپذیر افغانستان به ایران شده که در نوع خود تضمین‌کننده تامین حقابه‌های ایران خواهد بود.

هامون تا آمودریا، تحت‌تأثیر سیاست‌های آبی طالبان

وی با اشاره به به مخاطرات توسعه ناپایدار توسط افغانستان و ترکیه اظهار داشت: هرچند خطرات پروژه گاپ و دیگر ابرپروژه‌های سدسازی ترکیه که باعث افزایش هر چه بیشتر مشکلات محیط زیستی برای غرب و شمال غرب کشور خواهد شد را نباید نادیده گرفت، اما حالا مدت‌هاست از هامون تا آمودریا، تحت‌تأثیر سیاست‌های آبی طالبان یا از بین رفته و یا در حال نابودی است. بطور مثال احداث طرح‌های توسعه مختلف مانند سد پاشدان، مانعی جدید برای رسیدن آب به سد دوستی است.

ترکمنستان هم در امان نیست

فدائی‌فرد ادامه داد: این سد مشابه سایر سد‌های دیگر افغانستان، مطالعات زیست‌محیطی ندارد و آب‌گیری این سد مشکلات و مخاطرات شمال شرق کشور را به شدت افزایش خواهد داد. کلان‌شهری مثل مشهد که جزء حوضه آبریز هریرود محسوب می‌شود و از نظر حقوق و کنوانسیون‌های بین‌المللی آب‌های مشترک و فرامرزی، این شهر از رودخانه هریرود دارای حقابه است، اما متاسفانه افغانستان بدون توجه به پایین‌دست، همچنان در حال توسعه ناپایدار در بالادست است. در هر حال تکمیل طرح‌های توسعه بالادست مانند سد پاشدان، فقط ایران نیست که متأثر خواهد شد بلکه ترکمنستان نیز به‌شدت تحت‌تأثیر این پروژه قرار خواهد گرفت.

بحران آب یا بحران مدیریت آب؟

وی با بیان اینکه تامین آب اکنون اصلی‌ترین چالش کشور است، گفت: چالش کم‌آبی مسئله‌ای است که واقعیات جامعه و آمار و اطلاعات نیز آن را تایید می‌کنند؛ چنان‌که بررسی وضعیت آب‌های زیرزمینی کشور نشان می‌دهد موجودی این ذخیره حیاتی رو به کاهش و نابودی است و آب‌های جاری سطحی نیز دچار سوء‌مدیریت هستند. پر واضح است که موضوع آب مسئله‌ای فرابخشی است که در همه ابعاد فنی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نفوذ یافته است و این فرابخشی بودن، مدیریت آن را نیازمند راه‌حل‌های فرابخشی و همکاری‌های بهینه‌ساز همه سازمان‌ها و نهادهای مربوط می‌کند. به همین دلیل است که واژه "بحران آب" کاملا بی‌معنی است و این "بحران مدیریت آب" است که بسیاری از نقاط جهان و به خصوص ایران را با چالش و مخاطرات فراوان مواجه ساخته است.

این کارشناس حوزه آب معتقد است: پیچیدگی‌های مدیریت آب، آن را از مباحث فنی و مهندسی به جنبه‌های اجتماعی و اقتصادی و به میان مردم کشانده است که در آن میان، فقر و فساد تاثیرگذارترین هستند. البته توسعه فقر و فساد بر همه جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی نیز تاثیرگذار هستند.

دست خالی ایران در حکمیت و نقش شرکت‌های مهندسی مشاور

وی بیان داشت: یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که در مجامع بین‌المللی برای حکمیت مورد استناد قرار می‌گیرد، آمار و اطلاعات بارندگی، منابع و مصارف آب، سیلاب و روند توسعه زمین‌های کشاورزی طی سال‌های مختلف و مطالعات منابع و مصارف آب است. تا اوایل دهه ۹۰، شرکت‌های مهندسی مشاور باسابقه، قدیمی و قوی در کنار وزارت نیرو حضور داشتند و مطالعات ارزشمندی را به انجام می‌رساندند که توانایی دولت‌های مختلف برای موضوع‌های مرتبط با تامین پایدار آب در سطح ملی و بین‌المللی را بدست می‌داد ولی متاسفانه طی بیش از یک دهه اخیر، شرکت‌های مورد نظر تن به این گونه مطالعات که صرفه اقتصادی زیادی ندارد، نمی‌دهند و پس از سدسازی‌های بی‌رویه، در سال‌های اخیر بیشتر در پی طراحی و ساخت طرح‌های توسعه بزرگ برای انتقال بین حوضه‌ای و انتقال آب از دریا هستند که به لحاظ اقتصادی برای آنها بسیار به‌صرفه هستند. همین تغییر رویه توسط شرکت‌های مهندسی مشاور ملی در سال‌های اخیر باعث شد که طرح جامع آب کشور به ثمر نرسد و طرح آمایش سرزمین نیز مغفول مانده و غیر قابل بهره‌برداری شود.

FATF چه کمکی می‌کند؟

به گفته فدائی‌فرد؛ راهکار تامین پایدار منابع آب و بهبود وضعیت محیط زیست کشور، اصلاح سیاست‌های کلان حاکمیتی به منظور فراهم شدن امکان پیوستن به FATF شده و در نهایت منجر به کاهش تنش و افزایش تعامل با دنیا شده که می‌تواند باعث کاهش تحریم‌ها شود.

وی ادامه داد: کاهش تحریم‌ها به خودی خود منجر به کاهش تورم، فقر، فلاکت، فساد، اختلاس، زیر پا گذاشتن قوانین توسط کاسبان تحریم شده و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و محیط زیستی را در پی خواهد داشت و به مرور زمان همه مشکلات کشور و به خصوص مخاطرات مربوط به تامین پایدار نیازهای مختلف آبی شرب، صنعت و کشاورزی برطرف خواهد شد و شاهدِ توسعه پایدار صنایع، کاهش مخاطرات فرونشست و بهره‌برداری بهینه و پایدار از منابع طبیعی خواهیم بود. البته تا زمانی که مونولوگ عمیق و جاری در کشور جای خود را به فرهنگ گفت‌و‌گو ندهد، نمی‌توان انتظار بهبود داشت و این در حالی است که بیش از دو دهه است که کارشناسان علوم مهندسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی، سیاسی و امنیتی در حال نقدِ عملکرد و سیاست‌ها و تشنه شنیدن پاسخ هستند.

منبع: ایلنا

دیگر رسانه ها

کدخبر: 155958

ارسال نظر