پزشک تبریزی خوشخط قصاص میشود
پزشک تبریزی سال ۹۵ به اتهام قتل بازداشت شد. در جریان پرونده اتهامی پزشک تبریزی او به قتل مادربزرگ و همسر خود متهم شد. پزشک تبریزی یک بار به قصاص محکوم شد، اما حکم قصاص پزشک تبریزی نقض شد و او بار دیگر محاکمه شد. دومین بار که حکم قصاص صادر شد، دیوانعالی کشور قصاص پزشک تبریزی را تائید کرد.
دیوان عالی کشور به دلیل نواقص در پرونده حکم اولیه را نقض کرده بود.
آنطور که بابک بابازاده، وکیل مدافع علیرضا صلحی، میگوید این حکم در شعبه صادرکننده رأی بدوی صادر شده و دادگاه مجددا علیرضا صلحی را به قصاص و پرداخت دیه محکوم کرده است: «پس از نقض رأی پرونده از سوی دیوان عالی کشور و ارجاع پرونده موکلم به شعبه صادرکننده رأی بدوی- شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی- و برگزاری دو جلسه دادگاه در شعبه مذکور، نهایتا دادگاه نسبت به درخواست اولیای دم همسر موکلم حکم قصاص و نسبت به درخواست پرداخت دیه از سوی اولیای دم مادربزرگ موکلم، حکم به پرداخت دیه داده است.» با این حال حکم صادره غیر قطعی است و در مهلت 20 روزه امکان اعتراض به این حکم وجود دارد. امکانی که به گفته وکیل مدافع این پرونده قطعا از آن استفاده میشود؛ این یعنی بازبودن این پرونده.
این پزشک مدعی بود غذای مسموم نذری بوده و او بیاطلاع از همه جا او را به اعضای خانوادهاش داده است. با این همه تصاویر دوربینهای مداربسته و بررسی صورتگرفته مشخص کرد که واردکردن سم در غذا کار خود علیرضا صلحی بوده است.
۱۷ مهر ماه سال ۹۵، همزمان با ایام محرم پنج عضو خانواده یک پزشک تبریزی به طرز مشکوکی مسموم شدند. همسر جوان و مادربزرگ این پزشک پس از انتقال به بیمارستان به دلیل مسمومیت شدید جانشان را از دست دادند. البته مادر، پدر و برادر این پزشک پس از چند روز مراقبت از خطر مرگ نجات یافتند. این حادثه از همان روز نخست هم با حاشیههای زیادی همراه شد؛ بهخصوص آنکه چند ماهی قبل از این حادثه تصاویر نسخههایی منتسب به این پزشک در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی حسابی دست به دست شده بود.
نسخههای خاصی که باعث شهرت و البته مشهورشدن علیرضا صلحی شد. همین هم کافی بود تا پس از انتشار این خبر جوسازیهای زیادی درخصوص این حادثه صورت بگیرد اما رفته رفته با ادامه روند تحقیقات پلیسی و بررسی سرنخهای موجود همه راهها به یک نفر ختم شد؛ علیرضا صلحی.
باورکردنی نبود اما واقعیت داشت، این پزشک بنا به دلایلی که بعدها مشخص شد، با مسمومکردن غذا و بردن آنها به خانه باعث مرگ همسر جوان و مادربزرگش شده بود. این پزشک مدعی بود غذای مسموم نذری بوده و او بیاطلاع از همه جا او را به اعضای خانوادهاش داده است. با این همه تصاویر دوربینهای مداربسته و بررسی صورتگرفته مشخص کرد که واردکردن سم در غذا کار خود علیرضا صلحی بوده است. بعد هم خانواده همسر علیرضا در گفتوگو با «شهروند» جزییات بیشتری از این ماجرا را فاش کردند و در صحبتهایشان مدعی شدند که پای زن دیگری در میان بوده و علیرضا هم برای رسیدن به آن زن که ظاهرا در شهر «استانبول» زندگی میکند، دست به چنین کاری زده است.
خانواده همسر علیرضا در گفتوگو با «شهروند» جزییات بیشتری از این ماجرا را فاش کردند و در صحبتهایشان مدعی شدند که پای زن دیگری در میان بوده و علیرضا هم برای رسیدن به آن زن که ظاهرا در شهر «استانبول» زندگی میکند، دست به چنین کاری زده است
کیفرخواست این پرونده در فروردین ماه سال 96 صادر شد و پرونده به دادگاه ارسال شد. چهار جلسه برای رسیدگی به این پرونده درشعبه سوم دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی برگزار شد و درنهایت ۲۹ اسفند ماه سال ۹۶، رأی پرونده که قصاص متهم بود، صادر شد. اما دیوان عالی این حکم را نقض کرد و پرونده به دلیل نقص تحقیقات به شعبه رسیدگیکننده دادگاه بدوی ارجاع شد. دو جلسه دادگاه در رسیدگی دوباره به این پرونده از اسفند سال گذشته تا خردادماه سال جاری در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی برگزار شد و حالا وکیلمدافع پزشک تبریزی از صدور مجدد حکم قصاص او خبر داده است. حال باید صبر کرد و دید تا سرانجام این پرونده عجیب چه میشود، آیا پزشک تبریزی قصاص میشود یا اینکه ماجراهای دیگری در راه است.
حالا دو حکم قصاص برای علیرضا صلحی آخرین خبر این پرونده است. با وجود این او هنوز به قتل اعتراف نکرده اما همه شواهد و مدارک نشان میدهد که او با استفاده از قرص فسفین یا همان قرص برنج همسر و مادربزرگش را به قتل رسانده است. اما انگیزه او از این جنایت چه بوده؟ چرا یک پزشک شناخته شده باید همسر و مادربزرگش را به قتل برساند و حتی جان پدر، مادر و برادر خودش را هم به خطر بیندازد؟ این که او با همسرش مشکل داشته یا ماجرا چیزی دیگری بوده است؟ این پرسشهایی است که با وجود اعلام حکم قصاص هنوز هم برای خیلیها مبهم و رازآلود است. همین شد تا به سراغ پدر المیرا رفتیم و برای دقایقی با او همکلام شدیم که در ادامه میخوانید:
المیرا چندمین بچه شما بود؟
من دو دختر داشتم. المیرا بچه بزرگ من بود. من و مادرش هم خیلی به او علاقه داشتیم. با این که نزدیک دو سال از آن حادثه میگذرد، همسرم هنوز هم بیتاب است. بیشتر شبها از خواب میپرد و برای المیرا گریه میکند. آرزوهای زیادی برای او داشتیم اما داغ این دختر به دلمان ماند. کاش هیچوقت با علیرضا آشنا نمیشد.
حکم قصاص علیرضا قطعی است؟
بله. چند روز پس از آخرین جلسه دادگاه حکم به ما ابلاغ شد. اواسط اسفند ماه سال گذشته بود که ما از طریق وکیل پرونده از این حکم مطلع شدیم.
چند جلسه دادگاه برگزار شد؟
٤ جلسه بود. اولین جلسه مهر ماه سال ٩٦ بود و آخرینش هم اسفند بود و من در همه جلسات حاضر بودم.
با توجه به حضور شما در همه جلسات دادگاه، علیرضا به قتل اعتراف کرد؟
نه او هنوز هم دروغ میگوید و همه چیز را انکار میکند. از همان روز اول دروغ میگفت. اوایل میگفت غذا نذری بوده، بعد گفت دخترم قرص لاغری میخورده و همان باعث مرگ او شده است. هر بار یک داستان جدید تحویل ما میدهد. همه ادعاهای او هم بررسی شده و دادگاه آن را رد کرده است. گزارش پزشکی قانونی هم وجود قرص برنج در غذا را تأیید کرده و علت مرگ هم مسمومیت با این قرص بوده است. با وجود این، او همچنان انکار میکند.
در این مدت با علیرضا یا خانواده او صحبت کردهاید؟
با خودش که نه، اما خانوادهاش چند بار با ما صحبت کردند. آنها هم میگفتند که پسرشان قاتل نیست اما صحبت دیگری نشده است.
یعنی برای گرفتن رضایت با شما تماسی نداشتند؟
هنوز نه، چون حکم از سوی دیوان تأیید نشده است.
علت یا انگیزه احتمالی او چه بوده؟
این پرونده هنوز در حال رسیدگی است و جزییاتی دارد که بیان کردنش شاید درست نباشد اما تا جایی که ما اطلاع داریم پای یک خانمی در میان بوده. علیرضا برای همین دست به این جنایت زده است.
بیشتر توضیح دهید؟
علیرضا و المیرا به واسطه یکی از دوستان دخترم با هم آشنا شدند. البته همسر او هم با علیرضا دوست بود. در واقع این خانم این دو را با هم آشنا کرد اما چند ماه قبل از آن حادثه علیرضا با این خانم ارتباط گرفته است. از همان زمان هم رفتارش به کلی تغییر کرد. مدارک کافی وجود دارد و مسائل دیگری هم هست که الان نمیتوانم آن را بیان کنم.
آن خانم هم از طرف دادگاه احضار شد؟
او خارج از کشور است و دسترسی به او نیست. از همسرش هم هیچ رد و نشانی به دست نیامده اما وجود ارتباط علیرضا با این خانم قطعی است.
اگر این انگیزه قتل المیرا باشد، چرا مادربزرگش را به قتل رسانده؟ ضمن آن که اگر اقدامات به موقع پزشکی نبود، احتمال داشت پدر و مادر و برادر علیرضا هم در اثر مسمومیت کشته شوند؟
همه اقدامات او حسابشده و از روی نقشه قبلی بوده. در واقع از سم در غذاها طوری استفاده کرده که المیرا کشته شود. علیرضا از قبل سناریوی این جنایت را نوشته بود، به همه چیز آن هم فکر کرده بوده اما کهولت سن مادربزرگش و مرگ او در اثر مسمومیت نقشه او را خراب کرد. در واقع او فقط میخواسته المیرا را به قتل برساند.
علیرضا سابقه پرخاشگری یا رفتار مشکوک داشت؟
نه، اصلا. یعنی از وقتی که با ما آشنا شد، همیشه موجه و آرام بود. دوستانش هم خیلی به او اعتماد داشتند. همانطور که گفتم رفتارش یک دفعه تغییر کرد. البته در بررسیهای انجام شده مشخص شد که یک بار هم در دوران دانشجویی در زمان امتحانات پایان ترم، همکلاسیهایش را مسموم کرده بوده تا خودش نمره بالایی بگیرد!
یکی از حکمهای قصاص به دلیل قتل مادربزرگش صادر شده است. یعنی خانواده خودش هم میخواهند او اعدام شود؟
دایی علیرضا رضایت نداده است. البته من شنیدم که در ازای دریافت دیه از قصاص او منصرف میشود.
ارسال نظر