راز هولناک کشتهشدن دختر تنها/ روایتی از سناریوی ترسناک برای قتل خواهر ناتنی
راز قتل دختر تنها در پایتخت، با اعترافات هولناک خواهر و برادر ناتنیاش فاش شد. دختر جوانی که با ضربات متعدد چاقو در خانهاش به طرز مرموزی کشته شده بود.
راز قتل دختر تنها در پایتخت، با اعترافات هولناک خواهر و برادر ناتنیاش فاش شد. دختر جوانی که با ضربات متعدد چاقو در خانهاش به طرز مرموزی کشته شده بود. ماموران پلیس پایتخت در تجسسهای خود به برادر و خواهر ناتنی مقتول مشکوک شدند و درنهایت خود را در برابر روایت هولناک یک جنایت دیدند. خواهر و برادری که فقط بهخاطر حسادت، با نقشهای از پیش تعیین شده، جان خواهرشان را گرفتند و با چاقو و اسید زندگیاش را تمام کردند.
شامگاه هفدهم بهمن سال گذشته بود که به ماموران پلیس پایتخت خبر یک قتل مرموز گزارش شد. دختر جوانی در خانهاش با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود. بلافاصله قاضی محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت در جریان ماجرا قرار گرفت و به همراه تیم تجسس راهی خانه این دختر شدند. دختر ۳۴ساله با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و روی گردن او آثار سوختگی با اسید نیز مشهود بود. وقتی تحقیقات در اینباره آغاز شد، ماموران پلیس در ابتدا سراغ نامزد این دختر رفتند.
اظهارات نامزد مقتول
پسر جوان در حالی که خودش هم بهشدت شوکه شده بود، در تحقیقات به پلیس گفت: «من و سمانه پنج سال قبل با هم آشنا شدیم و نامزد کردیم. او در این آپارتمان به تنهایی زندگی میکرد. شب قبل از حادثه با من تماس گرفت و گفت که کسی زنگ در خانهاش را زده، ولی کسی پشت در نبوده است. او موضوع را به مدیر ساختمان نیز اطلاع داده و با هم در ساختمان به جستوجو پرداختند، ولی کسی نبود. من هم به او گفتم حفاظ خانه را ببندد و بخوابد.
فردای همان شب با من تماس گرفت تا کلید قفل حفاظ را که دست من مانده بود، برایش ببرم. من هم برایش بردم و سرکارم رفتم. تا اینکه مادرش با من تماس گرفت و گفت که از سمانه خبر ندارد. هرچه با او تماس میگیرد جواب نمیدهد. من هم خیلی نگران شدم و به خانهاش رفتم. ولی کسی در را باز نکرد. با کلید خودم وارد خانه شدم و جسدش را دیدم.»
با این اظهارات، ماموران پلیس در تجسسهای بعدی دریافتند که دو گوشی همراه مقتول سرقت شده است. همچنین در ادامه مشخص شد که کسی با زور وارد خانه او نشده و همین مسأله احتملا قتل از سوی یک آشنا را قوت بخشید. به همین دلیل به دستور بازپرس، تحقیقات در میان آشنایان مقتول ادامه یافت. تا اینکه درنهایت ماموران پلیس به خواهر و برادر ناتنی مقتول مظنون شدند و تحقیقات از این دو نفر آغاز شد. اما آنها منکر این ماجرا شدند. خواهر مقتول به پلیس گفت: «ما سالهاست که با خواهر ناتنییمان ارتباطی نداریم و حتی تلفنی نیز با هم صحبت نمیکنیم. از طریق فامیل متوجه مرگ او شدیم.»
اعترافات هولناک
این اظهارات در حالی مطرح شد که تیم تحقیق دریافت که این خواهر و برادر ناتنی اطراف خانه مقتول دیده شدهاند. بنابراین دستور بازداشت آنها صادر شد. درنهایت دختر جوان به قتل خواهر ناتنیاش اعتراف کرد.
او درباره این ماجرا گفت: «از همان بچگی به خواهر ناتنیام حسادت میکردم. من و برادرم همیشه از سوی پدرم تحقیر میشدیم، درصورتیکه سمانه سوگلی پدرم بود و هر چه میخواست برای او فراهم میکرد. حتی در دوران بچگی هم، او شیطنت میکرد و ما تنبیه میشدیم. پدرم برای سمانه خانه و ماشین گرفت. درصورتیکه ما در زندگیمان حسرت خیلی چیزها را داشتیم. تا اینکه با برادرم تصمیم به انتقام گرفتیم. برادرم اعتیاد دارد و با همسر و فرزندش در شمال کشور زندگی میکند. ما فقط میخواستیم به سمانه آسیب بزنیم تا خانهنشین شود. میخواستیم با اینکار عصبانیت خودمان را خالی کنیم. ولی قصد کشتن او را نداشتیم.»
قتل با ضربات چاقو و اسید
این دختر جوان درباره شب حادثه و ماجرای قتل گفت: «من سالها بود که با سمانه حتی تلفنی هم صحبت نمیکردم. فقط برادرم هرازگاهی او با او تلفنی صحبت میکرد. ولی هیچ دیداری در کار نبود. تا اینکه با برادرم تصمیم به انتقام گرفتیم. اول میخواستیم خودرو او را به آتش بکشیم. ولی امکان این کار وجود نداشت. چون همیشه خودروی خواهرم در پارکینگ خانهاش بود. برای همین من با سمانه تماس گرفتم و گفتم که بعد از سالها میخواهم او را ببینم و با هم درددل کنیم. او هم قبول کرد و من به خانهاش رفتم. در را باز گذاشتم تا برادرم بتواند وارد شود. یک ظرف اسید هم با خودم برده بودم. وقتی سمانه پرسید که ظرف چیست، گفتم مشروب است. آن را روی میز گذاشتم. خواهرم در آشپزخانه بود که برادرم با پارچهای که صورتش را پوشانده بود، وارد شد. سمانه متوجه او نبود.»
حسادت مرگبار
او ادامه داد: «وقتی برادرم وارد آشپزخانه شد، سمانه برگشت و او را دید. خیلی ترسید و با هم کشمکش کردند. تا اینکه پارچه روی صورت برادرم افتاد و او را شناخت. برادرم هم چاقویی برداشت و چند ضربه به او زد. از طرفی آنها پایشان به میز خورد و ظرف اسید هم روی زمین ریخت. حتی بهخاطر گاز اسید حال برادرم بد شد که من او را به بیمارستان رساندم. بعد از آن هم سر زندگی خودمان رفتیم. خیلی ترسیده بودیم. حتی برای مراسم خواهرم هم به بهانه ابتلا به کرونا نرفتیم. من و برادرم واقعا قصد کشتن او را نداشتیم. فقط میخواستیم انتقام سالها حقارت و توهین را از او بگیریم.»
با این اعترافات برادر او در بازجوییها به جنایت اقرار کرد و در اینباره گفت: «من قصد کشتن سمانه را نداشتم. فقط میخواستم کمی او را تنبیه کنم. اما چهره مرا شناخت. من هم هول شدم و به او چاقو زدم. ولی نمیخواستم بمیرد.»
با این اعترافات خواهر ناتنی مقتول به اتهام معاونت در قتل و برادر ناتنیاش هم به اتهام مباشرت در قتل، راهی بازداشتگاه شدند. همچنین تجسسها درباره این جنایت و زوایای پنهان آن، از سوی ماموران پلیس همچنان ادامه دارد.
ارسال نظر