کلاف سردرگم رتبه بندی معلمان | همه منتظر آخرین تصمیم |چه کسی این کلاف را باز می کند؟

طرح رتبه بندی معلم‌ها به کلاف سردرگمی تبدیل شده است و طی چند سال گذشته این سومین بار است که برای سروسامان دادن به حقوق و مزایای معلم‌ها تصمیم‌هایی گرفته می‌شود.

کلاف سردرگم رتبه بندی معلمان |  همه منتظر  آخرین تصمیم |چه کسی این کلاف را باز می کند؟
 حالا که دوباره خبر‌های مربوط به رتبه بندی معلم‌ها را می‌شنوید کاملا حق دارید که سردرگم شوید، چون طی چند سال گذشته این سومین بار است که برای سروسامان دادن به حقوق و مزایای معلم‌ها تصمیم‌هایی گرفته می‌شود. سه سال‌ونیم پیش دولت تصمیم گرفت که نظام رتبه بندی به معلم‌ها را به روز کند و بــه مهارت ها، دوره ها، تحصیلات و... معلم‌ها امتیاز بدهد و براین اساس حقوق و مزایای آن‌ها را بالا ببرد، از آنجایی که ایـن کار با روی بردار بردن حقوق معلم‌ها همراه بود و حداقل و حداکثر حقوق معلم‌ها نباید فاصله زیادی با هــم می‌گرفت، معــدود معلم‌هایی که در کف رتبه بندی قرار می‌گرفتند هم مشمول افزایش حقوق شدند، به این ترتیب نظام رتبه بندی به روز شد و این عبارت سر زبان‌ها افتاد.

حدود دو سال پیش هم با تصویب و اجرای طرح یکسان‌سازی حقوق بازنشسته‌های کشوری، معلم‌های بازنشسته به عنوان گروهی که تقریبا کمترین حقوق را بین بازنشسته‌های وزارتخانه‌های مختلف می‌گرفتند، با افزایش حقوق قابل توجهی مواجه شدند، اما همه این‌ها باعث نشد که حقوق معلم‌ها عادلانه به نظر برســد و حالا یک طرح دیگر هم در مجلس در حال بررسی اســت تا در نهایت به شکل یک لایحه به صحن بیاید و در مورد آن تصمیم‌گیری شود. سردرگم کننده اینکه اسم این طرح هم رتبه‌بندی است و خیلی‌ها را به اشتباه یاد تغییرات قبلی که در نظام رتبه‌بندی معلم‌ها ایجاد شد، می‌اندازد. تغییر شکل و در نهایت افزایش حقوق یکی از مهم تریــن نکته‌ها در مورد آنچه مجلس مشــغول بررسی آن است، تغییر شکل و اسم رتبه معلم هاست؛ به این صورت که عناوین معلم‌ها از «معلم پایه، معلم ارشد، معلم خبره، معلم سرآمد و استادمعلم «به» آموزشیار معلم، مربی معلم، استادیار معلم، دانشــیار معلم و استاد معلم تغییر کند. ممکن است با خودتان بگویید که اسم‌ها چه اهمیتی دارند و آیا تغییر این عنوان‌ها برای معلم‌ها نان و آب می‌شود؟ جواب اینکه بله، در واقع قرار اســت با این تغییرات و شبیه شدن عنوان معلم‌ها به عناوین اساتید دانشگاه که استخدام وزارت علوم هستند، حقوق این دو گروه به هم نزدیک شده و حتی برابر شود، اتفاقی که با توجه به وضعیت مالی دولت و کسری بودجه سنگین دولت خود معلم‌ها هم چندان به اجرا شدن آن امیدوار نیستند، اما طرفداران اجرای آن می‌گویند که بهتر است تا جای ممکن روی تصویب آن پافشاری شود تا دولت هم در تدوین بودجه سال آینده مجبور به اجرای آن شود، چون وضعیت معیشت معلم‌ها بخشی نیست که دولت بتواند از آن صرفه‌جویی کند. از آن طرف دولت و وزیر آمــوزش و پــرورش جدید نه می‌خواهند که ضدطرح مجلس به نظر برسند و نه وقتی به جیبشان نگاه می‌کنند توانایی اجرای چنین طرحی را در آن می‌بینند، بنابراین در حالی که همــه از دولت و مجلس گرفته تا معلم‌ها از تصویب این طرح استقبال می‌کنند لایحه دائما از صحن علنی راهی کمیسیون‌های تخصصی می‌شود و دوباره از این کمیسیون‌ها به صحن علنی میرود. بدون اینکه قاطعیتی در تصویب یا رد آن دیده شود.

همین دیروز هم دوباره نماینده‌ها این لایحه را برای اصلاح یکی از بخش‌های آن به کمیسیون آموزش برگرداندند، جالب اینکه بخشی که قرار است اصلاح شود، یکی از مهمترین بخش‌های لایحه است، یعنی نوع محاسبه مدرک تحصیلی معلم‌ها در نظام رتبه‌بندی. اینطور که از حرف‌های نماینده‌ها می‌شود فهمید دقیقا معلوم نیست که مثال یک معلم با مدرک تحصیلی دکتری می‌تواند عنوان استاد معلم را به دست بیاورد یا سابقه تدریس و بقیه عنوان‌ها هم مهم است. یک جور‌هایی می‌توان گفت که نماینده‌های مجلس نمی‌توانند همان نظام رتبه‌بندی که در وزارت علوم برای اساتید در نظر گرفته شده را اعمال کنند، چون مسائلی مانند مقالات چاپ شده در ژورنال‌های معتبر، سال‌های تدریس، کورس‌های طی شده و قبل از همه آن‌ها عبور از سد ورود به هیات علمی دانشگاه‌ها را برای معلم‌ها لحاظ کنند، اما اگر این‌ها مد نظر قرار نگیرد رتبه‌بندی معلم‌ها چطور خواهد بود؟

بعضی‌ها می‌گویند که برای در نظر گرفتن معیار‌ها باید به همان نظام رتبه‌بندی که در دولت روحانی برای این کار اجرا شد، متوسل شد، اما اگر این کار انجام شود ناگهان تعداد زیادی از معلم‌ها عنوان استاد معلم را دریافت می‌کنند و به همین ترتیب معلم‌های زیادی هم در رتبه‌های بالای دیگر قــرار می‌گیرند. در این صورت دولت می‌ماند و یک بار مالی هنگفت که بعید است با این وضعیت فروش نفت بدون چاپ پول بتواند از پس آن بربیاید. تا اینجای کار رئیس مجلس وعده داده که تا ۱۰ روز آینده تکلیف لایحه مشخص شده و دوباره به صحن علنی فرستاده می‌شود، اما بعضی از نماینده‌ها مدت زمان این کار را حداقل یک ماه اعلام می‌کنند.

بقیه کشور‌ها چه کار می‌کنند؟

برای مقایسه تفاوت حقوق معلم‌ها و اســاتید دانشگاه در کشور‌های توسعه یافته کار سختی داریم، اینجا غیر از دانشگاه‌های آزاد که اصلا در دعوا‌های اخیر جایی ندارد. حقوق هر دو طرف را دولت می‌دهــد، وزارت علوم حقوق اساتید دانشگاه‌ها را می‌پردازد و وزارت آموزش و پرورش به معلم‌ها حقوق می‌دهد، اما هر دوی آن‌ها از یک منبع استفاده می‌کنند؛ یعنی خزانه برای همین کسانی که در ایران برای ارتقای درآمد معلم‌ها تلاش می‌کننــد، می‌گوید که، چون حقوق هر دو طرف را دولت می‌دهد، نباید شکاف بزرگی بین آن‌ها باشد، اما در کشــور‌های توسعه یافته اینطور نیست و دانشگاه دولتی به معنایی که ما در ایران داریم اصلا در این کشــور‌ها وجود ندارد، برای همین نمی‌توان یک معیار ثابت برای این مقایسه ارائه داد، اما شاید بتوان یک مقایسه حدودی داشت مثلا در انگلستان متوســط درآمد سالانه یک پروفسور دانشگاه حدود ۸۵ هزار پوند است در حالیکه متوسط درآمد سالانه یک معلم دبیرستانی در این کشور حدود ۳۰ هزار پوند است.

در آمریکا وضع اساتید دانشگاه‌ها خیلی بهتر هم هست تا جایی که متوسط حقوق یک استاد دانشگاه در این کشور ۱۵۰ هزار دلار در سال است، البته در آمریکا وضعیت دانشگاه‌های مختلف خیلی متفاوت است مثال در دانشگاه کلمبیا متوسط حقوق یک استاد تمام وقت ۱۹۵ هزار دلار در سال است، در حالیکه در دانشگاه پنسیلوانیا این رقم به ۱۴۰ هزار دلار در سال می‌رسد، در صورتیکه متوسط حقوق معلم‌های دبیرستان که بیشترین حقوق را در بین معلم‌ها می‌گیرنــد حدود ۶۰ هزار دلار در سال است، البته بعضی مدارس که رتبه خیلی بالایی دارند و اساتید آن‌ها هم شاخص هستند، متوسط دستمزد خیلی بالاتری می‌گیرند. در سنگاپور هم معلم‌ها به طور متوسط سالانه ۶۰ هزار دلار سنگاپور حقوق می‌گیرند و متوسط حقوق اساتید دانشگاه در این کشور به ۱۱۰ هزار دلار سنگاپور است.

دیگر رسانه ها

کدخبر: 1724

ارسال نظر